تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836248187
نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تئاتر - مدیر کل اداره هنرهای نمایشی وزارت ارشاد میگوید که با شرایط فعلی شکل گیری تئاتر خصوصی در ایران یک شوخی است. فروغ سجادی: حسین مسافرآستانه مدیرکل کنونی هنرهای نمایشی کشور، در این سالها تجربه مسوولیتهای مختلفی را در تئاتر داشته است، از مدیر عاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس تا ریاست شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی. او در سه دولت مختلف عهده دار این مسوولیتها بودهاست. مسافرآستانه در اواسط سال گذشته بر صندلی مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی تکیه زد پیش از او حسین پارسایی عهده دار این سمت بود. این کارگردان تئاتر که اجرای نمایش « خورشید کاروان» را در کارنامهاش دارد ، معتقداست که برنامههایش در درازمدت جواب میدهد و با اجرای آنها، سال 90، سال کم دغدغهتری برای هنرمندان تئاتر خواهد بود. اما این احتمال هم وجود دارد که به دلیل مشکلات مختلف تئاتر در ماههای گذشته و ناتوانی او در حل برخی از آنها، تئاتریها از او هم مثل دیگر مدیران تئاتر نا امید شوند. با او در مورد مسائل مختلف تئاتر و چشم انداز پیش روی آن گفت و گو کردهایم. چند ماه پیش مدیریت تئاتر را با پیش شرطهایی قبول کردید و در مراسم معارفه خود صحبتهای قابل توجهی داشتید، اما پس از چند ماه هنوز این صحبتها رنگ عملی به خود نگرفتهاند، چرا؟برنامههایی که برای دوره مدیریتی خودم فرض کردم، برنامههایی بوده که از سر تجربه طی سالها مدیریت به آن رسیدهام و پای این برنامهها ایستادهام، ولی برای اجرای آنها و تغییر روند مدیریتی، به راحتی نمیتوانم بگویم در زمان کوتاه مدت امکان پذیر است. در همان روز معارفه هم گفتم که وعده انجام نشدنی نخواهم داد و دنبال وعدههای بزرگ نیستم. براساس چیزی که اشراف دارم کارم را برنامهریزی میکنم و انجام میدهم و پیش میروم. تا کنون هم وعدههای بزرگ و دلخوش کننده ندادهام. بیشتر از آنکه حرف بزنم سعی کردهام کار کنم و برنامههای کاری خود را پیش ببرم و این برنامهها را آرام آرام نهادینه کنم. این نهادینه شدن متضمن مقبولیت جامعه هنری و مدیریت فرهنگی بالا دست است و هم اکنون در حال انجام شدن است. ممکن است یکی از این برنامههای در حال انجام را توضیح دهید؟ یکی از این برنامهها تدوین آییننامهها و شیوهنامهای است که پیش از این بر اساس سلایق مدیریتی و یا شرایط تحمیلی، شکل میگرفت. من مایل بودم شرایط سلیقهای را در نظر نگیرم هرچند ممکن است با نظم و انضباطی که بنده به آن معتقدم، برخی از دخل و تصرفهای شخصیام را در امور کوتاه کند، اما اصلا از این موضوع ناراضی نیستم، سعی میکنم قانونمند عمل کنم تا پز اختیارات بالا را بدهم، اما در عین حال با داشتن اختیارات بیحد و حصر اصلا موافق نیستم؛ نه در مورد خودم نه درمورد هیچ مدیر دیگری. فکر میکنم این اختیارات بیحد و حصر مدیران، مبنای عملکرد سلیقهای آنان میشود. قطعا این کارکرد سلیقهای ممکن است در دوره مقطعی موثر باشد، اما در درازمدت آسیبهای زیادی به همراه داشته باشد. یعنی شما به دخالت مستقیم مسئوولان بالا دست خود یا ارگانها و نهادهای مختلف در حوزه مدیریتیتان معتقدید؟خیر. من گفتم دخالتهای خودم را هم به عنوان مدیر کل هنرهای نمایشی با قانونمندی تقلیل دادهام. وقتی کاری را بر اساس ضابطه تعریف کردیم دیگر نمیشود، براساس رابطه دخل و تصرفها را بیش از پیش تعریف کرد. ضابطه جلوی بسیاری از دخل و تصرفهای رابطهای را میگیرد و این بیش از هر چیز اهمیت دارد. بر همین اساس برای انتخاب آثار یک شیوهنامه تعریف کردم، یعنی انتخاب آثار از این پس اینگونه نیست تا من برایش تصمیم بگیرم یا هنرمند برای اجرای آثارش بخواهد با من صحبت کند، ضابطهای برای آن تعریف کردهام که همه باید بر اساس آن عمل کنند و کسانی که آن ضابطه را رعایت نکنند، قطعا در نوبت بعدی اجرا قرار میگیرند. شما میدانید امکانات تئاتر ما بسیار محدود است و هیچ مدیری نمیتواند به لحاظ مالی و امکاناتی پاسخگوی همه نیازها درحوزه تئاتر باشد. بنابراین سعی کردهام انتخاب آثار را برای بهرهمندی از شرایط محدود و موجود با ضابطه به انجام برسانم تا دخل و تصرفهای من عدهای را از گردونه حضور در اجراها کنار بزند. شما صحبت از ضابطهمندی و قانومندی کردید که کاملا پذیرفتنی است، اما ما میبینیم در مواردی مطابق ضابطهها عمل نمیشود. شورای نظارت بر تئاتر سالهاست قوانین مشخصی دارد اما ما میبینیم در چند ماه اخیر در این بخش به ضوابط و قوانین شواری انقلاب فرهنگی توجه نمیشود و خیلی سلیقهای آثار ارزیابی میشوند.میدانید که شرایط تهمیدی بر تئاتر تأتیر گذار است و تردیدی در این مورد وجود ندارد؛ شرایطی که در حوزه تئاتر اتفاق نمیافتد و از بیرون به آن تحمیل میشود و تطبیق قوانین و ضوابط یا شرایط تحمیلی در واقع راهکاری است که باید اتفاق بیفتد. آن چه که شما به عنوان سلیقهای عمل کردن شورای نظارت به آن اشاره کردید، من تحت عنوان دقت و سختگیری بیشتر در اجرای قوانین مربوطه میدانم نه اعمال سلیقه ویژه، چون افراد شورای نظارت همان افرادی هستند که پیش از این شرایط تحمیلی ازبیرون، دراین شورا کار میکردند و در آن زمان هم سعی میکردند، قوانین و ضوابط شورای نظارت را رعایت کنند، اکنون هم تخطی از قوانین در مورد آنان اتفاق نمیافتد و اگر اتفاق بیفتد قابل پیگیری است. سعی بر این است که کمی تطبیق این شرایط بوجود آمده با رعایت موازین قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص شورای نظارت انجام گیرد نه غیر از این. شما در سه دولت مختلف مسوولیتهایی در مرکز هنرهای نمایشی داشتهاید و خودتان هم در دولت قبل مسوول شورای نظارت این مرکز بودهاید که کار کرد دیگری داشت و ما شاهد این نوع سختگیریها نبودیم ،پس شما در آن زمان به قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی عمل نمیکردید؟چیزی که در تفاوت این دوران میتوانم بگویم، چگونگی برخورد و رعایت قوانینی است که در آن دوره نیز به خوبی اعمال میشد، اما نحوه اعمال و چگونگی برخورد با رعایت این موازین با هنرمندان شاید کمی متفاوت بود. این چگونگی، تحت شرایط مختلف تغییر میکند، اما سعی بر این است با همان نگاهی که آن دوره ضمن رعایت کامل قوانین موجب دلگرمی، همراهی و همدلی با هنرمندان میشد به موضوع نظارت نگاه شود و امیدوارم با اجرای سیاستهای جدید دوباره شاهد همین همراهی هنرمندان با شورای نظارت، در رعایت قوانین باشیم. به خاطر همین همدلی بود که اعضای شورای نظارت پس از اتفاق «هدا گابلر» ناگهان تغییر کردند و شورایی منتخب از سوی معاونت هنری وزارت ارشاد در راس انتخاب آثار قرارگرفت و گفته شد که این تازه یکی از شورایهای نظارت بر آثار نمایشی هستند؟من این صحبت شما را تصحیح میکنم که اولا اعلام اسامی جدید شورای مرکزی نظارت، هیچ ربطی به اتفاقی که برای نمایش«هداگابلر» رخ داد، ندارد.از ماهها، قبل از این اتفاق، بنا بر انتخاب اعضای شورای مرکزی، رایزنیهایی صورت گرفت و با این اعضای جدید گفتگو هایی انجام شد و به نتیجگیریهایی رسیدیم. در این دوره شورای مرکزی ما، لاجرم به تغییر بود، این تغییر باید با دقت و فراست صورت میگرفت. چون اعضای آن تغییر کرده بودند، یکی از اعضای قبلی خود بنده بودم که با تغییر سمت، دیگر نمیتوانستم به فعالیتم در این شورا ادامه دهم. دو نفر دیگر از اعضا هم که به شغلهای دیگری رجوع کرده بودند و مدتها بود که دیگر اعضای ثابت شورای نظارت نداشتیم. اتفاقاتی در طول ماههای گذشته رخ داد که با نمایش «نوشتن در تاریکی»محمد یعقوبی آغاز شد و در مورد «هداگابلر » وحید رهبانی نیز تکرار شد، چه اقدامی انجام دادهاید تا بار دیگر شاهد این نوع موضعگیریهای تند سیاسی و غرضورزانه درباره تئاتر نباشیم؟ اولا ما تردیدی نداریم که تئاتردر بازتاب خودش نسبت به مخاطبانش با سلایق مختلف روبروست. همه نظرها و واکنشهایی که از سوی مخاطبان مختلف از هر صنف و قشری شکل میگیرد قابل احترام است و باید تئاتر در هر جامعهای منطبق با شرایط فرهنگی آن جامعه باشد و هر جا که با اعتراضات مردمی روبرو شد، باید به آن توجه و رسیدگی شود، اما گاهی مسایل تحمیلی از بیرون بنا به رعایت کردن و نکردن قانون نیست و متأسفانه گاهی تحتتأثیر مسایل سیاسی و غرضورزانه خاص است. آنچه باید به دنبالش باشیم تفکیک این واکنشها نسبت به یکدیگر است. ما باید به این مشکل رسیدگی کنیم و گروهی از کارشناسان باید روی آن کار کنند و ببینند چه واکنشی از سوی چه جناحی و چرا انجام شده است. واکنشها در هر صورت محترم هستند، اما وقتی بنا بر مقاصدی خاص رخ میدهند قابل اعتنا نیستند. وقتی قوانینی رعایت شده دیگر نباید توجه کرد. همانطور که در مورد «هدا گابلر» یا مواردی از این دست که معتقد بودیم قانون در آنها رعایت شده، اعلام موضع کردیم و مراجع مربوطه هم آنها را بررسی کردند. اما پیگیری بیش از این از حیطه وظایف مرکز هنرهای نمایشی و حتی وزارت ارشاد خارج است، مگر اینکه که سایر مراجع ذیصلاح این امر را از طریق قانون پیگیری کنند و درستی و نادرستی اتهاماتی که بر تئاتر وارد میشود را اعلام کنند. تئاتر بیشتر مبتنی بر مسایل عرفی و افکار عمومی است، جهتدهی این افکار عمومی برای کار فرهنگی یک سوی قضیه است، سو استفاده از افکار عمومی برای مقاصد دیگر هم یک سوی دیگر، تفکیک این دو باید توسط مراجع ذیصلاح صورت گیرد و با حمایت آنها، هنرمندان را در رعایت قوانین و اصول تعیین شده دلگرمتر کنند که امیدوارم این اتفاق بزودی بیفتد. شنیده میشود که در جریان تغییر و تحول شورای نظارت، مسوولان ارگانها و نهادهای دیگر مانند رئیس سازمان تبلیغات اسلامی دخالت داشتهاند و برخی از اعضای شورای نظارت را آنان به شما تحمیل کردهاند.من این موضوع را همین جا تکذیب میکنم و به صراحت میگویم قوانین را خود شورای نظارت به ما اعلام میکند، ما باید از پنج نفر اعضای شورای مرکزی نظارت دو نفر را به انتخاب خودمان به عنوان نماینده سازمان تبلیغات و با تأیید رئیس این سازمان حکم دهیم. آقای خاموشی به عنوان رئیس سازمان تبلیغات از پیشنهاد ما، سعید کشن فلاح و رحمت امینی را تأیید کرد و کسی دیگری را تحمیل نکردد؛ بنابراین همه اعضای شورا را خودم انتخاب کردم. آقای شاهآبادی در این انتخابها چقدر نقش داشتند؟ فقط نظر ما را تأیید کردند و هیچ دخل و تصرفی در این مورد نداشتند. در امور دیگر چطور؟ در امور دیگر ایشان فقط نظر میدهند و باید نظر بدهند. من حساسیت ایشان را تقدیر میکنم. واقعا اگر یک معاون هنری کاری به کار زیر مجموعههای خود نداشته باشد؛ در آنجا باید شک کرد. پس این اتفاقاتی که این روزها در تئاتر رخ میدهد ناشی از تصمیمات خود شماست، ما فکر میکردیم بر مبنای تصمیمات معاونت هنری است؟ بله. آقای شاهآبادی ممکن است نظرات و راهکارهای متعددی داشته باشند که قطعا این نظرات و راهکارها را با ما در میان میگذارد و ما درباره آنها با هم گفتگو میکنیم و آنهایی را که به نتیجه برسیم ، مورد بررسی قرار میدهیم و اجرا میکنیم. ممکن است در مواردی هم به نتیجه نرسیم، و مخالفت کنم. و ایشان میپذیرند که با نظرشان مخالفت کنید؟بله، کاملا. چون بین مخالفت و موافقت رأیی وجود ندارد، یک بحث استدلالی است، من اسم بحث استدلالی را مخالفت و موافقت نمیگذارم یک نتیجهگیری است، هرجا به نتیجهگیری رسیدیم بر مبنای آن عمل و حرکت میکنیم. آقای شاهآبادی در مصاحبههای مطبوعاتی مختلف که یک موردش هم با خود من انجام دادند، به صراحت گفتند که در امور زیر مجموعه خود دخالت میکنند و این را جزو ویژگی کار خود میدانستند. نمیدانم دخالت ایشان برای امور مدیریتی و سیاستگذاریهای شما چگونه است، آیا مشکل ایجاد نمیکند؟ و این با صحبتها و شروطی که درابتدای کارتان از آن صحبت کردید مغایرت ندارد؟