واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گلادياتور
تنيس- وقتي با آن اندام ورزيده، جام قهرماني ويمبلدون را به دندان گرفت، همه به ياد فيلم سال 2000 ردلي اسكات افتادند
جايي كه راسل كرو به رم آمد و دائمون هانسو به او گفت: «اسپانيايي فقط يك راه داري؛ آن قدر محبوب شوي كه همه نگاهها به سمت تو بچرخد.» اين اسپانيايي حالا آن قدر محبوب هست كه همه نگاهها متوجه او باشد. او حالا يك قهرمان است.
با آن موهاى بلند، تى شرت آستين حلقهاى و با آن شلوار ملوانى گشاد در تنيس جهان به چهرهاى جذاب و گيرا تبديل شده است. البته اين گيرايى مثل آندره آغاسى در دوران جوانى اش، به خاطر چيزى فراتر از تيپ و قيافه جذابش است. اين جوان مايوركايي، افتاده، خوش اخلاق و در عين حال فوقالعاده جسور است. پسري كه تمام دوران كودكياش را با حسرت استقلال گذراند. او يك بار وقتي 10 ساله بود، اين آرزو را به پدر گفت: «دوست دارم يك بار هم كه شده با نام خودم خوانده شوم نه عمو.» البته اينها باعث نشد كه او از عمويش دور يا از او متنفر شود كه خيليها بر اين عقيدهاند كه رفتار متواضعانه، همان چيزي است كه همه در ميگل آنخل نادال هم ميديدند.
با اين حال، نسبت داشتن با فردي سرشناس مثل ميگل آنخل نادال بزرگ كه شايد براي خيليها يك رؤياي شيرين بود، براي برادرزادهاش فقط حكم يك كابوس را پيدا كرده بود. رافائل همه جا به نام عمويش خوانده ميشد و زير سايه او بود. اين كابوس روزي بايد تمام ميشد؛ اما نه در ورزشي كه ميگل را به ثروت و شهرت رساند. او سختترين راه را انتخاب كرد. با آنكه به فوتبال علاقه داشت و آن را دنبال ميكرد، از فوتبال حرفهاي دور شد و به زمين تنيس پا گذاشت. به اين صورت بود كه او دستهاي سرنوشت را به هم گره زد تا تقدير اين بچه، جور ديگري نوشته شود.
رافا پسر خانوادهاي كاملا ورزشي بود. پدر او (سباستين نادال) در تيم مايوركا بازي ميكرد و اگرچه به فوتبال علاقه داشت، اما هيچ وقت مانند برادر به مراحل متكامل فوتبال حرفهاي دست پيدا نكرد.
مادرش ماريا پارنا، قهرمان شناي ايالت خود بود، ولي او هم ورزش شخصي را فداي زندگي خانوادگياش كرد. خواهرش ماريا ايزابل هم به ورزش علاقه داشت؛ و دارد، اما اين علاقه هيچ گاه او را بهطور جدي به سمت ورزش حرفهاي نبرد يا شايد هم بخت با او يار نبود. اين خانواده به شكلي كاملا محسوس زير سايه نامي بزرگ قرار داشت؛ ميگل آنخل نادال.
عموي رافائل بعد از بازي در مايوركا به بارسلونا رفت و در تيم ملي اسپانيا هم جاي ثابتي براي خود دست و پا كرد. او سالها حرف اول روز در مايوركا و اسپانيا بود و يكي از محبوبترين بازيكنان نيوكمپ محسوب ميشد. اما رافا نه به ورزش مورد علاقه عمو گرايشي نشان داد نه به تيم محبوبش؛ او تنيس را براي ورزش كردن انتخاب كرد و وقتي هم قرار شد در فوتبال به تيمي علاقه نشان دهد، رئال را انتخاب كرد تا به اين ترتيب هيچ وجه مشتركي با عموي نامدارش نداشته باشد. همه اينها شايد براي اين بود كه او ميخواست بهطور كامل از زير سايه برادر مشهور پدرش بيرون بيايد. البته در علاقهاش به رئال نبايد از كنار نقش پررنگ زين الدين زيدان بيتفاوت گذشت. او آن قدر عاشق اين بازيكن بود كه نه تنها بيشتر بازيهاي رئال را بهدليل اين بازيكن دنبال ميكرد، بلكه جام قهرماني سال 2005 رولانگاروس را هم به اين بازيكن هديه كرد.
اينها همه نشان ميدهد او تا چه اندازه در آتش استقلالي كه در 10 سالگي صحبتش را با پدر كرد، ميسوخت. البته اينها دليلي براي خصومت او با عمويش نميشود. چون آنخل خود در وقت آزادش علاقه فراواني به تنيس داشت. البته تنيس در اين خانواده، در انحصار توني، عموي كوچك رافا بود. همان كسي كه استعدادهاي برادرزاده جسورش را شناسايي كرد و او را به زمينهاي تنيس و زمينهاي تنيس را به او معرفي كرد.
زمينهاي تنيس جاي مناسبي براي پسري بود كه با وجود سپري كردن دوران نونهالي، اندام مناسبي داشت. آرام آرام با شكل گيري كامل استخوانها عضلاتش بيشتر به چشم آمد و تنومندي او نگاه همه را متوجه بازياش كرد. خوان پدرو رئيس باشگاهي كه او تنيس را از آنجا آغاز كرد، هميشه ميگويد: اگر به جاي تنيس هر ورزش ديگري را انتخاب ميكرد، موفق ميشد. بهخصوص ورزشهايي كه در آن، اندام نقشي كليدي بازي ميكند. با اين حال خودش اصلا چنين عقيدهاي ندارد. سرنوشت من به يك انتخاب بسته بود. در اين راه مديون علاقه دروني و استعدادم در اين ورزش هستم. او راست ميگفت. استعداد بينظير رافا حتي توني را هم شگفتزده كرد. او دو مرتبه براي تمرين به زمينهاي تنيس رفت.
يك بار دو هفته تمرين پشت سر هم و بار دوم بعد از 8 هفته استراحت! 6 روز تمرين. همين كافي بود تا او قهرمان مسابقات زير 12 سال ايالت شود. اين قهرماني، توني را بيشتر از برادرزاده اش ترغيب كرد كه پي ماجرا را بگيرد. به اين ترتيب بود كه او رسما مربي رافا شد. تمرينهاي توني از رافا بازيكني آماده ساخت. بازيكني كه در فورهند با دست چپ و در بك هند با هر دو دست عمل ميكرد و از همان ابتدا بهدليل قدرت بدني بالا عاشق زمينهاي خاكي بود. قهرماني ملي و اروپايي او در 14 سالگي، نامش را سر زبانها انداخت و همه از اين نوجوان اسپانيايي ميگفتند. ميهمان سال (2001)، اتفاق رؤيايي زندگي او افتاد و او با بوريس بكر بزرگ در جام اسپانيا بازي كرد.
اگرچه آن بازي با برتري بكر به پايان رسيد ولي او بهدليل مقاومت بالايي كه در برابر قهرمان آن زمان جهان نشان داد مورد تشويق همه تماشاگران حاضر در ورزشگاه بارسلون قرار گرفت. از زماني كه او حضور در تورنمنتهاي مختلف را شروع كرد تا اولين موفقيت، توني هميشه در شكستها به او روحيه ميداد تا آنكه در اولين تجربه حضور در تورنمنتي حرفهاي كه زير نظر اتحاديه حرفهاي تنيس (ATP) برگزار ميشد، او رومن دلگادو، بازيكن مطرح آن روز اسپانيا را در سن 15 سالگي شكست داد و وقتي قهرمان آن مسابقات شد كه تنها چند ساعت تا جشن تولد 16 سالگي اش فاصله داشت.
او آن قدر مسير ترقي را سريع طي كرد كه در 16 سالگي در فهرست 50 بازيكن برتر دنيا ديده ميشد و در 17 سالگي بهعنوان دومين بازيكن جوان 100 تنيس باز اول جهان مجوز شركت در معتبرترين گراندپري تنيس دنيا در ويمبلدون را پيدا كرد تا مرحله سوم بالا آمد اما شكست خورد و حذف شد.
سال 2005، زندگي به رافا لبخند زد. او در گفتوگوي 8 ژولاي با فرانس پرس گفت: دوبار از ته دل خنديدم يك بار در سال 2005 و يك بار هم همين چند روز پيش در فينال ويمبلدون.
ابتداي سال در اولين گراندپري سال در استراليا تا نيمه نهايي پيش رفت ولي در 5 ست مغلوب سيد 2 آن زمان (ليتون هيوئيت) شد تا با اين تجربه در گراندپري اول، قدم به مسابقات بعدي و بعد هم گراندپري دوم بگذارد. 2 ماه بعد در تورنمنت ميامي آمريكا باز هم تا فينال پيش رفت و اين بار مقابل مرد شماره يك تنيس دنيا راجر فدرر در حالي كه تنها 2 گيم تا پيروزي فاصله داشت، مرتكب اشتباهاتي ناشي از هيجانزدگياش شد و باخت.
قهرماني در 2 تورنمنت مونت كارلو (فرانسه) و رم (ايتاليا) او را تا 5 تنيسور حرفهاي دنيا بالا آورد تا نوبت به دومين گراندپري سال برسد. او در اپن فرانسه هم تا فينال پيش رفت ولي اين بار ديگر قرار نبود او شكست بخورد.
زمينهاي خاكي فرانسه در گراندپري رولان گاروس به معناي واقعي كلمه با او همكاري كرد تا او در فينال، ماريانو پوئرتا از آرژانتين را شكست بدهد و اولين جام معتبر تنيس را به كلكسيون شخصياش وارد كند. جامي كه از آن سال تا حالا از دست رافا خارج نشده است. اقتدار مثال زدني او در زمينهاي خاكي باعث شد از سال 2005 به اين سو قهرماني رولان گاروس را به كس ديگري ندهد اما او در زندگي حرفهاياش نياز به جامي معتبر داشت. جامي كه در زميني غيراز خاك رس برگزار شود و او بتواند انتقاد برخي افراد را بشكند و نشان دهد تنيسوري تك بعدي نيست. اين مقام، همين امسال و تنها چند روز پيش در ويمبلدون به دست آمد. مسابقهاي كه در تاريخ تنيس بينظير بود و دنياي ورزش را تحتتأثير خود قرار داد.
مسابقهاي كه بر خلاف همه فينالهاي قبلي اين دو بزرگ تنيس دنيا، به سود پادشاه تمام شد. برنده اين فينال پسر 22 ساله سباستين بود تا جشن قهرماني اش را بلافاصله با خانواده سلطنتي و خانوادهاش قسمت كند.
زندگي با فدرر
فينالهاي رافا به شكلي عجيب با سيد شماره يك دنياي تنيس گره خورده است. او 4 بار به فينال گراندپري رولانگاروس رسيده كه 3 بار آن (در 3 سال اخير) را مقابل راجرفدرر و يك بار هم مقابل پروئتاي آرژانتيني پيروز شده است. در معتبرترين گراندپري جهان تنيس يعني گراندپري ويمبلدون هم 3 بار تا فينال پيش رفت كه هر 3 بار مقابل فدرر برگزار شد. 2 بار (2006 و 2007) شكست خورد و امسال هم قهرمان شد.
او در مسابقات مسترز كه زير نظر اتحاديه حرفهاي تنيس برگزار ميشود هم 11 قهرماني و 4 نايب قهرماني را در 4 سال اخير به دست آورده كه از اين 15 فينال 7 بار در برابر فدرر مسابقه داد و 5 بار (مونت كارلو و رم 2006، مونت كارلو 2007 و مونت كارلو و هامبورگ 2008) پيروز شد و 2 بار هم (ميامي 2005 و هامبورگ 2007) شكست خورد.
آينده درخشان
بازيكن 22 ساله تا چند سال ميتواند براي جامهاي قهرماني گرانداسلمهاي چهارگانه دنياي تنيس نقشه بكشد. او جاي خالي قهرماني در گرانداسلمهاي استراليا و آمريكا را در كلكسيون افتخارات شخصي اش احساس ميكند و نميخواهد مانند فدرر كه هنوز در حسرت قهرماني در رولان گاروس باقي مانده، قهرماني به دست نيامدهاي در عمر ورزش حرفهاياش داشته باشد. بازيكني كه بهدليل برخورد خوب، تواضع و خوشرويي زبانزد اهالي ورزش اسپانياست، بعد از قهرماني در ويمبلدون گفت: خيلي دوست داشتم حالا كه اسپانيا بعد از مدتها در يورو قهرمان شد و يكرؤيا را براي ما واقعي كرد، من هم به يك رؤياي ديگر براي مردم اسپانيا برسم. به همين خاطر براي قهرماني در ويمبلدون بيشتر از خودم براي مردم خوشحالم. نكته مهم در زندگي حرفهاي رافا اين است كه او برخلاف فدرر كه به تكنيكهاي خود وابسته است، بيش از اندازه به توان فيزيكياش وابستگي دارد و اين نظر درباره او شكل گرفته كه خيلي زود دوران اوج را پشت سر بگذارد.
تاريخ درج: 25 تير 1387 ساعت 12:29 تاريخ تاييد: 25 تير 1387 ساعت 18:16 تاريخ به روز رساني: 25 تير 1387 ساعت 18:15
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]