واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > موسیقی - مانی رهنما باوجود چند سال دوری از بازار موسیقی میگوید به شخصه هیچگونه دلشکستگی از این بازار ندارد و برعکس بسیار هم از جو حاکم بر آن راضی است. مانی رهنما از خوانندگان کاربلد کشور است که همکاری با هنرمندان بزرگی چون بابک بیات و مسعود کیمیایی را در کارنامه دارد، اما این دلیل خوبی برای هفت سال دوریاش از بازار موسیقی نیست. همشهری «24» با وی گفتوگویی انجام داده که قسمتهایی از آن را میخوانیم.هفت سالی هست که از انتشار آخرین آلبوم تو «تموم شد ترانه» در بازار موسیقی میگذرد. دلیل این همه دوری چه میتواند باشد؟بعد از «تموم شد ترانه» باید یکی، دو سالی تأمل میکردم تا ببینم میخواهم در ادامه را هم چه کار کنم؟ باید کمی برنامهریزی میکردم. به هر حال شما باید بپذیرید «تموم شد ترانه» آخرین همکاری من با بابک بیات بود و خب فرصتهای خاصی بود از جمله این امکان که من با داریوش تقیپور همکاری کنم. چند بار هم رایزنی کردم؛ ولی او معتقد بود که باید صبر کرد. این اعتقاد او و اطمینانی که در لحنش بود باعث شد من کمی صبر کنم. بعد از دو تا سه سال این حس را پیدا کردم که این صبر من جنبه فرسایشی پیدا کرده و خود من چون انسان زندهای بودم و دوست داشتم جاری باشم، ترسیدم مبادا این صبر باعث رکودم شود. به هر حال هر هنرمندی با ارائه اثر ادعا میکند در حال کار کردن است. ناگفته نماند که این کارها را حدود سه تا پنج سال است به صورت آماده تحویل دادهام، ولی یک سری مسائل باعث شد انتشار آن تا این حد طول بکشد.نسل اولیهای موسیقی پاپ، در سالهای اخیر باز هم بعد از یک دوره دوری عجیب و غریب، بازگشتی باشکوه را به عرصه موسیقی تجربه میکنند. خشایار اعتمادی، امیر کریمی، قاسم افشار و حالا هم مانی رهنما. آن دوری واین بازگشت را چطور ارزیابی میکنید؟کاری با بقیه دوستان ندارم و در مورد کارهایشان هم نظری نمیدهم، چون نشنیدهام و نمیتوانم در موردش حرف بزنم. در مورد این دوری هم قطعاً دلایل قانعکنندهای داشته و دارند، ولی خودم به شخصه هیچگونه دلشکستگی از بازار موسیقی ندارم و برعکس بسیار هم از جو حاکم بر آن راضیام. چیز غیر طبیعی در این بازار نمیبینم که بتوانم ادعا کنم من را آزار میدهد؛ همانی است که باید باشد.چرا ستارههای امروز موسیقی پاپ که بیشتر آنها (و نه همهشان) بر اثر یک اتفاق روی بورس آمدهاند، باید امروز در جایگاهی بالا در بین مخاطبان باشند، ولی امثال مانی رهنما و نیما مسیحا و امیر کریمی و حامی، با اینکه آکادمیک وارد شدهاند و در موسیقی رشد کرده و بالا آمدهاند و موسیقیشان یک موسیقی علمی و مدرن است، نتوانستهاند موفقیتهای بزرگ داشته باشند؟آقای فریدون جیرانی یک حرف بسیار خوبی زدند و آن هم اینکه ما در سینمای کشور هیچ ستارهای نداریم! ستاره یعنی وقتی شما او رادر فیلمی میگذاری و از او بازی میگیری، فروش فیلم تضمین کند، نه اینکه بازیگر 200 میلیون بگیرد و فیلم هم نفروشد و خلاصه زمین بخورد. این ماجرا در مورد موسیقی هم کاملاً صدق میکند. کجا را سراغ دارید که یک نفر با یک آهنگ به ستاره موسیقی تبدیل شود؟ من از شما میپرسم، واقعاً ما در موسیقی چنین ستارههایی داریم؟برخی اوقات و به صورت مقطعی این قبیل اتفاقات افتاده و خوانندههایی یک شبه و با یک آهنگ شهرتی عجیب و غریب به دست آوردهاند.خب، اینکه شامل تعریف ستاره نمیشود. ستارههایی موسیقی ما «شهاب» هم نیستند! این در همه جای دنیا وجود داردو فقط مختص ایران نیست.54201
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]