محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828005172
اوپك نگاه راهبردي ندارد
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اوپك نگاه راهبردي ندارد
ايران- دكتر مهدي ورزي*:
هيچكس نميتواند از پيش، قيمت نفت را پيشبيني كند. در مجلس ايران هم هر سال در راستاي پيشبيني قيمت نفت براي مشخص كردن بودجه بحث ميشود براي سال آينده هم معلوم نيست چه ميشود.
از سويي اين نكته مهم است كه در مورد اصل 44 قانون اساسي توجه و تجديد نظر شود. چراكه بهصورتي كه صنعت نفت ايران پيش ميرود، اگر ما بخواهيم كشور را با ساير كشورها در منطقه مقايسه كنيم، بسيار عقب هستيم.
در مورد 20 سال آينده هم هر پيشبيني ممكن است اشتباه باشد، چون هر لحظه ممكن است مسائل مؤثر روي عرضه و تقاضا تفاوت كند.
اگر ما به روند اقتصادي دنيا در 30 سال اخير نگاه كنيم و سال 1973 را با 2003 مقايسه كنيم، ميبينيم كه قبلاً اگر دنيا، بيش از 3 درصد رشد ميكرد، دچار تورم ميشد. طي ساليان اخير كارايي اقتصاد دنيا افزايش يافته است و الان ميتواند بيش از 5/4 درصد رشد اقتصادي داشته باشد، بدون اينكه دچار تورم شود.
بانكهاي مركزي در آمريكا و اروپا نرخ بهره را بالا ميبرند و اينها به خاطر احتياط است. به اين معني كه قيمت نفت كه به ارقامي بيسابقه رسيده هنوز اثر چنداني روي تورم نگذاشته است. از لحاظ 5 سال آينده طبق آمار IMF يا صندوق بينالمللي پول، پيشبيني ميشود كه همه مناطق دنيا از 3 تا 5 درصد رشد داشته باشند، كه اين هم براي وضع نفت اميدواركننده است، البته چين رشد خارقالعادهاي خواهد داشت. اين رشد حداقل تا 10 درصد در سال خواهد بود و بزرگترين مصرفكننده نفت و گاز ميماند.
اگر ما به 30 سرال اخير نگاه كنيم و اين پرسش را مطرح كنيم كه مصرف انرژي جهان، از لحاظ مواد اوليه، از چه چيزي تامين شده، خواهيم ديد كه درصد بيشترش از نفت بوده و اگر از لحاظ درصد مصرف نگاه كنيم، سهم نفت از 47 درصد به 42 درصد كاهش پيدا كرده است، يعني 5 درصد سهم خود را از دست داده است. به باورم با توجه به بحرانهاي سياسي منطقه، هنوز بيش از 40درصد سهم نفت حفظ شده و ميتوانست با شرايط پيشآمده كمتر از اين باشد.
سهم مصرف ذغال سنگ از 13به 8درصد رسيده و مصرف نيروي برق از 10 درصد به 16درصد افزايش يافته است. سهم مصرف گاز از 5/14درصد به 16 درصد رسيده چراكه هزينه مصرف گاز بسيار بالا است. سهم مصرف گاز از 5/4درصد به 16درصد رسيده چون هزينه مصرف گاز بسيار بالا است. انرژيهايي كه از محصولات كشاورزي به دست ميآيد مثل اتانول از 5/14 به 13درصد كاهش يافته است.
اميد بازار نفت به بخش حملونقل است، طي 30 سال اخير، نفت بازار خود را از لحاظ سوخت زمستاني از دست داده و سوخت صنايع پتروشيمي و فولاد نيز از دست رفته است. هنوز نفت خام از گاز طبيعي بيشتر مصرف ميشود. خدا نكند كه رقابت بر اين بازار حملونقل به وجود آيد چون آتيه دنياي نفت خيلي تيره خواهد شد.
جاي تعجب است كه از لحاظ آلودگي همه به نفت حمله ميكنند و گناه آلودگي هوا را به گردن محصولات نفتي مياندازند، در حالي كه در 30 سال اخير آلودگي با منشأ نفتي تا50 درصد كاهش پيدا كرده و از طرفي آلودگي ذغال سنگ افزايش داشته است، يعني از 35درصد به 40درصد رسيده است.
گاز هم خيلي آلودگي در بر داشته است. هنوز سهم بيشتر آلودگي با نفت است كه بهنظرم مسئله محيط زيست، نتيجه سياسي هم دارد. چون كشورهاي غربي نگران بحران هستند. چون عرضه نفت را غيرقابل پيشبيني ميدانند.
رابطه بين مصرف نفت و رشد اقتصادي
اگر سال 1973 را معيار قرار دهيم، به ازاي هر يك درصد رشد اقتصادي يك درصد تقاضاي نفت افزايش يافته است و طي ساليان متمادي اين رابطه خيلي زياد شده است.
اخيراً يكباره اين روند افزايشي نمودار، كاهش نشان داده است، به اين معني كه اگر چه تقاضاي نفت افزايش داشته ولي قيمت بالاي نفت روي مصرف هم بيتأثير نبوده است.
خوشبختانه رشد اقتصادي جهان طوري بوده است كه مصرف نفت كاهش نيافته ولي بايد مراقب باشيم كه قيمت را خيلي بالا نبريم چون براي تقاضاي نفت خطرناك است. در تحليل اين موضوع، يك سناريو نيز پيشبيني سازمان بينالمللي انرژي (I.E.A ) در پاريس است كه براساس آن نفت در 30 سال اخير 5درصد سهم خود را از دست داده است و در آينده هم باز 2 تا 3درصد سهم خود را از دست خواهد داد.
همچنين پيشبيني ميشود كه چند درصد سهم گاز بيشتر شود و ذغالسنگ با وجود همه آلودگيها، سهم خود را حفظ كند كه جاي تعجب دارد.
پيشبينيهاي موجود همه بهنظر من غيرواقع بينانه است چون اصولاً روند گذشته را در نظر ميگيرند و ميگويند طي 20 سال اخير اينطور بوده و در آينده هم اين روند ادامه پيدا خواهد كرد.
براساس آخرين پيشبيني وزارت انرژي آمريكا، مصرف نفت از 80 ميليون بشكه به 118 ميليون بشكه در سال 2030 ميلادي افزايش خواهد يافت و سهم عمدهاي از توليد اين افزايش مصرف را كشورهاي غيرعضو اوپك ميخواهند تامين كنند كه البته در اينباره شك وجود دارد. كشورهاي اوپك بايد بتوانند 20 ميليون بشكه بيشتر را تامين كنند. سازمان I.E.A (واقع در پاريس) حدود 113 ميليون بشكه پيشبيني ميكنند.
به باورم بزرگترين نقطه ضعف اين پيشبينيها اين است كه نقش قيمت را دست كم ميگيرند كه روي عرضه و تقاضا اثر ميگذارد. اگر قيمت بالاتر برود، تعادل عرضه و تقاضا از بين ميرود.
اوپك معجزه نميكند
ميگويند كشورهاي غيرعضو اوپك توليدشان از حدود 49ميليون بشكه در روز با (معيار 2003) به 73 ميليون بشكه تا 2030 خواهد رسيد و اگر ما به روند گذشته نگاه كنيم در 27سال اخير اين پيشبيني براي عرضه نفت 600 هزار بشكه بيشتر شده است كه دليل آن هم بازشدن درياي شمال و اضافه توليد از طرف مكزيك و برزيل بوده است كه كشورهاي غيرعضو اوپك توانستند 600 هزار بشكه افزايش توليد داشته باشند. بنابراين بهنظر من اين پيشبيني غيرواقع بينانه است. تقاضاي نفت اوپك 15ميليون بشكه در روز افزايش خواهد يافت.
توليد اوپك هر وقت به 31 ميليون بشكه رسيده، بحران ايجاد شده است. در حال حاضر نيز ظرفيت كل اوپك به 33 ميليون بشكه رسيده است. امروز فرقي با آن زمان ندارد، اگر توليد اوپك به 35 ميليون بشكه در روز برسد (تا سال 2009 ) شاهكار است. چون طرحي تا سال 2030 وجود ندارد كه توليد اوپك را به 45 ميليون بشكه برساند. اگر بخواهيم به توليد 45 ميليون بشكه برسيم، بايد 50 ميليون بشكه ظرفيت داشته باشيم.
چون بايد براي بحران ذخيره وجود داشته باشد. اما داشتن 50 ميليون بشكه ظرفيت از لحاظ كل اوپك با سياستهاي فعلي غيرممكن است. امروز قيمت نفت روي ميزان فعاليت اثر مثبت گذاشته ولي هنوز از 25 سال پيش خيلي كمتر است و بايد در نظر داشته باشيم كه ميدانهاي كشف شده خيلي كوچكترند، پس بايد فعاليت براي بهرهبرداري بيشتر باشد.
هر پيشبيني ممكن است نادرست باشد. براساس پيشبينيام اما، بر مبناي روند آمار از 25 سال پيش در 10 سال آينده بين 2010 تا 2015 توليد كشورهاي غيرعضو اوپك به سختي افزايش خواهد يافت
سازمان انرژي آمريكا (E.I.A ) و سازمان بينالمللي انرژي (I.E.A ) ميگويند كه ميشود توليد بهطور مرتب بالا رود.
ولي بهنظرم اين گفتهها غيرواقعي است. ظرف چند سال اخير توليد درياي شمال و انگليس يك ميليون بشكه پايين آمده است. با وجود اين همه سرمايهگذاري نتوانستهاند توليد را ثابت نگه دارند و اين مسئله كاهش در ذخاير در چارچوب اوپك هم هست. چراكه اوپك معجزه نميكند و از ميدانهاي اوپك هم نفت بهرهبرداري ميشود و به همان مقدار از موجودي آن ميدانها كاسته ميشود.
اوپك بايد 5/1ميليون بشكه جايگزين كند، يا با بهرهبرداري بهتر از ميدانهاي فعلي و يا با كشف ميدانهاي جديد، كه احتياج به سرمايهگذاري دارد.
خاورميانه، دنيا را نگران ساخت
تاسال 2010 ظرفيت توليد اوپك ممكن است به حدود 36ميليون بشكه در روز برسد. و اين درصورتي است كه عراق وارد عمل شود. در اينجا ظرفيت توليد عراق را 2ميليون و 900 هزار بشكه در نظر گرفتهام. بدون عراق اوپك نميتواند به 34ميليون بشكه در روز برسد. اوپك بايد صد درصد ظرفيت خود را براي بازار بگذارد كه غيرممكن است و باعث بحران خواهد شد. از جمله مسائل اوپك براي بالا بردن توليد اين است كه هزينه اين افزايش توليد بالا ميرود، حتي وزيران اوپك ميگويند اگر طرحي يك ميليارد دلاري داشته باشيم، خرجش تقريباً 3برابر خواهد شد.
حتي يكي از مقامات اوپك گفته است مردم فكر ميكنند اوپك كارتل است در حالي كه مقاطعهكاران براي خودشان كارتل ايجاد كردهاند. گاهي حتي ما نميتوانيم مقاطعه مناسب پيدا كنيم. آنچه مسلم است بهطور متوسط از هر چاه حدود 1700 بشكه در روز توليد ميشود. در آمريكا حدود 4 بشكه در روز از هر چاه توليد ميشود. بنابراين امكانات خاورميانه با سياست درست اقتصادي بسيار بالا است و اگر من در يك شركت كار ميكردم و ميخواستم قيمت نفت را پيشبيني كنم، ميگفتم 60 دلار كافي است كه در 10 سال آينده به بشكهاي 80دلار تا سال 2015 ميرسد، ولي پس از آن نگرانكننده است.
آنچه من و دنيا را نگران ميكند، به وجود آمدن بحران در خاورميانه است در سال 1973 (شوك اول) – 1979 (شوك دوم) و وضع امروز كه شباهتهايي ميبينيد. اولاً توليد كل اوپك در 1974،31ميليون بشكه در روز بوده و امروز به 34 ميليون رسيده و بهنظر من به 38ميليون هم خواهد رسيد.افزايش توليد در اوپك كار آساني نيست. برخي ممالك معتقدند، اگر قيمت بالا برود، بازار محكم است و براي جلوگيري از افزايش قيمت، توليد را بالا ميبرند. عربستان سعودي به شدت سعي ميكند ظرفيت خود را افزايش دهد. در ملاقات قبلي من با مقامات ايران، ايشان ميگويند، چرا ظرفيت توليد را بالا ببريم. چون درآمد ما خوب است! اگر نفت را بهعنوان درآمد براي كسري بودجه نگاه كنيم، اين صنعت هيچ وقت پيشرفت نخواهد كرد.
متأسفانه اوپك روي مسائل كوتاهمدت توجه ميكند. اوپك هيچ وقت از راهبرد درازمدت صحبت نميكند.
امروزه ما ريسكها و مخاطرههاي سياسي زيادي در منطقه داريم. ما مسئله سرزمينهاي اشغالي را از طرف اسرائيل و مسئله عراق را كه روز به روز بدتر ميشود داريم.
خاورميانه، نيازمند طرح مارشال
دخالت قدرتهاي خارجي در خاورميانه ادامه پيدا خواهد كرد. حتي پيشبيني ميكنند كه ممكن است مالكان مناطق نفتي عوض شوند. ولي اينقدر نفت منطقه براي دنيا اهميت دارد كه نميتوانند از آن چشم بپوشند. واقعيت اين است كه ما بايد در مقابل مسائل و پيشامدهاي چنين واقعيتي، خود را آماده كنيم.
اگر به خارج از منطقه بنگريم، در ونزوئلا توليد خيلي پايين آمده است. رفتار و سياست حكومت چاوز در صنعت نفت فاجعه بوده است. قبلاً در اين كشور ظرفيت نفت بين 3500 تا 3400 بشكه در روز بوده ولي امروز به 6/2 ميليون بشكه رسيده است. نيجريه هم كه دچار بحران است، اسماً حدود 3 ميليون بشكه است ولي حدود 3/2 توليد دارد.
مردم مكزيك كه فكر ميكنند دو رئيسجمهور، يكي رسمي و يكي غيررسمي دارند و اين روي برنامههايشان اثر ميگذارد. روسيه هم آن آرزوهايي را كه شوروي سابق داشت، امروز هم دارد كه روي نفت خود كنترل داشته باشد و روي كشورهاي اروپايي نفوذ داشته باشد و اروپاييها از اين نظر نگرانند.
آناليستها در لندن نيز هميشه انتظار دارند قيمت پايينتر بيايد اما پيشبيني آنها خيلي بدبينانه است. اگر ركود اقتصادي در دنيا پيش بيايد ممكن است، اما اگر دنيا با روند قبلي پيش برود اين قيمت به سختي ميتواند خيلي پايينتر از حد فعلي باشد. بهنظر من همان 60 دلار را حفظ ميكند. اقتصاد جهان به شدت به نفت منطقه احتياج دارد. اميدوارم اصولاً زمامداران منطقه و كساني كه تصميمگيرنده هستند به فكر منطقه باشند نه به فكر خودشان. اقتصاد جهان به شدت به نفت قابل عرضه منطقه احتياج دارد و دنيا ادامه حيات بدون نفت نخواهد داشت.بهنظرم آنهايي كه تاريخ اروپا را مطالعه كردهاند به خوبي ميدانند كه طرحي به نام طرح مارشال وجود داشت كه براساس آن آمريكاييها و اروپاييها دور هم جمع شدند و به فكر ترميم خرابيهاي جنگ در منطقه اروپا افتادند و اروپا را به جاي آن خرابههاي بعد از جنگ به وضعيت فعلي رساندند. ما هم، اين چنين طرح سياسي را براي منطقه احتياج داريم وگرنه امكان ايجاد شوك، زياد خواهد شد.
اين وضع قابل ادامه نيست. در ايران مصرف فرآوردههاي نفتي بسيار بالاست. از اين مصرف بيحد و حساب، بايد جلوگيري شود. ولي راهي جز افزايش قيمتهاي داخلي وجود ندارد. البته لازم است اين افزايش قيمت همراه با اصلاحات اساسي در حملونقل عمومي و ايجاد شبكه پيشرفته ترافيكي باشد.
* كارشناس اقتصاد انرژي – مقيم انگلستان
تاريخ درج: 30 تير 1387 ساعت 14:47 تاريخ تاييد: 30 تير 1387 ساعت 15:52 تاريخ به روز رساني: 30 تير 1387 ساعت 15:24
يکشنبه 30 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]
-
گوناگون
پربازدیدترینها