واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:رضا حجت شمامي منافع سياسي ـ بينالمللي چين در آسياي ميانه
خبرگزاري فارس: آسياي ميانه و قفقاز از مهم ترين دروازه هايي است كه چين كشور را وارد بازي سياسي بزرگان كرده است. پس از سال 1990 اين دست از كشورهاي جداشده از شوروي كمونيستي، در نظام بين الملل رها شدند.
دولت مردان كشور چين از اواخر دهه 1970 از ايدئولوژي چپ فاصله گرفتند. اگر چه شيوه حكومت راني و سياست گرداني اين كشور عظيم الجثه بر سبك و سياق كمونيستي و به شكل تك حزبي اداره مي شود. اما اقتصاد آن به سمت رقابت و اصول ليبراليستي سوق پيدا كرده است. اين مسئله باعث شده تا چين در تصميم گيري ها و جهت گيري هاي بين المللي به بازيگري بزرگ تبديل شود.
ديدگاه كمونيستي، چين را با دو محدوديت بزرگ مواجه كرده و باعث شده بود اين كشور از دنياي توسعه يافته فاصله بگيرد. ابتدا اينكه اين ديدگاه، اقتصاد دولتي را بر كشور حاكم كرده بود كه ناگفته پيداست اين سيستم بيمار، هر كشوري را فلج مي كند. ديگر اينكه ديدگاه چپ روانه باعث شده بود كه چين در برابر نظام بين الملل از رفتارهاي «واكنشي» بهره ببرد و خود را با همه دراندازد. بنابراين به خاطر داشتن ايدئولوژي ناكارآمد، با اينكه انرژي بسياري مصرف مي كرد اما در مقابل دست آوردي در داخل و خارج به دست نمي آورد.
از اين رو دولت مردان چيني در سال 1970 با اشراف به اين مسئله كه تاثيرگذاري سياسي در جهان نيازمند «قدرت اقتصادي» است، در سياست هاي خود دو تغيير عمده ايجاد كردند. اول در چرخشي پارادايمي از اقتصاد دولتي فاصله گرفته و به سمت اقتصاد آزاد و رقابتي گام برداشتند.
چين در بخش دوم چرخش رفتاري خود، روش دفاعي - واكنشي را كنار گذاشته و به تعامل و تعادل بين المللي روي آورد. در اين قسمت چين نيازمند آن بود كه با پذيرش گفتمان موجود در نظام بين الملل وارد عرصه بازيگري شود. در حال حاضر دولت مردان اين كشور با تقويت مباني اقتصادي خود به اين مهم رسيده اند.
چين همچنان كه «رقابت اقتصادي» را در داخل مرزهاي خود برقرار كرد، در فضاي بين المللي نيز «رقابت سياسي» را سرلوحه كار خود قرار داد. رقابتي سياسي كه پشتوانه اقتصادي را به همراه دارد. از اين رو چين دروازههاي خود را به روي جهان باز كرد تا دروازه هاي جهان را به روي خود گشوده ببيند.
آسياي ميانه و قفقاز از مهم ترين دروازه هايي است كه اين كشور را وارد بازي سياسي بزرگان كرده است. پس از سال 1990 اين دست از كشورهاي جداشده از شوروي كمونيستي، در نظام بين الملل رها شدند. كشورهايي كه عموماً با مشكلات فراوان حكومتي - مديريتي، فكري، نارسايي هاي اقتصادي، بي ثباتي سياسي و... مواجه هستند.
بنابراين بسياري از كشورهاي منطقه و جهان كه از قدرت بازيگري منطقه اي يا بين المللي برخوردار هستند، سعي كرده¬اند كه در اين منطقه نفوذ كنند تا قدرت چانه زني بينالمللي خود را افزايش دهند. وجود قدرتها و كشورهايي مثل آمريكا، اتحاديه اروپا، روسيه، چين، تركيه، عربستان، اسرائيل، ايران و ... منطقه را به يكي از مراكز اصلي بازي بينالمللي تبديل كرده است. درست است كه اين منطقه از سويي از لحاظ اقتصادي و منابع موجود و از سويي ديگر بهخاطر كمتجربگي سياسي دولتمردان، ميتواند وسوسه نفوذ بازيگران را افزايش دهد، اما مهمترين مسئلهاي كه قدرتها را به اين سمت كشانده است، منابع و منافع اقتصادي نيست. بلكه منافع سياسي - بينالمللي است.
به طبع هر كشوري كه بتواند به طرق مختلف حاكميت سياسي، اقتصادي و نظامي خود را بر اين منطقه حاكم كند و در برابر ديگران به پيروزي نسبي برسد، قدرت و توان بازيگري خود را در نظام بينالملل افزايش داده است. از اينرو ميتوان گفت كه هيچ كشوري قادر نيست تا قدرت مطلق خود را در اين منطقه حساس بگستراند. زيرا ديگر كشورهاي بازيگر اجازه نميدهند اين امتياز يكباره در دست يك قدرت واحد قرار بگيرد. بنابراين آسياي مركزي و قفقاز، جغرافياي كوچكي است كه بزرگان سياست جهان را به خود معطوف كرده است.
البته نبايد فراموش كرد كه بيشترين نقش را كشورهاي امريكا، روسيه و چين بر عهده دارند. ديگر بازيگران در صددند تا از امتيازهاي موجود بينصيب نمانند. اما مقصود اين سه كسب، حفظ و افزايش قدرت بينالمللي است. در اين ميان آمريكا از قدرت سخت نظامي - ناتو و قدرت نرم حمايتهاي اقتصادي و تحولات دموكراتيك بهره ميبرد.
روسيه و چين به اين دليل كه هممرز كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز هستند بر اين اعتقادند كه بايد با افزايش قدرت و نفوذ خود در منطقه، حوزه فعاليت آمريكا را محدود كنند. زيرا اگر ايالات متحده آمريكا بتواند كنترل منطقه را بهدست بگيرد، براي دو كشور چين و روسيه، علاوه بر اينكه شكستي اقتصادي و نظامي است باختي سياسي و استراتژيك محسوب ميشود. زيرا استراتژي اين دو كشور اين است كه با گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه و ديگر نقاط جهان، قدرت چانهزني سياسي خود را در فضاي بينالملل افزايش دهند. اما اگر آمريكا چنين موقعيتي را در آسياي ميانه از آنها بگيرد، اين دو كشور در گام اول و در پشت مرزهاي خود محدود خواهند ماند. با اين كار شايد بتوان گفت كه ايالات متحده، چين و روسيه را در منطقه و محدوده مرزي خود، با پرس سياسي مواجه كرده است.
از اينرو كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز بي آنكه توان اجرايي بالايي داشته باشند به ابزار بازي بينالمللي براي قدرتهاي بزرگ تبديل شدهاند. در واقع بازي قدرت در آسياي ميانه و قفقاز تقابل بين انديشههاي شرق و غرب است.
اما چين به همراه روسيه چه تاكتيك هايي را براي رسيدن به هدف مورد نظر انتخاب كردهاست؟ چين و روسيه برعكس امريكا آنچنان تمايل و گرايشي به دموكراسي در منطقه ندارند. اين مسئله از سويي ميتواند مثبت و از سويي ديگر منفي تلقي شود. زيرا عموم كشورهاي منطقه هنوز تمايل دارند تا به شكل پدرسالارانه حكومت كنند بنابراين چين به راحتي ميتواند به سياستمردان نزديك شود. اما از آنجا كه امروزه ميل به آزادي و دموكراسي در همهجا نفوذ كرده است، چنين رويكردي باعث ميشود كه چين نتواند موقعيت خود را در افكار و حوزه عمومي تقويت كند.
اقتصاد و بازيهاي اقتصادي دومين ابزاري است كه چين مي تواند از آن بهره مند شود. همانگونه كه اشاره شد دولتمردان چيني در چرخشي 180 درجهاي توانستهاند از اين «ابزار سياسي» استفاده بهينه را ببرند. طي 15 سال اخير صادرات چين بيش از 10 برابر شده است. چين در سال 2004 توانست ژاپن را كه سومين قدرت صادراتي دنيا بود پشت سر بگذارد و پس از آلمان و آمريكا در رده سوم دنيا قرار بگيرد.
از طرفي كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز ضعيف، فقير و فاقد ساختار صحيح اقتصادي هستند. از اين رو نفت، گاز و درآمد حاصل از فروش آن تنها منبع عمده اقتصادي آنهاست. چين با اشراف به اين مسئله و براي نفوذ اقتصادي خود، در سال 1997 اولين قرارداد نفتي را با منطقه برقرار كرد تا در اين زمينه از كشورهاي ديگر پيش بيفتد. اين كشور حتي در دسامبر 2005 يك خط لوله نفتي را افتتاح كرد كه آتاسووي قزاقستان را به آلاشانكو در گزينزيانكي چين وصل ميكند و تا شانگهاي ادامه مييابد. اين مسير بزرگترين خط لوله نفتي جهان محسوب ميشود. چين به خوبي ميداند كه با سرمايهگذاري اقتصادي در منطقه نه تنها ميتواند در امنيت آن تاثيرگذار باشد بلكه ميتواند روابط سياسي - اقتصادي خود را به مناطق اطراف نيز گسترش دهد. يكي از اين مناطق درياي خزر است. با توجه به مسائل هستهاي و سياسي ايران در نظام بينالملل، چين با نفوذ به اين منطقه ميتواند قدرت چانهزني خود را در نظام بين الملل افزايش دهد. از اين رو چين اگرچه به اقتصاد اهميت فراوان مي دهد، اما استراتژي و هدف اوليهاش بازيگري بينالمللي است. بنابراين از هر ابزاري در اين زمينه استفاده ميكند. به عنوان مثال با جذب دانشجويان آسياي ميانه و قفقاز در كشور خود، بسياري از روشنفكران آينده اين منطقه را با ساختار اقتصادي و جهتگيري هاي سياسي خود آشنا ميكند. شمار دانشجويان كشورهاي آسياي ميانه در شين جيان چين در سال 2006 بيش از 1700 نفر بود كه در سال 2007 به بيش از 2800 نفر افزايش يافت. همچنين در ابتداي سال جاري 2000 نفر به آن افزوده شد.
سازمان همكاريهاي شانگهاي ابزار ديگري است كه چين از آن بهره ميبرد. حتي نام اين پيمان منطقهاي برگرفته از كشور چين است تا قدرت تاثيرگذاري اين كشور را در ميان كشورهاي عضو حتي روسيه نشان دهد. در برابر قدرت نظامي ناتو كه كم كم در حال پيشروي به شرق است، چين به همراه روسيه و ديگر كشورهاي عضو درصددند تا قدرت نظامي «شرقي» را در اين منطقه مسلط كنند. «اعتماد متقابل، دوستي و همسايگي شايسته و تضمين صلح، امنيت و ثبات در منطقه، همكاري موثر در حوزه سياست، تجارت، اقتصاد و بازار، علوم و فنون جديد، آموزش و فرهنگ، تامين انرژي، حمل و نقل، محيط زيست، مبارزه عليه افراط گرايان مذهبي و ناسيوناليست، همچنين مبارزه برون مرزي عليه معاملات مواد مخدر و تبهكاري هاي سازمان يافته و ... از جمله اهداف مشترك اين پيمان است.
گرچه براساس توافق طرفين، سازمان همكاريهاي شانگهاي پيماني نظامي نيست، اما ناگفته پيداست كه دغدغههاي نظامي در اين سازمان از جايگاه ويژهاي برخوردار است. در اين چارچوب و طي چند سال اخير چند مانور نظامي در اين منطقه صورت گرفته است. مانور ضد تروريستي موسوم به «تاثير مشترك 2003» در منطقه مرزي ميان چين و قزاقستان برگزار شد كه بيش از هزار نظامي از نيروهاي ارتشي چين، روسيه، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان شركت داشتند. مانور مشترك «وستوك- ضد ترور- 2006» نيز در ماه مارس 2006 در منطقهاي واقع در خاك كشورهاي قرقيزستان، تاجيكستان و ازبكستان برگزار شد. همچنين مانور مشترك «ماموريت مسالمت آميز - 2007» در منطقه اورال روسيه حكايت از گرايشهاي نظامي اين سازمان دارد.
بنابراين سازمان همكاريهاي شانگهاي، كشورهاي عضو و بهخصوص چين و روسيه را به هم نزديك كرده است. ياددآوري ميشود كه اين دو كشور از اعضاي دائم سازمان ملل و داراي سلاحهاي هستهاي هستند.بنابراين در چانهزنيهاي بينالمللي در برابر سه كشور غربي اعضاي دائم شوراي امنيت، ميتوانند تعادلي نسبي بين كشورهاي شرق و غرب، ايجاد كنند. نمونه بارز و ملموس آن بحث هستهاي ايران و نشستهاي 5+1 است. از اينرو اگر ج.ا.ا بتواند خود را به مواضع اعضاي شانگهاي و بهخصوص چين و روسيه نزديك كرده و عضويت دائم اين سازمان را بهدست آورد، از حمايت هاي آن دو برخوردار شده و پيروزي بزرگي را به دست خواهد آورد. از سويي ديگر چين و روسيه اين موقعيت را به دست خواهند آورد تا به نفع ايران و البته خود، به «بازي شرقي» دست بزنند.
به نظر ميآيد همانگونه كه در توافقنامه «همكاري استراتژيك» 2001 و همچنين اظهارنامه «نظم جهاني در سده بيست و يكم» كه بين چين و روسيه به امضاء رسيده است، اين دو كشور توان بهقدرت رساندن شرق را دارند. در اين ميان وزنه اقتصادي چين و توان نظامي روسيه بسيار تاثيرگذار هستند.
در اين سازمان، توافقهاي انجام شده در زمينه انرژي از اهميت خاصي برخوردار است. وجود دو خط لوله گاز از روسيه به چين كه در سال 2011 خاتمه مييابد، قادر است سالانه 60 تا 80 ميليارد متر مكعب گاز را جابهجا كند. همچنين روسيه با احداث خط لولهاي ديگر ميزان صادرات نفت خود را به اقيانوس آرام افزايش خواهد داد.
همانگونه كه «سرگئي لوس يانين» گفته است سازمان همكاريهاي شانگهاي به اتحاد بزرگ سياسي و منطقهاي در آسياي مركزي تبديل شده است كه بر مناطق همسايه خود در آسياي ميانه، افغانستان و ايران و همچنين جنوب آسيا (هندوستان و پاكستان) تاثير گذاشته است. براي روسيه و چين اين سازمان تنها يك سازمان منطقهاي براي مبارزه عليه سه اهريمن ناسيوناليسم، افراطيگري مذهبي و جدايي طلبي نيست، بلكه يكي از ابزارهاي مهم براي دفاع از منافع استراتژيك آنها در جهان است. سازمان همكاري هاي شانگهاي در مفهومي گستردهتر سازماني است كه براي يك جهان چند قطبي در نظر گرفته شده است.
بنابراين بزرگترين هدف چين در آسياي ميانه و قفقاز، هدفي سياسي و استراتژيك است كه حوزه نفوذ آن به منطقه محدود نبوده و بردي جهاني دارد. اقتصاد و ديگر فعاليت ها، تاكتيكي محسوب ميشوند كه چين براي استراتژي مورد نظر خود برگزيده است. در اين ميان سازمان همكاري شانگهاي از لحاظ سياسي، اقتصادي، نظامي و ... حوزه نفوذ ناتو و غرب را تنگ و قدرت چانهزني كشورهايي مثل روسيه و چين را افزايش ميدهد.
.........................................................................
منبع: سايت ايراس
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]