واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: آن سوي جذابيتهاي طبيعت سركش
جام جم آنلاين: همه ما به طبيعت علاقهمنديم و به آن عشق ميورزيم و توي خيالمان وقتي كه زندگي ماشيني شهرنشيني با همه آرايههايش خيلي به ما فشار ميآورد و اوقاتمان را تلخ ميكند، همينطوري هوس ميكنيم كه ايكاش براي لحظهاي از اين همه دود و مه و ترافيك و سر و صداي سرسامآور دور شويم و جايي در دل طبيعت، ميان انبوه درختان يا كنار يك درياچه دورافتاده يا حداقل يك دشت سرسبز زندگي كنيم به اين اميد كه معني حقيقي زندگي را دريابيم و دمي خوش باشيم!
براي خيلي از ما اين اتفاق يك روياست. البته مانند بسياري از پديدههايي كه تنها سوي خوب و دلپذير آن را ديدهايم اين بار هم تنها نيمه پر ليوان را نظارهگر بودهايم و خلاص. خيلي كم به جهات ديگر اين مساله فكر كردهايم و اينكه شهرنشيني چه بلايي سرمان آورده است.
هيچوقت فكر نكردهايم كه اگر روزي قرار باشد در دل طبيعت زندگي كنيم جدا از همه قشنگيهايي كه اين فكر ميتواند داشته باشد - بدن ما استعداد و قابليت زندگي در آن فضا و قدرت انطباق با هارموني تازه آن را دارد يا نه؟
از شبكه تهران روزهاي جمعه مستندي به نام انسان و طبيعت پخش ميشود كه تلاش ميكند به يكي از نيازهاي اينچنيني مخاطبان شهرنشيني كه دسترسي چنداني به طبيعت و مناظر آن را ندارند، پاسخ گويد. اين مستند هر بار جوان ماجراجوي تنهايي را در مكانهايي از طبيعت به تصوير ميكشد كه تلاش ميكند مهارتش را براي زندگي در شرايط سخت نمايان كند.
مكانهايي كه او براي رويارويي با طبيعت بكر انتخاب ميكند گاه چنان غبطهبرانگيز و رويايي است كه آدم را انگشت به دهان باقي ميگذارد و گاه چنان رعبآور و وحشتبار است كه آدم خوشحال ميشود در آن موقعيت نيست و توي خانهاش نشسته و چاي مينوشد!
درواقع اين مستند ميكوشد دو روي طبيعت وحشي را از زيباييهاي خيرهكننده اش تا خطرات بيشمارش را به تصوير بكشد؛ كما بيش هم موفق ميشود دلهرههاي آدمي تنها را در مواجهه با مخاطرات طبيعت به مخاطبان منتقل كند.
اين مستند به خاطر نوع روايتش داراي همان عنصري است كه بسياري از آثار مشابه فاقد آن بودهاند و آن ويژگي چه چيزي ميتواند باشد به جز «تعليق هدفمند» كه در يك اثر مستند تلويزيوني به خوبي جواب داده است. جوان راوي مدام با خطرات و موقعيتهاي تازهاي روبهرو ميشود كه مخاطب دوست دارد بداند كه «خب، حالا او چكار ميكند؟» يا «الان چه اتفاقي براي او ميافتد؟» خلق اين سوال در نزد مخاطب، همان راز بزرگي است كه باعث موفقيت اين مجموعه مستند شده است.
يعني اين مجموعه موفق شده شرايطي فراهم كند كه براي مخاطب سوالاتي طرح شود كه جوابش در پيگيري ادامه ماجراهاي اين مستند باشد. از آن گذشته اين مستند به لحاظ ساختار هم در ميان همتايان خود كاملا متفاوت است، وقتي بدانيم موقعيتهاي گوناگون يك فرد در برابر ابهت مكانهاي گوناگون و حوادث مختلف انسان و طبيعت را ديدني كرده است.
سازندگان اين مجموعه آگاهانه به دنبال اين مهم بودهاند كه روايت تازهاي از تعامل انسان و طبيعت به دست دهند، اينكه همان طبيعت بكر و رويايي و خواستني كه هر كدام از ما در خيالمان با آن زندگي ميكنيم با يك انسان دور از تكنولوژي و تنها چه ميتواند بكند، همه آن چيزي نيست كه ما در اين مستند ميبينيم.
اين مستند ميكوشد به شكل غيرمستقيم به معرفي طبيعت وحشي و تاكنون ديدهنشده بپردازد؛ همان چيزي كه جايش در مستندهاي ما بشدت خالي است. اينكه با كمترين امكانات و تنها به مدد صبر و تيزهوشي و البته سختكوشي تحسينبرانگيز همه عوامل پشتصحنه و جلوي صحنه بشود مجموعهاي ساخت كه مخاطب احساس نزديكي كند چيزي نيست كه به اين راحتيها بشود ناديدهاش گرفت.
اين مستند به ما ميگويد كه تا چه اندازه مرزهاي ساخت يك مستند ديدني نامحدود شده است و چه اندازه ميتوانيم با كمترين امكانات به خود «سوژه» كه در اينجا انسان و طبيعت هستند نزديك شويم.
چه اشكالي دارد مستند تلويزيوني ما هم فضاهاي تازه اينچنيني را كه اتفاقا بار آموزشي و هيجاني را توامان دارند، تجربه كند. جاييكه دوري توده مردم از طبيعت به يك سنت تبديل شده، تلويزيون ميتواند ميعادگاهي مجازي باشد براي نزديكي بيشتر «مردم و طبيعت».
مستندهايي كه در حال حاضر با موضوع طبيعت كشور ما توليد و پخش ميشوند، تقريبا از همان روشهاي قديمي و از مد افتاده پيروي ميكنند و هيچ نوآوري در ساختار و محتواي آنها ديده نميشود. اگرچه كه به شكل طبيعي بايد ميزان استقبال از اين آثار زياد باشد اما هيچوقت اين استقبال به يك جريان تبديل نشده است.
شايد بزرگترين دليل اين اتفاق اين باشد كه «مستندساز» ما اين نياز را حس نكرده كه به موضوع از دريچه ديگري نگاه كند و عجيب است كه در اين راه حتي از نمونههاي موفق خارجي نيز تقليد نكرده است! چه اشكالي دارد براي ارائه يك تصوير مانا از طبيعت كشورمان از روي دست نمونههاي خوب آن سوي آب نگاه كنيم و لااقل اثري با متر و عيار امروزي به مخاطب تحويل دهيم؟
فكر ميكنم در حوزه مستند طبيعت مجموعه انسان و طبيعت نمونهاي قابل اشاره براي اين رويكرد تازه باشد تلويزيون ما ميتواند با تكيه بر اطلاعات روز، حضور تعيينكنندهتري در همه زمينههاي برنامهسازي داشته باشد و بيش از اينها به چشم آيد.مستند انسان و طبيعت جمعهها ساعت 20/11 از شبكه 5 سيما پخش ميشود.
مهدي غلامحيدري
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]