تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 خرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1801186706




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تجمل گرایی و اسیبهای آن در زندگی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: تجمل عامل انحطاط مسلمین در صدر اسلام

به همان نسبتی که تجمل در جامعه برقرار می شود، به همان اندازه هم ذهن مردم متوجه منافع خصوصی می گردد. زمانی همه مسلمین در صدر اسلام به پیشرفت اسلام فکر می کردند و در سایه برادری و برابری متحد بودند، در مقابل دشمنان اسلام سر خم نمی کردند، قدرت مسلمین نفوذناپذیر بود. و در راه رسیدن به هدف نهایی که گسترش و پیروزی اسلام بود از هیچ ایثار و گذشتی دریغ نمی کردند، اما از وقتی که گرایش به تجملات و دنیا پرستی در میان آنها رواج پیدا کرد، این عظمت رو به تنزل گذاشت. «جرجی زیدان » مورخ مسیحی لبنانی می نویسد: «پس از آن که اعراب به کشور گشایی پرداختند، سیم و زور غلام و کنیز به جزیره العرب روان گردید و اندک اندک اعراب مسلمان به فساد و هرزگی گرائیدند.

بنابراین سرنوشت مسلمانان صدر اسلام باید لوح عبرت برای مسلمانان عصر حاضر و آینده باشد. انقلاب ما هم وقتی پایدارخواهد بود که همه امور زندگی ما انقلاب باشد، ولی تجمل مانع این امر است افرادی که فقط به چیزهای ضروری احتیاج دارند و آرزویی جز افتخار میهن خودشان ندارند «مردمی که انقلاب کردند وانقلابشان حفظ و احیاء ارزش های اسلامی و ملی بود اما وقتی روحشان با تجمل فاسد شده باشد آرزوی دیگری ندارند و به زودی دشمن قوانینی می شوند که مزاحم او هستند» لذا می بینیم افراد متجمل دین گریز هم هستند، چرا که قانون اسلامی مانع جذب شدن آنها درتجملات است به قول «منتسکیو» : در این زمان است که تقوای ملی با چه سرعتی رو به انحطاط می رود زمانی که مردم روم به تجمل روی آوردند، در سلطنت «تی بر» نمایندگان سنا پیشنهاد کردند که قوانین سابق مربوط به تجمل دوباره برقرار شود. شاه که مردی بااطلاع بود با این تقاضا مخالفت کرد و گفت: دولت با وضع فعلی نمی تواند دوام کند.»

حکام نالایق جهان اسلام، فضایل اخلاقی و رفاه متوسط مسلمانان رابه خاطر زیاده خواهی و جاه طلبی های خودشان از میان مسلمین برداشتند و قوانین اصیل اسلامی را که مورد تاکید رسول خدا(ص)بود، به دست فراموشی سپردند و خود و مردم را اسیر تجملات کردند. این انحراف از زمان «عثمان بن عفان » شروع شد. «ابن خلدون » می نویسد: دین در آغاز امر، مانع غلو کردن در امر بناهابود و اسراف در این راه را بی آن که میانه روی باشد، روانمی دانست و چون مردم از روزگاری که دین فرمانروایی می کرد دورشدند، به این گونه مقاصد بی پروا گردیدند و طبیعت کشورداری وپادشاهی و تجمل خواهی بر آنان غلبه یافت. بنابر نقل مسعودی،عثمان در پنجمین سال خلافت خود که بیست و هشت سال پس از هجرت پیامبر بود، دستور داد خانه ای مجلل برایش ساختند که اتاق های متعدد و زیبا و تالارهای بزرگ داشت این تجمل گرایی کم کم به اطرافیان عثمان و کارگزاران و در نهایت به مردم سرایت کرد.

در «طبقات ابن سعد» آمده:

زبیر صحابی نامدار اسلام در بصره خانه ای ساخت که امروزه هم معروف است و تجار و ثروتمندان بحرینی و غیر بحرینی در آن جااتراق می کردند و در کوفه، مصر، اسکندریه هم خانه هایی ساخت.

