محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826066507
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداهتهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:فرمول وارونه «فرمول وارونه»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛به موازات عمر 32 ساله نظام جمهوري اسلامي همواره دشمنان نشان دار نظام به توطئه ها و ترفندهايي دست يازيدند تا به زعم خودشان براندازي اين نظام را در پي داشته باشد. طبيعي است در اين ميان جريان سلطه و استعمار براي رويارويي و مقابله با نظام سياسي مستقل از شرق و غرب دنيا تمام ظرفيت و توانمندي خود را به صحنه بياورد تا آرزوي شوم خود را عملياتي و اجرايي نمايد. بهره گيري از گزينه هاي نظامي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي و طراحي پروژه هاي مختلف و متعدد طي سه دهه گذشته عليه جمهوري اسلامي نيز در اين راستا ارزيابي مي شود. فتنه سال پيش و ائتلاف نانوشته و البته معنادار گستره وسيعي از دشمنان بيروني و داخلي نظام جمهوري اسلامي پروژه و نمونه اخير تلاش هاي به بار ننشسته و تقلاها و تحرك هاي بيهوده اي بود كه تغيير ساختار جمهوري اسلامي را در كارزار تمام عيار نبرد نرم نشانه رفته بود. ناكامي جريان فتنه و بي آبرويي فتنه گران در حالي رقم خورد كه كماكان اين پرسش كليدي و اساسي ذهن استراتژيست ها و سياسيون غربي و صهيونيستي را مشغول كرده است كه: « با ايران چه بايد كرد؟» ساز تحريم هاي اقتصادي را عليه ايران اسلامي كوك مي كنند نتيجه آن مي شود كه امروز در شرايطي كه كشورهاي اروپايي و غربي در بدترين وضعيت اقتصادي و بحراني قرار گرفته اند جمهوري اسلامي بدون تاثيرپذيري از موج ويرانگر بحران هاي مالي شجاعانه دست به يك جراحي بزرگ اقتصادي مي زند و هدفمندي يارانه ها را به قوت و با همراهي آحاد ملت به پيش مي برد. بهانه هسته اي شدن جمهوري اسلامي را از سال ها پيش در بوق و كرنا مي كنند اما نهايتاً نتيجه معكوس مي دهد و امروز ايران يك قدرت هسته اي است و دنيا نيز «ايران هسته اي» را پذيرفته است آنهم در شرايطي كه علي رغم تمام ادعاها و سوءنيت ها و گمانه هاي قدرت هاي غربي هيچ گاه نشانه اي مبني بر صلح آميز نبودن فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي از سوي سازمان بين المللي انرژي اتمي گزارش نشده است. ناگفته پيداست مذاكرات اخير ژنو 3 ميان ايران و گروه كشورهاي 1+5 هم برگ ديگري از آچمز شدن غربي ها در رويارويي با ايران اسلامي را براي افكارعمومي جهان به نمايش گذارد. از سوي ديگر، حربه حقوق بشر كه اسم مستعار چپاولگري ها و غارتگري هاي نظام سلطه است نه تنها در مورد ايران كارايي نداشته بلكه امروز گريبانگير آمريكا، انگليس، فرانسه و... شده و گلوي اين قدرت ها را به سختي مي فشرد. از همين روي، طراحي فتنه 88 از سوي دشمنان بيروني و گمارده هاي داخلي آنان، آنچنان در نظر گرفته شده بود كه ناكامي هاي بزرگ گذشته با تغيير نظام جمهوري اسلامي جبران شود. بنابراين امروز كه گرد و غبار فتنه فرو نشسته است با تامل و دقيق شدن در روند و فرآيند ظهور و بروز فتنه پس از انتخابات