پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849302231
موضوعاتي در مورد مشهد مقدس
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: :c (14)::c (5):
مشهد، از شهرهاي در شمال شرقي ايران و مرکز استان خراسان رضوي است. اين شهر با ?.? ميليون نفر جمعيت دومين شهر پرجمعيت ايران است. وجود آرامگاه امام رضا (ع) ، هشتمين امام مذهب شيعه، در اين شهر، سالانه بيش از ?? ميليون زائر را به اين شهر ميکشاند
موقعيت جغرافيايي
شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوي ، با مساحت تقريبي دويست کيلومتر مربع، در شمال شرق ايران و در حوضه آبريز کشف رود، بين رشته کوههاي بينالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دريا ??? متر و فاصله آن از تهران ??? ...
مشهد، از شهرهاي در شمال شرقي ايران و مرکز استان خراسان رضوي است. اين شهر با ?.? ميليون نفر جمعيت دومين شهر پرجمعيت ايران است. وجود آرامگاه امام رضا (ع) ، هشتمين امام مذهب شيعه، در اين شهر، سالانه بيش از ?? ميليون زائر را به اين شهر ميکشاند
موقعيت جغرافيايي
شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوي ، با مساحت تقريبي دويست کيلومتر مربع، در شمال شرق ايران و در حوضه آبريز کشف رود، بين رشته کوههاي بينالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دريا ??? متر و فاصله آن از تهران ??? کيلومتر است
تاريخچه شهر مشهد
مهمترين عاملي كه در طول تاريخ در شكل گرفتن محل سكونت كنوني مشهد مؤثر بوده است، موقعيت طبيعي حوضه كشف رود و رودخانه اترك مي باشد. با در نظر گرفتن اين عامل به عنوان امري نسبتاً ثابت براي جذب جمعيت، مي توان تأثير عوامل تاريخي و سياسي و اجتماعي و مذهبي را در دورههاي مختلف بررسي نمود. حوضه رودخانه كشف رود در تمام دوره اسلامي و حتي در دوره پيش از اسلام از مراكز عمده سكونت در خراسان شمالي بوده است. در دوره اسلامي مهمترين و پرجمعيتي ترين سكونتگاه، حوضه كشف رود ولايت توس بوده كه مركز آن شهر تابران بوده است. به مرور زمان از اهميت شهرهاي تابران و نيشابور كاسته و آباديهاي جديدي به اسامي نوغان و سناباد رشد نمودند. سناباد در 2 كيلو متري نوقان قرار داشته و كاخ حميد بن قحطبه طلائي والي خراسان كه اكنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در ميان باغ بزرگي در اين دهكده قرار داشته است . در بهار سال 193ه-ق هنگامي كه هارون جهت سركوب شورشي در سمرقند به نوقان رسيد مريض و سپس فوت نمود وي وصيت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمايند . مآمون جانشين هارون پس از گذشت چند سالي از خلافتش در اثر طغياني كه عليه وي در عراق پديد آمد به قصد آنكه تمايل شيعيان را به خود جلب كند «حضرت رضا(ع)» را به ولايت عهدي نامزد كرد . حضرت رضا (ع) پس از يكسال اقامت در مرو عازم بغداد شدند ، وقتي به قريه نوقان رسيدند به منزلامير سناباد وارد و آن حضرت در آنجا مسموم و در سال 202يا 203 ه-ق پس از سه روز وفات يافته و پيكر مطهرشان در باغ حميد بن قحطبه در 1/5كيلومتري قريه سناباد مدفون شد ،ازهمان زمان نقطه مذكور به نام مشهد الرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت .
عده اي از متخصصين مسايل شهري ، مقطع زماني 1300يا پايان حكومت قاجاريه و آغاز حكومت رضاخان را شروع تحولات اساسي در روند «شهر نشيني » و «شهرگرايي» در ايران دانسته و بافت فيزيكي ماقبل1300 را بافت تاريخي و گسترش هاي بعدي را بكه در فراسوي حصار و ديوارهاي قديمي شهرها اتفاق افتاده «بافت جديد »مي دانند كه روند شكل گيري آ“ در طول زمان تغيير كرده است . دخالت در بافت كالبدي آن نيز با كشيده شدن خيابانهاي جديد بر بافت كالبدي آن نيز با كشيده شدن خيابانهاي جديد بر بافت تاريخي مثل خيابانهاي طبرسي ،امام رضا ،بهار و غيره آغازگرديد . علاوه بردخالتهاي فيزيكي فعاليت هاي ديگري نيز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمينه رشد فيزيكي شهر را فراهم نمود كه مهمترين آنها عبارتند از :تأسيس بيمارستان امام رضا(ع) در سال 1313تاسيس كارخانه قند آبكوه در سال 1314، تاسيس دانشكده پزشكي در سال 1318و غيره . خريداري اولين كارخانه برق در سال 1315و نصب آن در خيابان طبرسي ورود ماشين به شبكه حمل و نقل درون شهري با 2دستگاه اتوبوس در سال 1318،جايگزيني تدريجي آن به جاي درشكه از اقداماتي است كه در طي سالهاي (1300-1320) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمي در رشد فيزيكي شهر داشت .مشهد در اولين سرشماري عمومي كشور كه درسال 1318از چند كشوربه عمل آمدداراي 76471نفر جمعيت بوده است.
تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضاپهلوي (1320-1357 ه-ش ) مشهد از شهريور 1320 كه مصادف با اشتعال ايران توسط نيروهاي متفقين به دليل وجود ناامني در مناطق روستايي و امنيت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراكز نظامي و نيز خشك سالي هاي جنوبخراسان بويژه در سال زراعي 1326-27و تاسيس دانشگاه مشهد درسال 1326 ه-ش پذيراي جمعيت زيادي بود كه در رشد جمعيت نقش داشته اند . به دنبال دگرگونيهاي سياسي، اقليمي و آموزشي فوق، تحولات تكنيكي به ويژه مجهز شدن شبكه حمل و نقل درون شهري به وسايل نقليه جديد ( افزايش اتوبوسها از 2 دستگاه به 77 دستگاه ، ورود تعداد 10 دستگاه تاكسي در سال 1328 كه تا سال 1324 به 200 دستگاه افزايش يافت ) و از همه مهمتر برقراري ارتباط بين مشهد و تهران از طريق شبكه راه آهن در سال 1336 ه-ش و نيز پرداخت وام به دارندگان زمينهاي وقفي توسط بانك رهني در سال 1336 ه-ش از عواملي بودند كه دست به دست يكديگر داده و جمعيت شهر مشهد در سال 1335 ه-ش به 241989 نفر رسانده است بطوريكه رشد سالانه جمعيت در طول 16 سال (1319-1335 ه-ش) به طور متوسط 2% بوده است . از حدود سال 1335 ه-ش به دليل تغييرات اساسي در ساخت اقتصادي كشور به ويژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحكم شدن سياستهاي تجاري - اقتصادي و فرهنگي ، گسستگي نظام ارباب رعيتي به دنبال اجراي اصلاحات ارضي در سا ل 1342 ه-ش ، رشد جمعيت نيز دچار تغيير و تحولاتي اساسي گرديد به طوري كه جمعيت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه-ش به 409616 نفر در سال 1345 رسيد مه نرخ رشد سالانه اي در حدود 5/4 درصد داشته است .
همچنين وسعت شهر نيز از 16 به 33 كيلومتر مربع يعني بيش از 2 برابر افزايش يافت .توسعه شبكه حمل و نقل هوايي، تاسيس كارخانجات و توسعه فعاليتهاي بهداشتي نيز از جمله مواردي بودند كه در توسعه فيزيكي شهر مشهد موثر واقع شدند.
مشكلات ناشي از رشد جمعيت ، بي توجهي به نحوه استفاده از اراضي ، توسعه نامنظم شهر و ساير مشكلاتعمومي باعث گرديد كه تهيه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسين مشاور ابلاغ گردد. اين طرح براي يك دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظيم و در سال 1350 به شوراي عالي شهر سازي تسليم و پس از تصويب مراحل اجرايي آن، در سال 1352 به شهرداري ابلاغ گرديد. در طرح جامع سمت توسعه آينده شهر به صورت پيوسته در غرب شهر با توجه به پيش بيني افزايش جمعيت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پيش بيني گرديد. در اين طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 كيلومتر مربع افزايش مييافت .
همگام با مراحل تهيه طرح جامع، تفضيلي شهر از نظر فيزيكي و جمعيتي به رشد ادامه مي داد بطوريكه جمعيت مشهد در سال 1355 به 667770 نفر ( با نرخ رشد سالانه بين 1345-55 حدود ) افزايش يافت .درطرح جامع ، الگوي مداخله در يافت قديم شهر و به ويژه اطراف حرم مطهر نيز تهيه و نقشه پيشنهادي ارائه گرديد ولي به مرحله اجرا در نيامد.در سال 1354 طرح توسعه حرم اجرا شد كه تعداد زيادي از بازارچهها ، مساجد، مدارس قديمي، واحدهاي تجاري و مسكوني تخريب و بازار رضا(ع) نيز به منظور واگذاري به صاحبان مغازههاي تخريبي در مشرق ميدان آب ساخته شد.
تحولات شهر مشهد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي (1357) كشور ايران در دهه 1350 آبستن تحولات سياسي عظيمي بود كه در سال 1375 به پيروزي انقلاب اسلامي و دگرگوني ساختار سياسي - حكومتي كشور منجر گرديد . اثرات انقلاب در ابعاد شهري شامل : تصويب قانوني اراضي موات شهري(1375) تصويب قانون زمين شهري (1358) تصويب قانونن زمين شهري (1361) طرح مجدد الگوي نوشهرها (1364) و... بود كه بر كيفيت شهرنشيني تاثير بسزايي داشت. سال 1375 به دليل وقوع كودتاي ماركسيستي در افغانستان حدود 000/557 نفر از مهاجرين افغاني در خراسان ساكن شدند كه از اين تعداد حدود 296500 نفر (53/2 %) در شهر مشهد به ويژه در حاشيه قلعه ساختمان و گلشهر سكني گزيدند . همچنين در نتيجه وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ايران عده اي از مهاجرين جنگ تحميلي وارد خراسان و به ويژه شهر مشهد شدند . عوامل فوق به همراه مهاجرتهاي روستا - شهري دست به دست هم داده و باعث رشد سريع جمعيت شهر در اين دوره گرديد به طوري كه جمعيت از 667/770 نفر درسال 1355 به 1/462/50 نفر در سال 1365 با نرخ رشدي معادل 8 % در سال افزايش يافت كه بالاترين نرخ رشد جمعيت شهري در ايران بوده است. مساحت شهر نيز در اين دوره (65-1355) از 78 به 220 كيلومتري با نرخ رشد معادل 11 % در سال، افزايش يافت . ايجاد مترو در سال 1386 هجري شمسي
تحول شهرنشيني در مشهد
به خاطر وقايعي تاريخي که در آن زمان به ويران شدن شهرهايي از جمله توس انجاميد سبب شد تا ساكنان آنها ناگزير به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند . و به تدريج اين روند توسعه يافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد كنوني به وجود آمد. در سال 617 هجري تمام آباديهاي تابران و نوغان و همچنين سناباد، پايمال لشكريان مغول شد و يكسره غارت شدند. ولي در اثر توجه شيعيان به قبري كه در مجاورت توس در قريه سناباد بود، مجددا آباد شد. در زمان ديالمه به خاطر توجهي كه به مذهب تشيع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بيشتري قرار گرفت. در زمان سبكتكين غزنوي، گنبد و بارگاه حضرت ويران شد و در اوايل قرن پنجم هجري سلطان محمود، بقعه آن را تعمير و حصاري به گرد شهر كشيد و پسرش مسعود نيز ديواري برگرد بقعه كشيد. از قرن هشــتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد. در زمان صفويه مشهد واقعا رونق يافت و به صورت دومين زيارتگاه با اهميت شيعيان جــهان درآمد. يادآور ميشود در زمان صفويه، براي نخستين بار مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي كشور معرفي نمودند و اين سياست داراي آثار و نتايج كلي براي رشد مشهد گرديد. اما از ديدگاه اقتصادي به خصوص در زمان شاه عباس براي جلوگيري از فرار سرمايه هاي ايراني به مكه، مدينه. كربلا و نجف، اقدامات مؤثري براي رونق مشهد و ارتقاي آن به بزرگترين زيارتگاه شيعيان انجام گرفت. در زمان شاه طهماسب صفوي حصار تازه اي براي دفاع از حملات ازبكها به دور مشهد كشيده شد. اين حصار حدود 1800 متر طول، شش دروازه و 141 برج داشت. آثاري از شش دروازه شهر مشهد تا اوايل قرن حاضر تقريبا به همان صورت مانده بودند. با وجود همه اين توجهات شهر مشهد به علت موقعيت خاص جغرافيايي، همواره در مسير حملات ازبكان و طوايف ديگر قرار داشت. يكبار در زمان شاه عباس و بار ديگر در پايان عهد صفوي و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراواني به آن وارد گرديد و نادرشاه به ترميم خرابي ها پرداخت و در اين شهر مقبره اي براي خود و پسرش ساخت. در زمان شاهرخ جانشين نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعيت آن به خاطر هجوم ازبكها، به شدت كاهش يافت و از000/60به 000/20 نفر رسيد. در اوايل حكومت قاجاريه، شهر مشهد مانند ساير شهرهاي خراسان و ايران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفويه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دايماً موردتهاجم قبايل ازبك و تركمن قرار داشت. همانطور كه گفته شد، شهر مشهد در اوايل دوره قاجاريه، دچار ويراني شد ولي در زمان فتحعليشاه، به تدريج دولت مركزي به ترميم ويراني ها پرداخت. در زمان ناصرالدين شاه، به علت امنيت برقرار شده در كشور، اوضاع و احوال اقتصادي نسبت به گذشته رونق مي گيرد. البته ناصرالدين شاه به مشهد توجه خاصي داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز يافت. در اوايل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاريه، ديوارهاي اطراف شهر فرو ريخته و ويران شد. ارگ يا دارالحكومه شهر نيز از ميان برداشته و عمارت بانك ملي فعلي به جاي آن برپا گرديد. شهر در نيم قرن اخير داراي رشد ملايم و در دو دهه اخير داراي رشد سريع بوده است. سيماي ظاهري شهر در سالهاي 1320 ـ 1300 هـ . ش تغيير كرده و تحت تأثير سياست شهرسازي، داراي چند خيابان و ميدان شد. در كتاب مطلع الشمس صنيع الدوله آمده است؛ بعضي جاها روي معابر را با تخته و حصير پوشيده و بالاي آن عمارت ساخته اند. در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در كوچه هاي تنگ و تاريك سرپوشيده، اتاقهاي روي كوچه ها را خراب كردند.
قابل ذکر است در حال حاضر (1385 هجري شمسي ) شهر مشهد به يکي از شهرهاي مهم زيارتي و صنعتي تبديل گشته و با شبکه حمل و نقل پيشرفته همچون قطار شهري و بزرگراهاي مهم و مراکز درماني و بهداشتي مجهز و مراکز علمي پيشرفته و پويا , بشکل شهري مدرن درآمده است .
به خاطر وقايعي تاريخي که در آن زمان به ويران شدن شهرهايي از جمله توس انجاميد سبب شد تا ساكنان آنها ناگزير به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند . و به تدريج اين روند توسعه يافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد كنوني به وجود آمد. در سال 617 هجري تمام آباديهاي تابران و نوغان و همچنين سناباد، پايمال لشكريان مغول شد و يكسره غارت شدند. ولي در اثر توجه شيعيان به قبري كه در مجاورت توس در قريه سناباد بود، مجددا آباد شد. در زمان ديالمه به خاطر توجهي كه به مذهب تشيع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بيشتري قرار گرفت. در زمان سبكتكين غزنوي، گنبد و بارگاه حضرت ويران شد و در اوايل قرن پنجم هجري سلطان محمود، بقعه آن را تعمير و حصاري به گرد شهر كشيد و پسرش مسعود نيز ديواري برگرد بقعه كشيد. از قرن هشــتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد. در زمان صفويه مشهد واقعا رونق يافت و به صورت دومين زيارتگاه با اهميت شيعيان جــهان درآمد. يادآور ميشود در زمان صفويه، براي نخستين بار مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي كشور معرفي نمودند و اين سياست داراي آثار و نتايج كلي براي رشد مشهد گرديد. اما از ديدگاه اقتصادي به خصوص در زمان شاه عباس براي جلوگيري از فرار سرمايه هاي ايراني به مكه، مدينه. كربلا و نجف، اقدامات مؤثري براي رونق مشهد و ارتقاي آن به بزرگترين زيارتگاه شيعيان انجام گرفت. در زمان شاه طهماسب صفوي حصار تازه اي براي دفاع از حملات ازبكها به دور مشهد كشيده شد. اين حصار حدود 1800 متر طول، شش دروازه و 141 برج داشت. آثاري از شش دروازه شهر مشهد تا اوايل قرن حاضر تقريبا به همان صورت مانده بودند. با وجود همه اين توجهات شهر مشهد به علت موقعيت خاص جغرافيايي، همواره در مسير حملات ازبكان و طوايف ديگر قرار داشت. يكبار در زمان شاه عباس و بار ديگر در پايان عهد صفوي و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراواني به آن وارد گرديد و نادرشاه به ترميم خرابي ها پرداخت و در اين شهر مقبره اي براي خود و پسرش ساخت. در زمان شاهرخ جانشين نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعيت آن به خاطر هجوم ازبكها، به شدت كاهش يافت و از000/60به 000/20 نفر رسيد. در اوايل حكومت قاجاريه، شهر مشهد مانند ساير شهرهاي خراسان و ايران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفويه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دايماً موردتهاجم قبايل ازبك و تركمن قرار داشت. همانطور كه گفته شد، شهر مشهد در اوايل دوره قاجاريه، دچار ويراني شد ولي در زمان فتحعليشاه، به تدريج دولت مركزي به ترميم ويراني ها پرداخت. در زمان ناصرالدين شاه، به علت امنيت برقرار شده در كشور، اوضاع و احوال اقتصادي نسبت به گذشته رونق مي گيرد. البته ناصرالدين شاه به مشهد توجه خاصي داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز يافت. در اوايل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاريه، ديوارهاي اطراف شهر فرو ريخته و ويران شد. ارگ يا دارالحكومه شهر نيز از ميان برداشته و عمارت بانك ملي فعلي به جاي آن برپا گرديد. شهر در نيم قرن اخير داراي رشد ملايم و در دو دهه اخير داراي رشد سريع بوده است. سيماي ظاهري شهر در سالهاي 1320 ـ 1300 هـ . ش تغيير كرده و تحت تأثير سياست شهرسازي، داراي چند خيابان و ميدان شد. در كتاب مطلع الشمس صنيع الدوله آمده است؛ بعضي جاها روي معابر را با تخته و حصير پوشيده و بالاي آن عمارت ساخته اند. در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در كوچه هاي تنگ و تاريك سرپوشيده، اتاقهاي روي كوچه ها را خراب كردند.
قابل ذکر است در حال حاضر (1385 هجري شمسي ) شهر مشهد به يکي از شهرهاي مهم زيارتي و صنعتي تبديل گشته و با شبکه حمل و نقل پيشرفته همچون قطار شهري و بزرگراهاي مهم و مراکز درماني و بهداشتي مجهز و مراکز علمي پيشرفته و پويا , بشکل شهري مدرن درآمده است .
زبانها و گويشها
زبانهاي رايج در شهرستان مشهد به تفکيک بخشها عبارتند از:
در مشهد مقدس: زبانهاي فارسي- تركي و كردي در بخش مركزي : زبانهاي فارسي- تركي و كردي در بخش احمدآباد: زبانهاي فارسي – تركي و كردي در بخش رضويه: زبانهاي فارسي و تركي در بخش طرقبه: زبانهاي فارسي و تركي در بخش كلات: زبانهاي تركي – فارس و كردي- عربي و لري
مشهد پيش از اسلام
گرچه تاريخ شکل گيري شهري با عنوان مشهد به آغاز سده سوم هجري، يعني همزمان با کشته شدن و خاکسپاري امام رضا(ع) در آن جا بر ميگردد، اما منطقه توس که مشهد کنوني در آن واقع است تاريخي ديرينه دارد. توس را از اينرو بدين نام خواندند که بنيانگذار و نخستين حکمران آن، فردي به نام توس پسر نوذر سپهبد نامآور کيخسرو پادشاه کياني، بوده است. از تاريخ اين شهر در قبل از اسلام، به جز افسانهاي چند، آگاهي چنداني در دست نيست. ولي با توجه به اسناد موجود، ميتوان حدس زد که اين شهر در اواخر حکومت ساسانيان، يکي از مرزداريهاي سر راه گرگان و نيشابور به مرو و بلخ، و از ولايتهاي مشهور در خراسان بزرگ بوده است
مشهد در دوره اسلامي
به گفته تاريخ نويسان، هنگامي که يزدگرد سوم از برابر سپاهيان مسلمان عرب گريخت، به خراسان روي آورد. سپاه مسلمانان به فرماندهي احنف بن قيس که مامور فتح خراسان بودند وي را تعقيب کردند. يزدگرد که آنان را به دنبال خويش يافت، راهي توس شد تا از کنارنگ توس مرزبان خود در آن خطه پناه بخواهد، اما کنارنگ با اين بهانه که از يک سو، توس گنجايش موکب بزرگ پادشاهي را ندارد، و از سوي ديگر، پناه دادن به پادشاه، امکان يورش سپاه مسلمانان را افزايش ميدهد، يزدگرد را از توس راهي مرو کرد. حاکم مرو نيز در آغاز به استقبال يزدگرد شتافت، اما سرانجام از او رخ برتافت و آخرين شاه ساساني در سال ?? هجري به دست آسياباني در مرو کشته شد. کنارنگ توس هم که حاکمي سودجو و عافيت طلب بود، با احساس خطر از سپاه مسلمانان، طي نامهاي از عبدالله بن عامر امان خوست و عهد کرد که اگر پيشنهاد او پذيرفته شود، در فتح نيشابور مسلمانان را ياري خواهد داد. پس چنين کرد و به عمارت نيشابور دست يافت. با اين ترفند، کنارنگيان، به رغم فتح خراسان، همچنان نفوذ خود را در خطه توس حفظ کردند و تا پايان عصر اموي و چيرگي سپاه ابومسلم بود که آنجا را رها ساختند.
مشهد در دوره امويان
از تاريخ توس در دوران امويان نيز خبر چنداني در دست نيست. تنها بايد از مهاجرت و اقامت و درگذشت خواجه ربيع بن خيثم از ياران ابن مسعود صحابي ياد کرد که در حدود سالهاي ?? هجري راهي خراسان شد و در نوغان اقامت گزيد و در سال ?? در همان جا رحلت کرد و دفن شد
مشهد در دوره عباسيان
در دوره عباسيان، گرچه فرمانداران خراسان ازجانب حکومت مرکزي برگزيده ميشدند، اما بي کفايتي اين واليان جنبشهايي که در گوشه و کنار اين خطه رخ ميداد، گاه مردم را چنان بر ميآشفت که خواهان برکناري ايشان ميشدند. از جمله در سالهاي پاياني قرن دوم، آن زمان که علي بن عيسي والي خراسان بود، فتنه و آشوب تا آن اندازه در خراسان بالا گرفت که هارون الرشيد درسال ???خود براي سرکوب شورش، رهسپار ولايت شرفي شد. اما علي بن عيسي، فرصت طلبانه و با هداياي بسيار، در ري نزد او آمد و هارون او را در حکمراني خراسان پايدار داشت. ولي با سپري شدن يک سال، شورش از حد گذشت و هارون وي را برکنار نمود. در سال ??? نيز خود براي استقرار امنيت کامل، راهي خراسان شد و در باغ حميد بن قحطبه اقامت گزيد. يک سال پس از آن چنان بيمار شد که همانجا مرد و در تالار بزرگ کاخي که در آن باغ قرار داشت، به خاک سپرده شد
از توس تا مشهد
توس، در دل خود شهرهايي داشته، که نوغان و طابران از آبادترين آنها بوده و آوردهاند که اين دو شهر هزار قريه و آبادي را در بر ميگرفته است. در طول تاريخ، گاه نوغان اعتبار افزونتري مييافته و زماني طابران رونق بيشتري داشته است. جايي که اکنون به نام شهر توس معروف است و آرامگاه فردوسي، حماسه سراي نامدار ايران در آن قرار دارد، تنها بخشي از توس قديم، که بقاياي ارگ و باروي نيمه ويراني که مردم آن را قصر مامون ميخوانند و بناي بزرگي که به بقعه هارونيه مشهور شده است، در آن پيداست. اين محل، در حال حاضر حدود بيست کيلومتري شمال غربي شهر مشهد است. ديگر شهر بزرگ و نامدار توس، نوغان بوده که اينک در دل شهر مشهد قرار دارد. يکي از آباديهاي پيرامون نوغان، روستايي به نام سناباد بوده که آب و هوايي خوش و مطبوع، کشتزارهايي پربار، قناتهايي سرشار و بوستانهايي شاداب و سرسبز داشته است.
نشريات: روزنامه خراسان(كشوري) روزنامه قدس(كشوري) هفته نامه شهرآرا(ويژه شهر مشهد)
منبع
کلات نادري
كلات از توابع مشهد ميباشد و به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و تاريخي خود در تمام طول تاريخ مورد توجه بوده است. از كلات و چرم در شاهنامه فردوسي در داستان فرود پسر سياوش بارها نام برده شده است و پس از آن در متون تاريخي ديگري مثل تاريخ يميني، حبيبالسير و ميهماننامه بخارا و سفرنامه از كلات ياد شده است. شكل كلات كه به واسطه احاطه شدن در ميان كوهها به حصاري ميماند، هميشه توجه سلاطين و امرا را جلب كرده است؛ چنانچه تيمور هفده بار سعي در فتح اين قلعه طبيعي داشته ولي ناموفق مانده است. كلات در شمال شرقي كوههاي هزار مسجد واقع است.
طول حصار طبيعي 12×36 كيلومتر و ارتفاع آن حدود 200 متر از سطح جلگه ميباشد. كلات به واسطه چند دربند يا راه ارتباطي به خارج مرتبط ميشود. اين دربندها شامل: دربند ژرف، قرانلو، ارغونشاه و دهچه است، و هر كدام داراي استحكامات دفاعي نيز بودهاند. بخش كلات شامل تعداد زيادي روستاي آباد است كه از ميان آنها لايين، چرم، ژرف، قلعه نو و خور را ميتوان نام برد. نژاد مردم اين منطقه مختلف است و در ميان آنها طوايفي از عرب، كرد، كرمانشاهي، لر، ترك و تركمن وجود دارد. اين طوايف اغلب به خاطر مرز داري توسط نادرشاه و ديگران به اين منطقه كوچانده شدهاند.
آب و هواي كلات در زمستان سرد و در تابستانها معتدل ميباشد. كلات داراي رودخانههاي متعددي است كه همه از كوههاي هزار مسجد جاري ميشوند و در مسير خود باغات ميوه و كشتزارهاي برنج را آبياري ميكنند. از ميان اين رودخانهها اغلب فصلياند ميتوان به رودخانههاي لايين، چرمسو، ايسيقسو، و علي بولاغ ژرف و قلعه نو اشاره كرد. كوههاي هزارمسجد در اين منطقه با بيشترين ارتفاع خود در قله 3200 متري آن، داراي سنگ چين به شكل مناره و ستون است. طبيعت اين منطقه بكر و دست نخورده و زيستگاه انواع وحوش ميباشد. مردم در منطقه كلات بيشتر به دامداري مشغولاند و توليدات آنها بيشتر پشم و پوست، لبنيات، و برنج است. فاصله كلات تا شهر مشهد 145 كيلومتر ميباشد.
طول حصار طبيعي 12×36 كيلومتر و ارتفاع آن حدود 200 متر از سطح جلگه ميباشد. كلات به واسطه چند دربند يا راه ارتباطي به خارج مرتبط ميشود. اين دربندها شامل: دربند ژرف، قرانلو، ارغونشاه و دهچه است، و هر كدام داراي استحكامات دفاعي نيز بودهاند. بخش كلات شامل تعداد زيادي روستاي آباد است كه از ميان آنها لايين، چرم، ژرف، قلعه نو و خور را ميتوان نام برد. نژاد مردم اين منطقه مختلف است و در ميان آنها طوايفي از عرب، كرد، كرمانشاهي، لر، ترك و تركمن وجود دارد. اين طوايف اغلب به خاطر مرز داري توسط نادرشاه و ديگران به اين منطقه كوچانده شدهاند.
آب و هواي كلات در زمستان سرد و در تابستانها معتدل ميباشد. كلات داراي رودخانههاي متعددي است كه همه از كوههاي هزار مسجد جاري ميشوند و در مسير خود باغات ميوه و كشتزارهاي برنج را آبياري ميكنند. از ميان اين رودخانهها اغلب فصلياند ميتوان به رودخانههاي لايين، چرمسو، ايسيقسو، و علي بولاغ ژرف و قلعه نو اشاره كرد. كوههاي هزارمسجد در اين منطقه با بيشترين ارتفاع خود در قله 3200 متري آن، داراي سنگ چين به شكل مناره و ستون است. طبيعت اين منطقه بكر و دست نخورده و زيستگاه انواع وحوش ميباشد. مردم در منطقه كلات بيشتر به دامداري مشغولاند و توليدات آنها بيشتر پشم و پوست، لبنيات، و برنج است. فاصله كلات تا شهر مشهد 145 كيلومتر ميباشد.
::: آثار تاريخي كلات :::
:: عمارت خورشيد
عمارتي هشت ضلعي و سه طبقه است و در ميان باغي با جويها و خوصهاي متعدد قرار داشته و به روايت متون دوره قاجار پيش از آن كه كاخي براي امراي جلاير باشد، كه مدتي را در كلات زيستهاند، مقبره نادر بوده و به دستور وي ساخته شده است. دور تا دور بنا شامل هشت ايوان و دو ورودي است كه به اندرونيهاي متعدد وصل ميگردد. نماي ساختمان با سنگ قهوهاي خوشرنگي تزيين شده كه روي سنگها، حجاريهايي از نقش گل و ميوههاي گرمسيري ايجاد شده است، اين سنگها ظاهراً به دستور نادر از آذربايجان و مراغه بدين محل حمل شده است. در قسمتهاي شرقي بنا تصويري بر ديوار نقاشي شده و دور تا دور قسمت داخلي نيز با آيات سوره «عم يتسائلون» و نقاشيهاي داراي طلاكاري مزين شده است. زيرزمين تاريك قصر به محل خزانههاي نادر و احتمالاً زندانهايي موقتي يا محل دفن اختصاص داشته است و بعد از طبقه همكف، 66 ستون سنگي به شكل نيم استوانه طبقه سوم را تشكيل ميدهند كه شايد ساقه گنبدي باشد كه ساخته نشده است
:: مسجد كوهگنبد
اين مسجد را از كارهاي دوران سلجوقي ميدانند و نادرشاه هم قسمتهايي از آن را ساخته است. گنبد ساقه بلندي دارد كه برگرداگرد آن سوره قرآن نوشته شده است. كاشيهاي آن زرد، آبي، سرمهاي، سفيد و قهوهاي رنگ است. گنبد دو پوشه دارد و كاشي كاري روي آن تقريباً از بين رفته است. فضاي زيرگنبد داراي هشت ضلع به طول 4 متر است. سنگ گوري با تاريخ 1246 در اين قسمت ديده ميشود. صحن مسجد با ابعاد 19×27 مستطيل شكل است و داراي چهار ايوان بزرگ ميباشد. ايوان ورودي داراي سنگ نوشتهاي است كه با نام تعميركننده آن كه از خاندان جلاير است، حكاكي شده است
:: كتيبه نادري
اين كتيبه در مدخل دربند ارغونشاه قرار دارد. سنگ نوشتهاي با شعر تركي از «گلبن افشار» و در ثناي نادر پسر شمشير. ارتفاع كتيبه از سطح رودخانه 15 متر است و متن شعر داراي 24 بيت بوده و با حمد خدا شروع ميشود
:: برجهاي نادري
اين برجها از گل، سنگ و آجر و براي نگهباني و كنترل رفت و آمد مردم به داخل قلعه ساخته شدهاند. تاريخ بناي آنها در فاصله سالهاي 1155 و 1160 است. ارتفاع برجي كه در كنار دربند ارغونشاه قرار دارد از كف رودخانه به 40متر ميرسد.
به غير از برجهاي متعدد، كتيبه، عمارت خورشيد و مسجد كبود، كلات داراي آثار تاريخي فراواني ميباشد. دروازههاي متعدد ورودي و دربندها، آب انبارهاي تاريخي كه در روستاي خشت ساخته شدهاند، 365 حوض آب، و سد نادري و لولههاي سنگي آب قرهسو كه در طول حدود 12هزار متر به شكل لوله ساخته شدهاند و آب قرهسو را به عمارت خورشيد سرازير ميكردهاند از جمله اين آثار است. در ازاي هر سنگ بين 30 تا60 سانتيمتر و قطر دايره آن يك متر است:c (14)::b (47):
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-