بعد از مرگ زبیر 50 هزار دینار و 1000 اسب و هزار عبد و کنیزباقی ماند.

طلحه صحابی دیگر و مشهور صدر اسلام، خانه ای در کوفه ساخت که معروف به «دارالطلحتین » در کناسه می باشد. غله اش از عراق هرروز هزار دینار بود. نمونه هایی از این قبیل بسیار است. تخریب تجمل گرائی بعد از بیست و هشت سال که از عمر اسلام می گذشت، چنان مردم جهادگر و ایثارگر را عوض کرد که نه تنها در میادین جهادبه صورت فعال شرکت نمی کردند، بلکه آشکارا از فرمان خلیفه ورهبر خود علی علیه السلام که خودشان به اصرار بعد از عثمان به خلافت انتخاب کرده بودند سرپیچی می کردند. خطبه اشباح حضرت علی علیه السلام شاهد براین مدعاست.

دنیا داری و تجمل پرستی، طلحه و زبیر را در مقابل رهبرشان به مخالفت واداشت و رفتند جنگ جمل را به راه انداختند و عاقبت به سرنوشت بدی دچار شدند. عبدالرحمن یکی از اعضای شش نفره شورای خلافت عمر، وقتی از دنیا رفت یک هشتم مالش را که بین چهار زنش قسمت کردند هشتاد وچهار هزار بود. (سهم یک زن در روز قتل عثمان، نزد خزانه دارش پانصد هزار درهم و صدوپنجاه هزار دینار و هزار شتر بود و صدقاتی باقی ماند که قیمتش دویست هزار دینار بود. بذل و بخشش های عثمان به قدری بود که اصحاب نمونه ای مثل ابوذر و عمار همیشه از او انتقاد می کردند.

مطلب گویایی که بر این گفته ها صحه می گذارد، فرمایشات علی علیه السلام در خطبه معروف شقشقیه است که می فرماید: «یخضمون مال الله خضمه الابل نبته الربیع » وقتی عثمان به خلافت رسید(اقوام و اطرافیان او)مال خدا را خوردند، مانند شتری که علف های نرم و لطیف بهاری را می بلعد «علامه امینی » در«الغدیر» آماری را از عطایای عثمان به اطرافیانش آورده که نمونه ای ذکر می شود.

مروان پانصد هزار دینار، ابن ابی سرح، صدهزار دینار، زیدبن ثابت، صدهزار دینار، عثمان الخلیفه. در یک مرحله صدو پنجاه هزار و در مرحله دیگر دویست هزار دینار از عثمان به هدیه گرفتند. این بذل و بخشش ها باعث شد، فقرا بیش از پیش در فقرزندگی کنند و حقوق عامه مسلمین از بیت المال صرف عیش ونوش وتجمل گرایی عده ای معدود شد و یک الت سستی و تفرقه و فاصله طبقاتی بین مسلمانان به وجود آمد و اتحاد از بین رفت و دیواربلندی بین آحاد مسلمین کشیده شد که آثارش تا به امروز در جهان اسلام باقی مانده و قابل مشاهده می باشند. گر چه علی علیه السلام سعی کرد دوباره سنت پیامبر را در جامعه مسلمین جاری کند و آنها را دوباره به آغوش اسلام بازگرداندو اما مردم چنان عادت کرده بودند که حاضر نبودند از تجملات و دنیا گرایی دست بردارند و مطیع رهبر خود باشند.

ضربه های تجمل در قرون اخیر

تجمل گرایی شاهان قاجار در عصر اخیر، باعث سقوط کشور ایران شد. به طوری که بخاطر تجمل و خوش گذرانی هر روز امتیازی به اجانب می دادند و با آبرو و حیثیت مردم مسلمان ایران بازی می کردند و جسم ایران عزیز را تکه تکه کرده و به دست دشمن سپردند. جای تاسف این جاست که علاوه بر جدا شدن قسمتی از ایران روسیه در «عهدنامه ترکمانچای » مبلغ ده کرور هم(مبلغ پنج میلیون تومان)به عنوان غرامت جنگی گرفت. فتحعلیشاه شش کرور رااز خزانه پرداخت و برای پرداخت دو کرور دیگر «عباس میرزا»

عاقد قرار داد سخت به زحمت افتاد دولت انگلستان هم از احتیاج ایران استفاده کرد و با پرداخت مبلغ دویست هزار تومان دو ماده از پیمانی را که در سال 1229 با ایران بسته بود. و طبق آن مجبور بود در جنگ ایران با دول اروپایی به کمک ایران بشتابدخرید و الغاء کرد. دو کرور دیگر بر ذمه ایران باقی ماند که درجریان قتل «گریبایدوف » که ایران هیئت حسن نیتی برای عذرخواهی به دربار روس اعزام داشت،! امپراطور روسیه یک کرور از آن را به «خسرو میرزا» رئیس هیئت بخشید و برای تادیه یک کروردیگر هم پنج سال مهلت داد. عهدنامه گلستان و امتیاز حکومت برخلیج فارس به بهانه برده فروشی و دادن امتیاز گمرگ و معادن وامثال اینها که هر کدام نیاز به توضیح مفصل دارند، در جای خودقابل تحلیل و تفکر است که تجمل انسان را به کجاها می کشاند.

پادشاهی که ادعای حکومت و بزرگی بر کشور دارد اما غلام اجنبی شده به قول خود شاه، شمال می خواهند بروند روس اجازه نمی دهد. به جنوب کشور می خواهند بروند انگلیس اجازه نمی دهد. این چه پادشاهی است!؟

این اعمال زشت زمامداران ایران باعث شد کم کم زنجیرهای اسارت و وابستگی به دست و پای مردم شریف ایران زده شود. زمانی که امیر کبیر، آن مرد میهن پرست، زمام امور کشور را به دست گرفت وارث خزانه ای خالی و کسر بودجه و تعهدهای سنگین بود که به ایران تحمیل شده بود. «میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی »

وزیر مالیه که مامور رسیدگی به امور مالی شده بود، پس از بررسی گزارش داد که «خزانه کشور دچار ده میلیون ریال کمبود بودجه است » در صورتی که اصل بودجه از بیست میلیون ریال تجاوزنمی کرده است.

و در عصر اخیر، رضا خان وقتی برای دیدار به ترکیه رفت و زرق و برق آن جا را دیده به فکر تقلید و ترقی افتاد و تحت تاثیرحکومت «آتاترک » قرار گرفت که به قول حضرت امام که فرمود:

من مجسمه آتاترک را در ترکیه دیدم که یک دستش به طرف غرب بودمی گفتند این نشانه این است که همه چیز در غرب است . اما رضاخان فقط تجمل پرستی غرب را آورد که عامل وابستگی و انهدام فرهنگ خودی بود و می رفت که قانون اسلام به دست فراموشی سپرده شود و فرهنگ ایران چهره عوض کند که خداوند به دست مرد توانایی از سلاله پیامبر عظیم الشان اسلام، مردم و کشور ایران را نجات داد. مطالبی که ذکر شد، در واقع قابل تحلیل و تفکر می باشد تامایه عبرت گردد و تاریخ دوباره تکرار نشود.

زمانی که استعمار گران برای شروع کار در ایران دست به کارشدند تا زمینه های سقوط ملت ایران و انهدام فرهنگ ایرانی رافراهم کنند از ترویج تجمل شروع کردند.

بنابر نقل سالمندان بزرگوار، برای اولین بار که یهود می خواست مجری این طرح باشد، به وسیله رایج کردن لباس ها و وسایل تجملی در ایران شروع به کار کرد. به این صورت که لباس های کهنه مردم را می خریدند و به جای آن ها ظرف زیبای چینی و پارچه های فاستونی می دادند که تا آن زمان مردم پارچه های دست بافت خودشان رامی پوشیدند. وقتی به سراغ کاسب و بازاری می رفتند و می گفتند ماپارچه های فاستونی (کت و شلواری)خوب به شما می دهیم، مردم کاسب در جواب می گفتند: ما قدرت خرید پارچه های شما را نداریم.

می گفتند(یهود): ما از شما پول نمی خواهیم. در عوض پول، شمامی توانید گندم به ما بدهید و اگر جواب می شنیدند که گندم هم نداریم، باید صبر کنید به موقع رسیدن محصول، قبول می کردند که اشکالی ندارد شما هر وقت توانستید گندم به ما بدهید.

کشوری که زمانی گندم صادر می کرد، حالا وارد کننده گندم ازخارج می باشد.

زمانی برای خرید گندم ایران منت ایران را می کشیدند و از راه عطوفت و مهربانی وارد شده بودند. اما حالا چه؟ از آن جا که دشمنان ایران راه وابستگی را از طریق رایج کردن تجمل تجربه کرده اند، بار دیگر در عصر حاضر این نقشه را به کار گرفته اند وجدی هم عمل می کنند تا نیروی جوان و سرمایه های عظیم کشور رامشغول مد پرستی و تجمل گرایی بکنند. با این تفاوت که این بارتبلیغ می کنند که جنس خارجی بهتر است(حتی نام و نشان خارجی). باکمال تاسف بر روی لباس ها و وسایل زندگی مسلمانان مارک و خطهای خارجی زیاد دیده می شود. که در مواردی(تقریبا زیاد) پیام های زشت اخلاقی و شهوانی بر آنها نقش بسته است که علاوه بر تحریک کنندگی غرایز جنسی جوانان و گمراه کردن آنها، جوانان عزیز را از درس وفعالیت نیز باز می دارد و آرامش روحی آنها را به هم می ریزد.

اولین گام این سقوط، اول در خانواده برداشته می شود و این تخریب فرهنگ به دست بزرگان خانواده صورت می گیرد، چرا که درهنگام خرید توجه ندارند که سرمایه کشور و دست رنج خود را درنهایت به جیب چه کسانی می ریزند و در مقابل خواسته های سطحی وزودگذر فرزندان خود، زود تسلیم می شوند، در حالی که اگر بافرزندان عزیز خودشان با منطق برخورد کنند و آنها را ازواقعیت ها آگاه کنند مسلما فرزندان فهیم ایران زمین خود حاضرنخواهند شد لباسی را که غرب و صهیونیسم(آمریکا)و (اسرائیل)باصدای بلند فریاد بزنند: مرگ بر.... در چنین شرایطی، این شعارهااثر چندانی نخواهد داشت و ریشخند آنها را هم به دنبال خواهدداشت و مردم هندوستان زمانی که می خواستند از استعمار انگلیس سرپیچی کنند و خود را آزاد کنند به دستور رهبرانشان همه مردم(به جز اندک)پوشیدن و استفاده از وسایل خارجی انگلیسی را بر خودشان تحریم کردند، حتی مدتها مردم هندوستان در غذای خود از نمک استفاده نکردند، زیرا امتیاز نمک کشورشان به دست استعمار بود ودچار بیماری شدند.

اگر این نقاب مرغوبیت جنس خارجی و یا استحکام آن به کنار زده شود، چهره کریه وابستگی و ذلت و پوچی و انهدام فرهنگ ایرانی درپشت آن به چشم می خورد.