و وقايع و رخدادهاي پس از آن به وضوح مشخص مي شود كه حجم انبوه توطئه ها و ترفندهاي پي درپي دشمن با چاشني تحريف، تبليغ و تطميع، هر كشور و حكومتي را نشانه مي رفت سرنگوني آن را به دنبال مي داشت اما درباره ايران اسلامي محاسبات به اصطلاح دقيق و عميق رنگ باخت و حماسه حضور توده هاي ميليوني مردم در 9 دي 88، قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران را عيان و نمايان ساخت و بار ديگر استيصال و سردرگمي دشمنان هويدا گرديد. ضربه شست عاشورايي آحاد ملت بصير و رهبري خبير در محرم سال گذشته به فتنه گران و جريان فتنه و آفريدن حماسه تاريخي 9 دي بار ديگر اين پيام را به افكار عمومي دنيا مخابره كرد كه دشمنان بيروني و سست عنصران داخلي در مقابله و رويارويي با نظام جمهوري اسلامي هر چه نقشه كشيده بودند نقش بر آب شده و كماكان بايد روياي براندازي و تغيير را در مخيله تنگ و تاريكشان حمل نمايند. روياي محقق نشده براندازي آنچنان براي دشمنان جمهوري اسلامي سخت آمده كه چندي پيش مجله آمريكايي «فوربس» به صراحت و از موضع منفعلانه و عاجزانه مي نويسد: «تصورش را بكنيد تغيير رژيم در ايران چه تحولاتي را براي ما آمريكايي ها در دنيا بوجود مي آورد.»! در همين راستا و در حالي كه توده هاي ميليوني مردم در 9 دي ماه 88 با الهام از پيام و حقيقت عاشورا- كه چند روز قبل از آن فتنه گران در روز عاشورا گستاخانه به ارزش ها هتك حرمت كرده بودند- طومار اهانت كنندگان به امام حسين(ع)، اسلام و انقلاب اسلامي را پيچيدند چندي قبل مركز ارتباطات استراتژيك دانشگاه آريزونا طي گزارشي پيشنهاد مي دهد كه با تحريف حماسه عاشورا به براندازي جمهوري اسلامي اقدام شود. در اين تحقيق كه پشتيبان مالي آن مركز تحقيقات نيروي دريايي ارتش آمريكاست تصريح مي گردد كه از يك سو گزينه نظامي بر ضد ايران كارساز نبوده و از سوي ديگر، انقلابي سكولار در جمهوري اسلامي ميسر نخواهد شد. اين مركز استراتژيك نتيجه مي گيرد كه تنها راه اين است كه روايت عاشورا تحريف گردد و واقعه كربلا طوري روايت شود كه در آن نظام جمهوري اسلامي، نقش يزيد و يزيديان را داشته باشد و مخالفان آن نقش حسين و حسينيان. جالب اينجاست كه سال گذشته و قبل از آن كه اين تحقيق منتشر شود فتنه گراني كه در روز عاشورا هلهله كرده و سوت و كف زدند و حرمت روز عاشورا را نگه نداشتند و عليه جمهوري اسلامي شعار دادند از سوي ارباب خود ملقب به «مردان خداجوي»! مي شوند. البته ترفند تحريف واقعه عاشورا قدمتي ديرينه دارد و ايده اي نيست كه مركز ارتباطات استراتژيك دانشگاه آريزونا آن را كشف كرده باشد چرا كه هميشه در نزاع مستمر حق و باطل در طول تاريخ، جبهه باطل كه در رويارويي با حق و حقيقت ناتوان بوده است سعي نموده است از كاركرد «تحريف» بهره ببرد چرا كه؛ به تعبير استاد شهيد مطهري: «تحريف، چهره و سيما را عوض مي كند، خاصيت اصلي را از ميان مي برد،... تحريف از پشت خنجر زدن است، ضربت غير مستقيم است كه از ضربت مستقيم خطرناك تر است» (حماسه حسيني ج 2، ص 195) اما نكته اي كه بايد بدان اشاره شود اين است كه هر چند اين تحقيق دانشگاه آريزونا