واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بچه ها براي بازي بي قراري مي كنند
اگر در فرصت هاي گذري به تماشاي ساختارهاي متضاد ارتفاعي در معماري- شهرسازي بپردازيد، متوجه مي شويد كه در اين شيوه ها سهم زيستي انساني از هوا و محيط جدولبندي شده است و البته در اين ميان سهم كودكان به لحاظ كمبود فضا و نبود امكانات بازي- به عنوان اساسي ترين خواست و نياز مقتضي دوره كودكي- اش، بي حوصلگي و در نهايت خودگرايي و انزواطلبي مي شود. چيزي شبيه قرنطينگي.
كودكان در بازي هاي خود زندگي مي كنند. اما متأسفانه اين حس و نياز حياتي شان در محيط آپارتمان مسكوني تامين نمي شود. روي به بيرون از خانه مي آورند؛ گاه همراه والدين- بيشتر مادر- و بعضاً با همسن و سال هاي خود اما آنان بايد بگردند تا جايي مناسب و داراي امكانات مورد علاقه در پارك ها، بوستان ها و گاه در كوچه ها بيابند. بيشتر سوي پارك ها روان مي شوند كه اغلب كوچك اند و بعضاً وسايل بازي ندارند! ناچار در گوشه اي براي خود زمين فوتبال يا واليبال تدارك مي بينند. چهار تا تكه سنگ حدود دروازه شان مي شود و زيرآفتاب انرژي شان را تخليه مي كنند. خيلي از همين كودكان بازي- نوجوان ها- در نبود و كمبود وسايل بازي و سرگرمي هاي مفيد ديگر، در كوچه و پارك ها پرسه مي زنند. دست آخر افسرده و خسته از رفت وآمدها راهي آپارتمان مسكوني شان مي شوند... اين چرخه و اتفاقات، كليشه اي شده است.
وجه اشتراك كودكان بازي و تخليه انرژي شان به عنوان يك ضرورت بديهي است. اين نيازي است كه علم روان شناسي آن را در قالب دو اصل مشاركت و اعتماد به نفس مطرح مي كند. به عبارت ديگر اين وجه مشترك، مفهومي مثل ايجاد ارتباط از طريق مطالعه بين دو شخص خواهد داشت. پيش از اين اشاره كرديم كه اين نياز كودكان را نمي توان در فضاي اكثريت آپارتمان هاي بامساحت 60-50 متري يا اندكي بيشتر، حتي به صورت محدود، برآورد كرد اما از طرق ديگر مي توان خلأ بازي در محيط هاي مسكوني را بيش از حداقل سرانه كنوني جبران كرد.
افزايش سرانه- حداقل نسبي- ورزشي، تفريحي و تدارك بازي هاي مورد علاقه كودكان در محله ها و مناطق بر اساس جمعيت كودكان اين نقاط مي باشد. اما در صورت توجه به تحقق اين نياز اجتماعي و فرهنگي، اول مي بايد تمركز مديريت مقتدر متشكل از دستگاه هاي مسئول و ذيربط به امور كودكان و... و حتي سازمان گردشگري (بومي گري) هر شهر در كشور، صورت بگيرد. حرف اول كودكان- بازي و حتي والدين آنان اين است: «خيلي از پارك ها فاقد وسايل مورد نياز كودكان هستند. آناني هم كه امكانات مناسب دارند، چندان در دسترس نيست، وقت بر و هزينه بر هستند.»
پارك ها كم و جمعيت زياد
نزديك خروجي پارك از يك خانم خانه دار درباره كودكان بازي و سكونت آنها در آپارتمان هاي به اصطلاح نقلي- جمع و جوركه جاي بازي نيست و اغلب بدون حياط هستند- مي پرسم: خانم عرفاني با اشاره به اين كه اگر بچه هاي خانواده هاي آپارتمان نشين و مجتمع هاي مسكوني در واحدها سر و صداي بازي راه بيندازند بعضاً مورد اعتراض و يا تذكر دوستانه همسايه قرار مي گيرند؟، مي گويد: «كودكان بايد انرژي شان را تخليه كنند. اصولاً تخليه انرژي بچگي كودكان- نوجوانان- لازم است. از طرف ديگر بايد تعداد پارك ها در هر منطقه و جاهاي تفريحي نسبت به جمعيت شهري بيشتر شوند.»
نه اتاق جاي بازي است نه وسيله بازي داريم
براي دوا و درمان ناخوشي اش به دكتر مراجعه كرده است. كودكش بهانه تاب بازي و سرسره بازي مي گيرد و او را به محل بازي اين پارك جنوبي شهر آورده است. «خانم اميري» مي گويد: «در منزل وسيله بازي براي بچه ها نداريم... چهار فرزند دارم كه بزرگترينشان يك نوجوان 16 ساله است. اتاق هم جاي مناسب براي بازي نيست. بچه ها اگر بخواهند به كوچه بروند نمي گذارم تنها بروند. همراهشان مي روم تا بازي شان تمام شود.
حالا از راه دكتر برگشتيم آمديم اينجا بچه ام با اين وسايل بازي مي كند.»
محجوبانه مي گويد: «همسرم روزها كار مي كند. خسته است. روزهاي تعطيل هم در خانه استراحت مي كند. فرصت چندان ندارد بچه ها را براي بازي و تفريح بيرون خانه ببرد.»
محل بازي خالي از كودك...
و يك توپ لاستيكي
چند دقيقه اي از ساعت 10 صبح مي گذرد كه وارد يكي از پارك هاي شمالي تهران مي شويم. ناخواسته قصد كرده بودم تقريباً در يك زمان البته با حدود يك ساعت فاصله زماني دو سه پارك جنوبي وشمالي شهرمان به لحاظ كميت حضور مردم به ويژه كودكان- نوجوانان را با يكديگر مقايسه كنم اما حالا در پارك شمالي كه چندان كوچك نيست چند نفري اينجا و آنجا زير سايه گيسوان سبز و پرپشت درختان سالخورده نشسته اند. به سراغ محل بازي بچه ها مي روم. با تعجب مي بينم حتي يك كودك در آن محوطه نيست. تنها يكي از كاركنان پارك سرگرم بررسي وضعيت و كم و كيف وسايل است. مردي كهنسال تنها روي نيمكتي نشسته است. مي گويد: «در سال هاي گذشته هيچكدام از اين وسايل بازي امروزي كودكان نداشتيم. در حياط آجرفرش با همسن و سال مان با يك توپ لاستيكي- تأكيد مي كند نه پلاستيكي- وقت بيكاري مان را پر مي كرديم. زياد اهل بيرون از خانه نبوديم.» «ميرزاعلي» مي افزايد: «اما بچه هاي امروزي در آپارتمان بزرگ مي شوند و حوصله شان تنگ مي شود.»
«رضا شوقي» امسال در كنكور شركت كرده و مي گويد شانس قبولي اش زياد است. او به بسكتبال علاقه دارد اما مي گويد در پارك ها كمتر سبد اين بازي وجود دارد: «زماني در كوچه مان يك سبد درست كرديم و به تير چراغ برق زديم اما جذاب نبود چون عبور و مرور مردم و ماشين بود.» مي خندد و مي گويد: «كودكي ما تمام شد. يك توپ برمي داشتيم با دوستان مي رفتيم در پارك جمع و جور محله مان واليبال مي زديم كه باعث ناراحتي چند نفري كه روي نيمكت نشسته بودند مي شديم. درباره بازي بچه ها هميشه اين سؤال برايم پيش مي آمد كه چرا امكانات بازي و وسايل ورزشي و هنري در محله ها وجود ندارد. چرا نسبت به جمعيت رو به افزايش بچه ها، امكانات بازي ساخت و پرداخت نمي شود تا كودكان در خيابان و كوچه ها كه احتمال خطرات مختلف وجود دارد مجبور نشوند بازي كنند.» به باور اين جوان، سرمايه گذاري براي توسعه اماكن تفريحي و بازي كافي كودكان و جوان ها ضمن آن كه رشد فكري و روحي را تسهيل مي بخشد از بيراهه رفتن و هرز اوقات جلوگيري مي كند، براي آينده بچه ها و جامعه هم مفيد است.»
شوق بازي در جمع همسالان
مادر روي نيمكت حاشيه محل استقرار وسايل بازي بچه ها نشسته و حواسش به كودكش است كه از پله هاي فلزي به سمت سرسره بالا مي رود. «خانم حسيني» خانه دار معتقد است بچه ها به خاطر محدوديت فضاي مسكوني در خانه نمي مانند و شوق بازي در بيرون از خانه دارند. والدين به ناچار بچه ها را براي بازي به پارك مي آورند. او مي افزايد: «در خانه مشكلي براي محل بازي بچه مان نداريم چون بچه ها در محوطه پاركينگ محل سكونت مي توانند بازي كنند. اغلب اوقات در آنجا مشغول بازي مي شوند.» وي نيز به فضاهاي كوچك آپارتمان هاي مسكوني و مشكل بازي كودكان در چنين محيط ها، اشاره مي كند و مي گويد: «بچه ها در فضاهاي كوچك آپارتمان احساس بي حوصلگي و حالت افسردگي پيدا مي كنند. گوشه نشيني مي كنند. دوست دارند در فضاي بزرگ در ميان هم سن و سال هاي خودشان بازي كنند.»
نقش پذيري مديريت
در پروسه بازي بچه ها
«بهمن امامي» پژوهشگر علوم ارتباطات، ادامه ديدگاه هاي خود را به ارائه نحوه پر كردن خلأ امكانات بازي و تفريح در آپارتمان هاي كم وسعت و به طور كلي نبود و يا دشوار بودن دسترسي به وسايل بازي كودكان معطوف مي كند.
وي به بازي هاي گروهي به ويژه ورزشي به عنوان يكي از پنج نهاد مهم جوامع در جهان و با اهميت در زندگي بشر، اشاره مي كند و بر اين باور است در بازي هاي جمعي و از جمله ورزش، اهداف رقابت برانگيزي و بدعت آوري و... نيز مطرح و دنبال مي شوند، مي گويد: به طور كلي ورزش و تحمل، لازمه زندگي بشر است لذا توسعه و ساخت امكانات بازي هاي گروهي- ورزش- نخست متوجه تشكيلات مهندسي شهرسازي و شهرداري ها مي شود و از سوي ديگر آموزش و پرورش از دوران پيش دبستاني تا دوره هاي بالا و دانشگاه ها و همچنين تربيت بدني فرهنگ سازي، آموزش و پردازش كودكان تا سنين نوجواني و... را عهده دار شوند.» وي در مورد اخير نيز براين باور است: «آموزش و پرورش نه تنها در زمان فعاليت مدارس بلكه در زمان هاي تعطيلي- تابستاني- هم براي بچه ها درامر ورزش برنامه ريزي مي كند. همچنين سازمان تربيت بدني نيز مسئوليت برنامه ريزي براي اوقات فراغت كودكان و نوجوانان داشته باشد. بنابراين نقش مربي مدبر و مجرب در ورزش با اهميت و تأثيرگذار است.»
نظرسنجي علايق كودكان محله
شهر و استان
اما اين كه چگونه مي توان نبود امكانات بازي در آپارتمان هاي كوچك كه اكثر بدون حياط و يا فضاي با حداقل قابل استفاده، هستند به شيوه اصولي كه «امامي» مدرس، مطرح مي كند، تأمين كرد؟ به نظر وي، از طريق كسب آمار و پرسشنامه توسط شهرداري ها مي توان مشخص كرد هر محله چه تعداد كودك دارد و نيازشان براي زمان فراغت و بازي چيست. وي مي گويد: «اگر علاقه و نوع بازي و تفريح و نياز بچه ها مشخص شود، تربيت بدني، آموزش و پرورش و شهرداري ها مي توانند يك برنامه ريزي منسجم داشته باشند و در هر محله، شهر و هر استان كشور به صورت كوتاه مدت، بلندمدت و استراتژيك روي برنامه شان فكر و انديشه شود.نتيجه عمل و استمرار چنين شرايطي، داشتن جامعه اي نيرومند، هوشيار، انديشمند و با روحيه شاد است.» به گفته اين پژوهشگر علوم ارتباطات، يكي از عوامل مؤثر در بروز اضطراب، افسردگي و خشم ناشي از اين پديده ها آن است كه ما نمي توانيم اوقات فراغت را به بازي ها و سرگرمي هاي مفيد و سازنده اختصاص دهيم. خلأ اين گونه امكانات سبب خيالپردازي، انزوا و عدم جامعه پذيري مي شود كه در آينده لطمات زيادي به جامعه خواهد زد.»
وي بر ضرورت رويكرد كودكان- بازي و ديگران به ورزش- تأكيد مي ورزد: «يكي از عواملي كه كارآيي و توانايي انسان ها را بالا مي برد، همانا ورزش و بازي است. بازي كردن، آدم را آماده مي كند كه در حوزه هاي اجتماعي به وظايف كاري اش و براي آينده خوب عمل كند.»
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]