واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: «شواليه سياه پوش»؛ بررسى جذاب شخصيت
رويترز، فرشيد عطايي– فيلم «شواليه سياهپوش» يك آدرنالين خالص است. كريستوفر نولان كارگردان فيلم كه داستان اصلى «آغاز بتمن» (2005) با آن حال هواى عبوس و درونگرايش را كنار گذاشته است، اكنون در فيلم جديد؛ «مبارز شنل پوش» را در انواع صحنههاى اكشن قرار داده است. صحنههايى چون انفجار، پرتاب وسائل نقليه، مبارزه تن به تن، نجات در بين زمين و هوا و تعليقهاى تپش آور.نولان يكى از كارگردانهاى با هوش هاليوود است. او فيلمهاى خود را حول محور ايدهها و شخصيتها مىسازد و فيلم «شواليه سياه پوش» هم در اين زمينه به هيچ وجه استثنا نيست. البته اين ايدهها براى دنياى سينمايى پليسها و مجرمان تازگى ندارد، ولى در بافت فيلمىكه بر اساس يك كتاب مصور ساخته شده، چنين ايدههايى با وضوحى درخشان بيرون مىزنند. يعنى به عبارت ديگر آدم انتظار دارد كه شاهد شالودههاى اخلاقى فيلمهاى مارتين اسكورسيزى باشد؛ چنين شالودههايى در فيلمى درباره بتمن با شور و حرارتى تازه خودنمايى مىكنند.
هيچ يك از اين موفقيتهاى هنرى با پر فروش شدن فيلم منافات ندارد. كيسههاى پر از پولى كه نمايش هفته اول براى سازندگان فيلم «آغاز بتمن» به ارمغان آورد در مقايسه با فروش فيلم «شواليه سياه پوش»در گيشه جهاني، هيچ نيست. تماشاى مجدد شواليه سياه هم قطعا رخ خواهد داد. در واقع تماشاى مجدد براى اين فيلم ممكن است ضرورى باشد. با توجه به ضرباهنگ پرشتاب فيلم و صداهاى حاشيهاى و انبوه ترفندها، هيچ بينندهاى نمىتواند با اولين بار ديدن فيلم خط داستانى آن را دنبال كند.
«شواليه سياه پوش» دور مفاهيم «يين» و «ينگ» (مادينه و نرينه در فلسفه چيني) و «قهرمان» و «شرور» و آن مناطق خاكسترى كه محل برخورد وجدان اجتماعى و فردگرايى است، مىچرخد. اگر بخواهيم از نظر منطقى بگوييم، بادى گفت كه كريستوفر نولان و برادرش جانتان نولان (كه فيلمنامه را براساس داستانى از جاناتان نولان و ديويد اس. گوير نوشتند) تصور مىكنند كه شجاعت و دليرى بتمن «بروس وين» (كه يك كريسچن بيل مشتاق بار ديگر نقش آن را بازى مىكند) مثل يك شمشير دو لبه است. (و اين مضمونى است كه فيلم «هنكاك» با آن ور رفته ولى بدجورى گند زده.) تميز كردن خيابانهاى «گاثام سيتي» كارتلهاى جنايتكار را به يك موجود بس خطرناكتر تبديل مىكند كه سرانجام با سرنوشت محتوم خود مواجه مىشود: يعنى همان «جوكر» روانى و باهوش و بىاعتنا به اصول اخلاقى (هث لجر فقيد نقش اين جوكر را بازى كرده است). عدالت نيروهاى خود-گمارده در هر حال عدالتى وراى قانون است. پس چه چيزى يا چه كسى او را كنترل مىكند؟
جوكر «شواليه سياه پوش» را تحسين مىكند. در يك لحظه مهم فيلم كه جوكر و بتمن با هم رو در رو مىشوند جوكر زمزمه كنان به بتمن مىگويد: «تو من را كامل مىكني.» اين جوكر كه يك جنايتكار با گريم دلقك گونه است (گريم خاص او براى تاكيد بر صورت دفرمه او است) در وجود مردى كه لباس خفاشى به تن دارد، يك آدم عجيب و غريب مثل خودش را مىبيند.
ظاهرا در سمت آدم خوبهاى داستان، يك «شواليه سفيد پوش» را داريم كه نقش او را «آرون اكهارت» بازى مىكند؛ «راچل داوز» نامزد او كه نقشش را مگى گيلنهال بازى مىكند؛ و همينطور اگر «آغاز بتمن» را به ياد داشته باشيد يكى ديگر از شخصيتها «سرهنگ جيم گوردن» (گرى اولدمن) است. هدف واقعى جوكر علاوه بر اينكه خودش را با بتمن سرگرم كرده، اين است كه ببيند آيا مىتواند «شواليه سفيد پوش» را به جنبه سياه و تاريك خود تبديل كند يا نه. كاش نولان براى بازيگر نقش «شواليه سفيدپوش» از كسى به جز اكهارت استفاده مىكرد. اكهارت هرچند طنز و نيرنگ را بسيار خوب بازى مىكند، ولى هرگز در نقش مبارزى كه قرار بود باشد، جلوه نمىكند. جوكر همه را به صورت دو چهره مىبيند، حتى بتمن را هم به همين شكل مىبيند. ولى يك نيروى خود-گمارده كه با شر محض رو در رو مىشود چه كارى مىتواند بكند به جز اينكه اصول اخلاقى خود را زير پا بگذارد. جوكر مىخواهد بتمن را به وراى اين محدوديتها ببرد. نولان با شش سكانس اكشن مهم در واقع گستره كار خود را وسيعتر مىكند. اگر صحنههاى اكشن فيلم «آغاز بتمن» غوغايى را در بين منتقدان سينمايى به وجود نياورد ولى اين موضوع در مورد صحنههاى اكشن فيلم «شواليه سياه پوش» اتفاق نخواهد افتاد. بتمن دور آسمانخراشهاى گاثام و هنگ كنگ مىچرخد، با استفاده از هنرهاى رزمىخود تمام جنايتكارها را نابود مىكند، و سوار اتومبيل 2چرخ و زرهى خود در خيابانها حركت مىكند، يعنى در واقع اين بتمن امكانات بيشترى از «جيمز باند» دارد! درحالى كه تمام صحنههاى اكشن فيلمهاى مدرن با كمك جلوههاى ويژه ساخته مىشوند كارهاى خاص بدلكاران در اين فيلم به گونهاى است كه گويى آن اتفاقات اكشن به طور واقعى در خيابانها دارد رخ مىدهد و نه در يك كامپيوتر.
كريسچن بيل با بازى درخشان خود زخمهاى روانى بتمن را نشان مىدهد. كمىاز «هملت» در اين شعبه هست. هث لجر نقش خود را به زيبايى بازى مىكند. جوكر با طمانينه صحبت مىكند، به گونهاى كه گويا كلمات را براى نهايت تأثير گذارى جهت ايجاد شر، سبك و سنگين مىكند. او با بى حالى حركت مىكند طورى كه گويى مىخواهد طعم اعمال سياه خود را خوب بچشد. بدن او در بعضى مواقع به دليل سنگينى تكانههاى مغزى دچار تيك مىشود.
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]