و ايده تحريف روايت عاشوراي حسيني نشان مي دهد آنها پي برده اند كه عقبه جمهوري اسلامي خط عاشورا و مشي و مرام مردمان ايران اسلامي عشق به امام حسين(ع) و ياران با وفايش است اما نفهميده اند كه با انقلاب اسلامي در روزگار معاصر خط بطلاني كشيده شد بر تمامي روايت هاي جعلي و تحريفي از كربلا و عاشورا. مشكل بزرگ تر آنها در فهم مسئله اين است كه ميان مردم و نظام جمهوري اسلامي قائل به تفكيك مي شوند و اين در حالي است كه تمامي وقايع پس از انتخابات و بخصوص حضور معنادار آحاد ملت در 9 دي و 22 بهمن سال گذشته اثبات كرد كه درهم تنيدگي و پيوستگي مردم و نظام به حدي است كه اگر فرض را بر امكان وقوع تحريف روايت كربلا بگذاريم و بخواهيم با فرمول دانشگاه آريزونا يزيديان را مشخص نماييم آن وقت 70 ميليون ايراني عاشق و دلباخته حسيني- العياذبالله- در جبهه يزيديان قرار مي گيرند و خنده دار و مضحك تر آنكه چند پيرمرد لجوج و آلوده به چرب و شيرين دنيا و جماعتي از خواص رفوزه و عده قليلي از معاندان و معترضان در صف جبهه حسيني به حساب خواهند آمد! بالاخره بايد گفت اين ايده صرفاً انتزاعي كه به قول اهل انديشه و تفكر ممتنع الوجود است تنها ليست سياه ترفندها و دسيسه هاي مقابله با نظام جمهوري اسلامي را بلندتر و سياه تر خواهد كرد. جمهوري اسلامي:بازتعريف شكست ارتش صهيونيستي در غزه «بازتعريف شكست ارتش صهيونيستي در غزه»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛در سالگرد شكست سنگين ارتش صهيونيستي در جنگ 22 روزه عليه غزه، اظهارات و رويدادهائي غيرمنتظره، بر سرنوشت اين جنگ اثر ميگذارد كه نبايد از كنار آنها به سادگي گذشت. "ايهود اولمرت" نخستوزير وقت رژيم صهيونيستي با انتشار كتابي، ايهود باراك، وزير جنگ وقت را به تكروي، ترس و "گريختن از غزه" متهم كرده و وي را مفصلاً مورد شماتت قرار داده است. اگرچه اظهارات و مواضع اولمرت بسيار گزنده و متنوع است ولي اصليترين محورهاي مواضعش را ميتوان اينگونه فهرست كرد و در واقع به "بازتعريف شكست ارتش صهيونيستي در غزه" پرداخت: - باراك فردي ترسو، بزدل و به شدت تكرو است كه راحتطلبي را برگزيد. او ضمن فرار از غزه، "آتشبس با حماس" را بر جنگ ترجيح داد و عجولانه دست به عقبنشيني از غزه زد. - باراك تمامي طرحهاي شوراي وزارت امنيت اسرائيل در خصوص براندازي كامل "حماس" و پاياندادن به سلطهاش در غزه را مسكوت و ناكام ساخت. او به هيچ يك از طرحريزيها پايبند نبود و عمليات جنگي در غزه را "زود هنگام" به پايان برد. - شوراي وزيران اسرائيل دستور جذب 60 هزار سرباز ذخيره را صادر كرده بود ولي باراك فقط 20 هزار سرباز را فراخواند و همين مسئله عمليات جنگي در غزه را محدود ساخت و باعث شكست اسرائيل شد. - من در شوراي وزيران، گزارشي از وضعيت جنگي در غزه ارائه كردم ولي باراك اطلاعات متناقضي داد و ميگفت از افسران مورد اعتمادش خبرهائي گرفته كه با اطلاعات من، سازگار نبود. - باراك مسئول پيروزي حماس و شكست اسرائيل است. او بدون اطلاع دولت و به تنهائي، چارچوب توافقنامه آتشبس را از طريق وزير خارجه فرانسه و بدون ابلاغ به كادر وزارتي(هيئت