واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «نهجالبلاغه»؛ از آغاز تا اكنون گذري بر كتاب جاودان حضرت علي (ع)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
كتاب ارزشمند «نهجالبلاغه» دربرگيرندهي خطبههاي حضرت علي (ع)، نامههاي اميرالمؤمنين (ع) و كلمات قصار آن حضرت است كه در قرن چهارم هجري قمري توسط شريف رضي گردآوردي و در كتابي در سه بخش به اين نام مكتوب ميشود.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي نام سيد رضي گفتهاند كه نام او محمد و كنيهاش ابوالحسن و لقبش رضى يا شريف رضى است. البته او در ميان فارسىزبانان به سيد رضى شهرت دارد كه در سال 359 هجرى قمرى در شهر بغداد به دنيا آمد.
او دربارهي نامگذاري كتاب به نام «نهجالبلاغه» گفته است: ديدم بهتر است كه اين كتاب را «نهجالبلاغه» بنامم؛ زيرا اين اثر درهاى بلاغت را به روى بينندگان مىگشايد و جويندگان بلاغت را به آموختن آن نزديك مىسازد.
شريف رضي در پي درخواست گروهي از دوستانش مبني بر مكتوب كردن سخنان و هر آنچه كه به علي (ع) منسوب است، به تأليف «نهجالبلاغه» همت ميگمارد و گفته است: «من درخواست دوستانم را پذيرفتم و اقدام به تأليف اين كتاب كردم. مىدانستم كه تأليف آن بهرهي بزرگى دربر دارد و ماندگار خواهد ماند و پاداش جاودانى خواهد داشت. بدين وسيله خواستم گوشهاى از عظمت شخصيت على (ع) را روشن سازم و آنرا بر فضائل بيشمارى كه از آن حضرت ميان دوست و دشمن شهرت دارد، اضافه كنم.»
سيد براى نگارش «نهجالبلاغه» در آغاز به جستوجوى سخنرانىهاى طولانى امام على (ع) پرداخت.
رضى براى جمعآورى سخنرانىها يا به عبارت ديگر خطبههاى امير مؤمنان (ع) صدها برگ از كتابهاى در دسترس را مطالعه و از آنها يادداشتبردارى كرد.
بخش خطبهها كه نيمى از «نهجالبلاغه» را تشكيل مىدهد، گزيدهاى از سخنرانىهاى امام على (ع) است كه آنها را در زمانها و مكانهاى گوناگونى بيان فرمودهاند. تعدادى از آنها در زمان جنگ، تعدادى در زمان صلح، بعضى در مسجد، بعضى در صحرا و مكانهاي ديگري بر زبان آن بزرگوار جارى شده است.
در اولين بخش «نهجالبلاغه» يعني خطبهها، نكتههاى فراوانى در زمينههاى گوناگون ديده مىشود. مدح و ثناى خداوند، تاريخ و عبرتهاى آن، معرفى پيامبر اسلام (ص)، ياد فاطمهي زهرا (س)، خاطرات گذشته، آموزش جنگآوران، آداب زندگانى، نصيحت و اندرز، توبيخ فرماندهان و صدها موضوع ديگر در سخنرانىهاى امام (ع)، در اين بخش مورد توجه قرار گرفته است. اما آنچه در همهي اين خطبهها بدون استثنا به چشم مى خورد، اوج فصاحت و بلاغت آنهاست.
سيد رضى در پايان جمعآورى خطبهها توانست 241 خطبه را كه از سقم آنها اطمينان داشت، از ميان انبوه كتابهاى در دسترس خود برگزيند.
بخش نامهها با نامههاي معروفي چون: نامه به امام حسن (ع)، نامه به عثمان بن حنيف، وصيتي در قالب نامه به امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و نامه به مالك اشتر نخعي و بخش كلمات قصار يا سخنان كوتاه، بخشهاي ديگر «نهجالبلاغه» هستند.
بدين ترتيب كار نگارش «نهجالبلاغه» در سال 400 هجرى قمرى، يعنى هنگامىكه گردآورندهاش 41 سال داشت، پايان پذيرفت. او شش سال پس از نوشتن «نهجالبلاغه» در سال 406 هجرى قمرى در 47سالگى از دنيا رفت.
پس از نگارش اين اثر، افراد بسياري بر آن شرح نوشتهاند كه از آن جملهاند: «شرح نهجالبلاغه»ي عزالدين ابن ابى الحديد، درگذشته به سال 656 هجرى قمرى؛ «شرح نهجالبلاغه» نوشتهي كمالالدين ابن ميثم بحرانى - دانشمند و فيلسوف بزرگ شيعى - درگذشته به سال 679 هجرى قمرى كه اثرش را به زبان عربي نوشته است؛ «شرح نهجالبلاغه» نوشتهي مولا محمدصالح قزوينى، از دانشمندان قرن يازدهم هجرى قمري، كه به زبان فارسى نگارش يافته است؛ «شرح نهجالبلاغه» نوشتهي محمدباقر لاهيجى اصفهانى، از دانشمندان قرن سيزدهم هجرى قمرى، كه در دو مجلد و به زبان فارسى نوشته شده است؛ شرح «منهاج البراعه» نوشتهي علامه سيدحبيبالله خوئى، درگذشته به سال 1324 هجرى قمرى در 20 مجلد كه به علت درگذشت نويسنده و ناتمام ماندن اثر، كتاب از سوي استاد حسن حسنزادهي آملى و شيخ محمدباقر كمرهاى تكميل ميشود؛ «شرح نهجالبلاغه» نوشتهي شيخ محمد عبده، درگذشته به سال 1333 هجرى قمرى، كه به زبان عربى نوشته شده است؛ شرح «فى ظلال نهجالبلاغه» نوشتهي شيخ محمدجواد مغنيه، از دانشمندان معاصر، كه به زبان عربى نگارش يافته و داراى چهار مجلد است؛ شرح «نهجالصباغه فى شرح نهجالبلاغه» نوشتهي علامه محقق حاج محمدتقى شوشترى، از علماى معاصر؛ «ترجمه و شرح نهجالبلاغه» نوشتهي علامه محمدتقى جعفرى، كه به زبان فارسى نوشته شده است.
علاوه بر اين شرحها، از سويي «نهجالبلاغه» به بسياري از زبانهاى زندهي دنيا ترجمه شده است و بسياري نيز همچنان در كار ترجمهي اين اثر به زبانهاي ديگري هستند.
در ميان افرادي كه «نهجالبلاغه» را ترجمه كردهاند، تلاش فارسىزبانان و مسلمانان ايرانى بسيار چشمگير و قابل توجه است. آنها «نهجالبلاغه» را بارها به زبان فارسى ترجمه كردهاند، كه اين كار در هيچ زبان ديگرى تا اين اندازه انجام نشده است.
از مشهورترين ترجمههاى فارسى «نهجالبلاغه» به اين نمونهها ميتوان اشاره كرد: ترجمهي فيضالاسلام به قلم سيدعلينقى فيضالاسلام؛ ترجمه و شرح مختصر از سپهر خراسانى در سه جلد، ترجمهي جواد فاضل كه به صورت گزيده تأليف شده است؛ ترجمهي اسدالله مبشرى؛ ترجمه و شرح كوتاه به قلم آيتالله سيدمحمود طالقانى؛ و ترجمهاي كه به قلم محسن فارسى ارائه شده است. همچنين از ديگر ترجمهها اين موارد هستند: ترجمهي مشترك محمدرضا آشتيانى و محمدجعفر امامى و ترجمههاي سيدجعفر شهيدي، عبدالمحمد آيتي و علامه محمدتقي جعفري.
طاهره صفارزاده هم به تازگي ترجمهي انگليسي «گزيدهي نهجالبلاغه» را به چاپ سپرده است.
پينوشت: در نگارش اين مطلب از برخي منابع اينترنتي از جمله تبيان استفاده شده است.
انتهاي پيام
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]