واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: خانه خدا و نقش تحولآفرين آن در زندگي
گروه خبرنگاران افتخاري / نجيبه خروشي : ويژگيهايي را كه خداوند سبحان براي كعبه برشمرده است، خواسته خداوند متعال را براي اين خانه و ساير خانهها را براي ما بيان مينمايد. خداوند اين خانه را قرار داده است تا مردم او را عبادت كنند. اين خانه براي همه بندگان است و اختصاص به گروه و خانواده و جماعت معيني ندارد تا بتوانند بقيه را از آن باز دارند.
زيرا مسجد براي دستهبندي قرار داده نشده است بلكه عام و فراگير است و به همه مردم تعلق دارد و نقش آن نيز فراگير و عام است و بايد محلي براي عبادت پروردگار عالميان باشد.
نقش مسجد خداوند مسجد را مبارك و خجسته قرار داده است و بركت به معناي خير بسيار است كه منافع و مصالح مردم در آن قرار دارد. پس نقش مسجد فقط به عبادت منحصر نميشود بلكه تمام منافع و مصالح مردم را در عرصههاي علمي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي و ساير امور مرتبط با زندگي عمومي مردم در بر ميگيرد. بنا به آن چه آمد، مسجد نقش برجستهاي در اسلام دارد و محل گردهمايي معنوي مردم به شمار ميآيد. زيرا مردم در مسجد خدا را عبادت ميكنند و علوم سودمند به حال دين و دنياي خود را در آن فرا ميگيرند. مردم در مسجد جمع ميشوند تا در امور داخلي و خارجي خود به با يكديگر به بحث و تبادل نظر بپردازند.
همانگونه كه نداي جهاد از فراز منبرها بلند ميشود، راهنماييها و ارشادات مربوط به نظام زندگي مردم نيز از آنها فوران ميكند. ارتباط مسلمانان با مساجد بر همين اساس است. مسجد تبلور مفهوم اسلامي عبادت است تا مردم از طريق مسجد و جايگاه ويژه آن به راه خير و نيكي به زندگي نگاه كنند. اين نقش مسجد همچنان ادامه داشت تا اينكه ادوار عقبماندگي و جهالت، خردها و انديشههاي مسلمانان را دچار ركود و جمود نمود، لذا همه چيزهايي كه پيرامون مسلمانان وجود داشت گرفتار ركود و جمود گرديد. مساجد نيز دچار جمود شدند.
لذا حكام و مردم نگذاشتند كه عالمان و مصلحان جز از امور خاص ديني كه شامل سخن گفتن از بهشت و دوزخ و عبادات و اخلاقيات ذهني ميشد در منبرهاي مساجد از چيز ديگري حرف بزنند. اگر عالمان از دستورات الهي دربارهي مقاومت در برابر ظلم و انحراف در مسائل حكومت و سياست اجتماع و اقتصاد حرف زدند، ايشان را متهم كردند كه از خانه خدا براي اهداف ديگر سوء استفاده ميكنند. منحرفان و ستگران مساجد را مثل معابد يهوديان و مسيحيان فرض نمودند و اگر عالمان از قيام عليه ظلم و انحراف حرف زدند، به ايشان اتهام زدند كه دارند سياست را وارد مساجد ميكنند و دين را سياسي ميسازند. چرا كه گمان ميكردند دين با سياست همخواني ندارد. حال آن كه ميبينيم خداوند سبحان در آيات بسيار تصريح ميدارد كه خداوند كتابها و پيامبران خود را براي اين فرستاد كه مردم قسط را به پا دارند.
ويژگيهاي كعبه از واژه «مباركاً» كه خداوند خانه خود را با آن وصف كرده است، به معنايي گسترده در زندگي مردم پي ميبريم. همان مردمي كه اقصا نقاط جهان به سوي اين خانه آمدهاند تا بر اساس كلمه توحيد و رسالت و مسائل سرنوشت ساز و خصوصاً مسائل سياسي و فرهنگي و اقتصادي و امنيتي و اجتماعي و چالش هايي كه از سوي كفر و استكبار جهاني عليه آنان دامن زده ميشود، گردهم بيايند تا با يكديگر آشنا شوند و به تبادل معلومات بپردازند و از تجارب يكديگر استفاده كنند و براي موضعگيري واحد – بر اساس امت واحد و سرنوشت واحد – برنامهريزي كنند و در جزئيات اعتقادي و احكامي و روشي با يكديگر به گفتگو بپردازند و درباره مسائل سياسي و امنيتي و اقتصادي و ارتباط با يكديگر گفتگو كنند و وضعيت اقتصادي خودشان را بر اساس طرح درستي كه نيازمنديهاي زندگي آنان را برآورده كند به جريان اندازند تا به خودكفايي رسيده و در شئون خود به استقلال دست يابند. بدين ترتيب حج به يك كنگره اسلامي جهاني تبديل ميشود كه بركات بسياري را براي انديشه و حركت اسلام و حضور و شرايط فردي و اجتماعي مسلمانان تحقق ميبخشد.
اينها از عبارت «مباركاً» قابل برداشت است. ولي اوضاع پيچيده كنوني كه بر اوضاع سياسي جهان اسلام حكم فرماست، مراكز مسلمانان را تحت سيطره كافران مستكبر قرار داده است و مفاهيم و تحركات ديني مسلمانان دچار ركود گرديده است و اين مفاهيم به صورت يكسري انديشههاي جامد و رسوم مرده در آمده است و باعث گرديده است كه حج از روند تمدني و انقلابي خود در زندگي مسلمانان دور شود.
بنابراين حج اين كه فرصتي براي جمع شدن و بحث درباره مسائل سرنوشتساز زندگي و برنامهريزي براي آينده در جهت حل مشكلات كنوني با شيوهاي حكيمانه باشد، نيست.
اين كار تحت اين شعار صورت ميگيرد كه حج عبادتي بدون سياست است. درست مثل اين كه معناي سياست به دور از معناي عبادت است. در حالي كه اراده خداوند براي عبادتي مثل نماز اين است كه انسان را از فحشا و منكر نهي كند.
متكلمان معتقدند كه اين مفهوم تمام انحرافات زندگي انسان را در بر ميگيرد و روزه مورد نظر پروردگار اين است كه راهي براي تحقق تقواي معنوي و اخلاقي و سياسي و اجتماعي و امنيتي و اقتصادي را فراهم آورد و حج مورد نظر پروردگار نيز اين است كه مردم منافع خود را در آن به عينه ببينند و دريابند كه خير و نيكي و پيشرفت جز با سياست حق محور تحقق يافتني نيست. خانه خدا، هدايتي براي جهانيان است خداوند اين خانه را «هدي للعالمين» (آلعمران/96) قرار داده است.
چرا كه خانه خدا، انسان را به سوي سعادت دنيوي و اخروي رهنمون ميشود. از اين ويژگي ميتوانيم چنين برداشت كنيم كه وظيفه مساجد هدايت مردم به سوي عبادت پروردگار و آموختن امور ديني مرتبط با زندگيشان است تا از طريق مساجد و مفاهيم بلند مورد نظر اسلام براي زندگي، به حيات خود نگاه كنند و هر يك از آنان آگاهي همه جانبهاي از احكام ديني مرتبط با زندگي فردي و اجتماعي خود پيدا كنند تا مفاهيم اسلامي از انديشه و زبان آنان جاري شود و مسائل ديني گروهي خاص از مردم در نيايد.
بدين ترتيب هر انسان مسلماني به عنصري آگاه تبديل خواهد شد كه در زندگي فردي خود آگاهانه عمل خواهد كرد و آگاهانه به سوي مفاهيم اسلامي دعوت خواهد نمود. بنابراين ميتوانيم تأكيد بورزيم مديران مسجد كه فقط به اقامه نماز جماعت بسنده ميكنند و به راهنمايي و ارشاد مردم نميپردازند و مسجد را به منطقه تحت نفوذ موروثي خود و فرزندان خود تبديل ميكنند، همان كساني هستند كه از رسالت اساسي مسجد كه همانا هدايت كردن همه مردم است منحرف شدهاند.
رسالت مسجد اين است كه مردم هدايت شوند و از خدا پروا كنند و سخن استوار بگويند. آيات روشن كدامند؟
«فيه آيات بينات» آيه كريمه به صورت كلي از آيات الهي سخن ميگويد و به جزئيات آن نميپردازد و بيان نميدارد كه چرا پس از آن عبارت «مقام ابراهيم» (آلعمران/97) را ميآورد. آيا براي اين است كه ميخواهد بر انتساب خانه به حضرت ابراهيم (ع) تأكيد بورزد. چرا كه ابراهيم (ع) در آن نماز گزارد و مقام آن تا هنوز هم وجود دارد. بعضي از مفسّران گفته اند كه منظور از اين آيات همان مقام ابراهيم و امنيت براي كسي كه وارد آن شود و حج براي كسي كه استطاعت پيدا كند ميباشد.
علامه طباطبايي در تفسير الميزان ميگويد: «جاي هيچ شكي نيست كه هر يك از اين امور آيت روشني است كه با وقوع خود بر خداي تعالي دلالت ميكند و مقام خداي متعال را به ياد ميآورد. چون معناي كلمه «آيت» چيزي جز علامت و راهنما به چيز ديگر، نيست. حال به هر نحو كه دلالت بكند، چه به وجود خود و چه به آثارش، و كدام علامتي بهتر و روشنتر از مقام ابراهيم است كه اهل دنيا را به سوي خدا جلب كرده و به عظمت مقام او راهنمايي كند؟ و كدام بنائي چون كعبه كه واردين خود را در دامن امن و امان خود ميپذيرد، آيت و علامت اوست؟ و چه مناسك و عبادتي كه ميليونها انسان را هر ساله يك جا جمع نموده و با گذشت زمان رنگ كهنگي نميپذيرد، بهتر از اين مناسك علامت و آيت اوست؟ امّا اينكه هر آيهاي، امر خارقالعادهاي باشد، واجب نيست، چون نه لفظ آيه بر آن دلالت ميكند و نه كاربرد آن در قرآن كريم بدان منحصر ميشود.
خداوند متعال ميفرمايد: «ما ننسخ من آية أو ننسها» (بقره/106) كه آيه همه احكام منسوخه در شرع را شامل ميشود و نيز خداوند ميفرمايد: «اتبنون بكل ريع آية تعبثون» (شعراء/128) و ساير آيات ديگر.» ولي اين مطلب غير ظاهر است. چرا كه آيات روشن مثل نسبت مظروف به ظرف نيست. يعني وجود ظرف مثل مقام ابراهيم (ع) است، امّا امنيت براي كسي كه داخل خانه شده است و به سوي او حج كرده است، از احكام و ويژگي هاي شرعي آن ميباشد. شايد گفته شود كه ظرفيت به صورت حقيقي وارد نشده است بلكه به شيوه مجاز آمده است. خصوصاً اگر بدانيم كه مقام ابراهيم(ع) جزو كعبه نيست بلكه خارج از آن قرار دارد.
بنابراين كلمه «في» به معناي موازنه و مقايسه آمده است. اين مسأله كلام علامه طباطبايي را در نفي منظور معجزه از آيه مورد تأكيد قرار ميدهد. خداوند به مقام ابراهيم (ع) فقط اشاره ميكند بدون اينكه چيزهايي را كه مفسران درباره سنگي كه حضرت ابراهيم (ع) روي آن ايستاده است، بيان دارد. شايد هدف اشاره به ارزش هاي الهام گرايانه اين مقام باشد كه تصويري از ويژگي هاي ممتاز شخصيتي توحيدي ابراهيم (ع) در اختيار ما قرار ميدهد. شخصيت ابراهيم (ع) نشانگر خط توحيد است كه خداوند از مردم ميخواهد در راستاي آن حركت كنند و آن را محلي براي عبادت قرار دهند.
آيه به راه خداوند با شيوه تأمل و التزام و عمل دلالت ميكند.
بنابراين شايد بتوان گفت آيه دارد ويژگي هايي را كه خداوند در احكام براي بيتالله الحرام قرار داده است، توضيح ميدهد. خداوند اين احكام را وضع كرده است تا براي مردمي كه در اين محدوده حضور دارد امنيت لازم را فراهم آورد تا آنان با نگاهي جامعتر به عبادت خود پيرامون كعبه بپردازند. اين امر باعث ميگردد كه انسانها دائماً به ياد خدا باشند و با او ارتباط پيدا كنند و با ديدي عميق در انديشه و استقامت در راه راست، به سوي او هدايت گردند. كعبه جاي صلح است «و من دخله كان آمناً» (آلعمران/97).
اين آيه در مقام قانونگذاري است نه خبر دادن. حوادث تاريخي بسياري اتفاق افتاده است كه در آنها بسياري از مردم به دست طاغوت ها و ستمگران در اين خانه به قتل رسيدهاند اين طاغوتيان از دستورات الهي سرپيچي كردهاند.
چرا كه خداوند اين محدوده را محيط صلح و امنيت قرار داده است. پس براي هيچ كسي جايز نيست كه به كس ديگري تعدّي كند حتي اگر او به جان و مال و آبرو و ناموس او تعدي كرده باشد. بلكه بايد منتظر بنشيند تا خارج شود. در حديث معصومين آمده است: «اگر فردي جنايتي در غير حرم مرتكب شده باشد و سپس به داخل حرم فرار كند، از دسترسي او به بازار جلوگيري ميشود، با او خريد و فروش نميشود، به او غذا داده نميشود و سيراب نميشود و با او حرف زده نميشود تا اينكه از حرم خارج شود.
امّا اگر جنايتي در داخل حرم انجام داده باشد، چون خودش حرمت حرم را زير پا گذاشته است، ديگر حرمتي براي او در حرم باقي نمانده است.» از اين حكم شرعي در مورد كعبه – و بيت الله الحرام – چنين ميتوان برداشت كرد كه خداوند اين سرزمين را منطقه صلح و سازش قرار داده است تا مردم در آن از كينهتوزيها و عداوت هاي خود بكاهند و در داخل آن بر گرايش هاي نفساني خود سيطره داشته باشند. ممكن است انسان قاتل پدر خود را در آن ببينيد ولي نبايد با او مقابله كند و متعرض او شود. فشارها و تعصبات قبيلهاي جاهلي ممكن است به انسان فشار آورد كه دست به انتقام جويي بزند ولي احترام به خداوند و خانه او باعث ميشود كه انسان به او آسيب نزند و از حرمت او نكاهد.
اين تجربه معنوي اين فرصت را به انسان ميدهد كه به پيامدهاي منفي انتقامجويي خود فكر كند و پيامدهاي نيك و بد آن را به خوبي مورد ارزيابي قرار دهد. بدين ترتيب صلح دروني – ولو در منطقه – به صلح واقعي تبديل ميشود. چون انسان در مييابد كه عفو بسيار نزديكتر به تقواست و شكيبايي براي صابران بهتر است و حل كردن مشكلات با ابزارهاي مسالمت آميز بسيار بهتر از رويارويي مستقيم با نابسامانيهاي موجود ميباشد. شايد انسان نياز داشته باشد كه در گرماگرم درگيريها به منطقهاي سرشار از صلح و آرامش وارد شود تا در آن آرامش رواني و صلح عملي را احساس كند. بدين ترتيب اين منطقه به مثابه منطقهاي خواهد شد كه فرزندان خير و نيكوكاري براي نوسازي روح خيرخواهي خود در آن احساس آرامش و سكون خواهند كرد.
********************************************************************
منبع: سايت انديشه قم
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 417]