تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام جواد (ع):سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد : 1 - اجتناب از عجله ، 2 - مشورت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812676990




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پايان هامون


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: پايان هامون
در سوك خسرو شكيبايي

با يادداشت هايي از ؛ فريدون جيراني شمس لنگرودي سيد علي صالحي بيتا فرهي، علي مصفا مهدي كرم پور، بهرام رادان

ترانه عليدوستي جواد طوسي ، امير پوريا احمد طالبي نژاد و...

گروه فرهنگي، مهدي طاهباز؛ خسرو شكيبايي اين اواخر خيلي پركار شده بود. ديگر وسواس قديم را نداشت و اگر به لحاظ زماني به مشكل برنمي خورد، به پروژه يي «نه» نمي گفت؛ فيلم سينمايي يا تله فيلم هم فرقي نمي كرد. او فقط مي خواست كار كند و جلوي دوربين باشد. دليلش هم نمي توانست مشكلات مادي و انگيزه هاي اقتصادي باشد چرا كه دستمزدي كه براي بازي مي گرفت از خيلي ها كمتر بود. او فقط مي خواست كار كند و جلوي دوربين باشد؛ آن هم به يك دليل...

خسرو شكيبايي اين اواخر بدجور با بيماري دست و پنجه نرم مي كرد. حال چندان مساعدي نداشت و حتي سال گذشته مدتي در بيمارستان بستري شد. بعد از اينكه از بيمارستان مرخص شد، ديگر آن شكيبايي سرحال و بشاش قديم نبود. اولين و آخرين باري كه خسرو شكيبايي را در پشت صحنه يك فيلم و از نزديك ديدم، دي ماه سال گذشته و سر صحنه فيلم «دايناسور» پرويز شيخ طادي بود. خسرو شكيبايي آنقدر ناخوش احوال و رنجور بود كه در طول تمام مدت فيلمبرداري يك پرستار او را همراهي مي كرد. وقتي هم كه بعدازظهرها كار به پايان مي رسيد، آنقدر انرژي اش تخليه شده بود كه به تنهايي حتي توان حركت به سمت ماشين را هم نداشت. اما همه آنهايي كه در صحنه فيلمبرداري حضور داشتند، از يك چيز شگفت زده مي شدند. آن شكيبايي مريض احوال وقتي سه، دو، يك كارگردان را مي شنيد و دوربين فيلمبرداري روشن مي شد، به يكباره تغيير مي كرد. آنقدر انرژي مي گرفت و با شور و حرارت جلوي دوربين بازي مي كرد كه انگار نه انگار همين چند لحظه پيش حتي توان ايستادن را هم نداشته است. خسرو شكيبايي جلوي دوربين سينما به راستي جادو مي شد و تمام آلام خود را فراموش مي كرد. اين جادو تا زماني كه صداي «كات» كارگردان شنيده مي شد ادامه داشت و پس از آن بود كه دوباره رنج و بيماري به سراغش مي آمد. اين اواخر او فقط مي خواست كار كند و جلوي دوربين باشد؛ آن هم به اين دليل كه فقط زماني سر حال بود و حال عادي داشت كه جلوي دوربين مشغول ايفاي نقش مي شد. اين جادوي سينما و دوربين بود كه خسروخان شكيبايي را سر پا نگه مي داشت و به همين دليل او به كمتر پروژه و پيشنهادي «نه» مي گفت. خسرو شكيبايي سال 1323 در خيابان مولوي تهران متولد شد. پدرش سرگرد ارتش بود و دوستان و خانواده او را به نام «محمود» هم صدا مي زدند.

خسرو جوان قبل از اينكه در نيمه دوم دهه 30 به تئاتر علاقه مند شود، به كارهايي مانند خياطي، كانال سازي و ساخت آسانسور پرداخت. او همچنين به كشتي كچ آن سال ها هم علاقه مند بود و به صورت آماتوري و حتي حرفه يي كشتي كچ مي گرفت. آن زمان به دليل استخوان بندي چهره اش به او لقب «ريكي والدي» ايران را هم داده بودند. شكيبايي در سال 1343 به عضويت گروه تئاتري «توسكا» درآمد و در نمايش «پنجه عدالت» به ايفاي نقش پرداخت. او كه تحصيلاتش را در رشته بازيگري دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به پايان رسانده بود، در سال هاي پاياني دهه چهل علاوه بر كار تئاتر، دوبلوري فيلم را نيز زير نظر هوشنگ كاظمي در استوديو شهاب آغاز كرد از معروف ترين فيلم هايي كه شكيبايي در آنها گويندگي كرده، مي توان به فيلم هندي «شعله» اشاره كرد.

در يكي از نسخه هاي دوبله شده اين فيلم كه مديريت دوبلاژ آن را چنگيز جليلوند برعهده داشته، خسرو شكيبايي نقش پيرمرد كور را دوبله كرده است. گفته مي شود در آن زمان به دليل استعفاي گويندگان حرفه يي، چنگيز جليلوند به سراغ برخي بازيگران تئاتري كه صدا و بيان خوبي داشته اند، رفته و از چند بازيگر مثل خسرو شكيبايي يا اكبر زنجانپور براي گويندگي در برخي فيلم ها دعوت كرده است.پيش از انقلاب عمده فعاليت هاي بازيگري خسرو شكيبايي معطوف به تئاتر و نمايش هاي صحنه يي بود. او در آن سال ها در نمايش هايي مانند سنگ و سرنا (بهزاد فراهاني)، سوگنامه براي تو (جنتي عطايي) و زيرگذر لوطي صالح (هادي اسلامي) به ايفاي نقش پرداخت و در يكي دو مجموعه تلويزيوني مانند سمك عيار (محمدرضا اصلاني و باربد طاهري) و لحظه (محمد صالح علاء) بازي كرد.يكي از معروف ترين نمايش هاي خسرو شكيبايي در سال هاي اوليه انقلاب، تئاتر «شب بيست و يكم» به كارگرداني محمود استادمحمد است. آنقدر نقش آفريني خسرو شكيبايي در اين مجموعه چشمگير بوده كه مسعود كيميايي پس از ديدنش از شكيبايي براي بازي در فيلم «خط قرمز» دعوت به عمل مي آورد.شكيبايي در «خط قرمز» نقش كوچكي داشت كه البته به خاطر ايراداتي كه به حجاب بازيگران زن اين فيلم گرفته شد، نه بازي شكيبايي در آن ديده شد و نه خود فيلم.پس از «خط قرمز»، شكيبايي براي دومين بار با سعيد راد در فيلم دادشاه (حبيب كاوش) همبازي شد و سپس در سال 1363 اولين نقش بلندش را در فيلم صاعقه (ضيا ءالدين دري) بازي كرد.فعاليت سينمايي خسرو شكيبايي تا سال 1368 و خلق حميد هامون، تقريباً هيچ نكته قابل توجه و چشمگيري ندارد.

البته او در سال 66 در مجموعه تلويزيوني مدرس (هوشنگ توكلي) در نقش سيدحسن مدرس ظاهر مي شود كه توجه بسياري را به خود جلب مي كند. مونولوگ هاي شكيبايي در اين مجموعه و صحنه معروف سخنراني مدرس در مجلس شوراي اسلامي، به راستي فراموش نشدني هستند.اما سال 1368 و در هشتمين جشنواره فيلم فجر، خيلي ها از ديدن شاهكار داريوش مهرجويي و از همه مهمتر بازي خسرو شكيبايي در نقش حميد هامون شگفت زده شدند.خسرو شكيبايي آنقدر نقش حميد هامون را مال خود كرده بود كه تا سال ها نتوانست از سايه آن رهايي يابد. پس از «هامون» شكيبايي در عبور از غبار (پوران درخشنده)، جست وجو در جزيره (مهدي صباغ زاده)، ابليس (احمدرضا درويش)، يك بار براي هميشه (سيروس الوند)، سارا (داريوش مهرجويي)، پرواز را به خاطر بسپار (حميد رخشاني) و چند فيلم ديگر به تكرار ويژگي هاي شخصيتي حميد هامون پرداخت و نتوانست خود را از سايه سنگين آن نقش برهاند.

خسرو شكيبايي كه يك بار براي بازي در «هامون» سيمرغ بلورين نقش اول مرد را از جشنواره فجر گرفته بود، در سال 1373 هم موفق شد براي دومين بار اين جايزه را براي فيلم كيميا (احمدرضا درويش) مال خود كند. او البته براي فيلم يك بار براي هميشه (سيروس الوند) هم كانديداي سيمرغ نقش اول مرد شده بود.شكيبايي با بازي در «كيميا» توانست تا حدود زيادي از نقش هامون فاصله بگيرد و كاراكتر جديدي را با مشخصات جديدي خلق كند. نيمه دوم دهه 70 تا اوايل دهه 80 سال هاي اوج محبوبيت خسرو شكيبايي است.پري (داريوش مهرجويي)، عاشقانه (عليرضا داودنژاد)، سايه به سايه (علي ژكان)، رواني (داريوش فرهنگ)، زندگي (اصغر هاشمي)، دختري به نام تندر (حميد آشتياني پور)، مزاحم (سيروس الوند)، اثيري (محمدعلي سجادي) و كاغذ بي خط (ناصر تقوايي) در اين سال ها ساخته شدند كه اكثر آنها مورد توجه مخاطب عام و برخي از آنها مورد توجه مخاطب خاص قرار گرفتند و حتي برخي از اين آثار به پرفروش ترين فيلم هاي سال هم تبديل شدند.در اين ميان نبايد مجموعه بسيار پرطرفدار «خانه سبز» كار مشترك بيژن بيرنگ و مسعود رسام را هم از ياد برد كه نقش بسزايي در محبوبيت فراوان خسرو شكيبايي ميان مردم داشت.در اوايل دهه 80 خسرو شكيبايي چند سالي را به بازي در چند مجموعه تلويزيوني و در افول سپري كرد. سالاد فصل (فريدون جيراني) در سال 83 بار ديگر توانست خسرو شكيبايي را به دوران اوجش باز گرداند و يادآور دوران طلايي او باشد. شكيبايي براي اين فيلم سيمرغ بلورين نقش دوم را هم از جشنواره فجر دريافت كرد تا بازي او از سوي داوران هم مورد تقدير قرار گرفته باشد.

شكيبايي در سال 84 پس از گذشت بيش از دو دهه توانست بار ديگر با كيميايي آن هم در فيلم «حكم» همكاري كند كه اين همكاري در سال 85 با فيلم «رئيس» هم ادامه يافت.در اين سال ها بيشتر وقت خسرو شكيبايي صرف بازي در مجموعه هاي تلويزيوني و تله فيلم هاي نه چندان قابل توجه شد.البته اتوبوس شب (كيومرث پوراحمد) كه براي شكيبايي يك ديپلم افتخار از جشنواره فجر و يك تنديس از جشن خانه سينما به ارمغان آورد و فيلم شب (رسول صدرعاملي) كه البته بازي بسيار خوب شكيبايي در اين فيلم به خوبي ديده و تقدير نشد، از جمله آثار مورد توجه و ارزشمند او در اين يكي دو سال اخير هستند.خسرو شكيبايي پس از انقلاب و بعد از معروفيت در سينما، فرصت حضور روي صحنه تئاتر را نيافت و تنها يك بار آن هم در سال 74 در نمايش «بيا تا گل برافشانيم» كار مجيد جعفري به بازي پرداخت.خسرو شكيبايي از بازيگران تكرارنشدني سينماي ايران است كه ديگر هيچ گاه همانندي براي او پيدا نخواهد شد.اين بار ديگر حتي علي عابديني هم نمي تواند به داد حميد هامون برسد. حميد هامون به دريا زده و ديگر بازگشتي در كار نخواهد بود.
 جمعه 28 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن