محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830613037
متن كامل سخنرانى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى در جمع دانشجويان-بخش دوم روح پنهان جريان هاى سياسى،فرهنگى است
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: متن كامل سخنرانى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى در جمع دانشجويان-بخش دوم روح پنهان جريان هاى سياسى،فرهنگى است
محمد حسين صفار هرندى، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى يكشنبه هفته گذشته در جمع شركت كنندگان در اردوى آموزش سياسى دانشجويان كشور، سخنانى
درباره شايعاتى كه چندى است عليه دولت نهم و شخص رئيس جمهور توسط برخى افراد پراكنده مى شود ايراد كرد. نظر به آن كه برخى سايت ها و خبرگزارى ها،
صحبت هاى وزير ارشاد را به صورت تحريف شده، منعكس كرده بودند، «ايران» متن كامل اين سخنرانى را كه از نوارصحبت هاى صفار هرندى پياده شده است، عيناً منتشر مى كند.
379968.jpg
حالا اثرش را، اثر امروزى اش را بگويم در بعضى از اين مطبوعات- اسم نمى برم. متأسفانه اينها دوستان من هستند، همكاران سابق من هستند. بنده روزنامه نگار بودم و هميشه به اين دوستان مى گفتم كه خيلى ناراحتم از اين كه همكاران سابق خودم را در جايگاهى ببينيم روبه روى حق ايستاده اند دارند و ستيزه جويى با حق مى كنند. شما نگاه كنيد، چطور در اثر آن انحرافات فرهنگى دلبستگى ها عوض مى شود وقتى فكر مى كند هر چه كه به غرب وصل است حق است و هرچه كه مقابل غرب است ناحق است. دو روز پيش وقتى مبادله اسرا بين حزب الله و اسرائيل را ديديد همه تان خوشحال شديد. همه شادمان بودند از اين كه جريان متصل به حق و تفكر الهى توانست حرف خودش را به كرسى بنشاند و دشمن خدا را در مقابل خودش خاضع بكند. آدم هاى داراى وجدان سالم حتى اگر مسلمان هم نبودند خوشحال شدند از اين اتفاق. چون آن طرف را ظالم مى دانست و اين طرف را مظلوم. ولى بعضى از همين رسانه هاى ما ناراحت شدند از اين كه اتفاق افتاد، هروقت براى اسرائيل به صورت ظاهرى يك توفيقى حاصل بشود، اين ها تيتر درشت مى زنند، خوشحالى مى كنند، هر وقت اسرائيل ناكام مى شود اينها زبان در كام مى كشند و سكوت مى كنند. درباره متحدان جمهورى اسلامى در دنيا هم همين طور. ما در ميان دولتمردان اين دنيا، دشمن زياد و دوست كم داريم، بعضى از دوستان ما در كشورهاى اسلامى و بعضى هايشان در كشورهاى غير اسلامى؛ آدم هاى جوانمرد و آزاده هستند. از جمله در امريكاى لاتين، مثل ونزوئلا، نيكاراگوئه، كوبا، بوليوى. رهبران اين كشورها افتخار مى كنند كه دوست ملت ايران و متحد عملى ايران در عرصه هاى سياسى اند. شما نگاه بكنيد هر وقت يك اتفاقى، يك شورشى در آن كشورها بشود، بعضى از روزنامه هاى ما با ذوق زدگى، برجسته مى كنند. مثلاً درمورد چاوز مى گويند «ديكتاتور در حال سقوط». حالا مثلاً چهار تا الف بچه رفته اند يك گوشه اى و يك نقى زده اند، اين ها تبديل مى كنند به وسيله اى براى سركوفت زدن به كسى كه جلوى امريكا قد علم كرده است. در عوض وقتى دو ميليون آدم به دفاع و حمايت از همين آدم در كشورش مى ريزند به خيابان ها و از او طرفدارى مى كنند، اينها سكوت مى كنند، هيچى نمى گويند، يا حتى در جايى خشم خودشان را بروز مى دهند. اين انحراف فرهنگى است. مشكل اساسى در بنيادهاى نگاه خودش دارد. همه اين حرف ها را زديم براى اين كه بگوييم آنچه كه در صحنه بين المللى جريان دارد مناقشه و منازعه فرهنگى است، ظاهرش سياسى است، ظاهرش اين است كه امريكا جايى مثل ايران را كه وابسته به خودش بوده از دست داده، پايگاهى را از دست داده و ناراحت است از دست ما، اما اين خيلى مهم نيست. از دست دادن ايران و نفت ايران، از دست دادن آرامش خليج فارس، مهم است ولى اهم نيست و اهمش چيز ديگرى است. اهمش اين است كه با وقوع انقلاب اسلامى و پاگير شدن جمهورى اسلامى، يك فرهنگ غالبى در ايران آمد خودش را نشان داد، برجسته شد و در نگاه مردم جهان به عنوان يك نگاه مطرح پذيرفته شد، همه گفتند اگر يكى بتواند جلوى تفكر زياده خواه، بطور انقلابى بايستد اين است.