دولت) پذيرفته و در واقع مسئول شكلگيري اين فاجعه است. البته پاسخهاي "ايهود باراك" وزير جنگ وقت به "ايهود اولمرت" هم شنيدني است: - من در مقام محاكمه و پيگرد قانوني اولمرت نيستم. اما به زودي در دادگاهها، حرفهاي تازهاي در باره اولمرت خواهيم شنيد. او در دادگاه، ديگر نميتواند چرند بگويد و دروغپردازي كند. - يادداشتهاي اولمرت، سراسر دروغ و افترا است. او فعلاً مستحق لطف و محبت است چون به شدت احساس سرخوردگي و شكست ميكند. اولمرت به تنهائي، مجموعهاي از شكستها و ناكاميهاي تاريخ معاصر اسرائيل است. حرفهايش نشان ميدهد هنوز هم گيج و بياطلاع است و براي تبرئهكردن خودش ديگران را متهم ميكند. صرفنظر از اين دعواهاي شخصي ميان سران رژيم صهيونيستي كه در سالهاي اخير در مقياس وسيعي "رسانهاي" شده و يكديگر را به ناداني، بيكفايتي، دروغپردازي و تكروي متهم ميكنند، اولمرت انصافاً مسئول اصلي شكستها و ناكاميهاي آشكار و پنهان رژيم صهيونيستي در دوران اخير بوده است. هيچكس رجزخوانيهاي اولمرت در جنگ 33 روزه عليه لبنان و جنگ 22 روزه عليه غزه را فراموش نكرده است. نبايد از نظر دور داشت كه كميته تحقيق دولتي "وينوگراد" اولمرت را ستون اصلي شكست در جنگ 33 روزه معرفي كرد. اولمرت تنها نخستوزير تاريخ موجوديت منحوس رژيم صهيونيستي است كه دو شكست عظيم و غيرقابل جبران را در پرونده خود دارد. در گزارش كميته "وينوگراد" تصريح شده است كه اولمرت فاقد سوابق جنگي و فرماندهي نظامي است و ناتواني آشكاري در تصميمگيريهاي لازم در سطح فرماندهي جنگ از خود بروز داده و شكست ارتش صهيونيستي عمدتاً از ناحيه بلاتكليفي و بلاتصميمي بوده است. اظهارات اخير اولمرت در كتاب جديدش نيز دقيقاً از همين ديدگاه قابل بررسي و حتي قابل پيگرد قضائي عليه اوست كه اعتراف ميكند فرماندهي جنگ را به جائي رسانده كه وزير دفاع، شخصاً براي مهار اوضاع و پاياندادن به شكستها و ناكاميها وارد عمل شده و آتشبس را پذيرفته است. در همان حال، اولمرت و حاميانش در انگليس و آمريكا بر طبل جنگ ميكوبيدند و خواستار ادامه جنگ تا نابودي كامل حماس بودند. حتي ادعاي اولمرت براي احضار 60 هزار نيروي تازهنفس ذخيره هم نشانگر آنست كه وي از واقعيتهاي عيني در آن زمان هم آگاه نبوده است. در واقع وقتي نيروهاي ارتش صهيونيستي از جبهه ميگريختهاند و برترين نيروي تهاجمي و نيروهاي ويژه موسوم به "تيپ گولاني" از هم پاشيده و منهدم شده و فرماندهش به هلاكت رسيده، ديگر كسي حاضر به خودكشي و پيوستن به ارتش صهيونيستي براي اعزام به خط مقدم جنگ عليه غزه نبوده است تا براي اولمرت و اشغالگران، معجزه كند و كاري از پيش ببرد. گويا اولمرت فراموش كرده است كه صهيونيستهاي مهاجر به اميد زندگي بهتر و با فريبكاري براي ورود به "ارض موعود" به فلسطين اشغالي اعزام شدهاند و حالا به خاطر خوشايند اولمرت و باراك بايستي به كام مرگ بروند و به هلاكت برسند. البته باراك و ارتش صهيونيستي در غزه دست به هر جنايتي زدند و از بمبهاي ناپالم و فسفر سفيد گرفته تا بمبهاي دو زمانه و تاخيري، در غزه عليه مردم بيدفاع فلسطين سوءاستفاده كردند ولي بازهم نتيجهاي