تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834913821
موسيقي كودك در ايران
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: معرفی:
کامیار حبیبی متولد۱۳۵۳، از دوران کودکی با موسیقی آشنا شدم و از دوران نوجوانی به موسیقی سنتی علاقه مند گردیدم. این علاقه مندی، بیشتر به صورت شنیداری بود.کار جدی موسیقی راازهمان سالها با آواز شروع کردم، وچون آهنگسازی را هم دوست داشتم در این زمینه نیز شروع به فعالیت نمودم و با انواع موسیقی بیشتر آشنا شدم. حدوداً ده،یازده سال است در حیطه موسیقی کودک فعالیت می کنم. البته قبل از آن در زمینه ی موسیقی کودک فعالیت های ناپیوسته ای داشتم که بیشتر فعالیت های من در زمینه ی ساخت سازهای کودکان بود. تقریبا از سال ۱۳۷۶ بود که به طور رسمی کار آموزش موسیقی به کودکان را شروع کردم . در زمینه ی آموزش خیلی علاقه مند بودم و خیلی مایل بودم که شیوه ها و متدهایی را برای آموزش موسیقی به کودکان طراحی کنم، از آنجایی که اطرافیان علاقه ام را به این کار میدیدندمرا تشویق میکردند، البته من هم علاقه ی زیادی به این کار داشتم و با انرژی زیادی شروع به فعالییت کردم. وسعی میکردم که وقتم را با بچه ها پر کنم تا آنکه تجربه های لازم را به دست بیاورم. خیلی سوال میکردم وافراد مطلع رابرای دیدن کارم با خود به سر کلاس می بردم، تا اینکه کارم را ببینند و نظر بدهند. مخصوصاً آقای مهرزاد فروزان که در زمینه ی موسیقی کودک اولین مربی وراهنمای من بودند، و از ایشان در این زمینه خیلی استفاده کردم.
ازمطالعات شخصی ومشورت با دیگران خودم را محروم نکردم تاچیز های خوبی رااز تجربیات آنان بیاموزم. بیشتر با اساتید مشورت میکردم و از تجاربشان استفاده مینمودم. در سال۱۳۸۲ به خدمت آقای ناصر نظر رسیدم و دوست داشتم ازتجربه ودانش ایشان هم استفاده کنم. چون که ایشان در زمینه کار کودک فعالیت های تاثیر گذارومهمی در ایران انجام داده اند. دوره ای را پیش ایشان گذراندم. و همچنین درمستر کلاس آقای بایدینگر(۱۳۸۵) نیز شرکت داشتم. به هر حال در تمامی این اقدامات فلسفه ی کلی موسیقی کودک، خصوصا کودکان ایرانی راجستجو و تحلیل می کردم.
● موسیقی کودک:
فلسفه ی اینکه گفته میشود موسیقی کودک و اینقدر هم براهمیت آن تاکیدمیشود واقعاً چیست؟ یعنی واقعا ًجامعه ی ما در این حد وسیع به موسیقیدان نیاز دارد؟مسلما ًاینطور نیست.درحقیقت هدف چیز دیگری است. ما موسیقی راوسیله ای قرارمیدهیم برای رشد شخصیّت وپیشبردکودک درعرصه های اجتماعی،تربیت موسیقیدانان زبردست تنها یکی از اهداف موسیقی کودک میباشد.
بطورکلی موسیقی کودک گستره ای به وسعت دنیای کودکی است ودر چنددوره و مبحث خلاصه نمی شود. بخش عمده ای ازمهارتهای مربی موسیقی کودک با مسائل تربیتی مر تبط است که شاید ارتباط زیادی با موسیقی نداشته باشد،مثلاًاصول کلاس داری،تشویق وتنبیه،خصوصیات گروه سنی کودک،علاقه مندیهاوتواناییهایشان درسنین مختلف و استفاده از روش ها ی گوناگون برای سنین مختلف،که با تجربه ومشورت ومطالعه قابل دسترسی است.
در کار موسیقی کودک، موسیقی یک بخش است و بخش دیگر،مسایل تربیتی است که شامل تربیت جسم،روح وعقل کودک میشودواین مقوله بسیاروسیع است و به عبارتی مربی باید در دومبحث موسیقی و روانشناسی کودک مهارت کامل را داشته باشد تا اینکه بتواند کودک را بشناسد و بر آن اساس محتوای آموزشی خود را تدوین کند.