جمهورى اسلامى، چه خصوصيتى داشت وقتى شما پاى كلام رهبران اين كشور بنشينيد، از زمان حضرت امام تا امروز، حرفشان اين است كه ما متكى به عنايات خداوند متعال هستيم. اين پيام انقلاب است. اين مملكت، مملكت خدايى است، مملكت امام زمانى است، در تدارك ايجاد يك زمينه بزرگ براى مصلح كل است؛ نه اين كه ما بخواهيم زمان بگذاريم. اين مزخرفات كه نسبت مى دهند به دولت و مسئولين و مقامات معنوى اين كشور. اين ها را بريزيد دور كه «آقا اين ها دارند مى گويند ما زمان ظهور را تعيين كرديم و سر ميز غذا يك صندلى و غذاى اضافه براى آقا مى گذاريم. يك سجاده مى اندازند و كسى در آن سجاده نماز نمى خواند بهش اقتدا مى كنند و مى گويند آقا امام زمان دارد در آن سجاده نماز مى خواند»! اينها مزخرفاتى است كه هيچ وقت بين هيچ يك از مسئولين و مقامات دولتى و به طور مشخص، شخص آقاى احمدى نژاد مطرح نيست. اين نسبت هاى دروغ را مى دهند و اميدواريم كه آن عناصر كذابى كه اين چيزها را مى سازند، آمادگى جواب دادنش را در روز جزا هم داشته باشند. نمونه اى دو سال پيش براى خود بنده اتفاق افتاد، همان وقت بنده گفتم و در مطبوعات هم نوشتند. گفته بودند در دولت تصميم گرفتند و روز ولادت آقا امام زمان، يك عهدنامه اى را اعضاى دولت نوشتند و اين عهدنامه را همگى مهر و امضا كردند و دادند دست يك نفر از اعضاى دولت - آن هم من بودم - و برده توى چاه جمكران انداخته است. بنده آمدم گفتم كه رفتم جمكران و عرض ادب و اخلاص اعضاى هيأت دولت را به مريدان امام زمان كه آنجا آمده بودند رساندم، به آنها گفتم شما جمعيت ميليونى كه براى احترام به امامتان و بيان انتظارتان براى مصلح كل اينجا جمع شديد، بدانيد كه اعضاى هيأت دولت هم آحادى از شما محسوب مى شوند و آنها هم همين دغدغه را دارند. اين آن مأموريتى بود كه من انجام دادم. يك سخنرانى رفتم آنجا كردم و آن مسئله را آنجا بيان كردم. آن اراجيف را ساختند. چرا توجه بفرماييد. براى اين كه آن گفتمانى كه امروز مى تواند در جهان جريان ساز باشد، گفتمان انتظار است. گفتمان مهدويت است. اين گفتمان مى تواند عرصه هاى جغرافيايى را درنوردد، عرصه هاى مذهبى را درنوردد. يعنى طرف لازم نيست شيعه باشد حتماً تا به مصلح كل معتقد باشد. مى تواند عرصه هاى دينى را درنوردد يعنى غير مسلمان ها هم مى توانند منتظر مصلح كل باشند، كما اين كه هستند. ممكن است در تشخيص مصداقش با ما تفاوت داشته باشند، ولى در اين كه يك مصلحى مى آيد و جهان را از اين وضعيت پريشان امروزش كه نه امنيت دارد، نه رفاه دارد، نه عدالت در آن جريان دارد، نه آرامش روانى مردم دارند، از اين وضعيت نجات مى دهد. كدام وجدان پاكى است كه با چنين چيزى مخالف باشد همه دلشان مى خواهد. شما الآن سردمدار اين گفتمان هستيد، شما ايرانى ها، شما با اين تفكر امروزى تان وگرنه بودند كسانى كه در چند سال پيش كه پيامى كه از مركزيت نظام به بيرون صادر مى كردند تبعيت كردن ايران از دموكراسى منحط غربى بود. در نهادهاى نظام در تدارك بودند كه راه هاى رسمى برون رفت از نظام دينى و ملحق شدن به نظام عرفى و سكولار را جست و جو كنند. درون نهادهاى رسمى نظام داشتند اين كار را مى كردند، در دولت و مجلس داشتند اين كارها را مى كردند. البته ساحت رويه بالاى دولت و مجلس در آن را مبراى از اين چيزها مى دانم، ولى بودند در ذيلش كسانى كه رسماً دعوت كرده بودند براى اين جلسه ها. از دوستان خود ما دعوت كرده بودند كه بياييم بنشينيم فكر كنيم كه چطور مى شود از اين نظام دينى بى دردسر خارج شويم و يك نظام سكولار در مملكت و نهادهاى نظام ايجاد بكنيم.
ولى امروز پيامى كه دنيا دارد از اين نظام مى گيرد پيام رجوع به فطرت است. لذا حرفش مى رود و در دل ها مى نشيند. يك جا تا آن نقطه انتهايى مى رود، مى شود لبنان. مى رود لبنان آن سرزمين را آباد مى كند. حزب الله، يك گروه كوچك در ناحيه منطقه جنوب و غرب بيروت، منطقه جنوب لبنان تبديل مى شود به بزرگترين و رساترين آواى دعوت حق در جهان، همه دنيا باهاش همراهى مى كنند، همه آزادگان دنيا باهاش همراهى مى كنند. اينجا ديگر شيعه و سنى مطرح نيست، بسيارى از آنها مى گويند كه من سنى هستم، ولى اى كاش يك جو از آن غيرتى كه در وجود سيد حسن نصرالله است، در رهبران ماها بود.
اين چيزى است كه در دل هاى بسيارى از آزادگان دنيا دارد مى گذرد. اين اتفاق، اتفاق فرهنگى است، سياسى نيست. اين فرهنگ سياست ساز است. هزار تا سياست از اين فرهنگ در مى آد. هزار تا دولت متكى بر اين تفكر مى شود ايجاد كرد تا زمانى كه ما مسلح به يك چنين نگاه اعتقادى فرهنگى هستيم. نگران تحول منفى سياسى نباشيم. نمى خواهم بگويم به آن چيزهايى كه به شما اين روزها مى گويند نيازى نيست. حتماً لازم است. جريان شناسى سياسى بايد حتماً داشته باشيد، بايد تاريخ سياسى كشورتان را بدانيد، بايد حوادث سياسى امروز را بخوانيد، جزئيات آن را هم دقت بكنيد. اما يادتان باشد روح پنهان در پس اتفاق هاى سياسى يك جريان فرهنگى است، جريان فرهنگى كه على الدوام در حال نزاع است. به قول آقاى هانتينگتون: «جدال يا نبرد تمدن ها و نبرد فرهنگ ها در نقطه تماس بين اين فرهنگ ها». پيش بينى اش اين بود كه جدال هاى آينده در اين حوزه شكل مى گيرد. به نظرم نگاه او اگرچه توطئه آميز بوده، اما با واقعيات تطبيق مى كند. بزرگترين جنگ هاى آينده جنگ هايى است كه در شكاف ميان تمدن ها اتفاق مى افتد و بزرگترين تمدنى كه موجب نگرانى و دلهره قدرت هاى شيطانى شده، تمدن اسلامى است كه نمى شود آن را در چارچوب مرز خاصى خلاصه اش كرد. در خاورميانه هست، در خاور دور هست، در آفريقا هست، در امريكا هست، در همه اين جاها هست.
منطقه نبرد كجاست همه جا، هر جا كه دلى مهياى شنيدن پيام است. پيام مال شما است. شما وسايل پيام رسانتان خيلى قوى نيست. ما به اندازه آنها شبكه اينترنتى و شبكه ماهواره اى نداريم، اصلاً يك ده هزارم آنها هم نداريم، اما پيام شما قوى تر از پيام آنهاست. يكى از دوستان مى گفت بزرگترين خبطى كه امريكايى ها و اروپايى ها كردند، اين بود كه آمدند صدام را بر اساس منافع خودشان سرنگون كردند. خوب وقتى صدام سرنگون مى شد، حكومت به طور طبيعى مى رسيد به آنهايى كه آنجا اكثريت را داشتند. اكثريت هم محبين اهل بيت بودند؛ شيعيان عراق و بسيارى از اهل سنتى كه آنها هم محب اهل بيت هستند. حاصل آن چى شد اين تفكر ناب طرفدارى از اهل بيت اگر ديروز به صورت مهجور در يك گوشه اى تبليغ مى شد، حالا همه اين شبكه هاى تلويزيونى و رسانه هاى جهان آمدند دوربين هايشان را بالاى بين الحرمين نصب كردند و على الدوام دارند گزارش آن را به جهان مى دهند، شدند عمله بى جيره و مواجب تفكر ولايى. خدا خواسته. اين مال قدرت آن پيام است. قدرت پيام اين گونه است كه حتى دشمنان شما را تبديل به مزدور و عمله شما مى كند، بدون آن كه خودشان بفهمند كه دارند چى كار مى كنند. الآن دارند پشت دستشان مى زنند كه چه غلطى كرديم، كاش اين كار را نمى كرديم و در عراق اين اتفاق ها نمى افتاد، كاش در لبنان نمى رفتيم انقلاب مخملى راه بيندازيم. يادتان هست كه دو سه سال پيش در آنجا سعى كردند از اين انقلاب هاى رنگى كه در بعضى كشورها راه انداخته بودند، به راه بيندازند. فكر كردند آنجا هم همين است اما چنان سيلى خوردند و پشت دستى دريافت كردند از ملت لبنان كه ماجرا از آنجا وارونه شد و ديگر در هيچ جا نتوانستند انقلاب مخملى راه بيندازند. از وقتى در لبنان شكست خوردند، انقلاب رنگى شان هيچ جاى ديگر به نتيجه نرسيد. براى ايران هم تدارك كرده بودند، اما در لبنان شكست خوردند در ايران هم خودشان دفتر را بستند. من نكات ديگر هم داشتم اما براى اين كه طولانى نشود، ادامه نمى دهم و عذرخواهى مى كنم.
* پرسش و پاسخ
سؤال: با توجه به اين كه سينما و تلويزيون يكى از مهمترين عناصر تأثيرگذار در فرهنگ جامعه مى باشد، چرا فيلم هاى توليدى به گونه اى است كه ما در كنار پدر و برادر خود خجالت مى كشيم پاى اين فيلم ها بنشينيم يا موسيقى هايى كه مجوز وزارت ارشاد دارد، ولى محتوا و متن آن هيچ تناسبى با اسلام و جمهورى اسلامى ندارد.
پاسخ: يكى از موضوعات قابل توجه اين است كه كارهايى كه در حوزه سياسى، اقتصادى، صنعتى و امثالهم اتفاق مى افتد، گاهى وقت ها خيلى آسانتر است از كارى كه در حوزه فرهنگ اتفاق مى افتد. دليل آن هم اين است كه حوزه فرهنگ يكسره با روح و روان و عواطف آدم ها كار دارد. مسائل اقتصادى خيلى ربطى به مسائل اعتقادى و فرهنگى و روانى و... ندارد. راحت مى شود يك قطعه اى را توليد كرد. اين قطعه مثلاً توليد اينجا باشد، توليد آن شهر باشد، توليد آن كشور باشد، فرقى ندارد، اما فرآورده فرهنگى دقايقش بايد مورد توجه قرار بگيرد. نكته دوم اين كه عرصه فرهنگ، عرصه تكاپو و فعاليت خود مردم است. درست است كه ما در جايگاه هدايت، نظارت و حمايت نشستيم، اما عامل اصلى ما نيستيم. ما عامل اصلى در ساخته شدن همه توليدات فرهنگى نيستيم. فوقش اين است كه فلانى مى خواهد يك كتاب بنويسد مجوز آن اثرش را مى آيد از ما مى گيرد، كار را خود او رفته توليد كرده. كارى كه ما مى كنيم نظارت است. طرف رفته فيلم سينمايى را توليد كرده، ما اعمال نظارتمان چندمرحله اى است. اول، آمده مجوز ايده كلى را از شوراى پروانه ساخت فيلم گرفته، ايده كلى را آمده مطرح كرده يك مجوزى هم گرفته كه برود بسازد.
379962.jpg
ما مى گوييم ايده عيبى ندارد، اما همان ايده را يك كسى ممكن است برود باهاش يك كارى بكند كه وقتى مى آيد در شوراى پروانه اكران، افرادى كه آنجا حاضر هستند، مى گويند اين خيلى فاصله دارد با آن ايده اولى كه شما مطرح كرده بوديد. مى فرستندش مى گويند برو اصلاحش بكن. او مى رود اصلاح مى كند، مى آورد باز هم مى گويند كه به نظر مى رسد هنوز دچار يك سرى اشكالات است، باز مى برد اصلاح مى كند و مى آورد. من اين را هم بايد بگويم اين دوستانى كه در شوراى اكران، شوراى صدور مجوز پروانه ساخت نشستند، اينها همه شان همكاران حكومتى و دولتى من نيستند. بعضى هايشان همكاران هنرمند ما هستند، يعنى از جنس خود توليد كنندگان فيلم هستند، يعنى نمايندگان آن صنف هستند كه آمدند اينجا قرار گرفتند؛ طبق قانون، طبق آئين نامه، آئين نامه اى كه قبلاً تدارك شده و الآن پيش روى ما هست و طبق آن عمل مى كنيم. حاصل اين تعامل اين مى شود كه بسيارى از اين فيلم ها توليد مى شود و مى آيد و مجوز نمى گيرد. بعضى هايش مى آيد در جامعه يك بلوا و سر و صدايى هم به پا مى كند. در بعضى نشريات نگاه مى كنيد كه نوشته فلان فيلم هم به خيل فيلم هاى بايگانى شده پيوست، فلان كتاب را هم مجوز ندادند. از سال فلان تا الآن من كتابم جواز دريافت نكرده. اين گلايه هايى است كه اهالى فرهنگ دارند از ما و ما هم مجبوريم بشنويم اين حرف ها را، اما مطابق با ضوابط عمل مى كنيم. نكته آخر اين كه اگر بنا باشد ما استانداردهاى خودمان را در آن نقطه اى قرار دهيم كه هيچ خبط فرهنگى در اين توليدات فرهنگى اتفاق نيفتد و هيچ مشكلى نداشته باشد، به شما عرض مى كنم توليدات فرهنگى ما ممكن است در سال در بعضى از شاخه ها به تعداد انگشتان دست باشد.
سؤال: سؤال من اين است كه پس اين عدم مجوزها فايده ندارد. دليل اين است كه نيروهايى كه بايد مثلاً در حوزه دينى كار بكنند، خيلى كم هستند. مثلاً ما نيروهاى ارزشى نداريم - يك بچه مذهبى باشد - كه وارد صدا و سيما بشود [و بتواند بماند]. سه ماه باهاش قرارداد مى بندند يا جذب آنها مى شود و عين خود آنها مى شود يا دوام نمى آورد و بر مى گردد يا اين كه تبديل مى شود به يك نيروى منفعل كه نمى تواند در آن عرصه كار كند. بايد يك نيروهايى تربيت شود و نيروهاى صدا و سيما را بايد تصفيه كرد.
پاسخ: خواهش مى كنم اسمش را تصفيه نگذاريد. البته من كه مسئوليتى در قبال صدا و سيما ندارم. مسئول صدا و سيما جداست از مسئول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. ما با صدا و سيما همكاريم و در جلسه شوراى فرهنگى عمومى هم در كنار هم قرار داريم، ولى صدا و سيما مسئولش توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب مى شود و از طرف دولت، قوه قضائيه و قوه مقننه هر كدام دو تا نماينده ناظر بالاى سر صدا و سيما قرار دارند. بنده هيچ ارتباطى با صدا و سيما از حيث كارى ندارم، يعنى مصيبت هاى ما در وزارتخانه اينقدر هست كه نخواهيم بار صدا و سيما را به دوش بكشيم. اما به شما عرض مى كنم اين نكته كه فرمودند همين طور است. اگر ما بخواهيم كار اساسى انجام دهيم كادرهاى فرهنگى در تعداد گسترده بايد به صحنه بيايند. اين كادرها الآن وجود دارند. بنده دارم مى گويم به صورت كادر ورزيده حرفه اى متأسفانه نيستند، اما كادر مستعد كه بتواند بيايد در حوزه فرهنگ پس از مدتى همان ورزيدگى را پيدا بكند و بشود عناصر حرفه اى، چرا؛ اين استعداد در جامعه ما هست، لذا ما استراتژى خودمان را براى آينده اين امر قرار داديم. الآن ما يك مقدار داريم مهار مى كنيم يك مقدار اقدامات سلبى داريم انجام مى دهيم. اگر بنا باشد ايده آل مطلق در مقام عمل فكر بكنيم و عمل بكنيم، دست آخر بايد در سينما و در همه اينها را ببنديم. ولى ما اجازه بستن در سينماها را نداريم. ما اجازه نداريم برخوردمان با مجامع فرهنگى برخورد سلبى باشد. برخوردى كه خود حضرت امام (ره) كردند از ابتداى انقلاب اين طور بود كه با هدايت و ارشاد، با خط دادن، با حمايت كردن، با هدايت كردن هر روزه، ما برويم به سمتى كه توليدات فرهنگى عناصر سالم و صالح مان تعدادش بيشتر شود از آنجايى كه دستگاهى كه بايد كنترل بكند، فشار وارد بكند و اجازه ندهد كه كار ضد ارزشى در جامعه توليد شود.
سؤال: دوست دارم صادقانه جواب دهيد از وقتى كه پرونده فرهنگى را دست شما دادند تا به الآن چه كار كرديد، چه تحولى، چه بازدهى داشتيد موقعيت فرهنگى كه به فرمايش آقا به لجنزار فرهنگى تبديل شده بود و شما با شرايط سخت و ناهنجارى، تهاجمى روبه رو شديد و شايد هم قبل از قبول مسئوليت متوجه بوديد كه چه پرونده سياهى را دست شما دادند، حالا هم قبول كرديد و مسئول هستيد. خودمانى حرف بزنيم خيلى كارآمدى ضعيفى داريد، درست كار نمى كنيد، توقعات را بالا برديد، حالا هم بايد جوابگو باشيد و...
پاسخ: يكى از دوستان يك وقتى قريب به همين سؤال از من پرسيدند كه شما چه شد كه مسئوليت وزارتخانه را پذيرفتيد، يعنى چه مطالعاتى كرده بوديد. من گفتم كه معروف است يك كسى از آبشار نياگارا پريد و آمد پائين و يك خبرنگارى آمد سراغش كه خوب بگوييد كه شما اين شجاعت را از كجا آورديد، چه شد كه تصميم گرفتيد اين كار را بكنيد، گفت: من اين چيزها سرم نمى شود، كسى كه من را هل داد اگر پيدايش كنم، مى دانم باهاش چى كار كنم! واقعيت اش ما را هل دادند اينجا. خيلى هم با اراده خودمان نيامديم، اما به شما عرض كنم اين عرصه، عرصه آسانى نيست. شما خودتان هم مى دانيد عرصه اى است كه در مقام حرف زدن آدم خيلى راحت مى تواند در موردش حرف بزند ولى وقتى مى خواهد بيايد اداره اش بكند متوجه مى شود با هر حركتى كه شما بكنيد يك عده اى دلخور مى شوند. الآن يك اتهام بنده و دوستان همكارم اين است كه خيلى سختگيرانه برخورد مى كنيم، شديم ابن ملجم و يكى يكى فيلم ها را داريم جلويش را مى گيريم، يكى يكى كتاب ها را حبس كرديم، جلوى شعر را گرفتيم. اين يك اتهام ماست. يك اتهام ديگر از اين طرف اين است كه تسامح، تساهل و بى خيالى نسبت به رواج منكرات، منتها واقعيت چيست در اين مدت يك سرى كارهاى خوبى انجام شده كه اساساً خاطره يك سرى آن اقدامات گذشته را دارد در اذهان تغيير مى دهد. شما نگاه بكنيد به مقوله موسيقى؛ تئاتر و... خيلى از دوستان دارند مى گويند من در مجامع هم دارم مى شنوم از بسيجى ها و اهل تدين و مسجد كه خودم متعلق به اين قشر هستم. من بارها اعلام كردم كه اگر فرهنگ، هنر، سينما، تئاتر و امثالهم رنگ و بوى اعتقاد دينى و اخلاقى نداشته باشد بنده هيچ تعهدى در قبال آن ندارم. بنده خودم را متعهد مطلق سينما نمى دانم. من خودم را متعهد به سينمايى مى دانم كه متعهد به اخلاق، ديانت و فرهنگ ملى باشد. در همين مدت ما يك ارتباطى برقرار كرديم بين هنر موجود مثلاً تئاتر كه هميشه به نظر مى رسيد كه بايد در اختيار يك عده اشخاص خاص جامعه باشد. در اين دوره براى اولين بار تئاتر بشدت مردمى شد، به گونه اى كه تئاترهاى مذهبى كه بنده خودم اعتقاد داشتم بيشترين طرفدار را دارد - اگر درست كار شود - اين دوره بالاترين آمار شركت كنندگان در محل نمايش يك تئاتر را ما در نمايش هاى مذهبى داشتيم. ما شب هايى را در تئاتر اين كشور گذرانديم كه ۲۵۰۰ نفر در يك سئانس رفتند از تئاتر دينى ديدن كردند. بى سابقه است كه در يك سئانس ۲۵۰۰ نفر از يك تئاتر ديدن كنند. ما برديم اين را در يك استاديوم اجرا كرديم، تئاترى بود در ارتباط با مقوله عاشورا. در طول يك سال گذشته يك كارنامه شرافتمندى را در حوزه موسيقى دوستان ما در توليد آثار ارزشمند و فاخر موسيقى داشتند. «رسول عشق و اميد» سمفونى بلندى بود كه آقاى سيد مهدى شجاعى نويسنده كتاب هاى خوب اسلامى، نويسنده متن آن بودند، با يك هنرمند موسيقى با همديگر يك كار مشترك انجام دادند. سه چهار تا سمفونى با اين خصوصيت را ما برگزار كرديم كه در طول تاريخ موسيقى بى سابقه است و همين حالا ما در تدارك اين هستيم و در پيوند زدن موسيقى با علايق مذهبى و دينى و ملى كشورمان سفارش هايى داده شده كه به تدريج بيرون خواهد آمد، ولى آن عرصه اى كه عرصه فعاليت بخش خصوصى است، مردم خودشان مى روند توليد اثر مى كنند. [در مورد اينها نظارت مى شود و گفته مى شود مثلاً] آقا اين جايش تند است برو اصلاحش بكن، اين شعرت را ما قبول نداريم بايد بروى شعرت را عوض بكنى. كار دوستان ما آنهايى كه در حوزه نظارت نشسته اند، اين است كه دائم دارند اين اقدامات را مى كنند. ضمناً يادتان باشد اين نوارهايى كه الآن در جامعه در دست عموم است و مى گويند با مجوز رسمى وزارت ارشاد، بعضى از آنها مجوز واقعى و اصلى نيست يعنى ما بسيارى از اينها را گرفتيم كه كار غير قانونى را به اسم وزارتخانه انجام مى دهند. بعضى ها هم مجوزهايى است كه متأسفانه در گذشته دريافت كردند و خب حالا آنها را نمى شود كارى كرد. در پاسخ سؤال هاى بعدى از كارهاى ديگر وزارتخانه ياد مى كنم تا بدانيد كه در زير پوست اتفاقاتى كه چشم شما را آزار مى دهد و دل خود ما را هم آزرده مى كند، چه اتفاقات مثبتى دارد مى افتد و اميدوار كننده است براى آينده. حالا آن چيزى هم كه شما نسبت داديد به رهبر معظم انقلاب، بنده عرض مى كنم از نگاه ايشان فعاليت اين وزارتخانه از ابتداى انقلاب تا الآن در هيچ يك از شرايط وزارت ارشاد، مثل الآن خوب نبود. ما البته خودمان را خيلى كوچكتر از اين مى دانيم كه ايشان ما را مورد چنين لطفى قرار دهند. مى دانيم و اشكالاتى كه ايشان بارها خودشان به ما توضيح دادند آنها را هم دريافت كرديم و انتقادهايى كه از جانب ايشان بوده [را شنيده ايم و دنبال اصلاح هستيم] اما چاره اى نيست. ما بايد نسبى ببينيم. وزارتخانه گام هاى بلندى را به سمت سالم سازى برداشته است. شايد مصلحت اين باشد كه شما بدترين آثار امروز را در ذهن خودتان با بعضى آثار معمولى گذشته برويد مقايسه بكنيد، آن وقت مى فهميد كه چه اتفاقى افتاده است.
سؤال: با توجه به اين كه دولت هزينه هاى زيادى صرف تبليغات براى نظام جمهورى اسلامى و از سوى ديگر با توجه به اين كه آمدند تجربه هاى يك سرى افراد آنچنانى در ماهواره [را كپى بردارى كردند]. يك سرى تبليغاتى از ماهواره از لباس هاى آنچنانى به عمل مى آيد و يك سرى هم مى آيند در ماهواره ها كه تخريب كننده نظام جمهورى اسلامى هستندكه از سال ۷۴ وارد شد. الان مدل فشن مد است، مواد مخدر و قرص هايى كه در داروخانه ها مى فروشند، زنان و دختران فاسدى كه در خيابان هستند، اينها متأسفانه وجود دارند. من از شما وزير محترم مى خواهم كه اينها را آسيب شناسى كنيد و با راهكارهاى درست به ما به عنوان يك جوان ياد بدهيد با اينها چگونه مقابله كنيم البته مى دانيم سازمان ها و ارگان هاى زيادى براى اين آسيب ها وجود دارند. من فكر مى كنم لازم نيست اين مجموعه ها و ارگان ها همه زير نظر وزارت ارشاد باشد و شما بخواهيد اعمال اثر كنيد. فكر مى كنم كه كار وزارت ارشاد اين است كه يك ارتباط با آنها داشته باشد. شما در اين زمينه چه كار كرديد
پاسخ: آن چيزى كه برشمردند يك سياهه اى از آسيب هاى اجتماعى است كه به همه عرصه ها مربوط مى شود. واقع مطلب اين است كه جهان امروز با جهان قبل از يك جهاتى فرق كرده است. در جهان سابق يك پدر خانواده وقتى مى خواست كه فرزندش سالم بماند يك مدرسه خوب برايش انتخاب مى كرد و خودش او را تا مدرسه مى رساند و سعى مى كرد كه دوستانى كه در مدرسه دارند، دوستان موجهى باشند، در خانه همه اسبابى را فراهم مى كرد كه اين بچه تحت تأثير مسائل انحرافى قرار نگيرد. خيلى خانواده هايى بودند كه تلويزيون و راديو نداشتند و مى گفتند كه مى خواهيم از اينها دور باشيم. زمانى مى شد كه آنطور بچه ها را اداره كرد، ولى امروز هيچ پدرى نمى تواند قسم بخورد نه خودش و نه معلمى كه برايش انتخاب كرده اين بچه بالاخره مى رود به يك نقطه اى و متصل مى شود به يك دنيايى از اطلاعات در اينترنت، اينترنتى كه در جمهورى اسلامى مديريت شده و ميليون ها سايت مستهجن درش بسته شده و تلاش صورت گرفته كه اين اسباب ورود به گناه را از جلوى بچه بردارند، ولى خوب نمى شود. خيلى بيشتر از اينها هست. اين بچه وقتى رفت پاى اينترنت نشست، ميليون ها معلم بالاى سرش است. كارى كه ما مى توانيم بكنيم، در كنار اين تمهيداتى كه از دولت، از دستگاه هاى دولتى، از صدا و سيما، از شوراى فرهنگ عمومى انتظار داريد، در كنار او كلام قرآن را قرار دهى. «يا ايها الذين آمنو عليكم انفسكم لايضركم من ضل اذا اهديتم». اگر مى خواهيد اين آتش دامن شما را دربر نگيرد، به خودتان برسيد، خودسازى كنيد. اين چيزى است كه ما توقع داريم دولت ها برايمان بكنند، اما يك بخشى از قضيه مربوط مى شود به خودمان. همين الان اين اجتماعات شما يك بخشى از برنامه خودسازى است و تمركز روى اين برنامه ها كمك كننده است. نكته ديگر در مورد نقش وزارت ارشاد، من نمى توانم از نظر سازمانى به صدا و سيما دستور بدهم، ما دو جاى جدا از هم هستيم، اما يك جايى ما را به هم وصل مى كند و آن دستگاه، شوراى انقلاب فرهنگى است به رياست جمهور و همه دستگاه هاى فرهنگى آنجا مى نشينند. آنجا تصميماتى اتخاذ مى شود كه به نفع همه است و هر قسمتى را يك جايى مجبور مى شود انجام دهد. من نويد مى دهم اخيراً پيش بينى شد كه يك دستگاه هماهنگى بين دستگاه هاى فرهنگى هم زير نظر رئيس جمهور تشكيل شود كه اينجا به لحاظ اجرايى هم دستگاه ها را با هم هماهنگ مى كند.
379992.jpg
سؤال: بحث من مديريت فرهنگى است. مثلاً من اگر بخواهم لباس يا كفش بخرم يا خيلى بايد بگردم تا آن چيزى كه مد نظرم هست پيدا كنم، يا بايد با مد پيش بروم كه دوست ندارم و آن چيزى هم كه مى خواهم، پيدا نمى شود
پاسخ: قانون ساماندهى مد و لباس را سال گذشته مجلس تصويب كرد. اين مصوبه از طرف مجلس ابلاغ شد به ما. يك مسئوليتى هم براى معاونت هنرى ما پيش بينى كردند و دستگاه هاى ديگر كه در يك ستاد و كميته اى جمع شوند و كار گروهى را شكل مى دهند. ما به صورت ناظر هستيم. توليد كننده بخش خصوصى است. ما فقط مى توانيم اعمال نظارت كنيم و فقط مى توانيم دستگاه هاى دولتى را موظف بكنيم كه چه كارى بكنند. توليد پارچه اى كه مناسب با شئون اسلامى ما باشد، توسط وزارت صنايع اين حكم شده به آنها، به وزارت بازرگانى گفته شده در سامان دادن به صنوف مختلف توليدى و توزيع لباس چه كارهايى را بكنند و اين كار را هم شروع كردند. در بعضى از فروشگاه ها ديديد كه يك تابلويى را زده به عنوان جلوه هاى حجاب اين جلوه حجاب - البته مى دانم متأسفانه بعضى از كسانى كه اين تابلو را در فروشگاه هايشان دارند خودشان حجاب؛ درستى ندارند. اين بود كه وزارت بازرگانى با صنوف مختلف توليدى با هم به توافق رسيدند كه آنها بيايند يك بخشى از توليدات خودشان را در سمت و سويى جهت بدهند كه متدينين جامعه وقتى مى روند آنجا لباس متناسب خودشان را پيدا بكنند. كارهايى كه ما مى توانيم بكنيم در وهله نخست يك كار ايجابى و ارشادى است. يك مرحله مى رسد به آنجايى كه نيروى انتظامى وارد عمل شود. ما اميدواريم كه هيچ وقت به اينجا نرسيم و آرزو مى كنيم كه برخورد نيروى انتظامى با مردم هرگز به حد بزن و بگير و ببند نرسد، ولى اگر ببينند كسانى به صورت برنامه ريزى شده لباس مستهجن مى پوشند و در خيابان ها حركت مى كنند - يك عده مى آمدند با برنامه در خيابان مى گشتند و بعد هم مى رفتند پولش را مى گرفتند - نيروى انتظامى با اين جريانات سامان يافته براى توسعه فساد، برخورد مى كند و ما هم آن را لازم مى دانيم. حقيقت امر اين است كه آنچه به عهده ماست، سامان دادن در بخش ايجابى قضيه است. اين كار توسط آن ستاد دارد دنبال مى شود و همين الان يكى از اين نمايشگاه ها براى لباس مناسب زن دارد برگزار مى شود تحت عنوان «زنان سرزمين من» و من نمى گويم كه آنچه كه آنجا هست همه اش خوب است، ولى بالاخره يك حركاتى از اين قبيل را بايد بكنيم. شما مى خواهيد چه بكنيد اگر فقط بخواهيد كار سلبى بكنيد بايد به جان يك عده اى از مردم بيفتيد و حتماً راضى نباشيد كه چنين اقدامى صورت بگيرد.
سؤال: وضعيت فرهنگى سينما را اشاره فرموديد. جديداً در فيلم هايى كه ساخته مى شود، بدبخت ترين زنان، زنان چادرى هستند. چرا نگاه بايد جورى باشد كه اينها مثلاً زير چادر كارشان را مى كنند
پاسخ: اصلاً مورد توجه همكاران من اين است كسانى كه با ظاهر مذهبى در مملكت حركت مى كنند، در فيلم از آنها چهره سازى خبيث و منفى در فيلم نبايد باشد. دليل جلوگيرى از اكران يكى از فيلم هايى كه خيلى هم سر و صدا كرد اين بود كه آن فرد خودش را متصل به يك خانواده مذهبى نشان داد و يك سمبل مذهبى از اول فيلم تا آخر فيلم با آن هست. به همين دليل جلويش گرفته شده، اين چيزى نيست كه مورد توجه نباشد منتها طبيعى است، حتى در صدا و سيما اين حرف ها بارها زده شده. البته من معتقدم كه نسبت به قبل تعدادش خيلى كم شده، يعنى اين قضيه دارد تا حد زيادى جلويش گرفته مى شود.
سؤال: من مى خواهم اين چيزهايى كه مى گوييد در عمل اجرا شود. متولى فرهنگ در جامعه ما زياد است. اين نظراتى كه دانشجويان دارند لطفاً بررسى شود. ما هيچ اثرى از اين ها در دانشگاه ها نمى بينيم. ما دلمان مى خواهد كه وزارت ارشاد از اين فرصت «نوآورى» استفاده كند
پاسخ: كارى كه ما داريم انجام مى دهيم همين است كه تشويق بكنيم همه فعالان عرصه فرهنگ و هنر را كه اين موضوعات را دست بگيرند. عاملان مشوق ما عامل هايى هستند كه مى توانند آنها را سوق بدهند به آن سمت. ما حاضر هستيم. براى مثال يك فيلمى كه تا آخر امسال آماده مى شود - «سليمان نبى» كه زندگى ايشان است يك تحولى در فيلمسازى كشور ما محسوب مى شود - و داريم براى اين چيزها هزينه مى كنيم و شما هم دعا بكنيد كه اينها نتيجه بدهد. شما اگر تغيير را بخواهيد ببينيد، اين گونه است كه فعاليت هاى فرهنگى مسجد محور نسبت به شروع اين دولت حدود ۱۰ برابر شده، مقياس هايش يك برابر و چند برابر نيست و كارى كه صورت مى گيرد، ۱۰ برابر است. هزينه اى كه براى فعاليت هاى قرآنى دارد مى شود، نسبت به سه سال پيش كه شروع كرديم، ۳۰ برابر شده. ما حالا در وزارتخانه خودمان هستيم، ولى مى دانيم دولت حداقل بيش از ۶۰ ميليارد تومان براى سامان دادن خانه هاى عالم در كنار مساجد و ساماندهى حواشى مسجد هزينه مى كند.
اينها چيز كمى نيست و اميدواريم كه آثار خير اينها هم ظاهر شود. شما هم به خودتان اميدوار باشيد و به دين خودتان. دشمنان شما از غيظ دارند دندان هايشان را فشار مى دهند. على رغم همه اين توطئه هاى فرهنگى كه مى كنند باز انسان هاى شريفى مثل اين خواهران حاضر در جلسه و جوانان انقلابى پى اين دين ايستاده اند.
والسلام
يکشنبه 6 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]
-
گوناگون
پربازدیدترینها