واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: ابزار دانشجويي براي توليد فكر در دانشگاه نشريات دانشجويي
نشريات دانشجويي يكي از كانال هاي اصلي رشد هويت اسلامي- ايراني در فضاي دانشگاه ها هستند. چنانچه بتوانند رسالت اصلي خود را به بهترين شكل ايفا كنند، از مسيري پرشور و باكمترين هزينه مي توان به بهترين نتايج دست يافت.
مقام معظم رهبري همواره انتظارشان از فضاي دانشگاه اين است كه دانشجو با تفكر برتر اسلامي فارغ التحصيل شود و به بستر جامعه راه پيداكند.
روشن است كه از پتانسيل فعاليت هاي مكتوب دانشجويان مي توان بهترين بهره برداري را با چنين رويكردي داشت.
ازسوي ديگر اگر بپذيريم غالب افكار و حركت هايي كه در اين نشريات نمود پيدا مي كند، گلچيني از حركت هاي درون جامعه است، با هوشياري بيشتري از اين بلندگوهاي موثر استفاده مي كنيم.
دانشجو از بستر جامعه به فضاي دانشگاه وارد مي شود و بعد از فارغ التحصيلي دوباره به دامن اجتماع برمي گردد. به اين ترتيب در چنين چرخه اي با افكاري كه از بيرون با اوست پا به فضاي دانشگاه مي گذارد و با افكاري كه در فضاي دانشگاه مانوس شده است، دوباره به عرصه تاثيرگذاري بازمي گردد.
يك دانشگاه كارآمد بنا به انتظار مقام معظم رهبري دانشگاهي است كه به علامت سوال هاي ذهني دانشجو پاسخ داده، افكار تاريك را روشن ساخته و جوانان را با شخصيت اسلامي- ايراني براي تحول و شكوفايي به عرصه هاي مختلف جامعه هديه كند.
تحقق چنين هدفي هماهنگي ميان بخش هاي دانشگاهي واستفاده از تمامي امكانات را مي طلبد.
يكي از اين امكانات نشريات دانشجويي هستند.
كيفيت را فداي كميت نكنيم
وقتي مارك دگرانديشي با عنوان يك نشريه دانشجويي يدك كشيده مي شود، به معناي صد در صد ايسم گرايي اين نشريات نيست، اما اين كه چطور مي توان به هر كدام از اين جريان هاي فكري غربي پرداخت و همچنان هويت خود راحفظ كرد، سوال اساسي هر ذهن بيداري است كه بايد به ويژه براي قشر دانشجو پاسخ داده شود.
محمد عبدالهي، پژوهشگر و محقق در حوزه مطالعاتي آثار دانشجويي با اشاره به اين كه نشريات دانشجويي اسلامي جداي از علمي و تخصصي بودن يا صرفاً خط و مشي سياسي دارند، ياتنها به مسايل عقيدتي مي پردازند و يا تلفيقي از هر دو رويكرد هستند، به تقسيم بندي ايدئولوژيك نشريات دانشجويي دگرانديشي مي پردازد و مي گويد:«نشريات ليبراليستي، ماركسيستي، فمينيستي و قوميت گرا چهار انشعاب اصلي دگرانديشان هستند. كمتر نشريه اي تماماً رنگ و بوي يكي از ايسم ها را دارد، اغلب دگرانديشان با گرايش التقاطي به نشر يكي ازاين جريان هاي فكري مي پردازند. اين قبيل نشريات به ويژه در ايام خاص سال فعاليتشان به اوج مي رسد، مثلاً گروهي ازاين نشريات فقط به فعاليت در روز كارگر گرايش دارند يا در روزي خاص فمينيست گراها به يك باره فعاليتشان دو چندان مي شود.»
عبدالهي ادامه مي دهد:«طبق آمار موجود 3000 تا 5000 نشريه دانشجويي داريم، اين تعداد نشريه به لحاظ آماري و ثبتي رقم قابل توجهي است و دليل بر فزوني نشريات خودي بر غير خودي دارد، اما ما نبايد دچار بيماري آمارزدگي شويم.
عادت كرده ايم كه هميشه از كميت نشريات بگوئيم، در حالي كه كيفيت حائز اهميت است.»
