واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: ادب ايران - هويت ملي
ادب ايران - هويت ملي
ناهيد خزير:هفتمين مجموعه از درسگفتارهايي درباره فردوسي به «ساختار و درون مايه داستان بيژن و منيژه» اختصاص داشت كه عصر چهارشنبه دوم مردادماه در شهر كتاب مركزي برگزار شد. در اين نشست، ابوالفضل خطيبي، شاهنامهپژوه و معاون گروه فرهنگنويسي فرهنگستان زبان و ادب فارسي شاهنامه را تاريخي به هم پيوسته از روزگار باستان تا امروز و اثري جاودان و شناسنامه ملي ايرانيان خواند و گفت: «بسياري از داستانهاي شاهنامه جنبه تاريخي دارند و از روزگار باستان تا امروز را روايت ميكنند. داستان بيژن و منيژه جزء ادبيات پارتي است، هسته اوليه اين داستان مانند بسياري از داستانهاي ديگر شاهنامه تاريخي و بنمايه اصلي آن نيز واقعههاي تاريخي است. وي با در بيان ويژگيهاي ادبيات پارتي افزود: «يك ويژگي ادبيات پارتي رواج داستانهاي غنايي و عاشقانه است كه داستان بيژن و منيژه و ويس و رامين اين ادبيات را دربردارند.» مولف «برگزيده مقالات درباره شاهنامه» خاطرنشان كرد: «بيژن شخصيتي تاريخي دارد و پادشاه اشكاني است كه در مرو حكومت ميكرده و ماجراهاي عشقي فراواني مانند بهرام گور داشته است، بهرام گور علاقه بسياري به شكار داشته و پادشاه و پهلواني است كه مانند بيژن، پادشاه و پهلوان نامدار پارتي، ماجراهاي عشقي فراواني را در شاهنامه مطرح ميكند.
مولف «تقديرباوري در شاهنامه و ويس و رامين» خاطرنشان كرد: «در اين داستانهاي حماسي عاشقانه واقعه تاريخي وارد حوزه اساطير ميشود و زمان تاريخي به زمان اساطيري تبديل ميشود، همچنين مكان تاريخي نيز به مكان اساطيري تبديل ميگردد. بيژن پادشاه اشكاني نيز از پادشاهي به پهلواني تبديل ميشود و وارد حوزه اساطيري ايران ميگردد و در زمان پادشاهي كيخسرو به عنوان پهلوان دربار كيخسرو مطرح ميشود. در اين داستان زمان از بين ميرود و به زمان اساطيري تبديل ميشود. معاون سردبير نامه ايران باستان در بخش مطالعات بينالمللي ايران يادآور شد: «در داستان بيژن و منيژه هنگامي كه هسته تاريخي به واقعه تاريخي تبديل ميشود با يك تلفيق شگفتانگيزي روبهرو هستيم. تلفيق روايت و داستانهاي مختلفي كه در شاهنامه وجود دارد، روايت پادشاهان مرو و گرگان است كه بيژن جزء آنها بهشمار ميآيد و در حوزه پهلوانان سيستان يا سكاها با نماينده آنها رستم، زال و سام روبهرو هستيم، بعد از آن نيز پادشاهان اساطير كياني مطرح ميشوند. مولف دفتر هفتم شاهنامه خالقي مطلق افزود: «ما در اين داستان با تلفيق سه دسته روبهرو هستيم، از يك سو رستم در نقش نجاتدهنده بيژن ظاهر ميشود و از سوي ديگر داستانهاي سكايي با داستانهاي حوزه مرو مطرح ميشود و داستانهاي ملي نيز از اوستا آمده و با كيخسرو بيان ميشود. تلفيق اين سه دسته چنين شاهكارهايي را ارائه ميدهد و داستانهايي نظير بيژن و منيژه، رستم و اسفنديار، رستم و سهراب و ساير داستانهاي شاهنامه را خلق ميكند. او در توصيف مشخصات حماسه ملي گفت: «يكي از ويژگيهاي بسيار مهم حماسه ملي، تلفيق روايات متعدد مربوط به ايران است كه در داستان بيژن و منيژه به صورت اپيزود و يا ميانپيوست مطرح ميشود. ما كتاب ديگري نداريم كه داستان بيژن و منيژه را نقل كرده باشد اما نكتهاي كه بسيار اهميت دارد نقش فردوسي به عنوان راوي، شاعر و داستانپرداز است.» وي با اشاره به جنبه تاريخي داستان بيژن و منيژه افزود: «داستان بيژن و منيژه اپيزود و ميانپيوست است و در دوره كياني و اواسط پادشاهاي كيخسرو مطرح ميشود و با داستان پس و پيش خود پيوندي تنگاتنگ دارد و در دورههايي به صورت سينه به سينه و شفاهي نقل شده و در هر انتقال يك آفرينش نويي رخ داده است. داستانپردازان