واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: من از 5 سالگی فعالیت موسیقیام را پیش پدرم شروع كردم. چون ایشان و نیز مادرم با موسیقی كاملا آشنایی دارند. وقتی 7 ساله بودم در برنامه تلویزیونی.... موسیقی به گردن فرهنگ ایران حق دارد سینا سرلك، خواننده جوان موسیقی سنتی كه از كودكی با نوای موسیقی بختیاری ایران مانوس بوده است، از 7 سالگی با خواندن ترانه محلی موسیقی مجموعه تلویزیونی شاخه طوبی، به صورت جدی خوانندگی را پیشه كرد. او بعدها با فراگیری تنبك نزد حسن جزایی، جمشید محبی و ناصر فرهنگفر در زمینه نوازندگی نیز فعالیت و در چندین دوره جشنواره موسیقی فجر مقام اول آواز و تنبك را كسب كرد.این نوازنده و خواننده پس از گذراندن دورههای آموزش ردیف آوازی، مدتی هم نزد كیوان ساكت تار آموخت. سرلك تا كنون چندین آلبوم موسیقی از جمله یكی است، بیگاه، شاهخرابات، رومی 1 و 2، راه و ماه و تیامرا منتشر و كنسرتهایی را در ایران و خارج از كشور برگزار كرده است.شما همیشه از این كه چطور وارد عرصه موسیقی شدید به نیكی یاد كردهاید و از جمله هنرمندانی هستید كه در همان سنین كودكی نزد اساتید برجسته آموزش دیدند. كمی درخصوص این روند توضیح دهید؟ من از 5 سالگی فعالیت موسیقیام را پیش پدرم شروع كردم. چون ایشان و نیز مادرم با موسیقی كاملا آشنایی دارند. وقتی 7 ساله بودم در برنامه تلویزیونی شاخه طوبی حضور یافتم و قطعهای از موسیقی محلی بختیاری را -كه خودم زاده آن سرزمین هستم- خواندم.فعالیت موسیقاییام را ادامه دادم تا اینكه در سن 12 سالگی در جشنواره بینالمللی فجر شركت و در سال 72 هم مقام اول آواز و تنبك كشوری را كسب كردم. از همان سال، افتخار راهیابی به محضر اساتید برجسته را پیدا كردم و به دنبال آن به اركستر ملی پیوستم و... تا امروز كه در كنار استادان بزرگ ایران در گروه اساتید میخوانم.پدرتان تار میزنند و شما نیز از 5 سالگی با تار ایشان خواندن را شروع كردید. آیا در حال حاضر كه به عنوان یك خواننده سنتی مطرح هستید با پدرتان برنامههایی دارید؟پدر من افتخار نمیدهند با ما ساز بزنند، ما كه همیشه دوست داریم در كنار ایشان بخوانیم.در مقام خواننده موسیقی سنتی چقدر معتقد به تقلید شاگرد از استاد هستید، بویژه در بخش آواز؟من معتقدم كه باید صددرصد استاد را كپی و تقلید كرد و بعد از گذراندن یك مدت زمان، راه خود را پیدا و به شخصیت واقعی رسید و صاحب سبك شد. البته متاسفانه هستند كسانی كه در این میان تقلید كوركورانه میكنند كه باعث بیراهه رفتنشان میشود.هماكنون خیلی از خوانندگان جوان نمیتوانند به درستی تحریر بزنند، اما فكر میكنند كار را درست انجام میدهند. به نظر من راز ماندگاری این است كه هنرجو استادش را تا رسیدن به مرحله مناسب تقلید كند و سپس خودش را پیدا نماید تا بتواند یك هنرمند خوب و حرفهای شود.بسیار دیده میشود كه هنرجویان آواز دائم استادشان را تغییر میدهند. شما چقدر معتقد به این كار هستید؟این شاخه و آن شاخه رفتن كار درستی نیست. هنرجو باید از ابتدا بنا را درست بگذارد و پیش یك استاد واقعی آموزش بگیرد تا تمامی تكنیكها و مراحل مختلف كار را یاد بگیرد.به نظر من استاد عوض كردن خیلی كار درستی نیست، اما هركس میتواند از هر استادی یك شیوه را یاد بگیرد و در كارش از آن بهره ببرد و در واقع كارش تلفیقی از كار چند نفر باشد.با توجه به اینكه در منطقهای متولد شدهاید كه غنی از موسیقی نواحی است و از آنجا كه طی این سالها در عرصه موسیقی سنتی فعالیت كردید، چقدر سعی در حفظ و اشاعه موسیقی بختیاری دارید؟من هم به خاطر عشقی كه به سرزمین و زبان آباء و اجدادیام دارم، همیشه تلاش كردم موسیقی بختیاری را ادامه دهم و به احیای آن كمك كنم. همین كار را در اركستر ملی و گروههای مختلف و اجراهای داخل و خارج نیز انجام دادهام.كارتان در موسیقی ردیف دستگاهی سنتی با زمانی كه بختیاری میخوانید چه تفاوتهایی دارد؟این دو حال و هوای متفاوت و جدایی از هم دارند، ولی بهنظرم حسی كه در موسیقی فولكلوریك و نواحی ایران وجود دارد، خیلی زیباتر است. بخصوص اینكه خودت اهل آن سرزمین باشی و بدانی چه میخوانی و چه اجرا میكنی.موسیقی بختیاری چه شاخصههایی دارد و چه سازهایی در این موسیقی به كار میروند؟موسیقی بختیاری گسترده، وسیع و دارای ارزشهای والایی از لحاظ هنری و روایتگری است. موسیقی بختیاری بخشهای گوناگونی دارد؛ موسیقی شادی، عزا، رزمی، حماسی، عاشقانه، عارفانه و... درواقع برای هر نوع حكایت و داستانی و هر واقعهای در این سرزمین موسیقی وجود دارد. البته فكر میكنم تمامی موسیقیهای مناطق ایران دارای اینخصوصیت هستند .به طور كلی من معتقدم بخش وسیعی از موسیقی ردیف دستگاهی ما الهامگرفته از موسیقی نواحی است. خیلی از گوشههای آوازی مثل دیلمان، گیلكی، بختیاری، دشتستانی و... از موسیقی نواحی ایران گرفته شده كه بسیار دلنشین هستند.هنرمندانی كه هماكنون در آن منطقه فعالیت موسیقایی میكنند چقدر شناخته شده هستند؟متاسفانه از لحاظ بحث شناساندن هنرمند به جامعه ضعفهای بزرگی وجود دارد، چرا كه اطلاعرسانی ضعیف است و خیلی روی كار هنرمند تبلیغ نمیشود.ما كه در عرصه جدی و حرفهای موسیقی ایرانی كار میكنیم خیلی در ایران شناخته شده نیستیم وای به حال آن هنرمندانی كه در روستاها، نواحی و شهرستانها فعالیت میكنند و كارشان هم شاخص و خوب است.به عقیده شما شعر چه نقشی در یك اثر موسیقایی و نوع آوازخوانی یك خواننده دارد؟من اصولا در انتخاب شعر و موسیقی خیلی سختگیری میكنم و شعری را گزینش می كنم كه هم مفهوم و معنی درست داشته باشد و هم تركیب خوبی با موسیقی بسازد یا بهاصطلاح روی آهنگ خوب سوار شود.شما از معدود هنرمندانی هستید كه اول آلبوم را منتشر و سپس كنسرت آن را برگزار میكنید، این در حالی است كه برخی هنرمندان اول كنسرت میدهند و در آنجا تبلیغ آلبوم میكنند و سپس به انتشار آن میپردازند.روال ما بر عكس دیگران است. من معتقدم ابتدا باید آلبوم بیرون بیاید، مردم آن را بشنوند و با حال و هوای كار آشنا شوند و بعد وقتی خبر كنسرتش درج شد، با شوق بیشتری به سمت اجرا بیایند.مشكل عمدهای كه در اغلب كنسرتها وجود دارد، نبود حامی مالی است. این ضعف چقدر نحوه اجراهای زنده را تحتالشعاع قرار میدهد؟متاسفانه این ضعف در موسیقی اصیل بسیار دیده میشود و این در حالی است كه برای موسیقی پاپ حامیان مختلفی سرمایهگذاری میكنند.ما نمیگوییم موسیقی پاپ بد است، اما فراموش نكنیم موسیقی اصیل كه از تمدن چند هزار ساله ایران برآمده، به گردن فرهنگ و هنر این سرزمین حق دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2275]