واژهها معانی مختلفی دارند. دخالت ایشان به معنای دستور به انجام کاری نیست؛ دخالت به معنای اعمال نظر است. اگر درباره چگونگی و کیفیت سوال دارند؛ باهم به گفتگو مینشینیم و آنچه انجام میشود، نتیجه آن است. بله ایشان نظر میدهند و نمیدانم در اینجا چقدر معنی کلمه دخالت صحیح است، در واقع دخالت به معنی انجام کاری نیست بلکه به معنای اجرای مانیفست و نظر ایشان است. چقدر شما آزادی عمل دارید؟ مثلا در مورد معوقهها،بدهیها و مشکلات مالی تئاتر من از هنرمندان مختلفی شنیدم که میگفتند ما به آقای مسافر مراجعه میکنیم ایشان دستور پرداخت میدهند اما از سوی معاونت هنری همکاری نمیشود؟من این موضوع را به این شکل تاکنون ندیدهام. ممکن است برای تسریع کاری بخواهم اقدامی انجام دهم، اما با موانع دیگری مواجه شدهام، این موانع دیگر نظر شخص آقای شاهآبادی نیست. بحث مالی به آقای شاهآبادی بر نمیگردد، بلکه متوجه انجمن هنرهای نمایشی است. این انجمن هم به دلیل ضوابطش و بندی که برای مسایل گذاشته عمل میکند. ازابتدا بنای من این بود بر اساس اختیاراتی که اساسنامه انجمن برای هیأت مدیره قائل است، این هیأت مدیره عمل کند. این اختیارات شامل چگونگی پرداختها، عقد قراردادها است و گاهی پرداختها را با مشکل مواجه میکند. اما اینها در کوتاهمدت حل شدنی است. وقتی قرار است تغییر ایجاد کنیم؛ قطعا در آغاز با کنش و واکنشهایی خاصی مواجه میشویم که پیشبینی شده نیست؛ اما به نظر من مشکلاتی که در این زمینه بوده مرتفع شدهاست. درمورد شیوهنامه جدید و تغییر قراردادهای تیپ هم خودتان تصمیم گرفتید؟طرحی به نام شیوهنامه حمایت، قبل از حضور من تعیین شده بود و قرار بود مبنای حمایت از تئاتر باشد. وقتی به من اعلام شد؛ بسیار با آن مخالفت کردم. به همین دلیل در جلسات متعددی که با آقای شاهآبادی داشتیم آن را به نتیجه رساندیم و برخلاف آنچه که از سوی جامعه تئاتری عنوان میشود، در این شیوهنامه بحث قرارداد تیپ رعایت شده و کاملا همه بر آورد نمایش بر اساس قرارداد تیپ است و در چگونگی عقد قرارداد سهم کوچکی - در حدود 20 تا 30 درصد - به خود گروه واگذارشده است، یعنی خود گروه بخواهد در این درصد کم خودش نقش آفرینی کند. در این نقش آفرینی، ضابطه به گونهای تعریف شده که میتواند این 30 درصدی که بر حسب قرارداد تیپ شورای حمایت نمیپذیرد به 60 درصد در آمد خود افزایش دهد. یعنی اگر کار را با ارتقای بهتر و جذابیت بیشتر مطابق با رضایتمندی مردم همراه کند، میتواند حتی از سقف قرارداد تیپ فراتر برود. اما این موضوع از سوی جامعه تئاتری پذیرفته نبوده و رضایت آنان را به دنبال نداشت؟بله و من فکر میکنم اطلاعرسانی دقیق و درستی در اینباره صورت نگرفته و موضعگیری بر اساس پیش فرضهایی که در این زمینه وجود داشت، صورت گرفته است. در واقع نظرات اعضای مختلف هنرمندان از جمله نظرات هیأت مدیره خانه تئاتر را در این مورد جویا شدیم و آنان هم اصلاحیهای برای ما ارسال کردند و اصلاحیه در برخی موارد، درست بود که ما اعمال کردیم و برخی موارد مورد هم پذیرش قرارنگرفت.این شیوهنامه قطعا میتواند اصلاحات دیگری هم در بر داشته باشد که ما هنوز بر سر آن به نتیجه نرسیدهایم. در مورد قرارداد تیپ در همان سالی که بنده هم یکی از امضا کنندگان آن بودم، همین بحث بود. در این شیوهنامه موضوع تورم یا مسائلی نظیر هدفمند شدن یارانهها هم مورد توجه قرار گرفته است؟ دقیقا بیشتر رعایت میشود. چون بخشی از این منوط به فروش گیشه است و فروش گیشه بر حسب شرایط روز است. در حالی که در قراردادهای تیپ شرایط روز وجود ندارد.استقبال تماشاگر به عنوان یکی از معیارهای کیفیت برتر تئاتر مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع موجب میشود تا هنرمند در سرنوشت کاری خود نقش داشته باشد. افرادی که به یک حقوق ثابت کارمندی عادت کردهاند تا هرچه میتوانند از زیر کار در بروند و به نظر تماشاگر توجه ندارند، با آن مخالف هستند. چرا شما مبنا را کیفیت نمیگذارید؟ یعنی کیفیت اثر تضمین کننده میزان حمایت باشد؟ تا کارگردانان فکر نکنند که باید هر اثری را به صحنه بیاورند و حمایت شوند حتی اگر کارگردان قدیمی و درجه یکی باشند، حمایت شامل بهترین میشود، حتی اگر یک گروه شهرستانی یا جوان باشد. آیا از واکنش جامعه تئاتری میترسید؟اصلا اینطور نیست. من هر کاری را که به نتیجه برسد، انجام میدهم. اتفاقا این موردی است که من خودم هم روی آن اصرار دارم و بر روی آن پافشاری میکنم. به همین دلیل است که گفتم کسی نمیتواند با لابی کردن با من اثرش را به روی صحنه ببرد و باید شورایی بر اساس معیاری مشخص کیفیت کاری را تأیید کند تا به اجرا برسد. این کار میتواند حتی یک اجرا از گروه شهر ستان باشد. هرچند در این مدتی که این مسوولیت را پذیرفتهام، همه تعهدات گذشته روی صحنه آمدهاند؛ اما در دل همین جریانات ما توانستیم چند کار خوب شهرستانی را در تهران اجرای عمومی کنیم. در شرایطی که تئاتر فاقد اصول اولیه کیفیت است، چطور صحبت از تئاتر خصوصی میکنید؟تئاتر خصوصی از نظر من یک شوخی بیش نیست و من نمیفهمم بر اساس کدام شرایط، امکانات و معیاری، از این واژه استفاده میکنیم. مگر اینکه فکر کنیم در این جامعه زندگی نمیکنیم و با شرایط تئاتر ایران آشنا نیستیم و از رویا و ایدهآلهای خارج از واقعیت صحبت میکنیم . تئاتر باید از یک شرایط همگانی عبور کند تا به تئاتر خصوصی برسد. یعنی شما باید به تعدد حامی تئاتر در جامعه داشته باشید تا بتوانید این نوع تئاتر را احیا کنید. در حالی که ما هنوز از حمایت تک ساحتی در تئاتر کشورمان برخورداریم. حامی تئاتر ما دولت است و در تئاتر دولتی حرف از تئاتر خصوصی زدن تنها یک شوخی است، چون تئاتر امر تجاری نیست که یک نفر برود مغازهای باز کند و بتواند درآمد خود را از طریق تئاتر تأمین کند. تئاتردر همه شرایط نیازمند حمایت دولت است و برای خصوصی شدن نیازمند زمان و برنامهریزی است، اگر ما این پروسه صرف دولتی را به حمایت عمومی تبدیل کنیم؛ یعنی تئاتر را از دولتی بودن به تئاتر ملی برسانیم و تئاتر عمومی حاکم شود، آن موقع در دل تئاتر عمومی شاید بشود یک درصد بسیار جزیی هم به تئاتر خصوصی اختصاص داد . منظور من هم از تئاتر ملی تئاتر شاهنامهای نیست؛ تئاتری مناسب با سلیقههای مختلف عموم مردم است و این شیوهنامه حمایتی جدید اولین گام برای نزدیک شدن به تئاتر ملی است. چه راهکاری برای ارتقای تئاتر در برنامهریزیهای آینده خود دارید تا تئاتر را این جریان روزمره خود بیرون بیاورید؟ یکی از معیارهای انتخاب ما برای اجرای عمومی معیار کیفیت برتر است که خود اولین گام به این سمت است. وقتی اعلام میکنیم متنها برای انتخاب باید توسط شورای نظارت خوانده شود، هنرمندان فقط از نگاه ممیزی به آن نگاه میکنند در حالی که شورای نظارت، شورای ارزشیابی هم هست. اعضای شورای مرکزی نظارت متشکل از اساتید تئاتر هستند و در دانشگاهها تدریس میکنند. ببخشید بسیاری از همین اساتید شاید مورد تأیید عموم هنرمندان تئاتر از نظر علمی نباشند و شاید بهتر بود از میان خود جامعه و صنوف اصلی تئاتر هم نمایندگانی در این شورا قرار میدادید.شورای نظارت، اساسا محلی برای حضور نمایندگان این قشر و آن صنف نیست، بلکه تنها تشکل قانونی تئاتر است. تنها بخشی از بدنه تئاتر است که از شورای عالی شکل میگیرد و وظیفه قانونی دارد، این وظیفه قانونی شایستگی میآورد نه نمایندگی. چطور در سالها پیش در همان دورهای که خودتان رئیس این شورا بودید هنرمندانی مانند محمود استاد محمد، خسرو حکیم رابط در این شورا بودند، اما الان این طور افراد حاضر نیستند در این شورا باشند و بیشتر افرادی هستند که بر حسب سوابقشان نگاه دیگری به آنان میشود و به ارگانهای مختلف وصل هستند.تیمهای کارشناسی نظارت میتوانند از افراد و هنرمندان صنوف مختلف تئاتری استفاده کنند که همین کار را هم میکنند. من این را نمیپذیرم که حتما باید یک بازیگر، کارگردان یا نویسنده درجه یک باشی تا بتوانی در انتخاب یک اثر خوب نمایشی نقش داشته باشی. آموزش و کارشناسی تئاتر یک بحث علمی کاملا منفک از اثر هنری است. یک هنرمند میتواند بسیار هنرمند موفق و دوست داشتنی باشد، اما به این معنی نیست که میتواند یک کارشناس موفق هم باشد. آیا در دوره شما،ما شاهد حضور کارگردانان چند صد میلیونی با آثار ضعیف بر صحنه نیستیم؟ من امیدوارم این اتفاق رخ ندهد، همانطور که تاکنون سعی کردهام اینطور نشود. ما امسال شاهد اتفاق نادری در تئاتر در مورد معوقهها بودیم، گروهها با گذشت چند ماه از اجرایشان هیچ دستمزدی نگرفتهاند و حتی قراردادی هم ندارند و تازه دارید با آنها قرارداد میبندید، علت این موضوع چیست؟ مگر بودجه تئاتر پرداخت نشده ،اگر پرداخت شده ،پس کجاست؟همه معوقههایی که از آن صحبت میکنید مربوط به شش ماه دوم سال است، در حالی که از دو سال پیش تا کنون کلی بدهی به گروهها وجود داشت، از سال 87، ما بدهی همه این گروهها را پرداخت کردیم؛ یعنی بودجه تئاتر امسال صرف بدهیهایی شد که به جامعه تئاتری از دوسال پیش وجود داشته است. این پاسخ تکراری است که من بارها از همه مدیران تئاتر شنیدهام، هرگاه بحث بودجه و معوقه گروههای نمایشی شده، این پاسخ را میدهند.هر مدیری این واقعیت را به شما درست میگوید. چرا تکراری شده؟ وقتی واقعیتی وجود دارد به جای اینکه بگویید تکراری شده، بروید و یک بررسی کلی کنید ببنید این واقعیت وجود دارد یا نه یا چرا وجود دارد؟وقتی هنرمندانی هستند که از دوسال پیش دستمزدهای 10 میلیونی یا کمتر از اینرا نگرفتهاند بالاخره باید یک جایی پاسخگوی آنان بود. چرا برای آن فکر اساسی نمیشود تا وقتی یک مدیر جدید میآید فقط بخواهد به تعهدات جدید خود بپردازد؟هیچوقت این اتفاق نیفتاده، نمیافتد و من هم نمیتوانم آنرا تضمین کنم. برای اینکه شما در جریان تخصیص بودجه نیستید که این سوال را میپرسید. ما یک بودجهای داریم که اعتبار است یعنی اینکه میگویند مثلا بودجه تئاتر 10 میلیارد است، این طور نیست که این میزان بودجه در گاو صندوق مدیرتئاتر قرار بگیرد تا او بتواند بنا به شرایط خرج کند. تخصیص این اعتبار تابع شرایط و ضوابطی است که تا محقق نشود، این اعتبار داده نمیشود.از سوی دیگر، ما با سیری از کارهای جاری سر و کار داریم که نمیتوانیم این را منوط به این کنیم که بگذارید تخصیص صورت بگیرد. درکنار این مدیریت فرهنگی یک مدیریت اقتصادی هم نیاز است؛ یعنی باید اداره کل با اعتباری که برای هنرمند ایجاد میکند این اعتبار را هزینه کند و کار هنرمند را تعطیل نکند و جلوی اجرای آن را نگیرد. از آن طرف هم باید تلاش کند شرایط لازم را برای تخصیص بودجه فراهم کند، درخواست و گزارشهای خود را مرتب ارائه دهد تا بتواند این بودجه را بگیرد و صرف تعهداتش کند، نمیتواند تعهدات را منتظر گرفتن بودجه کند. بنابراین این اتفاق افتاده اما از لحاظ زمانی طول میکشد. ما باید تلاش کنیم تا این زمان کاهش پیدا کند. قرارداد هنرمندانی که از شهریور به این طرف کار کردهاند در حال منعقد شدن است و با بستن قرارداد، دستمزدهایشان را میگیرند و این به خاطر رد کردن ضابطه قبلی و تعیین ضابطههای جدید بود. تبدیل این ضوابط قدیم به جدید و چگونگی عقد قرارداد مشخص نبود و ما در چند جلسه نشستیم این موارد را تعریف کردیم و بسیاری از هنرمندانی هم که در این زمان کار اجرا کردند با یک تفاهم دو طرفه بین بنده و آنان - با اعتماد به بنده - کار کردند وگرنه باید اجراها تعطیل میشد و هیچ نمایشی به روی صحنه نمیرفت. قراردادها به زودی منعقد میشود و بخش عمدهای از قراردادها هم مبلغ خود را تا پایان سال 89 دریافت میکنند. صحبتی درباره استقرار گروههای شهرستانی داشتید که به نظرقابل توجه است، اما این موضوع با شرایط و امکانات موجود تئاتر حتی در تهران هم نمیتواند عملی شود، در شرایطی که برخی از شهرستانها حتی سالن تئاتر ندارند چطور میشود گروههای آنان را مستقر کرد؟تهران را قبول دارم و در مورد گروههای تهرانی، این امر را فعلا اجرایی نمیدانم. اما گروههای شهرستانی در هر جا و هر مکانی که تئاتر کار میکنند و متعلق به هر ارگانی که هستند،باید در همانجا مستقر شوند. گروههای شهرستانی با تعداد سالنهایی که دارند اختلاف زیادی مانند تهران ندارند. در کل یک استان، ممکن است 15 گروه نمایشی داشته باشیم اگر در این استان 5 سالن نمایشی هم داشته باشیم، امر استقرار امکان پذیر است و تنها راه مستمر کردن فعالیتهای تئاتردر شهرستانها استقرار گروههاست. وگرنه ما سالهای سال باید صبر کنیم تا جشنوارهای برپا شود و از این 15 تا گروه چند تا به جشنواره راه پیدا کنند و باقی منتظر بمانند تا سال بعد و جشنواره بعد. سالنها هم مورد استفاده مسایل دیگر شوند. ما با این استقرار اولا استمرارفعالیت تئاتر را تضمین میکنیم، دوما سالن ویژه تئاتر در اختیار میگیریم و دیگر سالنهای تئاتر در انحصار جشنواره نمیمانند. اجرای این طرح نیازمند پول است واکثر شهرستانها مشکل مالی دارند.بله در جریان هستیم. اما از این پس هر گروهی برای هر اجرایی با قرارداد مشخص با مشارکت بخشی از طرف ما و بخشی از طرف استان حتما روی صحنه میروند و این قراردادهای مشخص را طبق یک ضابطه تعریف میکنیم. در آغاز گروههای مشخص و شناسنامهدار و فعال رزومه خود را میدهند و کارشناسان امور استانهای ما آنان را ارزیابی میکنند، در صورت تصویب در سالن مشخصی مستقر میشوند و به محض استقرار در دو مرحله یک میلیون تومان فقط به جهت استقرار و ساماندهی خودشان دریافت میکنند و برای اجرای نمایشهایشان هم همین طور بر حسب برآوردی که میدهند، مبلغی دریافت میکنند و حمایت میشوند. در مورد مدیریت تئاتر شهرچه برنامهای دارید؟ این مجموعه در ماههای گذشته به خاطر نداشتن مدیر و بلا تکلیفی در این زمینه با مشکلات فراوانی مواجه بوده است، برای آن چه تصمیمی دارید؟ مدیر را به عنوان یک فرمانبر از بالا دست تلقی نمیکنم و خودم هم این گونه مدیریت نکردهام. همیشه معتقدم مدیر تشخیصها، تجربهها و دانشهایی دارد که باید بر مبنای آنها عمل کند. بنابراین کلیات قوانین باید اعلام شود و مرتب هم نظارت شود، اما در عملکرد جزئیات، مدیر باید صاحب اختیار باشد و بداند این صاحب اختیاری به معنای قائم به فرد بودن نیست. برای مجموعه تئاتر شهر باید مدیری توانمند، تمام عیار، با همه ویژگیهای مورد نظر داشته باشیم، اما به شورای انتخاب آثار برای این مجموعه به شدت اعتقاد دارم و اینجاست که میتوانیم از کارشناسی صنفی هنرمندان استفاده کنیم و با تشکیل شورا هنرمندان میتوانند در انتحاب آثار برای این مجموعه نقش داشته باشند و هرجا این انتخاب برتر آثار جواب نداد، این شورا پاسخگو باشد. در شرایط کنونی انتخاب یک فرد برای مدیریت تئاتر شهر با جمیع این اختیارات جای بحث است و من دارم با گزینههای زیادی در اینباره صحبت میکنم اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم. معتقدم فعلا با تعاملی که با مدیر اجرایی مجموعه داریم کارها پیش میرود. شما از محبوبیت خاصی میان هنرمندان تئاتر برخوردارهستید اما گه گاه میشنویم که هنرمندان از مدیریت شما رضایت ندارند و معتقدند شما هیچ اختیار عملی در حوزه مدیریتی خود ندارید.من به صحبتهای که کردم کاملا اعتقاد دارم و شاید اینکه من به تشخیص عمل میکنم و به خواهش این و آن عمل نمیکنم این نظرات را درباره من بوجود آورده است. من باید متقاعد بشوم یا طرف خود را متقاعد کنم و گرنه به هیچ چیزی تن نمیدهم. اما در چند ماه گذشته شما مجبور شدید به چند چیز تن بدهید.مثلا؟ مثلا شیوهنامه حمایتی.من به شیوهنامه حمایتی تن ندادم برایتان کامل توضیح دادم و گفتم متقاعد شدم. اما گفتید که نقص دارد؟