واضح آرشیو وب فارسی:قدس: فصلي ديگر ؛ تحليل و بررسي سلولهاي بنيادي با رويكرد كاربردي- درماني
در طول تاريخ بشر، علم پزشكي با افكار و تصورات بزرگ و شجاعت پيشگامان عجين بوده است و همچنين ميل به دستيابي به
كيفيت بالاي زندگي كساني كه از بيماريها رنج مي برند، دغدغه هميشگي انسان است. در دهه هاي گذشته علم پزشكي دچار انقلاب و تحول بزرگي شده است كه حتي تحولات كشف پني سيلين، داروهاي بيهوشي و يا اشعه ايكس را تحت تأثير قرارداده است. دنيا به يك باره وارد يك دوره زماني از پيوند مغز استخوان، قلب، كبد و كليه يا كشف دي ان اي و ژنوم انساني، روشهاي نوين نوزادان آزمايشگاهي، اصلاح نژادي حيوانات و درمان با سلولهاي بنيادي...و همچنين بسيار نزديك به توليد انواع بافتها و ارگانهاي انسان شده است.
سلولهاي بنيادي يا «stem Cell» سلولهاي اوليه اي هستند كه قادر به ايجاد هر نوع سلولي در بدن مي باشند. آنها مي توانند تحت تأثير بعضي شرايط فيزيولوژيك يا آزمايشگاهي به سلولهايي با عملكردهاي اختصاصي مانند سلولهاي عضلاني قلب يا سلولهاي توليدكننده انسولين در پانكراس و...تبديل شوند.
تحقيقات در زمينه سلولهاي بنيادي دو ويژگي مهم دارند كه آنها را از انواع سلولهاي ديگر متمايز مي كند:
1- توان نوسازي سلولهاي نامتمايزي هستند كه توانايي تكثير نامحدود خود را دارند و در حالت نامتمايز باقي بمانند.
2- پرتواني: سلولهاي بنيادي قادر به ايجاد هر نوع سلولي در بدن هستند. آنها مي توانند تحت تأثير بعضي شرايط فيزيولوژيك يا آزمايشگاهي به سلولهايي با عملكردهاي اختصاصي مانند سلولهاي عضلاني قلب يا سلولهاي توليدكننده انسولين در پانكراس و5 تبديل شوند.
دانشمندان در ابتدا با دو نوع از سلولهاي بنيادي كه از حيوانات و انسانها به دست آمده بودند، شامل سلولهاي بنيادي جنيني و سلولهاي بنيادي بالغين كار مي كردند كه اين دو دسته سلولي عملكردها و ويژگيهاي مختلفي دارا هستند.بيشتر از 20 سال قبل ( در اوايل دهه 1980 ميلادي ) دانشمندان توانستند سلولهاي بنيادي را از جنين ابتدايي موش جدا كنند و با مطالعه سالها جزئيات بيولوژي سلولهاي بنيادي موش، در سال 1998 دانشمندان موفق به جدا كردن سلولهاي بنيادي جنيني از جنين انسان و رشد آنها در محيط آزمايشگاه شدند و اين سلولها را سلولهاي بنيادي جنيني انسان ناميدند. اين سلولهاي همان طور كه از نامشان مشخص است، از جنينهاي چهار يا پنج روزه كه از تخمهاي آزمايشگاهي بارور مي شوند، به دست مي آيند و در محيط آزمايشگاهي در محيط كشتهاي اختصاصي رشد داده مي شوند.سلولهاي بنيادي بالغين، سلولهاي نامتمايزي هستند كه در بين سلولهاي تمايز يافته بافتها و ارگانهاي بدن انسان يافته مي شوند و توانايي نوسازي و تمايز به انواع سلولهاي اختصاصي اصلي بافت يا ارگان را دارند. نقشهاي اوليه اين سلولها در يك ارگان زنده شامل حمايت كردن و تعمير بافتهايي است كه از آنها به دست مي آيند.
دانشمندان سلولهاي بنيادي بالغين را در بافت هاي بيشتري نسبت به آنچه فكر مي كردند، به دست آوردند. اين يافته ها دانشمندان را به استفاده از اين سلولها در علم پيوند راهنمايي كرد. اكنون بيشتر از 30 سال از استفاده سلولهاي بنيادي بالغين خون ساز كه از مغز استخوان براي پيوند جدا مي شوند، مي گذرد.