عايدشان نگرديد. شكست در غزه و لبنان، شكست اولمرت و باراك نبود و حتي فقط شكست ارتش صهيونيستي نيز محسوب نميشد بلكه اين شكست بزرگ و تاريخي استعمار سياه غرب است كه تاروپود رژيم اشغالگر صهيونيستي را همچون كرباس، از هم دريد و افسانه شكستناپذيري اسرائيل را براي هميشه باطل نمود. وقتي صهيونيستها رسماً اعتراف ميكنند به نمايندگي از غرب در قلب دنياي اسلام، دست به شرارت و جنايت ميزنند، در واقع شكست آنها شكست و رسوائي و ناكامي غرب نيز محسوب ميشود. رسالت:9دي و نگرش وارونه به واقعيت «9 دي و نگرش وارونه به واقعيت»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛چند روز پس از عاشوراي سال 1388 در چهارشنبه نهم دي ماه در واکنش به چند ماه ناآرامي، اغتشاش، اهانت به مقدسات يک راهپيمايي خود جوش مردمي در سراسر کشور به خصوص تهران شکل گرفت که در نوع خود بي نظير بود. شعارهاي تند و تيز مردم در اين راهپيمايي با شکوه حکايت از عمق خشم و عصبانيت آنها از جريان فتنه بود که تمام ارزشها و اصول انقلاب را به بازي گرفته بود. حماسه تاريخي نهم دي برخاسته از عوامل مختلفي چون بصيرت، دشمن شناسي، وقت شناسي و حضور مجاهدانه ملت ايران در برهه هاي حساس و تعيين کننده بود که باعث شد اين روز تاريخ ساز به عنوان نقطه عطفي در معادلات انقلاب اسلامي ثبت شود. بهانه خروش مردمي نهم دي، حرمت شکني فتنه گران در عاشوراي سال 1388 بود. گستاخي هدفمند عده اي در اهانت و جسارت به قرآن، مساجد، حسينيهها و تكيهها، نذورات، عزادارن و مراسم حسيني، تخريب اموال عمومي، به بازي گرفتن مقدسات مردم و شعار عليه اصل ولايت فقيه آن هم در مراسم عزاي سيد سالار شهيدان امام حسين(ع) در روز عاشورا آحاد ملت ايران را متالم و خشمگين کرد. اين خشم مقدس آغازي بر پايان فتنه و پلکاني براي حرکت توفنده کشور در مسير تعالي و پيشرفت بود. فضايي که در آن انقلاب پس از گذشت سه دهه نفس تازه کرد و با ايمان به عزم راسخ مردم مقتدرانه گام در چهارمين دهه از عمر انقلاب يعني دهه پيشرفت و عدالت گذاشت. تحليل حوادث تلخ عاشوراي88 و چرايي رخداد اين واقعه که در ادامه منجر به خروش خودجوش و ميليوني مردم ايران شد، کمک مهمي به فهم جايگاه و اهميت حماسه نهم دي در معادلات انقلاب اسلامي مي کند. در اين وجيزه پرداخت مختصري به يکي از مهمترين عوامل فتنه انگيز در روز عاشوراي 88 خواهيم داشت. حوادث عاشوراي سال گذشته بيش از آنکه يک حرکت خودانگيخته اجتماعي باشد متاثر از سيطره فاکتورهاي ضد عقلاني بر نحوه تصميم گيري سران فتنه در داخل و خارج از کشور بود. تصميم گيري هاي سياسي عموما تابعي از متغيرهاي عقلاني، احساسي(غيرعقلاني) و ضد عقلاني است. عوامل عقلاني بازتاب، انعکاس و پاسخ دقيقي به واقعيات اجتماعي است. در اين سطح تحليل بازيگر سياسي به طور هدفمند و سازمان يافته کنش هاي قابل پيش بيني را مرتکب مي شود. اما متغيرهاي احساسي زماني فعال مي شود که کنشگر فهم صحيحي از واقعيت دارد ولي عوامل ديگري از جمله احساسات شخصي مانند علاقه به فرزند يا پست و مقام مانع از تصميم گيري عقلاني مي شود. در حالي که سيطره فاکتورهاي ضدعقلاني بر کنش هاي سياسي زماني محقق مي شود که بازيگر سياسي فهم سقيمي از واقعيت دارد و اساسا به واقعيت انتزاعي خويش اکتفا مي کند. در اين سطح تحليل کنشگر دست به اقدامات و فعاليت هايي مي زند که نه تنها با واقعيات اجتماعي سنخيتي ندارد بلکه حتي مي تواند نتيجه عکس به بار آورد و موجد نوعي آنومي کرداري در رفتار سياسي تصميم گيرنده گردد. آنچه در عاشوراي 88 رخ داد نتيجه تسلط متغيرهاي ضد عقلاني بر کردار سياسي سران و تصميم گيرندگان اتاق فرمان فتنه بود. سران فتنه در داخل و خارج از کشور قبل و پس از انتخابات با طراحي يک دروغ هدفمند سعي کردند نعل وارونه به واقعيات اجتماعي بزنند و با تکرار اين دروغ اقدام به راستي نمايي کنند. اين دروغ را آنقدر تکرار کردند که مانند ملا نصرالدين خودشان هم باورشان شد که ده بالا آش مي دهند و کاسه به دست در پي اين توهم به راه افتادند. پيشرفت سندرم سرطاني "وارونه سازي واقعيات" و بدتر از آن باور "واقعيات خودساخته" به حدي سريع بود که پس از گذشت چنده ماه از انتخابات حتي آنها مدعي شدند که مردم نسبت به ارزشها، باورهاي ديني و مقدساتشان هم مردد شده اند. ارزشهايي که بيش از هزار سال به آنها باور داشته اند و به اذعان همين سران فتنه تا قبل از انتخابات هم اين ارزشها وجود داشت اما به طور خارق العاده اي پس از انتخابات 88 تمام اين مقدسات در نظر و عمل مردم رنگ باخت! تنها به عنوان نمونه حسين بشيريه يکي از عناصر اتاق فرمان فتنه که در خارج از کشور حضور دارد در چهاردهم آذر 1388 در گفتگو با نشريه لوگوس راديو فردا مدعي شد:"فروپاشي اسطوره هاي جمهوري اسلامي پس از انتخابات پرشتاب تر شده است." به زعم وي مردم پس از انتخابات در باورهايشان نسبت به عدالت اسلامي، اخلاقي شدن سياست، مبارزه با امپرياليسم و ... دچار ترديد شده اند و امروز نوبت برداشت محصول تخم ترديد در جامعه است. اين تصور اشتباه از واقعيت هاي اجتماعي ايران که در آرا و ديدگاه هاي ساير فتنه گران نيز مشهود است در ادامه منجر به تقويت اين ايده منحرف شد که مردم حتي نسبت به مهمترين مقدسات خود مانند عاشورا و دستگاه عزاداري اباعبدالله الحسين(ع) هم دچار بي تفاوتي و ترديد هستند. لذا عملگرايي اقتضا مي کند روز عاشورا که محدوديت هاي امنيتي به دليل عزاداري هاي مردم کاهش مي يابد و اغلب حزب اللهي ها يا خارج از تهران هستند و يا در تکايا و هيئت ها مشغول عزاداري هستند در هماهنگي با بهائي ها و منافقين اقدام به يک حرکت حرمت شکنانه شود تا ضمن بهرهبرداري رسانه اي از آن ضعف مردم در باور به ارزشها و اعتقاداتشان به نمايش درآيد. غافل از اينکه تمام اين محاسبات بر اساس يک سري تحليل هاي غلط از واقعيت هاي اجتماعي انسجام نظري و عملي يافته و اين اقدام حرمت شکنانه آن هم در دستگاه عزاداري اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و آن هم در روز عاشورا تبعات و تاوان بسيار سنگيني در پي خواهد داشت. کمترين تاوان آن شعارهاي توفنده ملتي بود که در نهم دي خواهان اعدام سران فتنه توسط قوه قضائيه بودند و دستگاه قضا را تهديد مي کردند که اگر اين کار را نکند خود اين اقدام انقلابي