محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830607033
نگاهي به پيامدهاي مهاجرت به تهران تهران را دريابيد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به پيامدهاي مهاجرت به تهران تهران را دريابيد
جام جم آنلاين: حدود 215 سال پيش، آغامحمد خان قاجار بنيانگذار سلسله قاجاريه به علت وضع استراتژيكي خاص تهران و دوردست بودن آن منطقه از تهاجم و يورش اقوام بيگانه و ازجمله متجاوزان به سپاه و لشكريانش، با در نظر گرفتن منطقه امن و خوش آب و هواي آن روز تهران كه روستايي بزرگ و وسيع در جنوب كوههاي البرز و شمال شهرري قرار گرفته بود، آن روستاي وسيع را به پايتختي خود انتخاب كرد.
در كتابهاي تهران قديم، اين شهر با دشتهاي وسيع در جنوب و كوهپايه در شمال توصيف شده است. شغل و حرفه بيشتر روستاييان را كشاورزي ميدانستند و در ضمن، عده قليلي از راهزنان را نام برده كه در زاغههايي كه زيرزمين مخفيگاه آنان بوده سكونت داشتند و حرفه آنان راهزني از كاروانها در شب بوده است.
تهران قديم با آب و هواي خوش و دلپذير با باغهاي وسيع و درختان چنار مشهور بود. به علت درختان سر به فلك كشيده در شمال، تهران را چنارستان هم ميگفتند و از مسيلها و انهار آب فراوان جاري بود. آب شرب تهران را خوشگواراترين آب شرب ايران ميدانستند.
ناحيه جنوب تهران با دشت وسيع نسبت به منطقه شمال آن، منطقهاي خشك و كمآب و به علت نزديكي به كوير نمك داراي آب و هواي خشك كويري در زمستان سرد و در تابستان گرم بود؛ ولي در مجموع آب و هواي تهران در 4فصل مورد تاييد همگان بوده و آب شرب آن هم نظير نداشته است.
در اين ارتباط بيدليل نبود ميرزا آغاسي، صدراعظم محمد شاه قاجار بيشتر طول عمر صدارت خود را در تهران در حفر و ايجاد كاريز و قنات گذرانده و بيشتر قناتهاي تهران به زمان صدارت او حفر و ايجاد شده است.
قصهها و داستان حفر قنوات او معروف است. وقتي مقنيهاي قنات در بعضي قنوات كه به آب نميرسيدند و گزارش كار خود را به دفتر صدراعظم اعلام ميكردند كه زحمات حفر قنات بينتيجه بوده است، صدراعظم به تندي و با پرخاش به آنان ميگفت: «اگر قنات حفر شده براي مردم پايتخت آب ندارد، براي شما كه نان دارد.»
پس از آغامحمد خان قاجار، شش پشت از پادشاهان ديگر قاجار و بعد از قاجار سلسله پهلوي پايتخت خود را در تهران قرار دادند. كاخها و ابنيه تاريخي زيادي ساخته و دروازههايي هم اطراف تهران احداث شد. تا 100 سال پيش، اين دروازهها و آثار باستاني آن موجود بود.
بعدها به علت توسعه شهري و وسعت پايتخت بيشتر دروازهها تخريب شد. فقط يك دروازه آن به جا مانده و دروازههاي قديم كه نام آنها مشهور بوده هنوز هم محلههاي تهران با همان دروازهها (مانند دروازه دولت و دروازه قزوين) معروف است و كاخها و ابنيه تاريخي (كاخ گلستان، كاخ شمسالعماره و كاخ صاحبقرانيه) و آثار ديگري در شمال و جنوب تهران و شرق تهران مانند قصر فيروزه وجود دارد.
تهران امروز به اصطلاح خارجيان مترو پوليتن (پايتخت) ايران يا امالقراي كشور است سابقه دويست و چندساله دارد و برابر نقشه قبلي تهران، وسعت آن از شرق به غرب و از شمال به جنوب 40 و 30كيلومتر و مساحت آن 1200 كيلومترمربع است.
جمعيت تهران بزرگ حدود 11 تا 12 ميليون نفر است و با ساختوساز جديد و توسعه آن از شرق به غرب از نزديكي جاجرود تا نزديكي كرج در حال توسعه و پيشرفت است و از شمال به جنوب هم از دامنه كوههاي البرز (شميران) در شمال تهران و به طرف جاده قم و كهريزك و جنوب غربي تا شهريار توسعه مييابد.
اين گسترش و توسعه بيرويه چنانچه تا سالهاي آينده ادامه پيدا كند، جمعيت تهران تا 30سال ديگر ممكن است به 18 تا 20 ميليون نفر برسد و مشكلات تهران با در نظر گرفتن همه جوانب موجود چند برابر مشكلات فعلي شود.
كنترل نكردن جمعيت شهري و عدم جلوگيري از مهاجرت بيرويه روستاييان و مردم شهرستانهاي كشور و هجوم آنان به اطراف تهران به انگيزه جذب در پايتخت و جستجوي كار در 30سال گذشته تا به حال بيسابقه بوده است؛ بخصوص در زمان جنگ تحميلي مهاجران زيادي، شهرها و روستاهاي خود را رها كردند و بيشتر آنان براي جستجوي كار به تهران هجوم آوردند.
ناگفته نماند كه دولتها هم در اين راستا براي جلوگيري از مهاجرت بيرويه مردم ديگر شهرستانها، اقدام جدي به عمل نياوردند و شهرستانيها كه تهران را پايتخت كشور خود ميدانستند، به علت استقرار كارخانههاي عظيم صنايع مانند صنايع خودروسازي، پالايشگاه و صنايع ديگر با يافتن كار بهتر با درآمد اقتصادي بيشتر و توسعه اقتصادي، تجاري، فرهنگي، توسعه دانشگاهي، مراكز علمي و تحقيقي در ضمن براي رفع نيازمندي خود در طيفهاي مختلف و زندگي بهتر به تهران هجوم آوردند.
اين جمعيت انبوه و جوياي كار، بيشتر جذب نواحي و حاشيه تهران شدند و شهركهايي هم اطراف تهران به تابعيت سكونت آنان ايجاد شد. در مدت 30 سال، شرق و غرب و جنوب تهران به صورت غيراصولي و بيقواره توسعه پيدا كرده و بدون برنامهريزي صحيح و اصولي شهرسازي ساختوسازهايي هم صورت گرفته كه بافت شهري تهران با هيچ يك از معيارهاي پايتختهاي بزرگ دنيا همخواني و هماهنگي ندارد.
در 3 دهه (سالهاي 40، 50 و 60) كارخانههاي عظيم صنعتي در غرب تهران تا كرج و از كرج تا قزوين احداث شده و در شرق تهران هم تا نزديكي جاجرود و در جنوب تا كهريزك جاده قم، مجوز ساخت كارخانهها به صاحبان صنايع داده شد؛ چنانچه امروز پالايشگاه بزرگ تهران در داخل شهر قرار گرفته است.
روزانه دهها هزار نفر در تردد و عبور و مرور از شرق به غرب و بعكس از شمال به جنوب هستند و ساعتها اوقات ساكنان، كارگران و كارمندان، صرف عبور و مرور در حاشيه تهران ميشود و براي سكونت آنان شهركهايي هم در حاشيه تهران ساخته شده كه كافي نيست.
اولين مشكل مردم تهران، سفرهاي درونشهري و برونشهري حاشيهاي تهران است و دومين مشكل رفتوآمد با خودروهاي شخصي و مشكل ديگر دودكش كارخانجات احداثي در غرب تهران است كه دود و آلودگي حاصل از آن همجهت با وزش باد از غرب به طرف شرق حركت ميكند و در دامنه كوههاي ضلع شرقي تهران متوقف ميشود.
مشكلات ناشي از مهاجرت
كمبود مسكن، سرانه آب، فاضلاب، برق، گاز، خدمات حملونقل عمومي و مترو، خدمات بهداشتي، فرهنگي، آموزشي، كمبود سرانه فضاي سبز، كمبود خدمات راهآهن، كمبود گورستان و مشكلات جمعآوري زباله و نخاله خصوصا در مراكز شهر و اطراف از جمله معضلات ناشي از مهاجرت است.
از بزرگترين معضلات فعلي تهران كارخانجات صنايع خودروسازي است. 5 تا 6 كارخانه بزرگ صنايع توليد خودرو و مونتاژ در فاصله 10 تا 20كيلومتري غرب و جنوبغربي تهران واقع شده است كه برابر آمار راهنمايي و رانندگي ناجا، روزانه حدود 2500 دستگاه خودرو توليد و مونتاژ ميكند كه پس از شمارهگذاري نصف آن در تهران و نصف ديگر در شهرستانها در تردد هستند.
برابر آمار اعلام شده، حدود 4 ميليون انواع خودرو در تهران در تردد شبانهروزي هستند. 70 درصد آلودگيهاي هواي پايتخت در نتيجه خروج مواد آلاينده سمي از اگزوز خودروهاست و 30 درصد آن هم در نتيجه سوخت كارخانجات و منازل است.
به علت تراكم خودرو در خيابانها و بزرگراهها و كندي حركت و روشن بودن موتور در حال توقف، تمام هواي مجاور و محيط آلوده ميشود و منواكسيد كربن و ديگر آلايندههاي مضر در فضا پخش ميشود. چنانچه روند توسعه و توليد خودرو ادامه پيدا كند و دولت به فكر چاره نباشد، تا چند سال ديگر تهران بزرگترين پاركينگ خودروي دنيا خواهد بود.
هركس با خودروي خود وارد خيابانهاي پايتخت شود تا ساعتهاي طولاني بايد متوقف بماند. اگر قطر هر لوله و دهانه اگزوز را 3 تا 4 سانتيمتر در نظر بگيريم و اين عدد را در 5/4 ميليون ضرب كنيم، حجم بزرگ آلودگي هواي شهر تهران به دست ميآيد، آلودگياي كه رنگ خاكستري آن از بالاي كوههاي شميرانات ديده ميشود.
اين حجم منواكسيد كربن و ديگر آلايندهها هر ثانيه به جاي هواي پاك وارد ريه شهروندان تهراني ميشود. هر چند در سالهاي اخير تعداد زيادي از خودروهاي سواري و اتوبوسهاي حملونقل عمومي گازسوز شده و بزرگراههاي جديدي نيز احداث گرديده ولي باز هم شاهد خودروهاي متوقف يا حركت بسيار كند در همين بزرگراهها هستيم.
هر گاه ظرف گنجايش و حجم مظروف را نداشته باشد، مشكل به وجود خواهد آمد. بستر ترافيك يعني خيابان، جاده، بزرگراه و آزادراه ظرف و خودروهاي موجود مظروف هستند. براي نمونه اگر هر خودروي سواري 6 مترمربع فضا اشغال كند و تعداد خودروهاي سواري در تردد 4 ميليون باشد، 24 ميليون مترمربع از سطح خيابان و بزرگراه در اشغال همين خودروهاست و اگر هر روز تعداد هزار تا 1200 دستگاه خودروي سواري ديگر وارد همين بستر ترافيك شود ، هر سال 430 هزار دستگاه خودرو به خودروهاي موجود در سطح خيابان و بزرگراه اضافه ميشود و تهران بايد هر سال 2 ميليون و 580 هزار مترمربع خيابان يا بزرگراه جديد احداث شود.
با توجه به اين كه هر روز حداقل 1200 دستگاه خودروي جديد وارد خيابان يا بزرگراه ميشود، اگر سطح اشغال هر خودروي سواري را 6 مترمربع در نظر بگيريم، آيا شهرداري تهران ميتواند روزانه 7200 مترمربع و در سال حداقل 2600 كيلومترمربع خيابان جديد احداث كند؟ خير، يقينا غيرممكن است.
اجراي طرح تردد زوج و فرد خودرو در سال 78 در مقالهاي در روزنامه كيهان ارائه شد و هفته بعد نمايندگان محترم مجلس در نامهاي از رئيسجمهور محترم وقت تردد زوج و فرد خودرو را خواستار شدند. با توجه به تردد و توليد روزانه خودرو به صورت انبوه در سطح شهر، طرح تردد زوج و فرد پاسخگوي آينده نخواهد بود و درمان درد و علاج واقعي نيست، بلكه مسكن است. چاره كار براي مدت طولاني 10 تا 20 سال ايجاد و توسعه مترو در پايتخت يا گزينه انتقال و ساخت پايتخت جديد در آينده به مكان و جاي ديگر خواهد بود.
مهمترين مساله پايتخت كه هر آن ممكن است اتفاق بيفتد، زلزله است. طبق نظر متخصصان زمينشناسي و زلزله تهران روي گسل عظيمي قرار گرفته است كه از مشرق دماوند تا كرج و از شمال به جنوب از دامنه سلسله جبال البرز تا شهرري و دشت ورامين امتداد دارد.
چنانچه خداينكرده روزي زلزلهاي به قدرت 6 تا 7 ريشتر در تهران بزرگ مثل كشور چين رخ دهد، بيشتر ساختمانهاي عظيم و برجها و تاسيسات داخلي به داخل گسل فرو خواهند رفت و متخصصان اين رشته معتقدند شايد دهها هزار نفر در لحظه اول زمينلرزه با مقياس 6 تا 7 ريشتر كشته شوند. تهران با داشتن دكلهاي فشار قوي در سطح شهر، مسير حقاني همت و امتداد آن در مسير غرب پونك و كرج در صورت سقوط دكلها و پاره شدن كابلهاي فشار قوي و برخورد لحظهاي آن با خودروهاي در حال تردد و توقف و با ساختمانهاي مجاور بيشتر انسانها در لحظه اول تلف خواهند شد و از احتراق لولههاي گاز شهري در ساختمانها و نشت فوري گاز در پالايشگاه تهران (نفت، بنزين و گاز) شعلههاي آتش تهران را ميبلعد و ارتباط شهري مختل خواهد شد.
كدام امدادگر و چه سازمان يا سيستمي با كدام ماشينآلات سنگين قادر خواهند بود مسير اصلي را براي امدادرساني مهيا كنند تا انسانهاي زير آوار و مجروح و مصدوم و سوخته از سطح شهر جمعآوري شوند و به كدام بيمارستانها و با چه وسيلهاي انتقال يابند.
با توجه به بافت قديمي شهر و ساختمانهاي موجود در جنوب و جنوب شرقي تهران، هزاران نفر در حال زندگي هستند و زلزله در لحظه اول به آنان شديدا صدمه و آسيب وارد ميكند.
طبق نوشته روزنامهها در اطراف تهران و مراكز شهر، شهرداري سولههايي با تجهيزات براي اسكان افراد در صورت وقوع زلزله احتمالي احداث كرده است. براي اسكان جمعيت ميليوني چه تصميمي ميتوان گرفت؟ پس از وقوع زلزله آيا كساني هستند كه آنها را در آنجا پناه دهند؟ وقوع زلزله با مقياس بزرگ ارتباط مستقيم نهادها را قطع ميكند و اثرات تخريبي آسفالت، ساختمان و جاده و ريزش برجها باعث انسداد مسير عبور خواهد شد و ارتباط جادهاي ميسر نخواهد بود. اين اتفاق در زلزله رودبار در مناطق كوهستاني محسوس و ملموس بود.
تمام امدادگران با تجهيزات از مركز شهر و تهران تا نزديكي شهر رودبار رسيدند، ولي قادر به امداد و نجات زلزلهزدگان كوهستان نشدند. به هر حال، اين پيام و هشداري است كه از زلزله ديگر شهرها و نواحي ايران خودمان ديديم و روزانه در كشورهاي ديگري هم شاهد و ناظر آن هستيم و بايد در فكر و انديشه آن باشيم كه خداي نكرده اگر چنين اتفاق ناگواري براي كشور ما و هموطنان رخ داد، براي نجات جان آنان اقدامي بكنيم.
در عرض 20 سال اخير چند زلزله مهم در ايران خودمان داشتيم؛ زلزله رودبار با 20 تا 30 هزار كشته، زلزله بم با 25هزار كشته، زلزله كرمان، بندرعباس، خرمآباد، دورود و... دولت محترم تا چندين سال تلاش ميكند شهر و ده و روستاي زلزلهزده را آباد نمايد اما هنوز تمام نشده، زلزله ديگري به وقوع ميپيوندد. كار بم هنوز تمام نشده، زلزله خوزستان و بعد زلزله هرمزگان و لرستان به وقوع ميپيوندد.
ما بايد علاوه بر ساختن ساختمانهاي مقاوم در مقابل زلزله برنامهريزي كنيم و تهران را با آن همه عظمت و با برجهاي عظيم و ساختمانهاي بزرگ و اماكن موجود و وجود پالايشگاههاي بزرگ و ايستگاههاي گاز و دكلهاي عظيم برق فشار قوي در نظر داشته باشيم و براي جلوگيري از اتفاقات ناگوار پيشبيني لازم را كرده باشيم.
ايراني انديشمند، متفكر، باهوش و با ذكاوت هميشه بايد پيشبيني لازم را بكند و از بيتوجهي ديگران و ساير ملل عبرت بگيرد.
ايراني هيچ وقت به وقايع مهم دور و اطراف خود بيتوجه نيست و هميشه ضربالمثلهاي معروف و حكايتهاي آنان را فراموش نميكند و به حقايق و اصول صحيح زندگي توجه خاص دارد و روزي خود را براي احتمال وقوع چنين اتفاق ناگواري آماده ميكند يا درصدد پيشگيري آن ميشود.
زلزله رودبار، بم، دورود، بندرعباس، لار و... را ديديم و بتازگي فاجعه زلزله و كشتار چين را هم ديديم و باز هم خيال ميكنيم در تهران هيچ وقت زلزلهاي با آن بزرگي و قدرت تخريب نخواهيم داشت.
اگر خداي نكرده چنين اتفاق ناگواري در تهران رخ دهد، چه كسي مسئول است؟ دولت، شهرداري يا شوراي شهر؟ تهران روي گسل و حفرهاي عظيم قرار گرفته كه حداقل هزار برج، دهها هزار ساختمان و هزاران مجتمع مسكوني، اداري و تجاري روي آن بنا شده و هزاران ساختمان كوچك هم در اطراف آن ساخته شده است و مردم بسياري داخل آنها سكونت دارند. اگر چنين زلزلهاي با قدرت 6 ريشتر يا بيشتر در تهران بيايد، چه كسي به ما كمك خواهد كرد؟ چرا امروز به فكر فرداي خود نباشيم؟
چرا به فكر پايتخت نيستيم
به منظور پيشبيني زلزله احتمالي در تهران و انجام تمهيدات لازم براي پيشگيري از عواقب وخيم آن و بالاخره احداث يك پايتخت جديد با تجهيزات مهم شهرسازي و امكانات خوب يك بافت شهري و با در نظر گرفتن امكانات موجود در پايتخت و براي رفاه شهروندان حدود 7 سال پيش چنين مقالهاي به دفتر شوراي شهر تهران تقديم كردم و چند روز با مسوولان محترم دفتر شوراي شهر با مهندسان شهرسازي صحبت كردم و مقرر شد گزارش به عرض اعضاي محترم شورا برسد اما موضوع و متن مقاله به فراموشي سپرده شد.
مفاد مقاله حاكي از آن است كه تهران پايتخت آغامحمدخان را ترك كنيم.
آيا با اين اوصاف، تهران از لحاظ سوقالجيشي و احتمال وقوع زلزله شديد، آلودگي هوا، اشباع ترافيك، كمبود آب، كمبود گورستان و ساير نيازهاي شهروندي كه مسوولان محترم پايتخت را مانند كلاف سردرگم و كلافه كرده در آينده چه سرنوشتي خواهد داشت؟ بايد از مسوولان محترم سوال كرد آيا فقط پايتخت كشور ما بايد تهران باشد؟ مگر پايتخت كشورهاي ديگر بر حسب موقعيت عوض و جابهجا نشده مثل آمريكا، چين، پاكستان يا كشورهاي ديگر؟
چرا ما در فكر تغيير پايتخت كشور خود نيستيم، من بر حسب ديدگاه خود ميگويم اين ساختمان ريزش دارد و ما در زير چنين ساختماني نبايد زندگي كنيم. تهران روي گسل عظيم و حفرهاي قرار گرفته كه هر آن ممكن است با وقوع زلزله شديد ويران شود و دهها هزار كشته داشته باشيم.
دولت و دولتمردان، شوراي شهر و شهرداري و مجلس بايد دورانديشي داشته باشند. چرا در فكر تغيير پايتخت نباشيم؟ مگر شهر ري كه در بغل گوش تهران قرار گرفته با آن جمعيت انبوه ويران نشد؟ مردم آن وقت شهر ري از گسل زير شهر خود آگاه نبودند، ولي علم زمينشناسي و سيستم فناوري ماهوارهاي به ما ميگويد زير تهران بزرگ و شهر ري تا كرج و دماوند حفره و گسل است. اگر توجه نكنيم؛ بيمسووليتي كردهايم.
تهران بزرگ آن روز كه آغا محمدخان قاجار آن را به پايتختي خود انتخاب كرده بود، جمعيت اندك داشت؛ درختان چنار، آب فراوان، دشت وسيع و چهارفصل مناسب. امروز هواي تهران آلوده، آب زيرزميني آلوده، باغهاي سرسبز به برجهاي بتوني و آهني تبديل شده و درختان چنار سر به فلك كشيده از سوي برجسازان از بين رفته، ترافيك اشباع شده و قبرستانها پر شده است.
آغا محمدخان از سرداران و پادشاهان باهوش و باتدبير قاجار بود و انتخاب آن روز پايتخت تهران بعد از اصفهان بهترين مكان به شمار ميرفت و يقينا اگر علم و آگاهي امروز را داشت، او هم به علت وجود گسل و حفره تهران هيچ وقت اين شهر را به پايتختي خود انتخاب نميكرد و به دشت گرگان و گنبد مراجعت مينمود.
آن روز در تهران گاز نبود، دكلهاي فشار قوي برق نبود، ترافيك نبود، آلودگي هوا نبود، و اگر رعد و برق و صاعقه يا زلزله ميآمد، اين بلاهاي آسماني را قهر طبيعت ميناميدند؛ ولي امروز علم و فناوري و سيستم ماهوارهاي به ما آگاهي ميدهد در مكاني زندگي ميكنيم كه زير آن حفره و چاه بزرگ قرار گرفته و امكان دارد هر لحظه دهان باز كرده و انسانها را ببلعد.
امروز تهران با جمعيت 12 ميليون نفر، با تهران 200 سال پيش متفاوت است.
خوشبختانه كشور عزيز ما ايران برخلاف كشورهاي كوچك مثل ژاپن كه فاقد وسعت خاك است و زلزله هم هر ماه در آن به وقوع ميپيوندد، تفاوت دارد. كشور ما از نعمتهاي بسياري بهرهمند است از جمله وسعت خاك، آب و هواي متنوع، حاصلخيزي خاك، آفتاب زياد، ثروت خدادادي گاز، نفت و ساير معادن، فصول مختلف سال، تنوع انواع گل و گياه و دشت و تپه زياد و منابع آب زيرزميني از كرج تا قزوين و دشت همدان؛ پس دولتمردان ارجمند ميتوانند با در نظر گرفتن وسعت خاك و آب و هواي معتدل و مناسب و با كار كارشناسي دقيق، پايتختي با همه امكانات در وسعت 50 كيلومتر در 50 كيلومتر براي زيست و زندگي مردم انتخاب كنند كه امكانات ساخت فرودگاه، مترو، راهآهن، ايستگاههاي ورزشي، استاديومها، مراكز دانشگاهي، پاركها، تفرجگاهها، شهركهاي صنعتي، تجاري، مراكز اقتصادي، موزهها و غيره را داشته باشد.
آرزوي دست نيافتنياي نيست كه تا 20 سال آينده پايتختي جديد در كنار تهران داشته باشيم و تهران را با آثار باستاني خود حفظ كنيم و به عنوان موزه ايران و يك شهر قديمي 200 ساله با آثار و ابنيه زيبا به نسل آينده خود تحويل دهيم. يقينا چنين شهري، موزه توريستهاي جهان و گردشگران خارجي خواهد بود.
... و اما آب آلوده
از معضل ترافيك و آلودگي هوا و آلودگي محيط زيست هم بگذريم. موضوع بعد مشكلات آب شرب تهران است.
آب شرب تهران فعلا از پشت سدهاي اميركبير، رود كرج، جاجرود و لار تامين ميشود و مقداري هم از منابع آبهاي زيرزميني از چاههاي حفر شده استخراج و استحصال و تامين ميشود.
به نظر كارشناسان آلودگيهاي آب سفره زيرزميني به علت نفوذ فاضلابهاي سرگردان است كه پس از تصفيه شيميايي و فيزيكي هزينه بالايي براي دولت ايجاد ميكند. چنانچه چند سال خشكسالي شود، پشت سدها آب نخواهيم داشت و الزاما در سفره زيرزميني هم با كمبود آب مواجه خواهيم شد و آب جمعيت انبوه تهران بايد جيرهبندي و درخت و گياه هم از آبياري محروم شوند.
ايرج لايقي
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1141]
-
گوناگون
پربازدیدترینها