در انتقالهاي شفاهي و سينه به سينه بخشهايي را كم و يا زياد ميكردند تا شكل دلخواه خود را ارائه دهند اما فردوسي امانتدار واقعي است و اين داستانها هسته اوليه تاريخ واقعي را دربردارد كه بعد از آن شبه داستاني به خود ميگيرد. وي افزود: «ما نميتوانيم همانگونه كه داستانهاي مولوي، عطار و سعدي را تحليل ميكنيم داستانهاي شاهنامه را تحليل كنيم، درباره حماسههاي جهان از اوايل قرن 20 كه روي ايلياد و اديسه و حماسههاي يوگسلاوي بحث شد منشأ اين حماسهها شفاهي بود و پيروان اين فرضيهپردازان آن را به تمام حماسهها تعميم دادند. عرفان و حماسه دو ژانر نزديك به هم نيستند. اينگونه نيست كه افراسياب نفس اماره و كيخسرو نفس مطمئنه باشد. در داستانهاي مولوي و عطار با يك متن زباني روبهرو هستيم كه لزوما يكسان نيستند، متن ادبي و عرفاني با هم متفاوتند. متن ادبي نميتواند راهگشا باشد تنها نشانههايي است كه ميتواند به ما كمك كند تا ما متوجه نشانهها شويم. از متن زباني و تفسير به متن شعر دست مييابيم. در داستانهاي مولوي با شاهنامه نميتوان به چنين تفسيرهايي دست زد زيرا تفكيك متن زباني با متن ادبي امكانپذير نيست و بايد به گونهاي ديگر عمل كنيم، هرمنوتيك و تفسير متن درباره شاهنامه معنايي ديگر دارد.» وي افزود: «داستان بيژن و منيژه بنمايههايي مانند داستان رستم و سهراب، رستم و تهمينه و فرود و جريره دارد؛ داستانهاي عاشقانهاي كه با بنمايههاي فريب پهلوان توسط يك زن زيباروي صورت ميگيرد، اينكه زن زيبايي در مسير پهلوان نامداري قرار ميگيرد و او را فريب ميدهد، بايد انگيزهاي باشد و مهمترين آن اين است كه دو قوم رقيب در كنار هم زندگي ميكنند و هر دو در جنگهاي دائمي بهسر ميبرند، پهلوان نامداري وجود دارد كه ميخواهند اين پهلوان را شكست دهند و در مسير اين پهلوان زني زيبا قرار ميدهند تا بتوانند او را شكست دهند. اين زبانشناس يادآور شد: «ماجراي فريب پهلوان توسط زن چگونه است، آيا زن جادو است و اين زن جادو ميتواند معادل پري باشد. پري در اوستا از موجودات اهريمني است، پري در كنار كويرها و ديگر موجودات اهريمن قرار ميگيرد و اين واژه پيش از اصلاحات زرتشت از ايزدبانوان بوده و بعد از آن از مرحله خدايي سقوط ميكند و به زنجادو تبديل ميشود و نقش مثبت پري به عنوان مظهر زيبايي و زايندگي در ادبيات شفاهي باقي ميماند و در ادبيات فارسي با دو ويژگي روبهرو هستيم؛ زني افسونگر و موجود فريبنده و زيبا با ويژگيهاي مثبت. در طول تاريخ داستان بيژن و منيژه دگرگون ميشود و منيژه مظهر وفاداري و از جانگذشتگي نسبت به بيژن است و طبعا مخالف زنجادو است. پري جنبه دوگانهاي دارد موجودي زيبا و اهريمني است. ستايش ايزدبانو در زمان زرتشت و نقش و وظيفه باروري و زيبايي و افسونگري به آناهيتا و دئنا از آن اوج خدايي فروميافتد. دين يا وجدان يا فرامن، من مينوي و روحاني و آن بعد مينوي روحاني است. آناهيتا ايزدبانوي آبهاست و در سراسر دوران ساساني برجاي مانده است. دئنا به عنوان ايزدبانو به دوره اسلامي با نامهاي گوناگوني منتقل ميشود. دئنا معشوق آرماني در ادب فارسي است، ايرانيان در پيش از اسلام ايزدبانواني داشتند كه آنها را ستايش ميكردند و بعد از آن نميتوانستند ايزدبانو نداشته باشند و در بعد ادبي همين پري و در ستايش دئناست كه معشوق ازلي است و در اشعار حافظ مشاهده ميشود. توصيفي كه از معشوق در اشعار حافظ و ديگر شاعران مشاهده ميشود ما را به حيرت واميدارد و در يك بستر فرهنگي طولاني و ديرپاي وجود دارد. ستايش معشوق در شعر حافظ و ديگر شاعران بزرگ ايراني است كه شعر ايران را با ديگر شاعران جهان مغاير كرده است.»
شنبه 12 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]