را انجام خواهند داد. هر چند دم مسيحايي رهبر معظم انقلاب باعث بازگشت آرامش به جامعه در آن مقطع حساس شد اما رشحات اين خشم مقدس در جامعه جريان و سريان دارد و ريشه آن خشک نشده است. جامعه ايران يک جامعه مذهبي، انقلابي، معتقد به خط امام خميني(ره)، وفادار به ولايت فقيه و داراي سلايق و علايق مختلف است. اما در اصول و محکمات خود که همان اسلام، انقلاب و ولايتفقيه است يک صدا و مستحکم است. اين شعار نيست بلکه واقعيتي است که حماسه نهم دي در کوران تبليغات رسانه هاي بيگانه و فضاسازي سران فتنه به همه جهان ثابت کرد و اما امروز واقعا ناسپاسي است اگر در مقابل ساحت ربوبي ملت ايران و براي نعمت بصيرت اين مردم انقلابي سجده شکر به جا نياوريم. مردمي که هر يک از آنها عمار ياسر دوران است. مردمي که پيشاپيش نخبگان و خواص جامعه مقابل فتنه رنگارنگ دشمن ايستادند و گامي عقب نکشيدند. ملتي که به مراتب از مردم صدر اسلام و هوشيارتر و با بصيرت ترند. مردم سالاري:آنارشيسم هديه کريسمس «آنارشيسم هديه کريسمس»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در آن ميخوانيد؛قاره سبز در طول چند سال گذشته شاهد اپيدمي ويروس پوپوليسم بود. فرانسه و ايتاليا نخستين کشورهايي بودندکه سارکوزي و برلوسکني سرآمد اين سياستمداران هستند. در پي اين رخداد بازگشت به عقب اروپا در ساير کشورها نيز بروز پيدا کرد. در پي اين ماجرا اقتصاد اروپا شروع به افول کرد; گرچه اين امر در ابتدا چندان قابل لمس نبود اما از سال 2008 مساله شکل ظاهري خود را نمايان کرد. اعتراض هاي خياباني از يونان آغاز شد و آرام آرام به ساير کشورهاي اروپايي سرايت کرد. سال 2010، سالي بود که اعتراض هاي خياباني اروپا بود. يونان و فرانسه شاهد بزرگترين اعتصاب ها بودند. نيکلا سارکوزي در کاخ اليزه براي جبران کسري بودجه و بدهي، اصلاحاتي را آغاز کرد که فرانسوي هاي خشمگين را به خيابان کشاند. رهبران اتحاديه اروپا تصور مي کردند اعتراض به طرح هاي رياضتي محدود به يونان خواهد بود اما اين گونه نشد. اقتدار، رفاه و امنيت اروپا در لبه پرتگاه لحظات مهلکي را سپري مي کرد. اعتصاب ها در طول چند ماه به ساير کشورهاي اروپايي سرايت کرد. در ايتاليا، بريتانيا و جمهوري چک يک جرقه کافي بود تا موج اعتراض ها خواب را از چشمان حاکمان بربايد. اسپانيا، بلژيک و ايرلند شاهد زلزله سياسي در پي بروز نارضايتي ها بودند. اسپانيا رکورد جالب توجهي به نام خود ثبت کرد; 10 ميليون نفر دست از کار کشيدند. سياست هاي غلط اقتصادي، هويت پول واحد اروپايي - يورو - را به گيوتين ورشکستگي سپرد. برخي تحليل گران از موج شديد تر کسري بودجه سخن مي گويند. سيلويو برلوسکوني در ايتاليا که به هر چيزي بها مي دهد جز اقتصاد، تدابير سخت گيرانه تري اعمال مي کند و علاوه بر طرح هاي رياضتي اقتصادي، بودجه دانشگاه ها و تحقيقات علمي را همچون بريتانيا کاهش داده است تا دانشجويان به معترضين خشمگين تبديل شوند که رم ولندن را به تسخير خود درآوردند و تمام قد در مقابل نيروهاي امنيتي اي سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]
-
گوناگون
پربازدیدترینها