واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: يادداشت شكيبايى، بازيگرى كه از تئاتر آمد
بهمن عبداللهى
سينماى ايران كه در سال هاى پس از انقلاب اسلامى به لحاظ كيفى و ارزش هاى هنرى رشد چشمگيرى را شاهد بوده، در سه دهه گذشته موفق شد عرصه هاى جهانى را يك به يك پشت سر بگذارد و به عنوان سينمايى نو قد بكشد. بدون شك بخش زيادى از موفقيت سينماى ايران در اين سال ها مرهون تلاش و زحمت بازيگران است، بويژه بازيگرانى كه از تئاتر و صحنه هاى نمايش به روى پرده نقره اى قدم گذاشتند.
نگاهى به موفقيت هاى بازيگران از جشنواره ها و رويدادهاى سينمايى جهان ما را به اين واقعيت نزديك مى كند كه از ميان ۳۱ جايزه به دست آمده، تقريباً نيمى از جوايز به هنرپيشه هايى اختصاص يافته كه از تئاتر برخاسته اند. يكى از اين بازيگران، زنده ياد خسرو شكيبايى بود كه پيش از حضور در فيلم مسعود كيميايى به عنوان بازيگرى تئاترى شناخته مى شد. او در شش فيلمى كه تا سال ۶۸ بازى كرد گرچه تلاش مضاعفى از خود به خرج داد اما ضعف هاى فيلمنامه و كارگردانى در اين آثار بسترى براى نمايش توانايى اش دست نداد، گرچه در «دزد و نويسنده» و «شكار»، لحظاتى از بازى وى در يادها باقى ماند اما «هامون» و مهرجويى، خسروشكيبايى را در باورها تثبيت كرد و از او چهره اى موفق تر از بازيگران همسن و سالش ترسيم كرد. جايزه جشنواره فيلم فجر و استقبال منتقدان نيز باعث شد او تا چند سال قالب شخصيت بى قرار و آشفته هامون را رها نكند. شكيبايى در فيلم «هامون» به شخصيتى جان مى داد كه نماينده نسل روشنفكر سرخورده، خل وضع و به قول خودش آويزان بود. آدمى كه در برزخ عشق و ايمان درگير ترديدها و دنياى ذهنى اش بود. اين بازيگر شايد تا همين اواخر نوع بيان ديالوگ ها، حس و حال، حركات صورت و دستان و حتى نگاه هايش را از هامون به يادگار داشت. با اين حال بازى در نقش هاى متفاوتى همچون كيميا، پرى، خواهران غريب، سالاد فصل، يك بار براى هميشه، اتوبوس شب، رئيس و شب توانايى هاى ديگرى از وى به رخ كشيد.
مرحوم شكيبايى در خلال ۵۰ فيلمى كه بازى كرد، ۱۵ـ۱۰سريال و مجموعه تلويزيونى هم تجربه كرد كه از مهمترين آنها آثارى همچون روزى روزگارى، خانه سبز و مدرس را مى توان مثال زد، هرچند در ساير كارهاى تلويزيونى هم شكيبايى جاذبه هاى يك بازيگر موفق را حتى براى مخاطب اين حوزه داشت. او از تئاتر آمده بود اما جاذبه هاى دوربين باعث شد در اين سال ها تنها در دو نمايش «شاهزاده و گدا»، از هادى مرزبان و «بيا تا گل برافشانيم» به كارگردانى مجيد جعفرى روى صحنه برود و خاطره بازى هايش در تئاترهاى آن سال ها بويژه «شب بيست و يكم» را تكرار نكند.
اين بازيگر كه درست يك هفته پيش چشم از جهان فرو بست، در سينما نسبت به تئاتر موفق تر عمل كرد تا آنجا كه سه جايزه سيمرغ و يك ديپلم افتخار از جشنواره فيلم فجر گرفت، يك جايزه از جشن سينما دريافت كرد و از نگاه منتقدان سينما به عنوان يكى از پنج بازيگر ۳۰ سال سينماى ايران انتخاب شد، تنها موفقيت جهانى او هم در جشنواره پيونگ يانگ كره شمالى به خاطر بازى در خواهران غريب بود. كسى چه مى داند شايد اگر شكيبايى در تئاتر باقى مى ماند يا حتى هرازگاهى به صحنه هاى تئاتر باز مى گشت، به بازيگرى فراتر از آنچه در ذهن داريم بدل مى شد.
يادش گرامى باد و روحش قرين رحمت.
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]