آسيب هايي كه كيفيت را نشانه رفته اند
علي خطيبي، رئيس مركز ارتباطات و اطلاع رساني نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه با ابراز نارضايتي از كيفيت نشريات دانشجويي معتقد است كه محتواي اين قبيل نشريات بايد به دقت و وسواس خاص مورد نقد قرار گيرد و گردانندگان اين نشريات نبايد اجازه دهند نشريه شان به تريبوني براي اپوزيسيون تبديل شود.
وي مي گويد:«تعداد قابل توجهي از نشريات دانشجويي به سه دليل تيم غير حرفه اي، قدرت تامين هزينه و چگونگي تشويق و استقبال مسئولين دانشگاه از يك نشريه، عمر كوتاهي دارند. كم بودن مطالب توليدي اين نشريات يكي از بزرگترين ضعف هاست. توقع مي رود كه يك نشريه دانشجويي باتوجه به اين كه در كانون توليد علم قرار دارد، در حوزه هاي مختلف علمي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و ... توليد داشته باشد.
استفاده بيش از حد ازمطالب اينترنت، دور شدن نشريات دانشجويي از رسالت اصلي شان و تبديل شدن به تريبون، همراهي با برخي جريان هاي سياسي، همچنين دور شدن از فضاي علمي و توليد مطالب علمي، در آسيب هاي مورد بحث نشريات دانشجويي است.»
ابزاري براي شناسايي نخبگان
سرونازحر، دانشجوي رشته اقتصاد و مدير مسئول يكي ازنشريات دانشجويي نيزتوصيح مي دهد:
«براي دانشجو تعريف نشده كه در يك نشريه چگونه مي تواند قلم بزند و نقد كند؟ آيا فقط به مشكلات درون دانشگاه بپردازد و يا بايد كل مسايل جامعه را تحليل كند؟ به عنوان مثال دانشجويان رشته اقتصاد و يا مديريت بازرگاني مي توانند نقد اقتصادي در نشريه داشته باشند. اگر چنين ديدي بر فضاي نشريات دانشجويي حاكم شود، نخبگان تحليل گر شناسايي شده و حتي مي توانند به مسئولين مشاوره دهند.»
وي با گلايه از رفتار برخي دانشجويان ادامه مي دهد:«بعضي از دانشجويان دچار افراط وتفريط شديدي هستند. عده اي منفعلانه به گوشه اي مي روند و عده اي ديگر از روي هيجانات اين دوران فقط دنبال سياسي بازي مي روند و عروسك خيمه شب بازي مي شوند. در صورتي كه اگر آگاهي دانشجو افزايش يابد، دست آويز نخواهد شد.
بعضاً اين قبيل دانشجويان ناآگاه در قالب اخبار به درج نظرات شخصي گروه هاي فكري مي پردازند كه باآنها ارتباط دارند. نمونه اش را در ايام انتخابات تجربه كرديم.
خيلي از اخبار درج شده در نشريات دانشجويي منبع درستي نداشتند كه برخي از آنها تكذيب شدند. به نظر مي رسد ابتدا بايد به دانشجوياني كه جزء كادر اصلي نشريه قرار مي گيرند، تعهد و صداقت حرفه اي را آموخت.»
حر، در تكميل صحبت هايش مي گويد:«دوران دانشجويي دوران تكاپو و حرارت است. اصلاً فعاليت در نشريه زمينه ساز يافتن دوستان خوب و تاثيرگذار مي شود و از اين دوران خاطرات قشنگي به يادگار مي ماند.»
آموزش اخلاق روزنامه نگاري
به قشر دانشجو
مرجان پروانه پژوهشگر و كارشناس ارشد روزنامه نگاري با اعتقاد به اين كه نشريات دانشجويي مي توانند بهترين كانال براي تبادل نظر علمي، معرفي پروژه هاي علمي دانشگاه، ارائه دهنده مقالات علمي، تحقيقات و منبع درج فراخوان هاي علمي باشند، مي گويد:
«هنوز نشريه دانشجويي صاحب اعتبار قابل تامل نشده است كه بتواند يك عنوان مقاله علمي را براي اولين بار منعكس كرده و سپس اين مقاله به سايت هاي مختلف راه پيداكند. ما هميشه مقاله هاي معتبر علمي را ازسايت هاي مختلف دريافت كرده ايم. انتظار نداريم به فرض دانشجوي رشته علوم پزشكي يك نشريه حرفه اي مهيا كند، انتظار اين است كه لااقل ابزارهاي اوليه كار را بشناسد. بعضي از اين نشريات واقعاً دردسرآفرين شده اند، آمار را بزرگ و كوچك كرده اند و سطح اعتماد به نشريات دانشجويي از لحاظ علمي وآماري و حتي خبري پايين آمده است.»
اين پژوهشگر ادامه مي دهد:«دوره هاي آموزش روزنامه نگاري در سطح دانشگاه ها كم نيست، اتفاقاً خيلي هم زياد است، آن قدر كه از خودمان مي پرسيم اگر قرار باشد از طريق اين دوره ها تعداد بسيار زيادي روزنامه نگار تربيت كنيم، پس رسالت دانشكده خبر چه مي شود؟
ازسوي ديگر كيفيت اين دوره ها به جهت كوتاه بودن مدت زمان آموزش و عدم تفكيك رشته هاي مختلف خبرنويسي، مصاحبه، گزارش، عكاسي و... در طول دوره آموزشي پايين است.
چه لزومي دارد يك دانشجو در مدت زمان كوتاهي به همه اين رشته ها سرك بكشد؟ هر دانشجو با توجه به علاقه اش مي تواند در يكي از اين رشته ها صاحب تبحر شود و دوره هاي بعدي شاخه هاي ديگر را تجربه كند.
ما در اين دوره ها كمتر از استادان بزرگ روزنامه نگاري استفاده مي كنيم. اگر استادان مشهور علم روزنامه نگاري در دوره آموزشي حضور پيدا كنند، براي دانشجويان شوق برانگيزاست. استاداني كه دعوت مي شوند هم بايد ابزار كار را بشناسند وهم تجربه كاري داشته باشند.»
پروانه با اشاره به اصطلاح «دروازه باني خبر» مي گويد:«متاسفانه دانشجوي ما حتي از نحوه ارتباط مكتوب با استادان و مسئولين دانشگاه بي خبر است.
دانشجوي ترم اولي كه مي خواهد جزء كادر نشريه قرار گيرد، بايد خيلي نكات را بياموزد. بايد به او گفت «دروازه باني خبر» هميشه به معناي سانسور خبري نيست. اگر كوچكترين اتفاقي در كلاس درس رخ دهد، نبايد فوراً در نشريه دانشجويي منتشر شود و خيلي سريع آبروي استاد و دانشگاه را به بازي بگيريم.
ابتدا بايد چندين بار براي تذكر، تلاش مكتوب و محرمانه داشت، چنانچه نتيجه نداد با شگرد روزنامه نگاري وارد شد.»
اين پژوهشگر ادامه مي دهد:«ما الان زير ذره بين كشورهاي ديگر هستيم. نبايد اجازه دهيم كه سوژه خبري رسانه هاي آنها شويم. در همه دانشگاه هاي دنيا مشكلات ريز و درشت فراواني وجود دارد. اين درست نيست كه با كوچكترين مشكلي دانشجو تلفن را بردارد و به فلان شبكه خبري كه معلوم نيست از كجا حمايت مالي مي شود، زنگ بزند. مطمئن باشيد آنها
نه تنهامشكل را حل نمي كنند، بلكه مشكلات را بزرگتر كرده و به نفع خودشان بهره برداري مي كنند.
متاسفانه بعضي از دانشجويان خيال مي كنند اگر كارشان جنجالي باشد، مورد توجه قرار گرفته و كارآمدتر خواهند بود. بايد به اين قبيل دانشجويان آموزش داده شود.
دانشجويان قشري هستند كه بايد به آنها آموزش داد، تربيت شان كرد، با آنها كنار آمد، به آنها محبت كرد و البته رفتاري قاطع با آنان داشت. بايد بياموزند كه بر خبر نادرستي كه در نشريه درج شده پافشاري نكنند و در مواردي اصلاحيه بزنند.»
يکشنبه 30 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]