واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: همسرآزاری؛ فراموشی عشق در خانه (قسمت اول)
همسر آزاری از آسیب های اجتماعی پنهان است كه معمولاً در محیط بسته خانه شكل گرفته و سبب عدم اطمینان و از هم گسیختگی كانون خانواده می شود. قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده، در مرحله نخست، زنان و پس از آن كودكان و سالمندان و سرانجام مردان هستند.همسر آزاری معضلی است كه در قرون اخیر بیش از هر زمان دیگری در جوامع مورد توجه و بررسی كارشناسان قرار گرفته و شاید بهترین دلیل برای توجه به این امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهی این قشر از حقوق و مزایای خود در برابر همسرانشان است.مقوله همسر آزاری از جمله اخبار داغی است كه اگر هر روز در صفحات حوادث روزنامه ها دیده نشود، دست كم هر چند روز یك بار با مطالبی به صورت گزارش یا مقاله های گوناگون به آن پرداخته می شود. در اینجا كوشیده ایم تا با نگاهی گزارش گونه و تحلیلی ، این مسئله را مورد بررسی قرار داده و به نكات و راه كارهای تازه ای در این باره اشاره كنیم.پدیده ای با عنوان آزار همسر و فرزندان ، مقوله ای است كه به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت های گوناگون وجود دارد. خشونت فیزیكی و بدنی ، مانند صدمه زدن به اشیای منزل و ضرب و شتم همسر، یا خشونت روانی و كلامی مانند تحقیر، بهانه جویی نسبت به چهره و شرایط جسمانی زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وی ، وهمچنین خشونت اجتماعی شامل منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی كه بیشتر در استان های غربی كشور شایع است. خشونت اقتصادی مانند نپرداختن خرجی و در نهایت صدمات و آزارهای جنسی از طریق تحمیل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و غیره، مهمترین و شایع ترین انواع همسر آزاری مردان نسبت به زنان استبه طور كلی از هر 10 زن، پنج نفر و از 10 مرد، سه نفر یا بیشتر مورد آزار روحی و جسمی توسط همسر خود قرار می گیرند كه آمار آزار جسمی در زنان بیشتر است. برای ریشه یابی چرایی و عوامل مؤثر در ایجاد و شكل گیری همسر آزاری، ابتدا باید تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه داد. برای همسر آزاری مصادیق بسیاری می توان یافت كه نمونه بارز آن علاوه بر آن چه پیش از این نیز گفته شد، ضرب و شتم همسر است. عوامل گوناگونی مانند نوع جامعه پذیری فرد، نحوه پرورش وی، فقر فرهنگی و مسائل اقتصادی در همسرآزاری نقش زیادی دارند." دكتر محمدرضا شمس انصاری " روان پزشك پزشكی قانونی ، ریشه های همسر آزاری را علاوه بر اختلالات روحی و روانی زوجین، فشارهای محیطی نیز می داند و می گوید: «فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی و نیز به دلیل این كه فرد قادر نیست به خوبی از پس اداره زندگی خود برآید، سبب ایجاد انگیزه برای آزار همسر به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه می شود. اختلالات شخصیتی و زمینه های ژنتیكی هم از دیگر عوامل همسر آزاری است.»وی می افزاید: «گاهی زن و شوهر پیش زمینه ذهنی داشته و تحریك پذیر می شوند و از نظر فكری منتظر جرقه ای برای آزار یكدیگرند. علاوه بر اینها، مهریه های سنگین و بعضاً غیرقابل پرداخت و دخالت اطرافیان نیز به این امر دامن می زند.»دكتر شمس انصاری عدم علاقه و وابستگی زوجین به هم را نیز یكی دیگر از این عوامل می داند. وی بر این باور است كه آزار همسر لزوماً آگاهانه صورت نمی گیرد و ادامه می دهد: «در بیشتر مواقع فرد نمی داند كه حركات و رفتارش برای طرف مقابل آزار دهنده است. از سویی هم مشاهده كتك ها، ناسزاها و رفتارهای ناشایست در خانواده و نیز داشتن افكار خرافی و نادرست از جمله شك به همسر و ترس از خیانت وی در خانواده، سبب نقش بستن این عوامل در ضمیر ناخودآگاه فرد و تأثیر در زندگی وی می شود.» پژوهشگران نیز بر این باورند كه در حقیقت، ریشه همسرآزاری تك علتی نبوده و عوامل بسیاری به ویژه اعتیاد و الكلیسم با آن رابطه ای نزدیك دارند.همسر آزاری همان كه پیشتر هم گفته شد، خاص یك جامعه نبوده و معمولاً هم زنان بیش از مردان قربانی چنین آزارهایی می شوند. به طوری كه در انگلستان از هر 10 زن یك زن به حد مرگ از شوهر خود كتك می خورد. در ایالت متحده نیز در هر 15 ثانیه زنی مورد تهاجم قرار می گیرد و این به روشنی نشان می دهد كه خشونت علیه زنان، حتی در كشورهای به اصطلاح پیشرفته نیز وجود دارد.در بسیاری از كشورهای در حال توسعه، همسر آزاری و به ویژه زن آزاری، بخشی از فرهنگ و روال طبیعی زندگی بوده و زنان نیز آن را به عنوان یك مسئله عادی در زندگی خود پذیرفته اند. برای نمونه، به كار بردن جملاتی مانند مرد اگر زنش را كتك نزد مرد نیست یا غیرت ندارد و ... خود سبب ایجاد فرهنگ همسر آزاری در این جوامع می شود. در عربستان زن از حق و حقوق پایینی برخوردار است؛ تا آنجا كه حق رأی، رانندگی، وكالت و... را ندارد و البته به آن معترض نیست! گاه همسران، به ویژه مردان چنین می اندیشند كه با آزردن همسر خود و اختیار كردن همسر دیگری، زندگی شان بهتر خواهد شد و از این واقعیت غافلند كه امكان دارد که این زندگی تازه از قبل هم بدتر شود.این حقوقدان بر این باور است كه در حقیقت برخی خشونت ها علیه همسر نسبی بوده كه به فرهنگ یك جامعه بستگی دارد و نمی توان آن را به تمام جوامع تعمیم داد. وی در این باره می افزاید: «نظر به این كه بیشتر خشونت ها علیه زنان صورت می گیرد، هر قدر زنان از حقوق خود آگاه تر باشند، این موضوع نیز كمرنگ تر می شود. در واقع می توان گفت كه با اصلاح قوانینی كه به ضرر و زیان زنان است، این مسئله كمتر می شود.»اصولاً هرچه فرهنگ ضعیف تر و سواد كمتر باشد، آزار همسران نسبت به هم بیشتر و به صورت آزار جسمی شایع است. در طبقات مرفه و تحصیل كرده این معضل بیشتر به صورت آزار روانی وجود دارد كه عوارض آن، گاه از آزار جنسی بدتر است. همسر آزاری به طور كلی بیشتر متوجه زنان است؛ اما گاه مردانی كه سن بالا و قدرت بدنی كمتری دارند یا دارای نقص و ایراد جسمی هستند نیز ممكن است توسط همسر خود كه از آنان جوان تر است، مورد آزار قرار گیرند. به گفته دكتر خرمشاهی، براساس پژوهش های انجام شده، زنانی كه مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به طور تقریبی ?? درصد بی سواد، 48 درصد دارای سواد ابتدایی، 38 درصد دیپلم و سه درصد بالاتر از دیپلم بوده اند.همسر آزاری آسیبی است كه به آسانی می تواند مقدمه ای باشد برای ابتلا به بیماری های صعب العلاج روحی و روانی. ایجاد انواع دردهای معده، پادرد، سردرد، ریزش مو، بیماری های قلبی و همچنین افسردگی ، بیماری های روانی و... پیامد آزار و اذیتی است كه همسران به صورت ناخواسته یا خودخواسته به یكدیگر روا می دارند. همشهریلینک ها خشونت خانگی نماهایی از خشونت علیه زنان طلاق؛ رهایی یا نابسامانی قبل از طلاق به این توصیه ها توجه کنید طلاق ، سرنوشتی ابهام آمیز برای كودكان طلاق؛ رهایی یا نابسامانی کتاب های « روان شناسی » ، « زنان » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]