واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: وضعيت يك هنر رو به فراموشيويترين موزهها تنها مكان معرفي هنر زريبافي - آمن خادمي
تاريخ پيدايش زريبافي بهطور دقيق مشخص نيست؛ اما بر اساس نوشتههاي پيشينيان و نظرات مورخان، حدود دوهزار سال پيش محصولات ابريشمي و بافندگي ايران در آسيا و اروپا، اعتبار و شهرت خاصي داشت و بهترين پارچههاي زري با ذوق ايراني بافته ميشد. .زري يك صفت نسبي منسوب به زر است؛ يعني ساخته شده از زر زرين و طلائي؛ بنابراين زري عبارت است از پارچههاي زربفت، پارچهاي كه پودهاي آن طلا است. در اين هنر پارچههايي با نقش و نگارهاي سنتي و تار و پودهايي از ابريشم و گلابتون با دستگاههاي كاملا سنتي دستي بافته ميشود.
مورخان و پژوهشگران مينويسند هخامنشيان در استفاده از پارچههاي لطيف و لباسهاي فاخر پيشقدم بوده و پردههاي الوان ايراني كه با نخهاي گلابتون بافته شده بودند در دنيا مشهور و معروف بودهاند بهگونهاي كه روميان همهساله مبالغي براي زريهاي ايران خرج ميكردهاند. بر اساس نوشتههاي مورخ يوناني- زريهاي ايراني داراي معروفيت خاصي بوده است و روميها براي خريدن آن، مبالغ زيادي خرج ميكردند و بعدها نيز مردم بيزانس از روي نمونههاي مختلف زريهاي ايران در ساختن زري تقليد كردند.
نبود دانش زريبافي يك ميليون توماني
بر اساس نظر كارشناسان نساجي، زريهايي كه اكنون بافته ميشوند به دليل تغييرات اعمالشده در كارگاه آن براي افزايش سرعت بافت با توجه به ميزان بافت در كارگاههاي قديمي، از نظر كيفي با آنچه در عصر صفوي بافته ميشد، قابل مقايسه نيست. علي خطيب شهيدي - محقق پارچههاي سنتي و سرپرست مركز بافت سنتي در سعدآباد - با اعتقاد بر اينكه وضعيت پيش آمده براي نساجي امروز ناشي از نبود بازار است، ميگويد: تا دهه 70 توليد كردن، دانش و تكنولوژي مهمترين موضوع بود، اما از دهه 70، بازار از توليد مهمتر شد. درباره زريبافي نيز اين وضع صادق است، در حال حاضر براي اين محصول، هيچ بازار مناسبي نداريم كه اگر اين بازار وجود داشت، نساجي سنتي ايران با اين وضع مواجه نميشد. وي با يادآوري اين نكته كه هماكنون بهترين پارچههاي زري در كارگاههاي پژوهشكده هنرهاي سنتي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري توليد ميشوند، اظهار ميكند: براي بافت هر متر زري حدود 100 نفر روز كار ميشود كه در نهايت، پارچهاي كه توليد ميشود با زريهاي موجود در موزهها قابل مقايسه نيست. خطيب شهيدي ايجاد بازار براي زري را با توجه به گراني اين محصول، سخت ميداند و ادامه ميدهد: هر متر زري حدود يك ميليون تومان قيمت دارد كه اگر لباسي با اين پارچه و با آن ظرافت و ارزش بافته شود، خيلي گران ميشود. با اين حال، زريهايي كه اكنون بافته ميشوند، توقع را نسبت به پولي كه براي آن پرداخته ميشود، برآورده نميكنند، چون كيفيت گذشته را ندارند. وي اضافه ميكند: زريهايي با قيمت 600 هزار تومان در هر متر نيز بافته ميشوند، اما كيفيت پاييني دارند. درحال حاضر دانش توليد زريهايي با ارزش يك ميليون تومان در هر متر، وجود ندارد و توليد آن مقدور نيست، البته استادكاراني هستند كه در اين زمينه تخصص دارند ولي كار آنها ظرافت دوره صفوي را ندارد. خطيب شهيدي معتقد است: بهطور يقين ارزش مادي لباسهايي كه با اين زريها بافته ميشوند، خيلي بالا است و مشتري براي آن وجود ندارد، لذا وقتي مشتري نباشد در نهايت پژوهشكده هنرهاي سنتي، يك ويترين ميشود و فعاليت اقتصادي صورت نميگيرد. وي به محدوديتهايي كه براي تبليغات وجود دارد، اشاره ميكند و ميگويد: وقتي نميتوانيم براي لباسهايي كه با پارچههاي سنتي توليد شدهاند تبليغ كنيم، نميتوان انتظار داشت كه در سطح كلان، بازار ايجاد كنيم. اين كار خيلي مشكل است. علاوه بر اين، با كيفيت زريهاي امروز نميتوان بازاري ايجاد كرد چون نقشهايي كه در دستگاهها كار ميشود، خيلي ساده است. وي با اشاره به آسيبهايي كه در گذشته به زري وارد شده است، اظهار ميكند: متولي صنايعدستي در مقطعي علاوه بر اينكه زري با كيفيت توليد نميكرد، به آن زري بيكيفيت نيز40 درصد يارانه ميداد. براي نمونه زريهاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري 100 هزار تومان بودند، اما زريهاي كارگاههاي خصوصي كه كيفيت بهتري نيز داشتند با 400 هزار تومان عرضه ميشدند، آيا اين فرد ميتوانست ثابت كند كه زريبافت او از زري پژوهشكده هنرهاي سنتي با ارزشتر است؟ ملاك تشخيص، متولي اين بخش است، بنابراين بخش خصوصي در اين رشته بهدليل يارانه دولتي اختصاص يافته به محصول بافته شده در پژوهشكده هنرهاي سنتي و در نتيجه قيمت پايين آن، از بين رفت، چون به عنوان مخاطب، كيفيت كار اين دو بخش را تشخيص نميداديم!
هنر فراموش شده سرزمين مادريم
آزاده ياسمن، طراح لباس و پارچههاي سنتي كه با كاربرد پارچههاي سنتي در لباس ايراني سعي دارد بار ديگر فرهنگ پوشش ايراني را بازگرداند، با اشاره به اينكه روي پارچههاي زري و كاربرد آن بر پوشاك، بررسي داشته و از كارگاههاي زريبافي كاشان ديدار و با هنرمندان اين رشته تعامل برقرار كرده است، ميگويد: با يك زريباف در كاشان هماهنگ كرديم و او سه نمونه پارچه را براي طرح مورد نظر ما آماده كرد كه 5 ماه زمان براي بافت آنها صرف شد. وي معتقد است كه بيشتر زريبافها چون پشتوانهاي براي ادامه كار ندارند، بنابراين ويتريني كار ميكنند. دورههاي آموزشي نيز برگزار ميشود اما كسي استقبال نميكند، چون اگر قرار باشد براي اين مدتي كه كار ميكند، فقط چندهزار تومان دستمزد بگيرد، شغل ديگري را انتخاب ميكند. ياسمن درباره امكان تدريس پارچهبافي سنتي، مانند زريبافي در دانشگاهها براي جذب قشر جوانتر و خلاق بهمنظور تعريف كاربريهاي جديد در پارچهبافي سنتي ايران، توضيح ميدهد: در دانشگاهها نظام مدرني وجود دارد كه روش بافتههاي سنتي با آن منافات دارد و تكنيكهاي خاصي براي آموزش دارند كه اين امكان را فراهم نميكند. اين هنرمند ميافزايد: زريبافي؛ پارچهاي ايراني است كه در تار و پود زمان و بيتوجهيها به هنري موزهاي تبديل شد.اين هنر كه تاريخ اشتهار آن در جهان به دوهزار سال پيش برميگردد، از اواخر دوره قاجار با تاسيس كارخانههاي نساجي در كشور بهويژه در كاشان، رو به زوال رفت و اكنون زري تنها پيشكشي ما به سران كشورهاي ديگر است و به هنري موزهاي تبديل شده است. زري، پارچهاي است بافته شده از زر كه تار و پود آن از ابريشم و گلابتون است. علاوه بر جنس الياف، رنگرزي گياهي و اصالت طرح و نقش زري موجب شده است كه اين محصول ارزشمند و منحصر بهفرد، جايگاه ويژهاي را در هنرهاي سنتي به خود اختصاص دهد. به گفته ياسمن اوج زريبافي در دوره صفويه بوده است كه جان تازهاي در نساجي ايران دميده شد. وي ميافزايد: در دوره شاهعباس صفوي، استادان و هنرمندان نساجي كه پس از استيلاي مغول در ايران، گوشه عزلت برگزيده بودند از سراسر كشور گرد آورده شدند تا با حمايتهايي كه در آن دوره شد، بار ديگر توانايي خود را در نساجي نشان دهند. وي در همين زمينه ادامه ميدهد: پس از دوران صفوي بهدليل تغييرات تدريجي كه در نوع و فرم لباس ايراني بهوجود آمد، كاربرد زري به تدريج متروك شد و براي تزئين و تجمل منزل مورد استفاده قرار گرفت. از زريهاي دوره صفويه، آثاري در موزه ايران باستان، موزه امام رضا(ع) در مشهد، موزه حضرت معصومه(س) در قم و موزه كليساي ارامنه جلفا باقي مانده است كه زيبايي و پيشرفت هنر ايراني را نشان ميدهد.
فقط يك نفر توليدكننده گلابتون داريم
اما محمد بينوا، هنرمند زريباف كه در كارگاه خصوصي خود در كاشان مشغول است، با اعتقاد بر اينكه زريبافي فقط پارچهاي گران نيست كه كاربردي نداشته باشد، ميگويد: اين رشته سنتي مشكلات بسياري دارد كه يكي از آنها، ناآشنايي مردم با زريبافي است. از 100 بازديدكننده كارگاههاي زريبافي، بيش از 95 درصد، زري را اصلا نميشناسند و اين مساله از معضلات بزرگ اين رشته است. اين هنرمند زريباف كمبود مواد اوليه را از ديگر مشكلات اين رشته ميداند و اظهار ميكند: نخ گلابتون، مواد اصلي براي زريبافي است كه در كشور فقط يك نفر آن را توليد ميكند كه با وجود دستگاههاي زريبافي كاشان، اصفهان و تهران، اين سطح توليد گلابتون كافي نيست و بيشتر اين نخها در كارگاه زري اصفهان بهكار ميروند، البته تاكنون سطح تقاضا آنقدر زياد نبوده است كه متوجه مشكل در بخش مواد اوليه اصلي زري شوند. گلابتوني كه توسط يك نفر در سراسر كشور توليد ميشود، هيچ تضمين و پشتوانه محكمي براي ما نيست. وي در ادامه به زريهاي كارگاههاي تهران كه زير نظر پژوهشكده هنرهاي سنتي سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري بافته ميشود، اشاره ميكند و ميگويد: اين زريها، اصلا قابل قياس با زريهاي كاشان و اصفهان نيستند، چون در اين كارگاهها از گلابتون هندي استفاده ميشود كه در آن، طلا و نقره بهكار نرفته است. او درباره تشخيص گلابتون اصل توضيح ميدهد: وزن گلابتون اصل، سنگين است، درحالي كه گلابتونهاي كارگاههاي تهران سبك است و اگر گلابتون آتش زده شود، در نوع اصل آن فقط نخ ابريشم ميسوزد و نخ طلا و نقره آن باقي ميماند، ولي گلابتونهاي هندي هنگام آتش زدن، كامل ميسوزند و چيزي از آنها باقي نميماند. بينوا ادامه ميدهد: براي بافت يك متر زري به ارزش يكونيم ميليون تومان، يك سوم اين هزينه صرف خريد مواد اوليه ميشود و باقي، دستمزد كار هنرمند است و هرچه كيفيت اثر بيشتر باشد، زمان توليد افزايش و طول بافت كاهش مييابد كه اين موضوع روي دستمزد زريباف تاثير ميگذارد.
وي ميگويد: اگرچه شايد زريبافي به سرمايه زيادي نياز نداشته باشد، بهويژه در كاشان كه كانون ابريشم ايران است و مواد مورد نياز كارگاههاي زريبافي در اين منطقه يافت ميشود و فضاي لازم براي ايجاد كارگاهها در خانههاي قديميآن موجود است، اما هنرمند توان اين كار را ندارد كه با حقوق دريافتي 250 هزار تومان براي اين هنر سنتي كاربري لازم را نيز پيدا كند، چون نهايت كار ما اين است كه زري ببافيم.
اين هنرمند زريباف با اشاره به نقش موثر شهردار كاشان در پررنگ كردن زري، ميگويد: زماني، زري بهعنوان هديه اعطا ميشد، بنابراين آن را زياد ميخريدند، اما اكنون ديگر اين اتفاق نميافتد، در حاليكه ميتوان كاربريهاي زيادي براي آن تعريف كرد كه چندان هم گران نشود، بايد در اهداييها يا آثار سنتي تركيبي از زري استفاده شود تا مردم استقبال كنند ولي تاكنون هيچ كاري نشده است.
او با بيان اينكه هنرمندان سنتي كارهاي زيادي ميتوانند انجام دهند به شرطي كه گوشهاي از زندگي آنها تامين شود، اضافه ميكند: جوانهاي زيادي كه حتي تحصيلات عالي دارند، در كاشان به زريبافي علاقه نشان ميدهند و با حقوق و درآمد خيلي ناچيزي به اين كار مشغول ميشوند و با عشق و علاقه اين هنر سنتي را ادامه ميدهند ولي هرچه علاقهمند باشند، با اين وضع نامشخص بيمه و درآمد، يكي دو سال بيشتر دوام نميآورند. توليدكننده هميشه در پايينترين سطح قرار دارد.
بينوا درباره اينكه امكان دارد با توليد انبوه، ارزش ريالي زري كمتر و استفاده از آن در ميان مردم بيشتر شود، توضيح ميدهد: زري در گذشته نيز پارچهاي باارزش بود كه در ميان قشر خاصي از جامعه رواج داشت، بنابراين نقشهاي بسيار نفيسي در آن بهكار ميرفت كه با توجه به طرحهاي مرسوم گذشته فكر نميكنم در آن زمان، توليد زري در سطح انبوه ميبود، اكنون نيز فقط طرحهاي ساده در بافت زري استفاده ميشود كه با اين وجود، زري در زمان بسيار زياد و ارزش بالا بافته ميشود.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]