واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: طراحي لباسهاي متحدالشكل ويژه قاريان قرآن؛ نماد ملي و مذهبي ايران
گروه بينالملل: طراحان زبردست و متعهد جمهوري اسلامي ايران ميتوانند با طراحي لباسي زيبا و متحدالشكل ويژه قاريان قرآن ايراني، علاوه بر رعايت معيارهاي معنوي و اسلامي، بخشي از فرهنگ و هنر غني و كهن ايراني را به ساير ملتها ارايهنمايند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، يكي از فعاليتهاي بسيار مؤثر فرهنگي و ديني پس از انقلاب اسلامي ايران، اعزام قاريان برجسته قرآن كريم به كشورهاي مختلف براي شركت در مسابقات بينالمللي است و در حقيقت، تلاوت آيات قرآن كريم در ميان مسلمانان ديگر كشورها تأثير عميقي در جذب آنان به كلامالله مجيد دارد و افراد را نسبت به انس و مجالست با قرآن تشويقميكند.
در ايام ماه مبارك رمضان سال گذشته در يكي از كشورها شاهد حضور بسيار موفق يكي از قاريان خوب كشورمان در جمع قاريان كشورهاي مختلف بوديم، بدون شك اين حضور موفق از جهات مختلف قابل تحليل و بررسي است و همه تأثيرات آن را نيز نميتوان با چشم مشاهدهكرد و هرگز نميتوان ميزان معنويت و ايجاد انگيزه قرآني را كه با هر تلاوت در افراد ايجادميشود، اندازهگيري و گزارشكرد.
در اين ميان چيزي كه بسيار جلب توجه ميكرد، اين بود كه قاري خوش صداي ايراني هنگام تلاوت قرآن در ميان مسلمانان يك شنل به سبك قاريان مصري روي دوش خود ميانداخت و در تمام فيلمها، مجلات و روزنامههايي كه خبر تلاوت ايشان را منعكس كردهبودند، با همين لباس ديدهميشد.
خبرگزاري ايكنا در اين مقاله برآن است، پس از ارايه بحثي كوتاه در زمينه ضرورت، تأثيرات و اهميت نمادهاي ملي و ديني، طراحي يك پوشش يا لباس ملي براي قاريان قرآن كريم در جمهوري اسلامي ايران را مورد بررسي قراردهد كه البته تحقق اين امر همكاري نهادهاي مسئول اعم از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، سازمان تبليغات و ساير نهادهاي مرتبط را ميطلبد.
همچنين، اين نوشته به هيچوجه از ارزشهاي معنوي و توانمنديهاي فني قاريان قرآن كريم در كشور عزيزمان نكاسته، بلكه گامي در جهت تكميل زحمات و فعاليتهاي قرآني به شمار ميآيد.
نقش نمادها و الگوها در ترويج ارزشها و باورها
شعاير و نمادهاي يك ملت براي ساير ملتها بسيار جذاب و مورد توجه است و ملتها بدون آگاهي از زبان يكديگر و بدون ارتباط كلامي، همديگر را از راه نمادها ميشناسند و با هم ارتباط برقرارميكنند.
يكي از بارزترين و فراگيرترين نمادها در هر جامعه لباس و نوع پوشش است، لباس انسان علاوه بر تأثيرپذيري جغرافيايي، تابع فرهنگ و باورهاي جامعه بوده و نشانگر سليقه و ابتكار افراد آن جامعه نيز به شمار ميآيد.
هيچ لباسي بدون توجه به ارزشها و شرايط فرهنگي جامعه انتخاب و طراحي نشده و زماني كه فردي وارد يك كشور ميشود، نخستين چيزي كه او را معرفي ميكند، لباس اوست و هر كس با انتخاب نوعي لباس، هويت خويش را معرفيكرده كه به چه فرهنگي وابسته است و از كدام ارزشها پيروي ميكند.
به راستي چه رازي در اين امر نهفتهاست كه دنياي غرب با برنامهريزي هدفمند و با بهرهگيري از پيچيدهترين تكنيكها و ابزارهاي تبليغاتي و صرف بودجههاي بسيار هنگفت، سعي در جهتدهي نوع پوشش ملتها و ترويج مدلهاي لباس در قالب مجلات، كانالهاي تلويزيوني و برگزاري شوهاي لباس دارد؟ آيا ميتوان با يك نگاه سطحي پذيرفت كه اين فعاليتها صرفاً جنبه اقتصادي و سودآوري مادي دارد؟ پاسخ اين پرسش از مطالب گذشته به خوبي روشن ميشود و در واقع آنها جهانبيني و تفسير مادي خود از انسان را در چارچوب يك نماد بيروني و در قالب لباس به مخاطبان جهاني خود معرفي مينمايند.
در فرهنگ جديد غرب، ماديت، حقيقت و اساس زندگي را تشكيل ميدهد و انسان در اين فرهنگ با همين معيار تعريف ميشود و براساس همين معيار نيز اخلاقيات، فرهنگ و گرايشات جديدي در همه عرصهها براي او پديد ميآورند، از جمله اين عرصهها نوع پوشش، چگونگي حضور اجتماعي و روابط انساني است، اما در اسلام كاملاً بر عكس آن است؛ اسلام با يك نگاه تكاملي به انسان او را در اوج ميبيند و در عين توجه به فطرت و بعد مادي او معنويت را اساس حيات انساني و تشكيلدهنده حقيقت و غايت زندگي او ميداند.
تاثير باورهاي ملي و مذهبي بر مدل لباس
بدون شك قالب، مد و رنگ لباس از جهانبيني، ارزشها، تمايلات دروني و باورهاي افراد حكايتميكند و به نحوي معرف فرهنگ و باورهاي ملي و مذهبي افراد است.
در بسياري از اوقات، تفاوت يك فرد معتقد به آخرت با فرد غيرمعتقد در نوع لباسشان كاملاً مشهود است و در حقيقت، آن چيزي كه امروز در غرب مشاهدهميشود بيشتر ارايه و ترويج مدلهاي متنوع لباس است و بيشتر الگوهاي ارايهشده مبتني بر خودنمايي، لذت مادي، نفي ارزشهاي الهي، معنوي و اخروي است و به گونهاي طراحي شدهاند كه تمام ارزش انسان را در تن و زيبايهاي جسماني او تعريفكند و به معيارهاي انساني نظير حياء و ساير معيارهاي معنوي و انساني در مدل لباس توجهي نميكند و بيشتر بر انحصار زندگي و ارزشها در جهان مادي تأكيدميكند.
تأكيد متون اسلامي بر آراستگي و زيبايي
اما در دين مبين اسلام، گرچه ابعاد معنوي و مادي انسان به صورت متوازن و متعادل مورد توجه قرارگرفته و هيچ يك از اين دو حيطه در مقابل ديگري قرارنگرفته و فرد براي رسيدن به معنويت مجبور به نابودكردن نيازهاي مادي خويش نيست؛ اما براين نكته تأكيدميشود كه آنچه اصالتدارد، معنويت است و خواستهها و نيازهاي مادي بايد با جهتگيري معنوي و انساني تأمينشوند.
اميرالمؤمنين حضرت علي(ع) ميفرمايد: «إن الله جميل يحب الجمال، ويحب أن يرى أثر نعمه على عبده(خداوند زيباست وزيبايي را دوست دارد و دوست دارد آثار نعمتهايي كه به بندگانش عطافرموده در آنان ببيند).
رنگها در بسياري از جوامع بهعنوان يك نماد انتخاب و معرفي شدهاند و در ميان اديان، اقوام و ملتها، گروههاي ورزشي و اجتماعي، رنگ خاصي انتخابشده و بهعنوان نماد آن دين يا گروه و قوميت مورد استفاده قرارگرفته و در بسياري از موارد مقدس شمرده ميشود.
در متون ديني و روايات اسلامي نيز رنگهاي مختلفي را براي استفاده در زمانهاي خاص توصيهشده است، بهعنوان مثال پوشيدن لباس سفيد نه تنها در نماز مستحب است بلكه در هر حال استفاده از چنين لباسى سنت است، بنابراين پيامبر(ص) فرمودند: هيچ رنگى در لباسهايتان بهتر از سفيد نيست.
در اسلام از رنگ سبز تعريف و تمجيد شده و در روايات اسلامي آمده كه رسول خدا(ص) قبايى از سندس داشت و وقتى آن را مىپوشيد رنگ سبزش به همراه سپيدى رنگ آن حضرت، به وى جلوه خاصى مىبخشيد.
تقليد از لباس ديگران، بسيار آسان و در يك نگاه اقتصادي بسيار كم هزينه است؛ اما اين تقليد در لباس در يك نگاه عميقتر پيامآور نوعي تغيير و پذيرش فرهنگ ديگران است، فرهنگ هر گروه، مذهب يا قوميتي برتار و پود لباس آنان حكشده و اين چيزي نيست كه به آساني قابل تغيير باشد، هركس در آن لباس واردشود به نوعي جزء همان ملت و گروه شمردهشده و در دراز مدت همين پوشش منجر به تغيير ديدگاه فرد و پذيرش ارزشها و معيارهاي آنان ميشود و شايد همين مسأله حكمت اين آموزه اجتماعي و بسيار دقيق اسلام باشد كه تشبه به كفار را در لباس و پوشش ممنوع ميداند، چرا كه پذيرش اين لباس مقدمهاي براي پذيرش فرهنگ و انديشه آنان است و گرايش فرد به همان سمت را به دنبال خواهدداشت.
در روايتى از امام صادق(ع)آمدهاست: «اياك ان تزين الا فى احسن زىّ قومك»(خود را تزيينمكن جز به مثابه و شكل كسانى كه با آنان زندگى مىكنى).
ضرورت طراحي لباس ملي براي قاريان قرآن
بر اساس مباحث گذشته پيشنهاد مشخص ما اين است كه طراحان زبردست و متعهد ما با طراحي يك لباس زيبا ويژه قاريان قرآن ايراني، علاوه بر رعايت معيارهاي معنوي و اسلامي بخشي از فرهنگ و هنر غني و كهن ايراني را به ساير ملتها ارايهنمايند.
از سوي ديگر كشور ايران با سابقه بسيار كهن در زمينه توليد رنگهاي طبيعي ميتواند با بهرهگيري از آموزههاي اسلامي و سنتهاي ملي در زمينه رنگهاي طبيعي، الگويي مناسب و آرامبخش مبتني بر روانشناسي رنگها براي لباس قاريان قرآن طراحينمايد تا مخاطباني كه در مدت زماني نسبتاً طولاني با يك قاري ارتباط بصري برقرارميكنند، علاوه بر استماع صوت دلنشين وي تحت تأثير رنگ زيبا و ملايم لباس او نيزقرارگيرند و لحظات لذتبخشي را داشتهباشند.
در پايان اين بحث ميتوان به اين نتيجهرسيد كه طراحي مدل لباس ويژه آقايان و بانوان قاري قرآن بهعنوان يك نماد بيروني، ميتواند بيانكننده فرهنگ ملي و باورهاي اعتقادي و مذهبي ما در طول سفرهاي بينالمللي به نقاط مختلف دنيا باشد.
به قلم: «محمدرضا صالح» قرآنپژوه
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]