تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):برترین عبادت مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816255270




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگينامه: جورجي زيدان (1861-1914)


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: زندگينامه: جورجي زيدان (1861-1914)


نويسندگان- زيبا اكبرزاده:
جورجي زيدان، فرزند حبيب زيدان، در تاريخ 14 دسامبر 1861م، در بيروت و در خانواده‌اي تنگدست ديده به جهان گشود.

ادبيات ثبت ميراث ملي برجاي مانده از عصرها و نسل‌هاست ...و متون شناختي و علمي نظم و نثر كهن و نو را كه به گونه‌اي زيبا، درخشان و مؤثر بيان شده‌اند شامل مي‌شود (الخياط: 1385، ص7).

ادبيات در دگرگوني‌هاي سياسي، اجتماعي، و زندگي مردمان نقشي تأثيرگذار و آشكار دارد. در جهان خيزش‌هاي بسياري عليه ستم و زياده‌خواهي يا تأثيرپذيري از نوشته‌هاي بزرگ ادبي روي داده است و متون فراواني مشعل مبارزه و خيزش در برابر بندگي و بردگي و استعمار را بر دوش گرفته، به چالش با زياده‌خواهان و اشغالگران فرا خوانده‌اند. چنانكه محمود درويش شاعر مقاومت مي‌سرايد:
سوگند مي‌خورم
از م‍‍‍‍‍ژه‌هاي چشم دستمالي خواهم دوخت
و بر آن شعري را از براي چشمانم نقش خواهم بست
و مي‌بارد زماني كه دلم را آبياري مي‌كند، آرام آرام ذوب مي‌شود
البته عرش‌ها مي‌لرزد / خواهم نوشت جمله‌اي را كه از شهدها و بوسه‌ها شيرين‌تر است.
« فلسطيني بوده است... و پيوسته خواهد بود.

واژه ادب بسان مجموعه‌اي است كه درون آن، انواع و اشكال گوناگون يافت مي‌شود. اين شكل‌ها و قالب‌ها در دو بخش عمده (شعر و نثر) جاي مي‌گيرند نثر خود اقسام مختلفي دارد كه در ميان آنها داستان از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و توانسته به جايگاه مهمي دست يابد و از صورت تفنن و سرگرمي به شكل يك رشته هنري جدي و فني تبديل شود و آثار ماندگاري به جهان ادبيات تقديم كند. داستان در ادبيات عرب مانند بسياري از كشورها با اساطير و خرافات شروع شد آنگاه به واقعيت‌ها پرداخت و امروز از مرز واقعيت فراتر رفته و جنبه رمزي و نمادين به‌خود گرفته است.

در قديم، اعراب بدوي از آنجا كه نوشتن نمي‌دانستند و وسيله ديگري براي ثبت اسطوره‌ها و داستان‌ها در اختيار نداشتند، آنها را شفاهاً سينه به سينه نقل مي‌كردند يا در قالب شعر بيان مي‌كردند تا راحت‌تر به خاطر سپرده شود. در اين ميان داستان‌هاي عاشقانه از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بودند كه از آن جمله مي‌توان به داستان عنتره، مشهورترين قهرمان افسانه‌اي عصر جاهلي عرب، اشاره كرد و در عصر اموي توجه مردم به قصه‌ها فزوني يافت.

اين در حالي بود كه اعراب، داراي دين و دولت جامعي بودند. در اين عصر زندگي مردم با لهو و لعب و نيز جنگ و نبرد، همراه بود. همچنين در اين دوره ارتباط عرب‌ها با خارج از شبه جزيره عربستان گسترش يافت و آنها از بسياري از قصه‌هاي ايرانيان، روميان، هنديان و ديگر امت‌هاي قديمي آگاهي يافتند و در نتيجه دايره خيالشان گسترش يافت و استعدادشان در اين زمينه رشد پيدا كرد.

در عصر عباسي، قصه‌ها و حكايت‌ها از نظر كميت در ادب عربي فراوان گشت، اما از نظر كيفيت، پيشرفتي در محتوا و اسلوب آنها حاصل نشد. براي نخستين بار در آغاز اين عصر، قصه‌ها تدوين گشت. اولين فرد نيز عبدالله‌ابن مقفع بود كه كتاب كليله و دمنه را از فارسي به عربي ترجمه كرد. كتاب‌هاي زيادي در اين دوره تأليف شد كه حاوي قصه‌ها و حكايت‌ها نيز بودند و در اين عصر عرب در نتيجه امتزاج و ارتباط با ديگر ملل، بسياري از علوم و فنون را از آنان اقتباس و در عصر نهضت ترجمه كرده و به زبان عربي برگرداندند.

ادبيات عرب بيش از 6 قرن در خواب قرون وسطايي فرو رفت و به‌دليل جنگ‌ها، بيماري‌هاي مسري، حكومت‌هاي نالايق و بسياري عوامل ديگر رنگ و جلوه‌اي نداشت. اما هنوز قرن نوزدهم پايان نيافته بود كه ورود ناپلئون به مصر اين سكوت ششصد ساله را شكست. او كه با يك ناوگان پنجاه و چهار هزار نفري به سوي مصر آمده بود و كتابخانه‌اي شامل بر 287 كتاب با ملزوماتي علمي و نظامي و چند دانشمند اعم از فيزيكدان و زيست شناس به همراه داشت، با پذيرفتن‌الله به‌عنوان خداي يگانه اعتماد اعراب را به‌خود جلب كرد و از آنان خواست در سازندگي مصر به او كمك كنند.

در واقع عصر طلايي رمان تاريخي در مصر بود؛ زيرا جو نامساعد حاكم بر لبنان، تعدادي از ادبا را مجبور كرد كه به مصر مهاجرت كنند و جورجي زيدان كه در زمره مهاجران بودند، توانست با بنيان نهادن اصول رمان تاريخي، «لقب بنيان‌گذار رمان تاريخي» را در ادبيات عرب احراز كند و به‌عنوان نخستين نويسنده عرب توانست مقاطع مختلفي از تاريخ اسلام و عرب را در قالب سلسله داستان تاريخي، عرضه نمايد و نخستين مجموعه از اين نوع را در ادبيات معاصر عربي به‌وجود آورد.

جورجي زيدان، فرزند حبيب زيدان، در تاريخ 14 دسامبر 1861م، در بيروت و در خانواده‌اي تنگدست ديده به جهان گشود. پدر او غذاخوري كوچكي داير كرده بود و بسياري از دانشجويان و فضلاي دانشگاه آمريكايي بيروت به آنجا رفت‌وآمد داشتند. وي زودتر از سن مقرر و در پنج سالگي روانه مدرسه شد تا با آموختن سواد و حساب در كار حساب و كتاب غذاخوري به پدرش كمك كند.حدود 11 سال داشت كه به‌دليل تنگدستي پدرش مجبور به ترك مدرسه شد.

پدرش كه توان مالي استخدام كارگر را نداشت از او خواست به‌مدت چند هفته كمك كار او باشد ولي اين چند هفته تا 8 سال طول كشيد.با اين وجود، كار و كمك به خانواده، او را از مطالعه و علم اندوزي منصرف نكرد؛ او كه دريافته بود به خاطر وضعيت مالي خانواده، نمي‌تواند به مدرسه برود تصميم گرفت معلم خودش باشد و از هر فرصتي براي مطالعه استفاده كند.او زبان انگليسي را در مدرسه شبانه تعليم ديد و سپس به عضويت انجمن «شمس البر » درآمد.عضويت در اين انجمن و آشنايي‌اش با فضلايي مانند دكتر يعقوب صروف، فارس نمر و بطرس بستاني و پسرش، سليم، در آينده فكري و علمي جورجي زيدان تأثير بسزايي داشت.

او تصميم گرفت وارد دانشگاه بيروت شود و در رشته پزشكي تحصيل كند او شبانه روز، به مطالعه دروس مقدماتي پرداخت و توانست در سال 1881 م در زمره نفرات برتر، وارد رشته پزشكي شود.سال اول را با وجود مشكلات مالي و كمك به پدر با رتبه ممتاز به پايان رسانيد ولي در سال دوم، اتفاقي در دانشگاه رخ داد كه بسياري از دانشجويان مجبور به انصراف از دانشگاه شدند.

