واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: به شكل نمادين هم تنبيه بدني نكنيد
در اوايل ارديبهشت امسال يكي از دانـــش آمـــوزان كــلاس چـهــارم ابـتــدايــي شـهــر لالــي اسـتــان خوزستان، از سوي معلم خود تنبيه بدني شد. اين دانش آموز هنگام بازگشت به خانه از هوش رفت و از ناحيه دو پا فلج شد. تيرماه عباسپور تهراني فرد رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در اين باره گفته بود؛ در پي نامه يي كه به وزارت آموزش و پرورش داديم خواستار توضيح اين وزارتخانه در خصوص تنبيه دانش آموز شهر لالي شديم كه اين وزارتخانه گزارشي به ما ارائه كرد. همزمان با اظهارنظر رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس فرصتي فراهم شد كه با عباسقلي نبوي معلمي كه متهم به تنبيه بدني دانش آموز 10 ساله است، به گفت وگو بنشينيم.
---
- آقاي نبوي لالي كجاست؟
لالي شهر كوچكي در شمال استان خوزستان است. در 60 كيلومتري مسجدسليمان.
- و شما؟
سيد عباسقلي نبوي آموزگار كلاس چهارم دبستان سعدي لالي هستم. 44 ساله داراي همسر و دو فرزند. مدرك تحصيلي من ليسانس آموزش ابتدايي است. 22 سال سابقه كار آموزشي دارم.
- شغل دوم شما چيست و كار معلمي را چگونه مي بيني؟
به جز شغل معلمي حرفه ديگري ندارم. به كار معلمي عشق مي ورزم. تاكنون چندين تشويق نامه به خاطر جديت در كار از مقامات دريافت كرده ام. معلم نمونه بوده ام و مدرس كشوري تغيير كتب درسي هستم.
- آن روز دقيقاً چه اتفاقي افتاد؟
زنگ اول علي نوروزي حالش چندان خوب نبود. من همه دانش آموزانم را مي شناسم و با روحيات آنها و قوت و ضعف آنها آشنا هستم. علي با خانواده عمويش زندگي مي كرد. دانش آموز زرنگي بود و مورد علاقه من. پدر و مادرش به دلايلي در تهران بودند. گفتم برو دستشويي صورتت را آب بزن. رفت و برگشت. حالش بهتر شد. ساعت هشت و چهل و پنج دقيقه زنگ خورد و بچه ها رفتند حياط مدرسه.
- پس اين اتفاق در زنگ دوم افتاد؟
بله، زنگ دوم كه وارد كلاس شدم، مبصر اسم چند دانش آموز را به من داد كه اينها زنگ تفريح و قبل از آمدن من به كلاس شيطنت كرده بودند.
- به خاطر شيطنت كه كسي را تنبيه بدني نمي كنند،
در مدرسه بچه ها زنگ تفريح و در كلاس كارهايي مي كنند كه منجر به صدمه بدني مي شود. ما داخل مدرسه قبل از اين دست و پاي شكسته و دندان كنده داشتيم. مبصرها اسم مي نويسند كه بچه ها ملاحظه كنند. من سه چهار تا دانش آموز را جلو كلاس آوردم. با خنده گفتم رو به ديوار بايستيد. روي اعصابم مسلط بودم. والله يك تنبيه معلم- دانش آموزي بود.
- با كابل افتادي به جان بچه ها؟
نه، اصلاً نه كابل بود و نه آن جور كه برخي روزنامه ها نوشتند شلنگ. پوسته لاستيكي كابل نمره 6 بود كه توي وسايل كمك آموزشي هست. سيمش را خارج كرده بودند. اصلاً ضرب ندارد. اين را بازرس ها هم تاييد كردند. من با اين پوسته چند ضربه به سوزنگاه (باسن) هر كدام زدم. اصلاً تنبيه نبود.
- لابد علي نوروزي را فرستادي منزل؟
خير، از او زنگ بعد درس پرسيدم. مثل بلبل جواب مي داد. بعد هم در كلاس به من كمك مي كرد. بچه زرنگي بود. ساعت يازده و نيم كه زنگ آخر خورد من در كلاس درس مي دادم. مدير مدرسه و معاون پرورشي و معاون آموزشي آمدند جلو در كلاس من. گفتند ما مي خواهيم برويم، شما تعطيل نمي كني؟ همه دانش آموزان به سلامت از جلو اين سه نفر رد شده و به خانه هاشان رفتند. من دقيقاً نمي دانم بين راه چه اتفاقي مي افتد. وسط راه زمين مي خورد و دو نفر او را به منزل مي برند. خانه كه مي رسد فلج شده بود. او را به بيمارستان اميد لالي مي برند.
- تشخيص پزشكان چه بود؟
كشيك بيمارستان در گزارش اوليه خود نوشته است كه هيچ گونه آثار زدن مثل كبودي، تورم و سرخ شدگي روي بدن بچه نبوده. بازرس هاي اداره كل كه آمدند اين پزشك مرخصي بود. تلفني با او تماس گرفتند و او هم همين حرف ها را تكرار كرد. بعداً همين حرف را توي دادگاه هم گفت.
- براي شما چه اتفاقي افتاد؟
براساس شكايت عموي دانش آموز 24 ساعت بازداشت شدم. بعد من را بردند دادگاه. براي من قرار 100 ميليون تومان صادر كردند. سند گذاشتم آزاد شدم.
- بالاخره نظر قطعي پزشكان چه بود؟
علي را به بيمارستان گلستان اهواز و بعد به بيمارستان لقمان حكيم تهران منتقل كرديم با هزينه خودم. الحمدلله بهتر شده. الان هم ترخيص شده و نزد والدينش است. تقريباً مي تواند راه برود و بهتر هم مي شود. قرار است كميسيون پزشكي بگيرند و نتيجه را اعلام كنند. دكترها اختلاف نظر دارند.
- اين اتفاق بازتاب گسترده يي در رسانه ها داشت.
اما متاسفانه خبر يك طرفه بود. كسي نظر مرا نپرسيد. من تنبيه بدني را مردود مي دانم. به كار معلمي عشق مي ورزم. من يك در هزار هم احتمال آسيب از اين تنبيه را نمي دادم. اصلاً تنبيهي به آن معنا در ميان نبود. ما در شغل معلمي خون دل مي خوريم و با عشق زنده ايم. اوليا نمي دانند بچه شان كلاس چندم است. بارها دانش آموز را در راه پشت موتورم سوار كرده و به منزل رسانده ام. چطور مي شود كه من يك شبه تغيير كنم؟
- نظر شما در خصوص موضعگيري وزير بعد از برنامه خبري 30/20 چيست ؟
البته وزير حق دارد كه از حقوق دانش آموزان دفاع كند. اما وزير به سرعت موضع گرفت. اي كاش كمي صبر مي كرد و حكم تعليق مرا بدون بررسي و از طريق تلويزيون صادر نمي كرد. از اول تيرماه حقوق مرا قطع كرده اند. معلمي با 22 سال سابقه مفيد و روشن و بدون منبع درآمد با دست خالي چگونه مقابل همسر و فرزندان ظاهر شود؟
- براي همكاران چه پيامي داري؟
از تمام فرهنگيان عذرخواهي مي كنم كه به اين شكل به نام معزز فرهنگي لطمه وارد شد. اما اطمينان مي دهم كه من تنبيه بدني را مردود مي دانم. دو قضيه همزمان اتفاق افتاده و مشكل دانش آموز ربطي به برخورد من نداشته است. شايد تجربه من درسي داشته باشد كه از هرگونه تنبيه بدني ولو به شكل نمادين و در قالب معلم - شاگردي خودداري كنيد.
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]