واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: به مناسبت ولادت جوادالائمه(ع)ولادت امام جواد(ع)؛ پايانبخش دلهره شيعيان و افشاگر نيت فرصتطلبان
گروه انديشه: تولد مبارك امام جواد(ع) نه تنها پايان بخش دلهره شيعيان و افشاي نيت فرصتطلبان و سودجوياني چون فرقه «واقفيه» بود، بلكه آغاز فصل نويني از تاريخ ائمه اطهار(ع) است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، نهمين امام از اهلبيت(ع)، امام جواد(ع) در شب جمعه 19 ماه مبارك رمضان يا 15 اين ماه يا روز جمعه 10 رجب در شهر مدينه به دنيا آمد. قولى كه در كتاب «مصباحالمتهجد» آمده است، تاريخ اخير را تأييد مىكند.
در آنجا آمده است: ابنعياش گويد اين دعا به وسيله استاد بزرگ ابوالقاسم آمده است كه: «اللهم انى اسئلك بالمولودين فى رجب محمدبن على الثانى و ابنه علىبن محمد المنتجب الدعاء». وى مىنويسد: «ابنعياش گفته است: روز دهم رجب، ميلاد ابو جعفر ثانى است. آن حضرت در روزگار خلافت معتصم، روز شنبه آخر ذى قعده يا آخر ذى حجه يا پنجم يا ششم ذيحجه در روز سه شنبه سال 220 هجرى در بغداد چشم از جهان فرو بست. و در مقابر قريش در پشت قبر جدش امام موسى كاظم(ع) به خاك سپرده شد. مدت عمر وى بيست و پنج سال بود.» كلينى ميگويد: «عمر آن حضرت 25 سال و 2 ماه و 18 روز و بنا بر قول ديگرى سه ماه و بيست و دو روز بود.»
از آنجا كه امام جواد(ع) نخستين امامى بود كه در خردسالى به منصب امامت رسيد، حضرت مناظرات و بحث و گفتوگوهايى داشته است كه برخى از آنها بسيار پر سر و صدا و هيجانانگيز و جالب بوده است. علت اصلى پيدايش اين مناظرات اين بود كه از يك طرف، امامت او به خاطر كمى سن براى بسيارى از شيعيان كاملا ثابت نشده بود (گرچه بزرگان و دانايان شيعه بر اساس عقيده شيعه هيچ شك و ترديدى در اين زمينه نداشتند) از اين رو براى اطمينان خاطر و به عنوان آزمايش، سؤالات فراوانى از آن حضرت مىكردند.
از طرف ديگر، در آن مقطع زمانى، قدرت «معتزله» افزايش يافته بود و مكتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حكومت وقت در آن زمان از آنان حمايت و پشتيبانى مىكرد و از سلطه و نفوذ خود و ديگر امكانات مادى و معنوى حكومتى، براى استوارى و تثبيت خط فكرى آنان و ضربه زدن به گروههاى ديگر و تضعيف موقعيت و نفوذ آنان به هر شكلى بهرهبردارى مىكرد.
مىدانيم كه خط فكرى اعتزال در اعتماد بر عقل محدود و خطاپذير بشرى افراط مىكرد. معتزليان دستورها و مطالب دينى را به عقل خود عرضه مىكردند و آنچه را كه عقلشان صريحا تأييد مىكرد مىپذيرفتند و بقيه را رد و انكار مى كردند و چون نيل به مقام امامت امت در سنين خردسالى با عقل ظاهربين آنان قابل توجيه نبود، سؤالات دشوار و پيچيدهاى را مطرح مىكردند تا به پندار خود، آن حضرت(ع) را در ميدان رقابت علمى شكست بدهند.
ولى در همه اين بحثها و مناظرات علمى، حضرت جواد(ع) (در پرتو علم امامت) با پاسخهاى قاطع و روشنگر، هرگونه شك و ترديد را در مورد پيشوايى خود از بين مىبرد و امامت خود و نيز اصل امامت را تثبيت مىكرد. به همين دليل بعد از او در دوران امامت حضرت هادى (كه او نيز در سنين كودكى به امامت رسيد) اين موضوع مشكلى ايجاد نكرد؛ زيرا ديگر براى همه روشن شده بود كه خردسالى تأثيرى در برخوردارى از اين منصب خدايى ندارد.
اينك چندي از اين مناظرات را ميخوانيد:
در مجلسي «يحيىبن اكثم» از امام جواد(ع) بعد از اجازه از ايشان پرسيد: «درباره شخصى كه محرم بوده و در آن حال حيوانى را شكار كرده است، چه مىگوييد؟» امام جواد(ع) فرمود: «آيا اين شخص، شكار را در حل (خارج از محدوده حرم) كشته است يا در حرم؟ عالم به حكم حرمت شكار در حال احرام بوده يا جاهل؟ عمدا كشته يا به خطا؟ آزاد بوده يا برده؟ صغير بوده يا كبير؟ براى اولينبار چنين كارى كرده يا براى چندمين بار؟ شكار او از پرندگان بوده يا غير پرنده؟ از حيوانات كوچك بوده يا بزرگ؟ باز هم از انجام چنين كارى ابا ندارد يا از كرده خود پشيمان است؟ در شب شكار كرده يا در روز؟ در احرام عمره بوده يا احرام حج؟»
يحيىبن اكثم از اين همه فروع كه امام(ع) براى اين مسئله مطرح كرد، متحير شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهرهاش آشكار شد و زبانش به لكنت افتاد به طورى كه حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نيك دريافتند.(1)
«داودبن قاسمبن اسحاقبن عبدالله جعفر» ، معروف به «ابوهاشم جعفري» نوه پنجم جعفربن ابيطالب معروف به «جعفر طيار»، از اصحاب بزرگ، چهار امام(ع) است. وي محضر امام رضا(ع)، امام جواد(ع)، امام هادي(ع) و امام حسن عسكري(ع) را درك كرد و به حضور مقدس امام زمان(عج) نيز نايل شد. ابوهاشم مي گويد: «به امام جواد(ع) عرض كردم، خداوند ميفرمايد قل هو الله احد، احد به چه معناست؟»
حضرت(ع) فرمود: «احد؛ يعني كسي كه همه صفات وحدانيت در او جمع است.» حضرت ادامه داد: «آيا آيه ديگر قرآن را شنيدهاي كه خداوند ميفرمايد : اگر از اين كافران مشرك بپرسي آسمانها و زمين را چه كسي آفريده است؟ و خورشيد و ماه در تسخير كيست؟ به يقين آنان ميگويند ، خدا. آيا پس از اين نيز ميتوان شريكي براي خداوند تصور كرد؟»
ابوهاشم نقل ميكند از حضرت(ع) پرسيدم: «معناي آيه ديگر قرآن كه، او را هيچ چشمي درك نميكند و حال آنكه او بينندگان را مشاهده ميكند، چيست؟» حضرت جواد(ع) فرمود: «اي ابوهاشم، دقيقتر از ادراك چشمها ، ادراك دلهاست. در حال حاضر تو ميتواني در خاطر و ذهن خود سِند و هِند و شهرهاي ديگر را كه نرفتهاي مجسم كني در حاليكه مشاهده آنها با چشم براي تو مقدور نيست. خداوند را با چشم دلها نميتوان درك كرد تا چه رسد به درك و مشاهده آن با چشم (سر)».(2)
1) الارشاد ،ص 319 - موسوعة الامام الجواد (ع)، ج2، ص 408 .
2) اصول كافي ، ج 1 ،ص98 ? الامام الجواد (ع) من المهد الي اللحد،ص172 ? الاحتجاج ، ج2 ، ص238
منابعي كه در اين جستار مورد استفاده قرار گرفته است، عبارتاند از: شبكه اطلاعرساني امام جواد(ع) به آدرس http://www.imamjawad.net و شبكه اطلاعرساني جهان پيام به آدرس http://emamjavad.heyatblog.net.
شنبه 22 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]