● شروع موسیقی کودک:
میتوان گفت آغاز آن در ایران از زمانی که اتل متل توتوله، آسیاب بچرخ، گرگم و گله میبرم و .... به وجود آمده موسیقی کودک نیز به وجود آمده. چون تمامی اینها مجموعه بازیهایی بوده اند که همراه با حرکت، ریتم و موسیقی بوده که کودکان انجام میدادند. دقیقا ًآن حالتهای موزیکال، ریتم های زیبا و سوال و جوابهای ریتمیک و تکرار الگوهای ریتمیک که کودکان در قالب بازی انجام می دادند. بارون میاد شر شر پشت خونه ی حاجر حاجر عروسی داره ... یک همچنین شعرهایی که بچه ها میخواندند و دست هم را میگرفتند، میچرخیدند و بازی میکردند، میتوان شروع موسیقی کودک را از همین جا دانست.
البته در سالهای اخیرفعالیت های بسیار ماندگاری انجام شده که موسیقی کودک رادر ایران رواج و رونق بخشیده است. امروزه خیلی از مردم این بخش از موسیقی راکمابیش میشناسند ما در تمام شهر های بزرگ این موسیقی را داریم. حتی من در شهرهای کوچک نیز سراغ دارم که موسیقی کودک کار میشود و رشد خیلی خوبی داشته است. به نظر من موسیقی کودک یک روند کاملا صعودی را داشته و اگر چه موانعی در این مسیر وجود دارد اما موسیقی امروز رشد کرده است، درست است که ما امروز نوازنده های عالی کم داریم، درست است که دانشگاه موسیقی ما آنقدر قوی نیست، و... ولی موسیقی ما رشد کرده است. فرهنگ عمومی پذیرش موسیقی بالاتر رفته است.
● استقبال خانواده ها:
یک امپراطوری بزرگ ویک تمدن عظیم ابتدا نیاز به تاخت و تاز و فتح مناطق وسیع را دارد و بعد از فتوحاتش به ساخت و ساز و آبادانی می پردازد.وضع موسیقی کودک نیز در ایران در حال حاضر همینگونه است ابتدا دارد همگانی میشود (چه بصورت غلط چه درست) تا بعد از آن بتواند فرهنگ کامل خود را کم کم شکل دهد و آنگونه که شایسته است شکل اصلی خود را پیدا کند.
به نظر من برای به وجود آمدن هر فرهنگ، نیاز به یک سیر تدریجی منظم است که این سیر از پایین ترین درجه شروع می شود و به تکامل می رسد. در موسیقی کودک نیز این تکامل از پایین ترین درجه ی آن که آشنا شدن خانواده با نام رشته ای بنام موسیقی کودک، ارف،یا کلاس بلزوفلوت،(یاهر تصورغلط یا درست دیگر) است شروع می شودوبا فرستادن کودک به کلاسهای مربوطه اولین اقدام برای اینکه فرهنگ موسیقی در یک خانواده شروع به رشد ونمو کند شکل میگیرد و البته که نبایدانتظارداشت که به یکباره همه مسایل با هم اتفاق بیفتد. مثلاً درخانواده ای که موسیقی حرام شناخته می شود نمی توان انتظار همکاری در رشد این فرهنگ را داشت، پس نیاز به زمان و رفع موانع و یک سیر تکاملی منظم دارد.
بطور کلی استقبال خانواده ها خوب است.اما متاسفانه درصد کمی از این استقبال جنبه ی فرهنگی داشته، یعنی درصد کمی از خانواده ها به این صورت بوده که بگوییم، فرهنگ خانواده بالا رفته و آمده اند که موسیقی آموزش ببینند. بیشتر دیده اند که کلاس موسیقی است و بچه ها ساز میزنند، خوشایندشان بوده، خوششان آمده، دوست داشتند و بچه هایشان را به کلاس موسیقی فرستاده اند،که البته این اتفاق بدی نیست چون شروع یک فرهنگ سازی است اگرخانواده خوب توجیه شود، بعد از شروع کردن موسیقی این وظیفه ی مربی است که با خانواده ها کار کند و به آنها بینش فرهنگی بدهد. یعنی از آن زمانی که یک شروع احساسی بوده، تبدیل شود به یک کاری که حال دیگر از لحاظ فرهنگی نیز برای خانواده اهمیت دارد، یعنی زمانی که کودک میخواهد دوره ی موسیقی کودک را تمام کند،خانواده به یک بینش فرهنگی رسیده باشد که دیگر ادامه موسیقی، هم برای کودک و هم برای خانواده ی او ارزش دیگری را دارا باشد.
چه بسا خیلی ازخانوادها به این شرایط برسند وعده ای نرسند.
همچنین، به دلیل اینکه در ایران موسیقی حرام بوده، در نتیجه برای مردم آموزش موسیقی مطرح نبوده، خب مردم هم از لحاظ فرهنگی و سواد در سطوح پایین بوده اند و قطعا ًدر چنین جامعه ای طول میکشد که به موسیقی توجه بشود. زمانی که آموزش نباشد پذیرفتن مسائل سخت است. مثلا ًقوانین راهنمایی رانندگی،یا... وقتی که آموزش در کنار آن است خیلی زود تر این قوانین در جامعه جایگاه پیدا میکند. شما تا زمانی که به فردی آموزش نداده اید، نباید توقع امتحان از وی داشته باشید، نباید توقع نمره ی خوب از او داشته باشید. زیراچنین چیزی غیرممکن است. موسیقی هم همینطور است، زمانی که اطلاع رسانی و آموزش باشد رشد میکند.
زمانی که شما موسیقی را در اختیار جامعه نگذاشته اید تا موسیقی خوب را بشنود و استفاده کند،زمانی که راه و چاه را جلوی پایش نگذاشته اید که چه موسیقی ای از نظر محتوی خوب، چه موسیقی ای متوسط و چه موسیقی ای ضعیف است، از چنین جامعه ای نباید توقع داشت که در امتحان شنیدن موسیقی بیست شود و یا درگذاردن کلاس موسیقی برای فرزندخودعالی باشد. باید آموزش داده شود، و بعد توقع خوب بودن را داشت. من اینطور فکر میکنم جریانی را که از همان سالهای پیش شروع شده باید ادامه پیدا کند تا اینکه شکل بگیرد ، نگاه کنید، یک سری از افراد در دورانی کودکان خود را در کلاسهای موسیقی ثبت نام کردند و اکنون آنها شده اند اساتید امروز، این اتفاق در امروز، دو سه برابر افتاده است، خیلی های دیگر این کار را کردند، و در نتیجه باید به آینده موسیقی وموسیقی کودک امیدوار بود.
● مقایسه ی موسیقی کودک در ایران و خارج از ایران:
من همیشه به همکاران میگویم که ما در ایران فقط امکانات کم داریم والبته بینش عمومی صحیح،وگرنه با توجه به تحریم آن، موسیقی کودک در جامعه ی ایران خیلی خوب ریشه دوانده است. کارهایی که امروزه درزمینه ی موسیقی کودک در ایران انجام میشود کاری است که در اروپا و امریکا هم انجام میشود. ما الان در کشور های خلیج فارس که انقدر ثروتمند هستند و در رفاه کامل به سر میبرند، به این شکل موسیقی ارف نداریم. فقط یک سری دانشگاه های خارجی در آنجا شعبه دارند که کارهای مختصری در این زمینه انجام میدهند، ولی موسیقی ارف به این شکل من ندیده ام.مسلما ًما خیلی جلو هستیم، ما فقط امکانات نداریم، همین کاری را که ما در ایران انجام میدهیم اروپایی ها با امکانات بیشتر انجام میدهند، والبته مردم آنجا هم خیلی خوب متوجه میشوند که مربی دارد چه کارمی کند و این در ایران متفاوت است در ایران در وهله ی اول، امکانات کم است و دیگر اینکه مخاطبین هم کاملا توجیه نیستند.
البته کیفیت سازها پایین است و ساز با کیفیت، خارجیست که قیمت بالایی دارد و ساز هایی که در ایران تولید می شود اصولاً ازشرایط مناسبی برخوردار نیست وزود کیفیت خود را از دست می دهد.
● نقش مربی:
یک مربی مسلما باید از لحاظ فن موسیقی
۱) نوازندهء خوبی باشد
۲) صدایی دقیق داشته باشد و سلفژ کار کرده باشد.
۳) با مبانی تئوری کاملاً آشنا باشد
۴) با مبانی آهنگ سازی آشنا باشد
۵) با مجموعه ی ساز هاآشنا باشد و موسیقی را بفهمد .
▪ از لحاظ تربیتی
۱) کودک را خوب بشناسد و بتواند خوب ارتباط برقرار کند (به صورت اولیه یعنی این را بفهمد که این شخص کودک است و با بزرگسال فرق دارد )
۲) تمام شرایط کودک را بتواند تحمل کند،روانشناسی کودک بداند و روش های خاص آموزش به کودک را بداند
▪ جنبه های رشد کودک
۱) جسمی حرکتی
۲) اجتماعی
۳) عاطفی
۴) ذهنی شناختی
۵) گفتاری زبانی آشنا باشد.
در حقیقت وظیفهء معلمین، رشد ِاین پنج جنبه است، نه فقط آموزش صرف موسیقی، معلم موسیقی در وهلهء اول، باید از موسیقی برای رشد این پنج جنبه استفاده کند،یعنی موسیقی به صورت یک ابزاردر خدمت تربیت کودک به کار گرفته شود واین می تواند با استفاده از خلاقیّت های معلم باشد. بعد از این کودکان بااستعداد و علاقه مند برای فعالیتهای جدیتروحرفه ای تر موسیقی جدا می شوند.
البته، عده ای از معلمین به این مسائل آگاهی ندارند اما عده ای این آگاهی و شناخت را دارند اما نمی توانند بطور دقیق طبق باورهای خود عمل کنندو این بیشتر به شناخت خانواده ها از فعالیتهای موسیقی وتوقعشان از معلم موسیقی برمیگردد زیرا دلیل اصلی این کلاس هابرای بعضی از خانواده ها تعریف نشده مانده،وتنها اهداف آموزشی موسیقی رادنبال میکنند. و معلم مجبور است که توازنی بین نیاز احساسی خانواده و جنبه های تربیتی کودک برقرار کند .البته در سال های اخیر این مسئاله در بین خانواده ها تعدیل یافته، اما نیاز به فرهنگ سازی در این زمینه بسیار است که از وظایف اصلی معلم همین فرهنگ سازی است .
● نقش جامعه:
به نظر من مردم کمی تنبل شده اند اگر در گذشته آبگوشت غذای مردم بوده امروزه ساندویچ جای آن را گرفته، اتفاقی که در موسیقی افتاده مشابه به همین مسئاله است، یعنی جامعه دوست دارد به آنچه که راحت تر است برسد و برای رسیدن به کالای باارزش تلاش کمتری می کند. موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی و موسیقی کودک از نوع پرمحتوای آن چون وقت گیرترند و شرایط خاص خود را میطلبند، کمتر مورد توجه قرار می گیرند درنتیجه به موسیقی پاپ روی می آورند. در آموزش موسیقی نیزاکثرا همین گونه عمل میکنند ومی خوا هند زود به نتیجه برسند. باید این ذهنیّت اشتباه جامعه را در مورد موسیقی تغییر داد، تا خانواده ها به بینش بیشتر و بهتری نسبت به موسیقی، به ویژه موسیقی کودک برسند. البته در این میان رسانه ها،موسسات هنری و رسمی جامعه، مانند خانه ی موسیقی، ارشاد اسلامی، آموزشگاه ها، دانشگاه، کانون پرورش فکری، حوضهء هنری و ... می توانند بیشترین سهم را در ساماندهی این فعالیت ها داشته باشند.
● پیشنهاد:
وضعیت آنطور نیست که بگوییم چه کار کنیم، من فقط همین را می توانم بگویم که باید هر کسی هرکاری از دستش بر می آید انجام دهد، ما زمانی می توانیم بگوییم چه کنیم که دولت بودجه ای به این امر اختصاص دهد وموسیقی کودک رسما مورد حمایت قرار گیرد.
نکته وسخن در ابن باب بسیار است وعمر این مصاحبت ما کوتاه به امید روزی که هر کودک ایرانی از نعمت موانست با موسیقی لذت وافر ببرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]
-
گوناگون
پربازدیدترینها