واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و روزهای پرحادثه منجر به آن، هر ساله برای نویسندگان و کسانی که دغدغه داستان و رمان دارند با یک یا چند سؤال همراه است. اینکه «تاکنون پس از گذشت قریب به سه دهه از انقلاب، چه اثر ارزشمندی در اینباره خلق شده است؟»
ادبیات داستانی، سؤال دیگری را نیز به این پرسش افزوده است و از نویسندگان خواسته است بگویند خود در اینباره چه کردهاند و اگر کمکاری داشتهاند، علّت آن چیست. آنچه در ادامه میآید پاسخ تعدادی از نویسندگان به این دو سؤال است.
ادبیات داستانی برعکس شعر ، نیاز به تجربه دارد
محمد میرکیانی
بهترین داستان انقلاب کدام است؟رمانهایی که بعد از انقلاب نوشته شد به طور طبیعی از نظر محتوایی تحت تأثیر محتوا و درونمایه انقلاب اسلامی بوده است. رمانهای ارزشی، از لحاظ ساختاری و ویژگیهای فنی یک رمان در یک اندازه نبودهاند. خودِ نوشتن رمان هم علّتی دارد. چون ادبیات داستانی، برعکس ادبیات شعری یا برعکس شعر نیاز به تجربه دارد. هر اندازه که زمان بگذرد و نویسندگان تجربه غنیتری از زندگی پیدا کنند، آثاری هم که در زمینه ادبیات داستانی خلق میکنند غنیتر است. بنابراین، خیلی طبیعی است، رمانی که در سال ۵۹ و ۶۰ نوشته میشود، با رمانی که در سال ۸۰ نوشته میشود تفاوتهایی از نظر ساختاری و ارزشهای هنری داشته باشد.
در مجموع، میشود گفت از نظر درونمایه، با رمانهایی که به موضوع مفاهیم ارزشی، مذهبی میپرداختند متفاوت بودهاند و بعضی به مسائل انقلاب پرداختند. البته در حدّ خیلی کمی. و بخشی از رمانها هم به مفهوم جبهه و جنگ پرداختند. رمانهایی که به جنگ و انقلاب پرداختند در یک جهت و یک سو قرار گرفتند، چرا که جنگ ادامه انقلاب بود. یعنی دلایلی که باعث شد جنگ به مردم ما تحمیل شود، وقوع و موج انقلاب اسلامی بود که سراسر دنیا را فرا گرفت و استعمارگران از آن احساس خطر کردند و جنگ را به ملت ما تحمیل کردند. عمر انقلاب کوتاه بود ولی خود جنگ ادامه انقلاب بود. بنابراین میشود گفت، رمانهایی که در ارتباط با جنگ و انقلاب نوشته شده در یک سمت و سو قرار دارند که هم به جنگ، هم به انقلاب و هم به مسائل اخلاقی و انسانی میپرداختند.
از میان آثار قابل توجه در این زمینه، «من او» اثر رضا امیرخانی، «ای کاش گل سرخ نبود» اثر منیژه آرمین، تعداد قابل توجهی از داستانهای آقای ابراهیم حسن بیگی، از آثار خوب پس از انقلابند.
البته من چون در حوزه ادبیات کودک فعالیت میکنم در زمینه بزرگسالان کاری نکردهام و در این زمینه اثری ندارم.
ادبیات دینی ما به میزان زیادی متأثر از ادبیات انقلاب ما است
علیاکبر والایی
بهترین داستان انقلاب کدام است؟به طور مشخص و دقیق نمیتوان این مسئله را ارزیابی کرد. نسل جوانی که به نوعی در جنگ شرکت کردند و این تجربه را به دست آورند، در سالهای اخیر، آثاری از خود ارائه دادند که بنده در اینجا نمیتوانم از آنها نام ببرم. ولی به نظر من، رمانهایی با مفاهیم و ارزشهای والا بعد از انقلاب به رشته تحریر درآمد که درخور تحسین میباشند.
من شخصاً ـ بیشتر در گروه سنی نوجوانان ـ در زمینه ادبیات دفاع مقدس سه مجموعه داستان نوشتهام. نخست، زندگینامه شهید حاج احمد است. مجموعه داستان مشق خاکی، اولین اثر بنده در مضمون دفاع مقدس بود که مورد تحسین برخی از منتقدین و صاحبنظران قرار گرفت. همینطور مجموعه داستان «آوای پرستوها» هم با مضمون دفاع مقدس و جنگ بود.
در سدههای اخیر، ادبیات دینی ما به میزان زیادی متأثر از ادبیات انقلاب ما است و توانست به آن ارزشها و مفاهیم والا دست پیدا کند و به غنای ادبی خویش که متأثر از محافل و مجالس ادبی سالهای گذشته بود، اضافه کند.
زیبایی محتوی در ساختار خوب نمود بیشتری مییابد
زهره یزدانپناه
هر کسی بتواند به نحوی در نمایاندن مناسب ارزشهایی با رنگ و بوی الهی و عرضه آنها در قالبهای هنری، گامی بردارد کار ارزشمندی انجام داده است. لذا با این تعریف، بعد از انقلاب حرکت رو به رشدی از هنرمندان، خصوصاً از نویسندگان سراغ داریم که البته تلاش مضاعف و شایستهتری را میطلبد.
باید به این نکته اشاره کنم که زیبایی محتوی در ساختار خوب و مناسب نمود بیشتری مییابد. لذا ساختار خوب و مناسب لازمه محتوایی خوب و مناسب است یعنی فقط به محتوا توجه کردن، اثر خوبی را پدید نمیآورد.
شما اگر بررسی کنید مشخص میشود که نویسندگان ما کمتر در حوزه انقلاب مینویسند. در ارتباط با جنگ بیشتر مینویسند. انقلاب فاصلهاش تا زمان جنگ بسیار کوتاه بود. اما اینکه من به چه میزان به این امر توجه کردهام، من همواره سعی کردهام که در نوشتن داستانهایم ارزشها و مفاهیم والا را فراموش نکنم. شاید همین توجه به ارزشها بود که ذوق و علاقه مرا به سمت داستاننویسی در زمینه جنگ و دفاع مقدس سوق داد.
بنده چند دوره تدریس داستاننویسی و داوری مسابقات داستاننویسی و خاطرهنویسی در زمینه دفاع مقدس را بر عهده داشتهام. و آثار تألیفی من عبارتند از: پژوهش و تألیف کتاب «زنان عاشورایی» و پژوهش پنج کتاب درباره زندگینامه شهدا که توسط نویسندگان مختلف بازآفرینی و چاپ شد. همینطور کتاب «گلی در آئینه» که زندگینامه شهید ابوالفتحی را در آن به تصویر کشیدهام. و نیز، داستانها، نقدها، رمانها و مطالب مختلف دیگری که در مطبوعات و نشریات به چاپ رسیده و چند نمونه کار که در دست تألیف دارم.
این کارها سازماندهی میخواهد
راضیه تجار
راضیه تجاردر پاسخ به سؤال قویترین رمان ارزشی نوشتهشده در دوران انقلاب، من یک مورد هم نمیتوانم نام ببرم. داستانهای کوتاه بسیار خوبی در ارتباط با جنگ نوشته شده که علاقهمندان میتوانند آنها را بررسی کنند. به هر حال دوستان نویسنده کارهایی کردند ولی کار شاخصی که ما بخواهیم صد در صد نام ببریم شاید هنوز اتفاق نیفتاده باشد.
اما نقطهچینهایی صورت گرفته که انشاءالله بعداً میتواند برایند خوبی را نشان بدهد. مقصودم این است که اگر ما بخواهیم به همه نمره صد بدهیم و به دنبال آن باشیم، برای یک رمان شاید نیابیم. ولی کارهایی ارائه شده که اینها میتوانند نمره هفتاد یا هشتاد بگیرند و میانگین خوبی داشته باشند.
مثلاً نویسندگانی مانند زنوزی، فتاحی، امیرخانی، بایرامی و البته بنده در زمینه داستانهای کوتاه و همچنین خیلی از افراد در زمینه ادبیات جنگ کار کردهاند.
اما در مورد سؤال دوم، متأسفانه من در مورد انقلاب کاری انجام ندادهام. ببینید، چون بلافاصله، جنگ بعد از وقوع انقلاب ما صورت گرفت، بالتبع، بیشتر به این سمت یعنی جنگ متمایل شد. موضوع انقلاب و جنگ، خیلی با هم مربوط هستند و در نتیجه به این بخش بیشتر عنایت شده است. من خودم بیشتر گرایشم به داستانهای جنگ است. نهادهایی مثل بنیاد شهید یا بنیاد حفظ آثار به نوعی نویسندگان را به این سمت میکشند. اینکه میگویند در زمینه زندگی فلان شهید هیچ کاری انجام نشده است، این خود به خود رغبت نویسنده را به این سمت و سو میکشاند. ولی الان کمتر جایی هست که سرمایهگذاری کند و بحث انقلاب را مطرح سازد و بگوید در زمینه انقلاب کاری نشده است و این خلاء را نشان بدهد. یعنی این نورافکن روی این قسمت انداخته نمیشود.
شما اگر بررسی کنید مشخص میشود که نویسندگان ما کمتر در حوزه انقلاب مینویسند. در ارتباط با جنگ بیشتر مینویسند. انقلاب فاصلهاش تا زمان جنگ بسیار کوتاه بود. بعد، هشت سال درگیر این مقوله بودیم، و نویسندگان، این بخش را بیشتر با پوست و گوشت و خون خود احساس کردهاند. با وجود این، باز هم باید کارشناسی شود تا ببینیم علّت چیست که آن بخش فراموش شد. وقتی راجع به زندگی بعضی از شهدا شروع به تحقیق میکنیم میبینیم آنها خودشان افراد انقلابی بودهاند. مثلاً من در حال حاضر، زندگی شهید کریمی را دستمایه کارم قرار دادهام. وقتی میخواهم درباره زندگی ایشان تحقیق کنم و بنویسم، میبینم فردی بوده که از ۱۴ خرداد سال ۴۲ درگیر این مسائل بوده است و بعد، تمام آن مسیرها را طی میکند و میآید تا انقلاب و بعد هم جنگ. یقیناً اگر من بخواهم راجع به او بنویسم، باید به گذشته او هم توجه کنم. در مورد این شهید، من هنوز کاری ندیدهام. من خودم میخواهم این کار را انجام بدهم. به هر حال، کسی نیست که گذشته نداشته باشد. گذشتهاش مربوط میشود به پیش از انقلاب و دوره وقوع انقلاب و نمیشود اینها را از هم جدا کرد.
ما شخصیت همسرشان را در مجموعه نیمه پنهان ماه میبینیم. او کسی است که قبل از انقلاب ساخته شده است و بلافاصله بعد از یک سال، یعنی در همان اوایل، شهید میشود. مقصودم این است که این افراد این مسائل را دارند. اما ما بیشتر درباره شهدا کار میکنیم و آنها را میشناسیم.
اگر واقعاً مرکزی باشد که به این بخش، یعنی انقلاب بپردازد، حتی به افرادی که شهید نشده باشد، داستاننویسی انقلاب تکمیلتر میشود. البته منظورم کار سفارشینویس نیست. نه، این کارها دلی است و تنها رهبری و سازمانده میخواهد، جهتدهندگی میخواهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]