واضح آرشیو وب فارسی:حيات: شصتو سومين سال انفجار اتمي در هيروشيما؛ بشر در التهاب تهديد سلاح اتمي
تهران - حيات
ساعت 8:15 صبح روز 6 اوت 1945، يك بمب اتمي روي شهر هيروشيماي ژاپن منفجر شد. ستوني از دود بواسطه جريان شديد هوا با لايه انتهايي استراتوسفر برخورد كرد و ابري به شكل قارچ توليد شد.
آمريكا با بمباران اتمي شهرهاي "هيروشيما"و "ناكازاكي" فجيع ترين كشتار انساني را عليه مردمان غير نظامي انجام داد و از آستانه اخلاق بشري براي هميشه تاريخ عبور كرد.
امروز شصد و سومين سال نخستين انفجار اتمي جهان در هيروشيماي ژاپن است اما جهان به همان اندازه قبل با تهديدات اتمي مواجه است و ادامه اين تهديد را بايد در پايبند نبودن مالكان سلاحهاي هستهاي به خلع سلاح عنوان كرد
، 6 اوت 1945 زماني است كه نخسين بمب اتمي از سوي آمريكاييها استفاده شد تا مرحله حساس تازهاي در تاريخ بشريت يعني زندگي در سايه هراس از سلاحهاي كشتار جمعي آغاز شود.
اين تهديد در زمان جنگ سرد ميان آمريكا و اتحاد جماهير شوروي به اوج رسيد به گونهاي كه خطر هستهاي هر لحظه دنيا را تهديد ميكرد و بر شمار كشورهاي داراي سلاح هستهاي افزوده شد و فرانسه، انگليس و چين نيز به جمع دارندگان اين سلاح مرگبار پيوستند.
اكنون در سال 2008 نيز گسترش تسليحات هستهاي ادامه داشته و هند، پاكستان و رژيم صهيونيستي كه گفته ميشود صدها كلاهك هستهاي در اختيار دارد به اين جمع اضافه شده و عملاً تهديدهاي هستهاي شدت گرفته است.
اين در حالي است كه خطر ديگري به نام گروههاي تروريستي و امكان دستيابي آنها به سلاحهاي مرگبار كشتار جمعي به تهديدات كلاسيك گذشته افزوده شده است. رقابت هستهاي در جهان به گونه اي شكل گرفته است كه شايد به زودي شاهد كشورهاي متعددي باشيم كه داراي سلاحهاي هستهاي هستند.
در كالبد شكافي علت افزايش و ادامه اين تهديدات هستهاي بايد بررسي كرد بشر پس از توسعه اين تسليحات چه اقدامي براي كنترل آن ترتيب داده است.
مهمترين معاهده و پيمان بينالمللي در اين راستا علاوه بر ديگر پيمانهاي دوجانبه ميان برخي از كشورهاي دارنده سلاح هستهاي، پيماني است به نام "معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي" موسوم به "انپيتي" كه 40 سال پيش و در ژوئيه 1968 براي امضاي كشورهاي مختلف مطرح شد. اين معاهده در سال 1970 اجرايي شد كه از سال 1975 تاكنون هر پنج سال يك بار مورد بازبيني قرار گرفته است تا شايد بتواند از خطرات هستهاي در جهان بكاهد ضمن اين كه به كشورهايي كه براي توسعه خود خواهان استفاده از انرژي صلحآميز هستهاي هستند كمك شود از اين منبع پرقدرت انرژي استفاده كنند.
از انپيتي به عنوان معيار نظام خلعسلاح و منع گسترش هستهاي چندجانبهگرايانه ياد ميشود. هدف آن ممانعت از گسترش سلاحهاي هستهاي و پيشبرد دستيابي به خلعسلاح و ارتقاي همكاري در جهت استفاده از انرژي هستهاي است.
از زمان نخستين جلسه بازبيني انپيتي در سال 1975 تاكنون كشورهاي عضو تاكيد كردهاند پادمانهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي نقش مهمي در نظام منع گسترش هستهاي بازي ميكنند.
مهمترين اصل ادامه تهديدات هستهاي در جهان را ميتوان پايبند نبودن بانيان انپيتي در عمل به تعهدات خود از جمله خلع سلاح عنوان كرد. اما بايد ديد كه تعهدات كشورهاي عضو و بخصوص دارندگان سلاح هستهاي بر اساس اين معاهده چه بوده است.
بنا بر ماده 6 اين معاهده، هر يك از اعضاي انپيتي متعهد ميشوند كه در اسرع وقت مذاكراتي را با حسن نظر براي اتخاذ تدابير مربوط به توقف رقابت تسليحات هستهاي به منظور خلعسلاح هستهاي انجام دهند و معاهدهاي براي خلعسلاح كلي و كامل تحت كنترل دقيق و موثر بينالمللي برگزار كنند.
اين در حالي است كه ماده يك انپيتي نيز كشورهاي دارنده سلاح هستهاي را متعهد ميسازد هيچگونه سلاح هستهاي يا ديگر تجهيزات منفجره هستهاي مانند سلاحها و يا وسايل انفجاري هستهاي را به صورت مستقيم يا غيرمستقيم منتقل نكنند و به هيچ عنوان كشورهاي غيرهستهاي را براي ساخت يا دستيابي به سلاح هستهاي يا ديگر وسايل انفجار هستهاي كمك، ترغيب و يا القاء كنند.
اما توسعه نسل جديد تسليحات هستهاي از سوي آمريكا، برنامه انگليس براي توسعه موشكهاي جديد براي زيردرياييهاي هستهاي اين كشور و ديگر برنامههايي كه رقابت تسليحات هستهاي در جهان را موجب ميشود عملاً نشان ميدهد كشورهاي صاحب سلاح به تعهدات خود براي خلع سلاح پايبند نبودهاند تا شاهد دنيايي امن باشيم.
با اين حال حركتهاي هرچند پراكنده در جهان آغاز شده است.
در ژانويه 2007، "هنري كسينجر" وزير امور خارجه پيشين آمريكا و "جرج شولتز" همتاي پيشين وي در كنار "بيل پري" وزير دفاع سابق آمريكا و "سم نان" سناتور پيشين در مقالهاي در روزنامه وال استريت ژورنال خواستار اقدام براي نابودي سلاحهاي هستهاي شدند.
به نوشته اين روزنامه، منطق اين آدمها كاملاً راهبردي بود. آنها با تاكيد بر اين كه بازدارندگي هستهاي در زمان جنگ سرد يك ضرورت بود، اينگونه عنوان كردند كه اين بازدارندگي در جهاني كه داراي كشورهاي هستهاي متعدد باشد، غيركاربردي است. مهمترين راهبرد اين است كه اقدامات فزايندهاي براي برچيدن سلاحهاي هستهاي برداشته شود و آنها در مقالهاي ديگر در ژانويه 2008 راهكارهاي عملي نيل به اين هدف را روشن كردند.
ايالات متحده، بعد از اين فاجعه انساني، اقتصادي، زيست محيطي و... در ژاپن، به توسعه اين سلاحها در اشكال مدرن اهتمام ورزيد و بارها انواع اين تسليحات را به معرض آزمايش گذاشت. سياست هاي نظامي واشنگتن همواره مانع از آن شده است كه اين كشور از تعداد زرادخانه هاي هسته اي خود بكاهد. حال آنكه اين ابر قدرت جهاني خود را در سردمدار مبارزه با اشاعه هسته اي مي داند و سياست هاي دو گانه خود در قبال دوستان و دشمنان را توجيهي در اين راستا مي داند.
مي توان به جرأت گفت كه ايالات متحده امريكا نقشي بي بديل در تجهيز رژيم بعثي عراق درجنگ متجاوزانه
آن كشور عليه جمهوري اسلامي ايران داشت.
شركتهاي خصوصي امريكا در دهه 80 با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگاني آن كشور نمونه هايي از مواد بيولوژيكي و ميكروبي را به عراق صادر كردند كه اين مواد از نوع ضعيف شده نبوده و قادر به توليد مثل بود
در ميان آنها ميكروب سياه زخم، طاعون و همچنين يك باكتري سمي به نام «ستريديوم باتوليني» به چشم مي خورد.
نامه وزارت خارجه امريكا به هيأت نمايندگي دفتر اروپايي سازمان ملل، 14 مارس 1984 روشن كننده بخشي از واقعيت هاي نظام سلطه است:
"تا زمانيكه عراق از سلاح شيميايي در دفاع از خاك خود و در مقياس محدود استفاده مي كند توسلش به اين سلاح "قابل درك" مي باشد.
منبع:«پايگاه اطلاع رساني قربانيان سلاح هاي شيميايي»
پايان پيام
چهارشنبه 16 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]