واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یاد استاد
علی مطهری (فرزند استاد)*ویژگی خاص رفتاری استاد شهید، خلوص و کار برای خدا بود، به همین جهت نام و آثار ایشان برای همیشه زنده است و خداوند اعمال ایشان را ضایع نمی کند.استاد شهید برای خدا کار می¬کردند. آنجا که حق را تشخیص می¬دادند ملاحظه احدی حتی دوستان را نمی کردند. لذا در مقابل جوّهای فکری و اجتماعی مقاوم بودند. درسال های 50 تا 54 که بسیاری از انقلابیون مسلمان و برخی افراد موجّه گرایشاتی به «سازمان مجاهدین خلق» پیدا کردند، ایشان یک تنه ایستادند که ما باید از هم اکنون راهمان را از اینها جدا کنیم. استاد می¬گفتند سران اینها مارکسیست¬ها هستند و از آیات قرآن و روایات اسلامی به عنوان ابزار استفاده می¬کنند. به همین جهت طرفداران آن سازمان، تبلیغات زیاد و ناجوانمردانه¬ای علیه استاد به راه انداختند. ولی استاد چون به راه خود ایمان داشت و برای خدا کار می¬کرد اهمیتی به آن تبلیغات نمی¬داد و می¬فرمود بعداً این جوانها می¬فهمند که من امروز چه می¬گفتم؛ و همین طور هم شد.به طور کلی استاد شهید از تعـیّـنات آزاد بود. در حالی که از نظر تحصیلات حوزوی در مظانّ مرجعیت و در دانشگاه یک استاد برجسته بود، هیچ تعیـّنی در او نمی¬دیدی. راحت سخن می¬گفت و در مجالس خصوصی مَزّاح و نکته¬پرداز بود. راحت راه می¬رفت و راحت لباس می¬پوشید و به طور خلاصه سبکبال بود و از قید تعینات آزاد. گاه سوار اتوبوس شرکت واحد می¬شد و کسانی که ایشان را می¬شناختند تعجب می¬کردند. اما در عین اینکه ساده زیست و بی¬تعین بود دارای هیبت هم بود و این هیبتی نبود مگر هیبت تقوا، چنانکه مولایش امیرالمؤمنین علی علیه السلام توسط دوستانش چنین توصیف شده است که با ما بسیار خودمانی و بی¬تکلف و مزّاح بود اما در عین حال ما هیبتی از او در دل داشتیم و این هیبت همان هیبت تقوا بود.همه اعضای خانواده اعم از همسر و فرزندان به استاد به چشم یک مراد نگاه می¬کردند. ما مرید بودیم و ایشان مراد. اهل حقیقت بودن و صداقت و خلوص و در یک کلام برای خدا کار کردن ایشان و این که از فردیت خود خارج شده بود و چیزی را برای خود نمی¬خواست؛ هر چه می¬خواست برای خدا و اسلام می¬خواست، اینها باعث شده بود هر کس که با ایشان مأنوس بود شیفته ایشان بشود. او روح بزرگی داشت. با آن که به گفته همه دست¬اندرکاران انقلاب، شخص دوم انقلاب اسلامی بود، برخی افراد به دلیل موضع گیری ایشان علیه مجاهدین خلق و دیگران می¬گفتند او انقلابی نیست و تبلیغات زیادی علیه ایشان می¬کردند. ولی او مانند یک کوه راسخ، همه این موج ها را برمی¬گرداند و آن تبلیغات تأثیری در روحش نداشت. زبان حالش این بود که انسان برای خدا کار کند، خواه مردم بفهمند و خواه نفهمند.
اصولاً اگر اعضای خانواده شخصی شیفته آن شخص باشند و او را به درستی و صداقت بشناسند، این امر بهترین دلیل بر درستی و صداقت اوست، زیرا اعضای خانواده یک شخص بهتر از دیگران به نقاط قوت و نقاط ضعف او آگاهند و اگر نقاط ضعفی داشته باشد طبعاً از ارادت آنها به او کاسته می¬شود. رفتار ایشان با همسرشان بسیار محبت¬امیز و توأم با احترام بود. اگر همسرشان به مسافرت می¬رفتند، هنگام بازگشت ایشان، به ما فرزندان توصیه می¬کردند به استقبالشان برویم و چای و میوه آماده کنیم. رفتارشان با ما فرزندان به گونه¬ای بود که در مورد هیچ کاری زور و اجبار به کار نمی¬بردند بلکه می¬خواستند خودمان به درستی یا نادرستی یک کار برسیم. در مورد انجام فرایض بر ما نظارت داشتند و بر نماز اول وقت و با وضو بودن تأکید داشتند.اگر ایشان در قید حیات بودند در تک تک حوادث انقلاب اسلامی از تدوین قانون اساسی گرفته تا ماجراهای بنی¬صدر و جنگ تحمیلی و سرنوشت آیت¬الله منتظری و غیره تأثیر فراوان داشتند و به عقیده اینجانب شکل بسیاری از قضایا عوض می¬شد. همچنین قطعاً در رد بسیاری از شبهاتی که امروز توسط روشنفکران مطرح می¬¬شود و در نزدیک کردن تفکر گروه های خودی نقش اساسی داشتند و از همه مهم تر در ایجاد تحول در حوزه علمیه قم، نقش بسیار مهمی ایفا می¬کردند. اصولاً امام خمینی در سال های آخر حیات استاد، ایشان را ترغیب به حضور در قم می¬کردند و قطعاً پیشرفت حوزه به وسیله استاد مطهری از اهداف حضرت امام بوده است. * برگرفته از روزنامه ایران لینک ها: ویژه نامه بزرگداشت شهید مطهری تحریفات عاشورا حجاب و اصل آزادی «آن مرد» توسط موسسه شهید آوینی منتشر شد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]