واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شباهت های دوم خرداد و سوم تیر
عصرایران؛ گروه تحلیل اخبار- شباهت های شگفت انگیزی میان "دوم خرداد" و سوم تیر" وجود دارد، هر چند که جریان های موسوم به "اصولگرا" و "اصلاح طلب با این مقایسه مخالف باشند.دوم خرداد 1376، محصول نارضایتی های بود که در متن جامعه انباشت شده و در آرای میلیونی مردم، تجلی یافت .در دوم خرداد، مردم به "دگرگونی" رای دادند، به چیزی جز "وضع موجود"، درست مثل سوم تیر 84 که میلیون ها رای دهنده ناراضی، به تمام کسانی که پیش از آن، در حکومت بوده اند "نه" گفتند و کسی را برگزیدند که شعارش "مردی از جنس مردم" بود، نه مردی از جنس حکومتگران.در دوم خرداد نیز مردم، خاتمی را انتخاب کردند چون او را مسوول "وضع موجود" نمی دانستند برخلاف رقیب اصلی اش، ناطق نوری ،که ریاست قوه مقننه را عهده دار و با این پرسش ملی مواجه بود که "چه کرده است؟!"هم بخش عمده آرای دوم خرداد و هم اکثر آرای سوم تیر، به جای آنکه "آری" به کاندیدای برنده باشد، "نه" به دیگران بود.به عبارت دیگر، مردم، در این دو روز، بیش از آنکه عملکرد "ایجابی" داشته باشند، دچار رویکرد " نفیی" بودند .در روزی، به خاتمی رای دادند تا ناطق نوری به زمین بخورد و در روزی به احمدی نژاد رای دادند تا راه ریاست جمهوری هاشمی و اطرافیانش بسته شود. از این روست که بسیاری معتقدند هر کس دیگری در آن شرایط در مقابل هاشمی قرار می گرفت، رای می آورد و ساده تر و صریح تر و بی پرواتر اینکه درصد بزرگی از آرای این دو روز، از سر یک "لجبازی ملی" بود با کسانی که با عملکردهایشان لج مردم را درآورده بودند.شباهت دیگر دوم خرداد و سوم تیر نیز آن است که در پی هر دوی آنها، دولت هایی شکل گرفتند که به شدت "شعار زده" بودند. روسای جمهور حاصل از این دو روز، هر دو، سخنورانی زبردست هستند هر چند که ادبیات متمایزی از همدیگر دارند.غلبه شعارگرایی در دولت های خاتمی به حدی بود که حتی کار به جایی رسید که مردم، به طنز، خاتمی را "محمد پیرپکاچکی" می نامیدند. "پیرپکاچکی" شخصیت طنز سریال "زیر آسمان شهر" بود که به "خالی بندی" شناخته می شد.البته، بخش بزرگی از مردم، هر چند که به عدم پایبندی خاتمی به شعارهایش انتقاد داشتند ولی در عین حال، بر این باور بودند که موانع پیش پای او به حدی زیاد است که نمی تواند به آن سرعتی که وعده کرده بود، حرکت کند.هم اکنون نیز "وعده های عقیم" مشکلی است که مردم آن را به طور ملموسی احساس می کنند هر چند که کمتر باور دارند که دیگران نمی گذارند دولت نهم کار کند.عملکرد مجموعه اصلاح طلبان در دولت های خاتمی به ویژه در عرصه اقتصادی باعث رویگردانی مردم از آنان شد ، به گونه ای که آرای 40 میلیونی خاتمی در 2 انتخابات ریاست جمهوری، به کمتر از یک دهم در انتخابات نهم تبدیل شد و مصطفی معین که از حمایت اصلاح طلبان برخوردار بود، نتوانست حتی به دور دوم هم برسد.اصلاح طلبان، در واقع، نه تنها وجهه خود را در میان مردم خدشه دار کردند، بلکه اساسا به "اصلاح طلبی" لطمه زدند و گویا، اینک در تکراری آکنده از شباهت، قرار است، اصولگرایان به همان عارضه دچار شوند و علاوه بر خود، "اصولگرایی" را نیز بدنام کنند.برپایی "مراسم سالروز" هم از شباهت های دوم خرداد و سوم تیر است.پیش از دوم خرداد، چیزی به نام برگزاری جشن سالروز پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در کشور مرسوم نبود ولی دوم خردادی های سرمست از پیروزی با این استدلال که آن روز بیش از آنکه روزپیروزی یک کاندیدا باشد، روز پیروزی یک اندیشه بوده است، برای دوم خرداد، مراسم گرفتند و حتی یک ماه پیش و در حالی که شکست خورده اند و هیچ سهمی در دولت ندارند، مراسم بزرگداشت دوم خرداد را برپا کردند.دقیقا با همین استدلال، اینک مراسم سوم تیر نیز به مجموعه آیین های سیاسی سالانه افزوده شده است و این در حالی است که اساسا نیازی به چنین آیین های من در اوردی و غیر متعارفی نیست، چه آنکه برای مردم، هیچ تفاوتی نمی کند رییس جمهور از کدام اردوگاه سیاسی باشد ؛ آنان ترجیح می دهند رئیس جمهورشان بیش از آنکه متصف به اصولگرایی یا اصلاح طلبی باشد ، به "کارآمدی" شناخته شود .برای مردم ، همین که حکومت و به معنای اخص آن دولت(که مورد بحث حاضر است) آزادی هایشان را پاس دارد ، به عقایدشان احترام بگذارد ، اقتصاد کشور را رشد دهد ، وجهه بین المللی کشور را ارتقا دهد و در یک کلام "کارآمد" باشد، کافی است تا از آن راضی باشند و به زندگی در کشور دلخوش و اساساً فرق بنیادینی برایشان ندارد که این امور مهم را چه کسی به انجام برساند .مردم نه شیفته اصلاح طلبانند و نه عاشق اصولگرایان .نکته ای که در باره این تشابهات باید بدان توجه کرد اینکه هیچکدام از این شباهت ها، وجوه اشتراک چندان مبارکی برای مردم نیستند. "رای دادن از سر نارضایتی"، "رویکرد سلبی"، "شعارگرایی"، "عدم تحقق وعده ها"، "برگزاری آیین ساختگی پیروزی" و ... هیچ کدام علائم مناسبی در یک جامعه محسوب نمی شوند.... و سخن پایانی اینکه در دوم خرداد، مردم به جریان اصلاح طلبی رای دادند و در سوم تیر، همان مردم، سرخورده از اصلاح طلبان، به اصولگرایان رای دادند. و اینک، اگر اصولگرایان در پایان دوران ریاست جمهوری برآمده از سوم تیر، به وضعیت اصلاح طلبان دچار شوند، گزینه بعدی مردم چه خواهد بود؟ بازگشت به سمت اصلاح طلبان، دادن فرصتی دوباره به اصولگرایان، اقبال به سمت طیف های مستقل و یا ناامیدی؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 612]