واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: دانشجويان از هوشمندترين و مستعدترين اقشار هر جامعه بوده و آينده سازان هر کشور هستند. از اين رو توجه به سلامت روانى آنان از اهميت ويژهاى برخوردار است، زيرا دانشجو هنگامى ميتواند آفرينشگر، فعال و سازنده باشد که شاداب، اميدوار و متعهد باشد.
افسردگى يکى از شايعترين اختلالات روانى است که با علائم کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهايى و افکار مرگ و خودکشى در شخص همراه است. از علائم شاخص افسردگى کاهش انرژى، بى حوصلگى و عدم تمرکز مى باشد، که در افرادى که داراى فعاليتهاى فکرى هستند به خصوص دانشجويان منجر به بروز اختلال در امور تحصيلى و شغلى، اشکال در تکميل تکاليف، و کاهش انگيزه براى انجام طرحهاى تازه مى گردد.
ميزان افسردگى دانشجويان ميتواند به عنوان شاخص اساسى سلامت روانى آنان به شمار آيد، بنابراين دانشجوى مبتلا به اختلال افسردگى ممکن است علاقه به امور درسى و آموزشى را از دست بدهد و احساس پوچى و بى ارزشى و بى اهميتى به وى دست دهد، لذا در چنين شرايطى نمى توان تلاش ذهنى هدفمند و جهت دار و در عين حال خلاق را از آنها انتظار داشت. همچنين به معيارهاى اين گروه سنى يعنى توانمندى، سلامتى، هوش، جذابيت و ... بى علاقه شده و احساس ناتوانى مى کنند.
از طرف ديگر در توانايى تحليل که لازمه فعاليتهاى آموزشى است دچار ضعف عمده مى گردند، که منجر به نارضايتى از خود در جوان دانشجو گشته و باعث شدت بيمارى مى گردد.
مطالعات زيادى در مورد شيوع افسردگى در دانشجويان صورت گرفته است. در اينجا به نتايج بعضى از مطالعات انجام شده در ايران اشاره ميشود که بر اساس يافته هاى يکى از اين مطالعات، حدود ٣/٢١ دانشجويان مورد مطالعه مبتلا به افسردگى خفيف تا متوسط بوده اند.
که اين ميزان در بين دانشجويان دختر ٢/٢٢ درصد و دانشجويان پسر ٤/١٧ درصد گزارش شده است (کوشان و واحديان، ١٣٧٣ ). اين مطالعه هم چنين نشان داده است که در بين دانشجويان مجرد (١/٢٢ درصد) افسردگى بيشترى نسبت به دانشجويان متاهل (٢/١٩ درصد) وجود داشته است.
همچنين احمدى (١٣٧١)، در مطالعه خود بر روى دانشجويان علوم پزشکى اهواز نتيجه گرفت که ٥٢ درصد دانشجويان زن و ٣٨ درصد دانشجويان مرد دچار افسردگى خفيف تا شديد هستند. در اين مطالعه ميانگين افسردگى دانشجويان مجرد ٤٢/١٠ درصد و دانشجويان متاهل ٩٧/٧ درصد گزارش شده است. يافتههاى اين مطالعه همچنين نشان ميدهد که ١١ درصد دانشجويان مرد و ٢٠ درصد دانشجويان زن نسبت به آينده نااميد بودند. علاوه بر آن ٨ درصد دانشجويان مرد و ٧ درصد دانشجويان زن داراى افکار خودکشى بودند.
شايعترين مشکلاتى که در اين مطالعه توسط خود دانشجويان نيز مطرح شده است شامل:
حجم زياد دروس پزشکى، فعاليتهاى زياد در بخشهاى بالينى، وجود دروس غير ضرورى، طولانى بودن دوره تحصيل پزشکى، کافى نبودن امکانات رفاهى، کم بودن مدت زمان استراحت، کشيکهاى زياد و انتظارات بيش از حد برخى از کادر پزشکى، از دانشجويان ميباشد.
نتايج مطالعه کوشان و واحديان نشان داده است که در دانشجويانى که از رشته تحصيلى خود رضايت نداشته و بى علاقه بودند (٥/٤٥ درصد)، و کسانيکه حداقل از يک واحد درسى نمره قبولى نياورده اند، افرادى که بحرانهاى عمده اى در زندگى داشتند، دانشجويانى که مايلند اوقات فراغت خود را به تنهائى بگذرانند، و مشکل خانوادگى، جسمانى و يا روانى دارند و يا سابقه بيمارى اعصاب در خانواده آنها وجود دارد، ميزان افسردگى بيشترى نسبت به ساير دانشجويان وجود دارد. اما دانشجويانى که علاقمند به فعاليتهاى ورزشى و گروهى بودند ميزان افسردگى در آنها کمتر گزارش شده است.
مطالعات ديگر نيز به نتايج مشابهى اشاره نمودند از جمله: يزدى و همکاران (١٣٧٤) در مطالعه خود بر روى دانشجويان تازه وارد دانشگاه تهران، ميزان افسردگى را ٣٠ درصد گزارش نمودند. در مطالعه مشابه ناصري (١٣٧٤)، بر روى دانشجويان دانشگاه آزاد واحد رودهن، اين ميزان ٥٨ درصد ذکر گرديد. در سال ١٣٧٤ باز هم ترکان در مطالعه خود بر روى دانشجويان رشته پزشکى دانشگاه زاهدان، افـــسردگـــي بيشترى را در دانشجويان زن (٦٥ درصد) نسبت به دانـــشــــجـــويان مرد (٤١ درصد) گزارش نموده است.
شايعترين علائمى که خود دانشجويان در مطالعات مختلف گزارش نمودند شامل موارد زير مى شود: بى حوصلگى، کاهش قدرت تمرکز و يادآورى، احساس از دست دادن علاقه، احساس غمگينى، کاهش توانائيهاى جسمانى، نا اميدى نسبت به آينده، سخت بيدار شدن در صبح، احساس خستگى دائم، خسته کننده بودن کارهاى روزمره.
در نتيجه با توجه به اثرات ناخوشايند و مخرب بيمار افسردگى در روند زندگى و عملکرد قشر جوان و دانشجو توصيه مى شود که با مشاهده علائم اوليه براى فعاليتهاى درمانى و جلوگيرى از شدت علائم اقدام نمايند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]