در سال 1960 محققان كشف كردند كه مغز استخوان حداقل دو نوع سلول بنيادي را دربردارد كه شامل سلولهاي بنيادي خون ساز كه انواع سلولهاي خوني را در بدن مي سازند و سلولهاي «استرومال» كه مي توانند بافتهاي غضروف، استخوان، چربي، بافتهاي همبندي فيبروز را در بدن بسازند.در سال 1960 دانشمنداني كه موشها را مطالعه مي كردند، دو منطقه از مغز موش را كه شامل سلولهاي تقسيم شونده كه تبديل به سلولهاي عصبي مي شوند، كشف كردند. بر خلاف اين گزارشها بيشتر دانشمندان معتقد بودند كه سلولهاي عصبي جديد در مغز بالغين نمي تواند توليد شود تا اينكه در سال 1990 دانشمندان توافق كردند كه مغز بالغين شامل سلولهاي بنيادي است كه توانايي توليد سه نوع اصلي سلولهاي مغزي را دارند كه شامل «آستروسيت» ها و «اليگودندروسيت» ها (سلولهاي غيرعصبي) و «نورون» ها (سلولهاي عصبي) هستند.سلولهاي بنيادي بالغين در ارگانها و بافتهاي زيادي از بدن جدا شده اند، اما نكته مهم اين است كه تعداد بسيار معدودي از اين سلولها در هر بافت وجود دارد كه در منطقه خاصي از آن بافت براي سالها ساكن مي مانند تا اينكه با ظهور بيماري يا آسيب بافتي فعال مي شوند.بافتهايي كه سلولهاي بنيادي بالغين در آنها يافت مي شوند، عبارتند از: مغز استخوان، خون محيطي، مغز، عروق خوني، پالپ دندان، عضله اسكلتي، پوست، كبد، پانكراس، قرنيه، شبكيه و سيستم گوارش.
دانشمندان در خيلي از آزمايشگاه ها تلاش مي كنند تا بتوانند سلولهاي بنيادي بالغين را در كشت سلول به انواع سلولها اختصاصي تبديل كنند تا از آنها براي درمان بيماريها و آسيبهاي بافتي استفاده كنند.
تواناييهاي درماني اين سلولها عبارتند از:جايگزيني سلولهاي توليدكننده دوپامين در مغز در بيماري پاركينسون، توليد سلولهاي انسولين ساز براي نوع يك ديابت (وابسته به انسولين) و تعمير سلولهاي عضلاني تخريب شده.سلولهاي بنيادي بند ناف از سلولهاي پرتوان ديگر هستند كه همچون سلولهاي بنيادي بالغين قادرند تا انواعي از سلولها را در محيط آزمايشگاهي توليد كنند. در بند ناف دو دسته سلولهاي بنيادي وجود دارند كه قادر به ساختن سلولهاي خوني و سلولهاي استخواني و چربي بوده و همچنين به عنوان جايگزيني براي سلولهاي مغز استخوان در علم پيوند مغز استخوان محسوب مي شوند.
* ضرورت تحقيق و پژوهش در خصوص سلولهاي بنيادي چيست؟
سلولهاي بنيادي قادرند به طور نامحدود هر نوع سلول را به وجود آورند كه اين خصوصيت باعث استفاده حيرت آور اين سلولها در علم پيوند شده است. علاوه بر اين مي توان به گونه اي اين سلولها را از نظر ژنتيكي تغيير داد تا پس از پيوند دفع نشوند. كارهايي كه در اين ارتباط تا به حال انجام شده اند، عبارتند از:
1- سلولهاي ماهيچه قلب توان تكثير طي دوره بزرگسالي را ندارند و هرگاه با جراحت يا ايسكمي، به بافت مزبور آسيبي برسد، بافت غيرفعال جايگزين سلولهاي ماهيچه اي قلب فعال مي شوند. سلولهاي بنيادي جنيني توان تبديل به سلولهاي ماهيچه اي قلب را دارند كه از آنها مي توان در درمان موارد سكته هاي قلبي كه عامل اصلي آسيب به ماهيچه قلب هستند و همچنين در موارد اختلالات مادرزادي قلبي استفاده كرد.
2- سلولهاي بنيادي خون ساز در علم پيوند مغز استخوان براي درمان بعضي بيماريهاي خوني مانند تالاسمي و همچنين سرطانهاي افراد بزرگسال و خردسال به كار مي روند كه در ايران از سال 1371 در مركز هماتولوژي و انكولوژي و پيوند مغز استخوان واقع در بيمارستان شريعتي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي تهران و دانشگاه علوم پزشكي شيراز انجام مي شود.
3- سلولهاي مولد انسولين از سلولهاي بنيادي جنيني موش و انسان به دست آمده اند كه مي توانند راهگشايي در درمان بيماري ديابت باشند.
4- سلولهاي عصبي از سلولهاي بنيادي جنيني به دست آمده اند كه از آنها مي توان در درمان بيماريهاي تخريب شونده سيستم عصبي مانند پاركينسون و يا آلزايمر استفاده كرد.
دوشنبه 14 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]