هیچ شیوهنامهای بدون نقص نمیشود. در شیوهنامههای گذشته به شدت نقص وجود داشت و در این کمتر است. ما هیچ ضابطه بینقصی نداریم. از طریق شیوهنامهها کاری که میکنیم این است از فردیت به عمومیت میرسیم. اگر در جامعه تئاتری نتوانیم حرف محکمهپسندی داشته باشیم و بخواهیم با اعمال سلایق شخصی عمل کنیم،خوشایند عدهای و بدآیند عدهای دیگر میشویم و این در همه دورهها اتفاق افتاده است. همه مدیران ما تلاش کردهاند بهترین کارها را بکنند؛ چون میخواستند مدیر خوش نامی باشند، اما چون این دوست داشتن بر مبنای خواستههای فردی بود، اشتباهاتی به همراه داشت. من چون تجربه همکاری در دورههای مختلف را داشتهام، نمیخواهم تشخیصم را بر مبنای فردیت خودم با اشتباهات متعدد همراه بکنم. جامعه مخاطب ما عادت کرده تا هر مسالهای که دارد، مدیر برایش حل کند تا مدیر خوب شود. وقتی از ضابطهمندی صحبت میکنی، میگوید این همکاری نمیکند و نمیتواند خودش را با نگاه جدید تطبیق دهد. عمل به برنامههای جدید هم زمان میبرد و باتوجه به حجم کارهایی که ما در اینجا با آن مواجهیم نیازمند زمان است. چه اتفاق خوبی برای تئاتر قراراست در سال 90 رخ دهد؟در سال 90 بسیاری از مشکلاتی را که در سال 89 داشتیم، نخواهیم داشت. مثلا دیگر این طور نیست که گروه تئاتری برود تمرین کند و منتظر اجرا بماند، یعنی گروه قبل از آغاز تمرین، مراحل پیش تولید خود را انجام میدهد و بعد از آن که تکلیف همه چیزش روشن شد، کار خود خود را شروع میکند. در سال 90 وقتی کارگردان، متن و گروه خود را که انتخاب کرد، میآید بر آوردش را در شورای حمایتی ارائه میدهد و در مورد نحوه و میزان حمایتش به تفاهم میرسد و بعد از گرفتن موافقت اولیه، تمرین خود را آغاز میکند و یک حمایت کوچکی هم در این مرحله میشود و بعد از گرفتن مجوز اجرا میتواند اولین قسط خود را بر حسب تفاهمنامه تعیین شده شورای حمایت دریافت کند و از دغدغه خاطر اینکه کی اجرا میکند و چه میزان میگیرد، راحت میشود، همه چیز برایش روشن است و میداند که چه کند و با چه کسی کار کند. دیگر با تغییر مدیر و سیاستها هم به مشکل نمیخورد. چه چشماندازی دیگری برای تئاتر در سال نو دارید؟در پی تشکیل شورای عالی کشور و در زیر مجموعه آن شورای عالی تئاتر در هر استان هستم. این شورای عالی تئاتر، به معنای جمع شدن عدهای تئاتری در کنار هم نیست، بلکه شورای حمایتی و سیاستگذاری است که برای تئاتر امکانات میآورد. اعضای آن روسای ادارات و تشکلات فرهنگی هستند که در طول سال جسته و گریخته دارند برای تئاتر خرج میکنند. اینها امکاناتی دراختیار دارند که جز در مناسبات هرگز در اختیار تئاتر قرار نمیگیرد. روسای شوراهای صنفی هم در این شورا حضور دارند. 52144
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]
صفحات پیشنهادی
آغاز فیلمبرداری «محاکمه در خیابان» کیمیایی، همزمان با چاپ حسد
عکس یادگاری مدیر باشگاه یوونتوس با مقام معظم رهبری · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
عکس یادگاری مدیر باشگاه یوونتوس با مقام معظم رهبری · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
اسرار آب را بشناسيم
نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام · سن روسپیگری در ایران بسیار پایین آمده است ...
نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام · سن روسپیگری در ایران بسیار پایین آمده است ...
كوتاهترین مرد دنیا كیست؟ +تصاویر
نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام · اكبر تركان معاون برنامهريزي وزارت نفت شد ...
نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام · اكبر تركان معاون برنامهريزي وزارت نفت شد ...
اسامي 4 محكوم قطعي قضايي اعلام شد
سينيوره: ايران و سوريه براي سقوط دولت من در تلاشند · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
سينيوره: ايران و سوريه براي سقوط دولت من در تلاشند · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
NikSalehi.com ::: برای تحقق بخشیدن به آرزوها....
دولت مصوبات ارزشمندي براي توسعه ايلام تصويب کرد · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
دولت مصوبات ارزشمندي براي توسعه ايلام تصويب کرد · نظر مسافرآستانه در مورد ممیزی، شورای نظارت بر تئاتر، شیوهنامه حمایتی و../ پای حرفهایم ایستادهام ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها