واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: پیدا كردن خانه ابوالحسن صبا اما در این خیابان آسانترین كار دنیاست. لازم نیست دنبالش بگردی و از این مغازه به آن مغازه پا سست كنی. لازم نیست تابلوهای كوچههایش را یكییكی نگاه كنی. دیوارههای خوشریخت خانه.... خانه صبا كوك است بوی كاغذ میآید در خیابان ظهیرالاسلام اما صدای ویولن نه. خیابان پیر و تكیده و ساختمانها دود زدهاند. پیدا كردن خانه ابوالحسن صبا اما در این خیابان آسانترین كار دنیاست. لازم نیست دنبالش بگردی و از این مغازه به آن مغازه پا سست كنی. لازم نیست تابلوهای كوچههایش را یكییكی نگاه كنی. دیوارههای خوشریخت خانه سر كوچه صبا از همان دورترها مشتاقان را بهسمت خود فرامیخواند. آجرهای قرمز با تردستی تمام روی هم چیده شدهاند و ساختمان مثل عروسی كه سالهاست منتظر ایستاده است آدم را از غم خیابان فرتوت میرهاند؛ از غم انبوه آدمهایی كه وول میخورند یا كاغذ میخرند یا چاپ میكنند. كوبه زنانه و مردانه دری كه انگار همین چند وقت پیش رنگ شده باشد بیهیچ خط، بیهیچ خال. زنگكی كوچك و قدیمی هم هست، اما حالا كه كوبه هست، دست خطا نمیكند و زنگ صدایش درنمیآید. با وارد شدن به خانه استاد صبا نفس راحتی میكشم. بالاخره یكی از خانههای مشاهیری كه در این صفحه ردشان را گرفتهایم، آنقدر مرتب و زیبا و سرپا ایستاده روبهرویمان كه حرفی نمیماند برای گفتن. شبابی كه مدیریت موزه صبا را بهعهده دارد، همان كسی است كه آنقدر رفته و آمده تا به گفته نوه استاد صبا موزهای را كه در خطر نابودی كامل قرار داشت به شكل و شمایل امروزش درآورده است؛ موزهای كه از سال 1380 بسته شد و با پیگیریهای مداوم در مردادماه 1388 باز هم به روی اهالی هنر گشوده شد. شبابی میگوید: «این خانه توسط وزارتفرهنگ آن زمان خریداری شده و بنا به وصیت استاد صبا تبدیل به موزه شده و در آن كلاسهای سطح بالای موسیقی با حضور علیاكبر شهنازی، پایور و تجویدی برگزار میشد.» پنجرهها در هارمونی كامل نور را راهنمایی میكنند. روزگاری دو صدای آواز شجریان و ناظری از اتاقهای روبهرو میآمد. اینجا همهچیز هست، هرآنچه كه باید باشد. لباس فراك استاد صبا، عینك، قباله ازدواج و شناسنامه و تسبیح و فندك تا دوات و قلم و گرامافون. حتی حلقه ازدواج استاد هم اینجاست. كنار یكی از مدالها نوشته شده: «یك قطعه نشان نیمرخ شوپن كه به مناسبت پنجمین كنگره بینالمللی فردریك شوپن تهیه شده است به ضمیمه تقدیم میگردد. امیدوار است مورد پسند واقع شود.» دف با خاتمكاری محمدكاظم شیرازی كه در سال 1319 به سفارش پدر صبا ساخته شده و ویولنی ساخته ابراهیم قنبری وجود دارد. در یكی از ویترینها سهتار كوچكی قرار دارد كه بنا به نوشته آن دستساز خود استاد است و در كنار آن ویولن صباست كه ساز تخصصی اوست و پس از ورود به مدرسه عالی موسیقی نواختن آن را فرا گرفت. دفترچههای نت به قلم استاد صبا هم هست البته همراه با سیاهمشق شاگردانش. استاد صبا از سال 1310 در منزل شخصی خود كلاس آموزش تاسیس كرد و در آن به شاگردان خود نواختن انواع سازها را آموخت. در قسمت دیگر موزه صفحات و كتابهای چاپشده صبا را به نمایش گذاردهاند؛ نتهایی كه یا خود او ساخته یا از جای دیگر گردآوری شده است. صبا با جمعآوری آوازها و نتهایی كه ساخته بود آنها را به چاپ سپرد. پیانوی قدیمی استاد صبا هم هست؛ همان پیانویی كه در ماجرای تعمیر خانه نتوانستند آن را تكان بدهند و مجبور شدند آن را كاغذپیچ كنند و رویش را با نایلونی بزرگ بپوشانند. این پیانو خاطرات زیادی را در خودش ثبت كرده؛ پیانویی كه هنگامی كه استاد پشت آن مینشست و دستش كه روی كلاویههایش میرفت، قطعات ماندگاری چون كاروان و دیلمان را با سرانگشتانش خلق میكرد. نسخههای پزشكی صبا را میتوان در ویترین دیگری دید، میتوان از پشت شیشه روی ریتم نامنظم قلب استاد دست كشید؛ قلبی كه در سالهای آخر سر سازگاری نداشت و استاد را مجبور میكرد كه در خانه بماند و آخر سر در 29 آذرماه 36 بهدلیل پاره شدن یكی از رگهای قلبش در همین خانه درگذشت. روی یكی از نسخهها نوشته شده: «سایه قلب بزرگ و از دو طرف بسطیافته و عروق ریوی برجسته بهنظر میرسد. تغییرات در نسج ریه مشاهده نمیشود.» گوشه دیگر فهرست دستمزد كاركنان بخش موسیقی رادیو در سال 1323 قرار داده شده كه از 250 تومان شروع میشود. در این فهرست اسامی افرادی مثل علینقی وزیری، حبیبالله سماعی، عبدالحسین شهنازی، جواد معروفی، مرتضی محجوبی، روحالله خالقی و عبدالعلی وزیری را میتوان دید. روزنامههایی كه استاد صبا را بهعنوان تیتر خود انتخاب كردهاند هم هست. در روزنامه كیهان كه تاریخ 2535/9/27 را بالای خود دارد، در صفحه شش با عنوان «گزارش و رویدادها» تیتری هست با عنوان «19 سال از وفات استاد صبا گذشت.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]