يكي از استادان به نام دكتر لويس، نظريه تكامل «داروين» را در كلاس درس مطرح كرد، با اينكه معترض باورهاي ديني نشد، از آنجا كه اين نظريه در آن زمان تازگي داشت و بسياري از گروه‌هاي مذهبي آن را مخالف شرع مي‌دانستند نسبت به اين اقدام اعتراض كردند و خواستار استعفاي او شدند. دانشجويان كه بركنار شدن استاد را خلاف آزادي انديشه مي‌دانستند نسبت به اين امر دست به اعتراض زدند كه در نتيجه دانشجويان رشته پزشكي از دانشگاه انصراف دادند. با اين وجود جورجي زيدان نااميد نشد و در رشته دارويي امتحان داد و توانست در زبان لاتين و علوم طبيعي و گياه‌شناسي و شيمي مدرك دانشگاهي دريافت كند. مقدماتي پرداخت و توانست در سال 1881 م در زمره نفرات برتر، وارد رشته پزشكي شود.

او پس از اخراج از دانشگاه آمريكايي بيروت براي تحصيل در دانشگاه «القصر العيني» در سال 1883 روانه مصر شد البته وضعيت شهر در آن زمان به‌دليل قيام احمد اعرابي تأسف‌بار بود .
با اينكه جورجي زيدان براي ادامه تحصيل به مصر رفته بود ولي به دلايلي از جمله مشكلات مالي از ادامه تحصيل منصرف شد و به‌دنبال منبع درآمد گشت و توانست در روزنامه‌«الزمان» كه در آن هنگام تنها روزنامه مصر بود مشغول به كار شود و در سال 1884 م، همراه با نيروهاي مصري به سودان عزيمت كرد و مدت ده ماه به‌عنوان مترجم در خدمت نيروهاي مصري بود، سپس به مصر بازگشت و به خاطر حسن انجام وظيفه، چند نشان افتخار مصري و انگليسي دريافت كند.

در سال 1885 به بيروت بازگشت و به يادگيري زبان‌هاي عبري و سرياني پرداخت و حاصل اندوخته خود را در كتابي با عنوان «الألفاظ العربية و الفلسفة اللغوية»به رشته تحرير درآورد و با ارسال يك نسخه از اين كتاب به مجمع علمي و شرق‌شناسي اروپا، بنياد علوم شرقي در آسيا او را به عضويت پذيرفت.

در سال 1886 اداره مجله‌«المقتطف»را بر عهده گرفت و پس از حدود دو سال از آنجا استعفا داد تا به تأليف بپردازد و در همان سال كتاب «تاريخ مصر الحديث» را تأليف كرد.

در اواخر همان سال مدرسه «العبيدية الكبري» از او دعوت كرد در آن مدرسه به تدريس زبان و ادبيات عرب بپردازد. او نيز پذيرفت و دو سال در آنجا تدريس كرد. در خلال همين مدت بود كه نخستين رمان تاريخي خود را با عنوان «المملوك الشارد» نوشت و چندين بار تجديد چاپ شد.

وي در سال 1891 با مشاركت نجيب متري، مؤسس انتشارات دار‌المعارف، چاپخانه‌اي به نام التأليف تأسيس كرد. پس از يك سال شراكت‌شان به‌هم خورد و جورجي زيدان آن را مستقلاً اداره كرد و نام آن را به «الهلال» تغيير داد. در عرض كمتر از پنج سال، مجله الهلال نه تنها در جهان عرب، بلكه در تمام كشورهاي غربي در ميان عرب زبانان آنجا، جاي خود را باز كرد و به منزله پلي ميان جورجي زيدان و مخاطبانش شد.

او بيشتر تأليفات و داستان‌هايش را پيش از آنكه به‌صورت كتاب‌هاي مستقلي درآورد، نخست در مجله و به‌صورت مسلسل به چاپ مي‌رساند. مجله الهلال، در زندگي علمي و فكري او و به شهرت رسيدنش نقش بسزايي داشت.

در تابستان 1912، براي دومين بار سفري به اروپا كرد، در اين سفر به كشورهاي مختلف از جمله فرانسه و انگلستان و سوييس رفت و خاطراتش در مجله الهلال طي چند فصل به چاپ رسيد و چند سال پس از درگذشت او، در سال 1923، در قالب يك كتاب با نام «رحلةجورجي زيدان إلي اروبا سنة1912»منتشر شد.

روز سه‌شنبه، 21 ژوئيه سال 1914م، جورجي زيدان مثل هر روز به سر كار رفت و حين كار همان‌گونه كه خود آرزو داشت، درگذشت.

جورجي زيدان در طول عمر نسبتاً كوتاه خود آثار و تأليفات متعددي پديد آورد كه بيشتر درباره تاريخ و تمدن عربي و اسلامي است كه از آن جمله است: تاريخ آداب اللغه العربيه در چهار جلد، تاريخ التمدن الإسلامي در پنج جلد، علم الفراسه الجديد، الإسلام، تاريخ مصر الحديث، تاريخ العرب قبل الإسلام، تاريخ انگلترا، التاريخ العام، التاريخ اليونان و الرومان، طبقات الامم و السلاسل البشريه و...همچنين به سبك نو بيست و يك رمان تاريخي را با موضوعات تاريخي و اسلامي به رشته تحرير درآورد.

جورجي زيدان توجهي به شخصيت پردازي ندارد. او از تحليل ذهنيات شخصيات عاجز است و تنها به وصف ويژگي‌هاي ظاهري و نقل اعمالشان و گفتارشان مي‌پردازد و شخصيت‌هايش را به خواننده به‌صورت ناتمام و هنگام ظاهر شدنشان در داستان بيان مي‌كند. شخصيت‌هاي او ايستا و بي‌تحولند. آنها نمونه‌هاي كلي خير و شر هستند و در واقع نوعي «تيپ» هستند تا شخصيت، و با ويژگي‌هاي ثابتي كه خيلي زود خواننده آنها را مي‌شناسند. خواننده وقتي با مطالعه يك داستان با اين نوع تيپ‌ها آشنا مي‌شود، هنگام مطالعه داستان‌هاي بعدي به سرعت مي‌تواند شخصيت‌هاي تيپيك را باز شناسد. نويسنده، شخصيت‌هاي تاريخي را كامل، دقيق و عميق معرفي نمي‌كند؛ خواننده نمي‌تواند علل و انگيزه اعمال و رفتار آن شخصيت‌ها را دقيقاً بفهمد.

او صرفاً به بيان حوادث تاريخي از طريق اعمال و رفتار شخصيت‌ها اكتفا مي‌كند. اما ريشه‌ها و علل اين وقايع را براي خواننده روشن نمي‌كند و بدين ترتيب خواننده عامي كه مطالعات تاريخي ندارد، نمي‌تواند علت وقوع خيلي از وقايع و حوادث را درك كند. يكي ديگر از ويژگي داستان‌ها در اين زمينه، حضور مثبت و مؤثر راهبان و جايگاه حساس«دير»در كمك و پناه دادن به شخصيت‌هاي مثبت داستان است و اين مسئله را مي‌شود اينگونه توجيه كرد كه ممكن است اين راهبان مسيحي در داستان‌هاي او نمادي از خود نويسنده و حضورش در يك كشور اسلامي مانند مصر باشد كه به نقش مثبت خود در كمك به فرهنگ و تمدن مصريان مسلمان تأكيد مي‌كند.

توصيف: در رمان‌هاي جورجي زيدان شمار توصيفات مكان بسيار زياد است. ويژگي عمده اين توصيفات اين است كه اغلب، خارج از بافت داستاني اثر ارائه مي‌شوند؛ يعني نويسنده به هر بهانه ممكن، خواننده را به مكاني مي‌كشاند و آنگاه اطلاعات خود را درباره آن مكان به خواننده عرضه مي‌كند؛ از اين‌رو حذف اين توصيفات، لطمه‌اي به بافت داستان‌ها وارد نمي‌آورد، به علاوه جورجي زيدان از اين توصيفات براي تقويت ابعاد آموزشي خود بهره مي‌گيرد. نويسنده هيچ اهميتي به توصيف زمان و صحنه و مناظر طبيعت نداده است و اين يك عيب فني بزرگي است؛ چرا كه توصيف محيط خارجي و مناظر طبيعت حوادث را زنده‌تر جلوه مي‌دهد.

زبان: زبان و سبك نگارش جورجي زيدان، خالي از هر نوع صنايع ادبي و لفظي است. از آنجا كه هدفش اين بود كه مطلب و معلومات مورد نظر خود را به خواننده منتقل كند، از زباني ساده و بي‌آلايش، كه براي همه قابل فهم باشد، استفاده كرده است. با توجه به طرز فكر و هدف او، بهره‌گيري از اين نوع سبك نگارش، طبيعي است. زيرا به عقيده او، نثر ابزار عقل است و قلم در اين ميان وظيفه انتقال انديشه به مخاطب را دارد و اين انتقال بايد واقعي و دور از تزيينات لفظي و ارائه‌هاي ادبي باشد.

و از سوي ديگر ريشه اين نوع سبك را مي‌توان در دو عامل جست و جو كرد: يكي اينكه او با هدف تعليمي و نه لفاظي داستان مي‌نوشت و در اين حالت، آنچه براي نويسنده در درجه اول اهميت قرار دارد، سهولت و سادگي دريافت مطالب توسط خواننده است و اين امر بستگي به سادگي و رواني كلام نويسنده دارد. از طرف ديگر، زيدان يك اديب به معناي واقعي نبود او بيشتر روزنامه نگار و مورخ بود تا اديب، به همين دليل سبك نويسندگي او مانند يك مورخ و روزنامه نگار كاملاً ساده و بي‌آلايش بود.

منتقدان زيادي به نقد ساختار رمان‌هاي جورجي زيدان پرداخته‌اند ولي كمتر كسي پيدا مي‌شود كه به مضامين آن توجه كرده باشد. علت اين امر را شايد بتوان در طرز نگرش نويسنده به تاريخ اسلام و عرب جست و جو كرد. وي با وجود اينكه اسم سلسله رمان‌هايش را رمان‌هاي تاريخ اسلام گذاشته است، ولي ديد او نسبت به عناصر عربي و اسلامي حاكي از غرض ورزي است. در حالي كه به عنايت به طرفداري و تمجيد عناصر مسيحي پرداخته است. اختصاص فضا براي توصيف شعائر دين مسيحيت، ارائه تصاويري درخشان از راهبان، كليساها، ديرها و استفاده از واژگاني چون موبد و انجيل و... خود دلايلي بر اثبات اين ادعاست.

روي‌هم رفته مي‌توان گفت از آنجايي كه جورجي زيدان، بيش از آنكه اديب و داستان‌نويس باشد، مورخ و روزنامه‌نگاربود و هدفش از داستان‌نويسي تعليم تاريخ بود؛ لذا همين امر جنبه هنري و فني داستان‌هاي او را تحت‌تأثير قرار داد و سبب شد عناصر فني داستان در آثار او ضعيف گردد. از طرف ديگر، او مي‌خواست تاريخ را به گونه‌اي عرضه كند كه مخاطب عادي و عامي به مطالعه آن مشتاق شده وبا كنجكاوي آن را دنبال كنند.

با اين همه سخن از جورجي زيدان و نقد آثارش، اين سؤال مطرح مي‌شود كه آيا داستان‌هاي وي توانست تأثيري در داستان‌نويسي واقع‌گرايانه ادبيات عرب بگذارد و اين تأثير از چه جنبه‌اي است؟ براي جواب دادن به اين سؤال بايد ابتدا علت توجه جورجي زيدان را به تاريخ و گرايش او به تعليم تاريخ را بررسي كنيم. نخست اينكه جورجي زيدان علاقه خاصي به تاريخ داشت. اگر به عناوين كتاب‌هاي او توجه كنيم، مي‌بينيم كه اغلب آنها به تاريخ مربوط‌اند از طرف ديگر، شرايط فكري و فرهنگي روزگار او را بايد در تشديد اين گرايش و علاقه او مؤثر دانست. از دوران حكومت خديو اسماعيل، حاكم مصر از سال 1882- 1863، روشنفكران و فرهيختگان مصري توجه خاصي به تاريخ و گذشته ملل عرب و تاريخ غرب نشان دادند، آنها از يك سو كوشيدند تاريخ ملل عرب را بشناسند و آن را در قالب آثار متعددي به جامعه معرفي كنند و از سوي ديگر، به مطالعه سرگذشت ملل پيشرفته اروپا و شناخت رمز موفقيت و ترقي آنها پرداختند.

اين شرايط فكري و فرهنگي كه توجه به تاريخ از مشخصه‌هاي قابل توجه آن به شمار مي‌رفت، زيدان را بر آن داشت تا به تأليف آثار متعددي در زمينه تاريخ بپردازد. عامل ديگري كه در گرايش جورجي زيدان به داستان نويسي تاريخي مؤثر بود آشنايي او با ادبيات غرب است.

او در نوشتن تاريخ در قالب داستان براي مخاطبان عادي و عامي، آن هم به‌صورت يك مجموعه تحت‌تأثير الكساندر دوما قرار گرفته است و بدين ترتيب آشنايي او با ادبيات غرب، او را به اين فكر انداخت تا تاريخ عرب و اسلام را در قالب داستان، براي توده‌هاي مردم بازگو كند و آنها را به مطالعه تاريخ تشويق كند. - مسعد محمد الديب، پيشين، ص82. شايان ذكر است كه رويكرد جورجي زيدان به تاريخ بر خلاف توجه ادباي غربي مانند والتر اسكات ريشه ملل‌گرايانه نداشت؛ زيرا در آن دوران هنوز انديشه‌هاي ملي‌گرايانه و قوم‌گرايي در ميان مردم عرب زبان به‌وجود نيامده بود. به همين دليل درصدد احياي گذشته و ستايش آن نبود بلكه به‌دنبال تعليم تاريخ بود و گرايش به مليت و احياي گذشته، پس از جنگ جهاني دوم، در ميان ملل عرب زبان شكل گرفت و نويسندگان و ادبايي مانند نجيب محفوظ، عادل كامل، فريد ابو حديد، علي احمد باكثير و امثال آنان در داستان‌هاي تاريخي خود به اين موضوع پرداختند.

با نگاه به ادبيات داستاني عرب مي‌توان نقش جورجي زيدان را در شكوفايي آن به وضوح مشاهده كرد. بزرگ‌ترين خدمتي كه زيدان به جامعه ادبي عرب كرد اين است كه او علاوه بر فتح باب تأليف تاريخ ادبيات عربي، نگارش تاريخ را به شيوه جديد علمي معمول كرد. وي داستان را در خدمت تاريخ قرار داد و از طريق همين رمان‌ها تاريخ را به مردم تعليم داد.

اما نگارش اين نوع رمان‌ها بعد از وي به محاق فراموشي مي‌افتد و جز تعدادي معدود مانند ابوالحميد(= إبنه المملوك، 1926) و معروف الأرناؤوط (= سيد قريش، 1931و عمربن الخطاب، 1932)و محمد حسين هيكل، كسي به تأليف رمان تاريخي كمر همت نمي‌بندد( ج.م عبدالجليل).

هر چند نگارش رمان تاريخي بعد از جورجي زيدان كم رونق شد ولي با مطالعه داستان‌هايش و تأمل در نثر داستان‌هاي نويسندگان قبل و بعد از او به صراحت مي‌توان اين ادعا را كرد كه جورجي زيدان با داستان‌هايش يك تأثير چشمگير در عرصه ادبيات داستاني عربي گذاشت و آن خلق سبك ساده داستان‌نويسي در ادبيات معاصر است. در حقيقت، داستان‌هاي وي نمونه‌اي از نثرهاي روزنامه‌اي عصر نويسنده است كه از سادگي و روايي خاصي برخوردار است.

تاريخ درج: 31 تير 1387 ساعت 12:24 تاريخ تاييد: 1 مرداد 1387 ساعت 00:03 تاريخ به روز رساني: 1 مرداد 1387 ساعت 00:02
 سه شنبه 1 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن