واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: محمد (ص) از حرا آمد با رستاخيز وحي تا سكوت را بشكند و ثانيهها را متوقف سازد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
ملائك چشم گشودهاند تا لحظههاي شكوهمند حرا را تماشا كنند. نداي "اقرأ بسم ربك" جبرئيل، پايههاي زمين را ميلرزاند. امين آسمانها، امين زمين ميآيد و آيههاي روشن وحي بار امانتي است كه بر دوش ميكشد. مردي از نسل ابراهيم (ع) ميآيد تا ديگر بار كعبه را از آلودگي بتها پاك كند، ميآيد تا تجلّي رحمت خدا باشد. مردي كه خدايش فرمود: "لولاك لما خلقت افلاك"..... ميآيد تا بشر را از گمراهي آشكار نجات دهد و در راه هدايت خلق خدا به جان بكوشد و احكام شريعت خدا را برقرار سازد.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ "رها" به نشاني http://sokutesahra.blogfa.com آمده است: جبرئيل با آيههاي سبز بر كوه هميشه استوار حرا فرود ميآيد تا وجودش را شهادتي سرخ فرا گيرد. در زمان جهل كه مكّه در آتش بي امان جاهلي ميسوخت و جهان در مشت نافهميانسان مچاله ميشد. آنگاه كه زمين زنده به گور ميشد با دستان موجود ناسپاس خلقت! آنگاه كه بار سنگين عصيان كمر دنيا را خم كرده بود و آفتاب شرمسار بود از تماشاي گناه و جسارت آدم؛ درياي لطف الهي به جوش آمد و حرا در هيجان ملكوتي شكفته شد و بر بلنداي زمانه ايستاد، بالاتر از طور و در نزديكترين نقطه به آسمان! زمين، استوار، آسمان را بر دوش گرفت و مبعوث شد تا بار آسمان را تقبل كند. "اقرا باسم ربك الذي خلق" و صدا پيچيد: صداي سعادت انسانها، صداي برابري و كمال...
صداي عشق! ستارگان خيره بر زمين، دشتها را ديدند كه آغوش گشودند براي در بر كشيدن صداي ملكوتي كه خلسهاي عارفانه خود ميآورد و بهاريترين فصل گيتي آغاز شد تا نويد تزكيه انسانهاي شايسته از زشتيها را بدهد و پيام خيزش از خاك تا افلاك را به گوش جهانيان برساند و چشمه ايمان و عدالت را در كوير خشك زمين جاري سازد و زمين را كه افسرده از غوغاي عصيان گرانجانان بود از حيرت و سرگرداني نجات دهد.
و محمد (ص) از حرا آمد با رستاخيز وحي تا سكوت را بشكند و ثانيهها را متوقف سازد و امواج را در نوردد. محمد (ص) آخرين شور زمين آمد تا چرخ ملكوت را بچرخاند و به آينهها درس وحدت دهد. ميآيد تا بخواند به نام همه انبياء به همراه تمام تاريخ؛ بخواند با همه خستگيهاي فردا تا بالهايي از نور كلماتش را به چهار سوي جهان ببرند.
آنگاه كه نبض زمان تندتر و نور از در و ديوار سرازير شد و صداي خدا از زبان جبرئيل جاري شد، حرا در تب يك اتفاق شگرف سوخت و محمد (ص) برگزيده شد تا يكباره از بلنداي كوه، نور جاري شود. معجزه اي بزرگ تر از تورات، روشنتر از انجيل، دلنشينتر از زبور، با سوره سوره روشني و آيه آيه محبت و آسمان به فرش نزديك شد تا اوج روح فرشيان را با مقياسهاي آسماني بسنجد.
و امين خدا با گامهايي استوار به سمت خانه به حركت درآمد در حالي كه عطر آيههاي روشن آسمان بر لبانش جاري بود و قلبش از معارف آسمان در زمين آكنده!
و تو اي محمد(ص) به خانه برو و جامه سپيد تغزل بر تن كن و همه دنيا را از عطر خودت لبريز كن. به يراق عشق بنشين و بالهايش را بيدار كن تا عطر تو تمامي خوابهاي جهان را پر كند كه تو رحمة للعالميني در زمين مركز ثقل آفرينش و تو معجزه خاتم. تو بزرگ معلمي هستي تا الفباي رحمت و رستگاري را به انسانها بياموزي تا عظمت انسان مشهود شود بر اهل آسمان و زمين و روشني تازه تولد يابد در كوچه پس كوچههاي داغ مكه و آيهها از زبان انسانها آهنگ عبوديت يابد و دنيا به دستگيري دو نور راه سعادت بپويد و در سايه مهرباني در خورشيد بياسايد!
انتهاي پيام
جمعه 11 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]