واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در مراسم نقد «داستانهاي شهر جنگي» عنوان شد؛ «حبيب احمدزاده» يكي از 10 داستان كوتاه برتر دفاع مقدس را نوشته است
خبرگزاري فارس: «علياكبر والايي» معتقد است كه در مجموعه داستان «داستانهاي شهر جنگي» قصهاي به چاپ رسيده كه آن را ميتوان در زمره 10 اثر برتر داستان كوتاه دفاع مقدس دانست.
به گزارش خبرنگار ادبي فارس، مراسم نقد مجموعه داستانهاي «شهر جنگي» نوشته «حبيب احمدزاده» عصر ديروز با حضور «فرزام شيرزادي» و «علياكبر والايي» در سراي اهل قلم برگزار شد.
«علي اكبر والايي» در اين مراسم بيان داشت: با توجه به اين كه نويسنده اثر در مراسم حضور ندارد راحتتر ميتوان در خصوص نقصانها و كاستيهاي اثر صحبت كرد. تمام داستانهاي اين مجموعه همانطور كه از نام آن بر ميآيد با مضمون جنگ نوشته شدهاند. نويسندهاي كه بخواهد راجع به جنگ بنويسد يا بايستي نسبت به جنگ تجربه حسي و فيزيكي داشته باشد يا اين كه مطالعات زيادي در اين حوزه انجام داده باشد.
وي ادامه داد: احمدزاده از آن دستهاي است كه جنگ را تجربه كرده و از ديد يك رزمنده به جنگ نظر مياندازد و همانطور كه از تك تك داستانها پيداست كاراكترها و فضاي داستان را ميشناسد و كارش به نسبت كساني كه امروز در مورد دفاعمقدس مينويسند، تأثيرگذارتر از آب درآمده است و اين مسأله بيش از هر چيز مديون حضور فيزيكي و تجربه حسي اين داستاننويس از جنگ است. در اين مجموعه داستان «پرعقاب» يك كار ويژه بين تمام قصههايي كه در اين كتاب يا حتي در طول اين سه دهه درباره دفاعمقدس نوشته شده است. از نظر من اين داستان را ميتوان در زمره 10 اثر برتر داستان كوتاه جنگ دانست.
«والايي» در ادامه تصريح كرد: اين داستان مزيتها و نقاط قوت بسياري دارد و كمتر ميتوان به آن ايراد گرفت، جز در مورد بخش آخر اين داستان كه كمي در نگارشش تعجيل شده و دقت كمتري به خرج داده شده است. از نظر من اين داستان داراي يك بن مايه بسيار قوي است. نقطه قوت كار اين جاست كه احمدزاده با هوشمندي كار را با زنده نگهداشتن سرباز اسير عراقي به فرجام ميرساند. اين قصهاي است كه به مسايل انساني و اخلاقي با مضمون جنگ كه خود محمل مناسبي براي بيان مسائل انساني است نظر انداخته شده است.
وي در خصوص داستان «درياقلي» نيز بيان داشت: «درياقلي» بيشتر يك دلنوشته است تا داستان. اين كار را خاطره هم نميتوان ناميد. اين از آن نوع كارهايي است كه ما در دهه شصت فراوان داشتيم و در مطبوعات آن سالها از اين آثار بسيار زياد است. يك داستان عناصري دارد كه هيچ يك در اين اثر موجود نيست. از نظر من كل اين مجموعه موفق نبوده است. در داستان «هواپيما» كه بعد از «پر عقاب» پختهترين داستان است، از همان آغاز داستان با سكتههاي طولاني مواجه هستيم. در نوشتن داستان حداقل بايد صفحه اول را بدون نقص و ايراد نوشت تا سكتهها كم شود. با اينكه اين داستان بعد از «پرعقاب» بهترين داستان مجموعه است اما اشكالات پاراگراف اول لطمه بزرگي به كل داستان زده است.
«والايي» درباره داستان « چتري براي كارگردان» گفت: اين داستان مشكلات بسياري دارد تا آن حد اگر ما تمام فرصت اين نشست را روي اين كار بگذاريم باز هم با كمبود وقت مواجه هستيم. نويسنده ناخواسته و بدون اين كه چنين قصدي داشته باشد نوشتهاش ضد جنگ است. پيامي كه در ظاهر ميتوان از اين داستان گرفت اين است كه جنگ مرگ محتوم آرزوهاي ماست.
«والايي» در خصوص داستان «سي و نه و يك اسير» كه با دستمايه قرار دادن آن كيومرث پوراحمد فيلم «اتوبوس شب» را ساخته، اظهار داشت: عنوان داستان بايد حتيالامكان محتواي داستان را لو ندهد ولي از ابتداي داستان و با ديدن عنوان ما ميتوانيم به طور نسبي به مضمون داستان پي ببريم. يكي از خاصيتهاي داستان به فكر واداشتن خواننده است، نه اين كه ما بياييم و به توضيح و تفصيل بيش از حد داستانها براي مخاطب بپردازيم. توضيحات بيش از حد نويسنده قصه را از خاصيت مياندازد. سوژه و طرح اين داستان خوب است ولي جاي پرداخت بيشتري داشت.
«فرزام شيرزادي» نيز در مراسم نقد اين مجموعه داستان بيان داشت: حبيب احمدزاده در كسوت يك رزمنده تجارب شخصياش را در قالب اين مجموعه داستان و رمان «شطرنج با ماشين قيامت» به مخاطب عرضه ميكند، اما آن نكتهاي كه در خصوص اين كتاب نظر را به خود جلب كرد مشكلات عديده ويرايش در اين كتاب بود. در بسياري از اين داستانها به ويژه داستان «پرعقاب» فرجام ماجرا از ابتداي داستان لو رفته بود. در داستان پر عقاب راوي وقتي كه مباحث اخلاقي را مطرح ميكند، گاهي به شعار زدگي ميگرايد و فرجام داستان را لو ميدهد.
وي ادامه داد: آنچه داستانهاي احمدزاده را نگه ميدارد بيش از زبان و بيان داستاني، تجارب شخصياش از جنگ است. گاهي ما شاهديم كه قصه از زبان داستاني خارج ميشود و مسايل را صريح بيان ميكند.
«شيرزادي» اظهار داشت: از نظر من داستان شاخص اين مجموعه «سي و نه و يك اسير» است. در اين داستان تصويرسازيهاي زيبا و بهجايي وجود داشت كه بيشك به فيلمنامهنويس بودن احمدزاده مربوط است. نكته منفي بسياري از اين داستانها هم شعارزدگي آنها است. بسياري از ايرادهاي موجود در اين داستانها با يك ويرايش قابل حل و فصل است. احمدزاده در داستان«سي و نه و يك اسير» تعليق را نسبت به ديگر داستانهايش بهتر رعايت كرده است.
انتهاي پيام/
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]