هرگاه جامعه ای یا افرادی، از درون به وسیله موریانه تجمل گرایی بپوسد، هر کس می تواند با یک ضربه کوچک او را نقش بر زمین کند. اگر مردم انقلابی دیروز و نسل آگاه امروز سلاح ایمان وهشیاری انقلابی خودشان را بر زمین بگذارند و پایبند اصول انقلاب خود نباشند، ارزش های اسلامی و انقلابی جای خود را به ارزش های مادی خواهد سپرد و بیم آن می رود که مردم مجاهد و انقلابی ایران،خود در فرهنگ اجانب جذب و هضم گردند که در این صورت فاقد هرگونه اراده برای آبادانی و شکوفا کردن استعدادهای غنی کشور ومردم خود خواهد شد. هیتلر می گوید: اگر آلمان بدون دفاع ماند، به خاطر اسلحه نبود. او فاقد اراده لازم برای دفاع بود. اگر من به دست راستی ها می گفتم غفلت شما باعث شد که یهودیان توانستنددر سال 1918 قدرت را به دست گیرند، برای حل این مشکل نبایدپرسید: چگونه اسلحه بسازیم؟ بلکه باید فت با چه تدبیری می توان ملت را از لحاظ اراده تا جایی بالا برد که بتواند اسلحه به دست بگیرد. وقتی چنین احساسی در قلبی به وجود آمد، اراده اش خواهدتوانست هزاران راه برای به دست آوردن اسلحه خلق کنند. ده قبضه هفت تیر دست یک مرد بی غیرت(بی اراده)بدهید نمی تواند یک گلوله خالی کند. این اسلحه از یک چماق که به دست مرد شجاعی داده ایدکم ارزش تر است. نسل عزیز جوان با توجه به طرز فکر هیتلر که یک رجل سیاسی می باشد، باید دقت کنند و بیدار شوند که مردم ایران با اراده آهنین و با دست خالی به قول(هیتلر)با چماق به نبردطاغوت و سلطه گران رفتند. اگر غرق در تجملات بودند که فرصت توجه به مسائل سیاسی آن روز را نداشتند.

گرچه نسل حاضر در صحنه مبارزاتی انقلاب اسلامی حضور نداشتند به خاطر صغر سن یا هنوز به دنیا نیامده بودند اما با مایه گرفتن از والدین بزرگوار خود و مردان میادین نبرد آن روز، خود به انقلاب دیگر دست بزنند و حمله های فرهنگی را دفع کنند و خودشان فرهنگ ساز جامعه خودشان باشند و دوباره نام ایران را درعرصه های فرهنگی بین المللی بر سر زبان ها و محافل علمی فرهنگی زنده تر کنند. هر چند قدم های اول برداشته شده و جوانان گرانقدر،در مسابقات علمی افتخارات قابل توجهی کسب کرده اند، اما نبایدبه آنها اکتفا شود و امید است جوانان دیگر به تاسی از آن عزیزان افتخار آفرین، در صدد افتخار آفرینی های بسیاری باشند وخود را در مقابل ویروس تجمل گرایی و فنا شدن به دست آن واکسینه کنند.

به امید روزی که شعار مرگ بر.... به شعور انقلابی تبدیل شده باشد. آن روز است که واقعا غرب و صهیونیسم مرگ خود را جلوی چشمان خود مشاهده خواهند کرد و خواب برای همیشه از چشمان آنهاخواهد رفت، ان شاءالله. اگر امروز به این توطئه غرب و... جواب مثبت داده شود، جهان اسلام قربانی مد پرستی شده و روز به روزقربانی زیادتر خواهد شد، دین در معرض فروش قرار خواهد گرفت وسرمایه های ملی، خصوصا جوانان عزیز به سرعت از دست خواهند رفت.

این غارتگران مال و جان به هیچ عنوان دوستدار مردم مسلمان نیستند. آنها حتی به هم کیشان خود نیز رحم نمی کنند، چه رسد به مردمی که آنها را سرچشمه بدبختی های خود می داند.

یهود وقتی که از کشورهای جهان، یهودیان را جمع کردند تا به فلسطین اشغالی ببرند، افرادی را که قادر به کار زیاد نبودندنمی بردند.ادامه دارد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن