واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: دادبه: اقبال لاهوري تمدن اسلامي را بدون ايران دستنيافتني ميدانست
گروه انديشه: اقبال لاهوري معتقد است كه بزرگترين حادثه تاريخي اسلام، فتح ايران بوده است و اسلام با فتح ايران به تمدني دست يافته كه بدون آن اين تمدن امكانپذير نبود.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، دكتر «علياصغر دادبه»، محقق فلسفه و عرفان اسلامي عصر روز گذشته 31 تيرماه سال جاري در نشست «نقد و بررسي كتاب شيوايي و شيدايي؛ برگي از فرهنگ و تمدن ايراني اسلامي»، اثر «محمدحسين ساكت» كه به همت خانه كتاب برگزار شد ضمن بيان مطلب فوق گفت: در تاريخ علم و فرهنگ اسلامي هميشه قضات با تسلط بر ادبيات فارسي از توانايي بالايي برخوردار بودند و به كمك جوهر عقل خود، آدمي را به شگفتي واميداشتند كه اين بايد سرمشق جوانان ما باشد كه با علم و ادب خود را مسلح كنند و با كمك و توانايي ادب به رشته تخصصي خود بپردازند.
وي افزود: اينگونه نبوده است كه هميشه زبان فارسي از زبان عربي داد داشته باشد، بلكه داد و ستد بين آنها برقرار بوده است و همان طور كه دكتر ساكت مقالهاي در اين كتاب ترجمه كرده و آوردهاند كه نشان ميدهد چقدر از واژههاي زبان فارسي در زبان عربي در كشور مصر وارد شده است.
نويسنده كتاب «مكتب رندي» افزود: دكتر ساكت در اين كتاب از زرتشت به عنوان يك دين توحيدي نام برده و توانسته است اين دغدغه و مشكل تاريخي را كه هميشه بحث بر سر آن بوده كه آيا زرتشت دين توحيدي هست يا نه؟ را پاسخ داد. همچنين مرحوم مطهري در نوشتهاي به صراحت مينويسد كه زرتشت از نظر ديني موحد است و از نظر فلسفي ثنوي است. اهريمن در اين دين قادر به انجام كاريهايي بيشتر از شيطان نيست.
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبايي تأكيد كرد: اين مسأله كه آيا زرتشت دين توحيدي هست يا نه؟ هنوز محل بحث هست كه دكتر ساكت توانسته در اين كتاب اين مشكل را حل كند. افلاطون يك زرتشت ديگري است. دكتر مجتبايي در كتاب «شهر زيباي افلاطون» اشاره كرده كه افلاطون از زرتشت ايراني متأثر است و اين را اثبات كرده است و حتي «برزويه» طبيب نيز متأثر از زرتشت بوده است.
دادبه در ادامه سخنانش گفت: اقبال لاهوري معتقد است كه بزرگترين حادثه تاريخي اسلام، فتح ايران بوده است و اسلام با فتح ايران به تمدني دست يافته كه بدون آن اين تمدن امكانپذير نبود. بيشتر دانشمندان تمدن اسلامي ايراني هستند و همانطور كه در اين كتاب آمده است در قرنهاي چهارم و پنجم با افول تسامح و تساهل اسلامي تمدن اسلامي افول كرد.
نويسنده كتاب «فخر رازي» تصريح كرد: تمدن اسلامي در نتيجه سفارشهاي اسلام به دانشاندوزي و بهرهگيري از دانش تمدنهاي پيشين پديد آمد. اسلام در كمتر از يك سده به سراسر خاورميانه، شمال آفريقا و اسپانيا گسترش يافت و ميانه زمين، قلمرو جهان اسلام شد. در اين منطقه پهناور، كه زادگاه چند تمدن درخشان بود، مسلمانان دستاوردهاي تمدنهاي پيشين را پذيرفتند و با توسعه آنها، تمدن شكوهمندي را به وجود آوردند. ايرانيان در پديد آوردن تمدن اسلامي سهم زيادي داشتند و اين تمدن زمينهساز نوزايي در اروپا شد.
وي خاطرنشان كرد: ترجمه آثار علمي تمدنهاي پيشين به عربي باعث شد كه براي نخستينبار بخش عمدهاي از دستاوردهاي علمي و فرهنگي بشر تا آن زمان، كنار هم قرار گيرد. مسلمانان به طبقهبندي اين دستاوردها و بررسي آنها پرداختند و به اين ترتيب راه را براي پيشرفتهاي بعدي هموار كردند. توليدي علمي نيز رشد پيدا كرد و ترجمه دانش ديگران جاي خود را به تأليف و نوآوري داد.
اين محقق گفت: كوشش دانشمندان ايراني اين تمدن را به چنان شكوفايي رساند كه تا آن روزگار سابقه نداشت و تا صدها سال پيشاهنگ دنياي متمدن بود. فرهنگ و تمدن اسلامي چنان شكوه و جاذبهاي داشت كه تا سالهاي زيادي اروپاييها به جهان اسلام سفر ميكردند تا در دانشگاههاى شناخته شده آن روزگار به فراگيري دانش و فن بپردازند.
وي تأكيد كرد: هيچكس شايسته نام فيلسوف نيست، مگر اينكه داراي تسامح و تساهل باشد و به ديگران آزادي بدهد تا اعتقاد آنان را بشنود و به نظر من با وجود اينكه «غزالي» فلسفه ميدانست، فيلسوف نيست و در اين كتاب يكي از بهترين مقالات مقاله مربوط به غزالي است.
اين نشست عصر روز گذشته 31 تيرماه سال جاري از ساعت 17 الي 19 در سراي اهل قلم شهر كتاب برگزار شد. در اين جلسه دكتر «محمدحسين ساكت» مؤلف كتاب، دكتر «مصطفي ذاكري» و دكتر «جمشيد كيانفر» به ارائه سخن و نظرات خود پرداختند.
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]