تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802180682




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: سخني از سخني «سخني از سخني» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ جام جم به قلم بهروز پورسينا است كه در آن مي‌خوانيد؛ در طليعه سال جديد، رهبر معظم انقلاب با اعلام سال 89 بعنوان سال همت مضاعف و كار مضاعف، طي بازديدي از بخشي از توانمندي‌هاي صنعت خودروسازي كشور در نهم فروردين‌ماه، نارضايتي خود را از واردات بي‌رويه خودروهاي خارجي به كشور ابراز كردند و فرمودند: «من بارها به مسوولان ـ مسوولان گوناگون در بخش‌هاى مختلف دولتى ـ گفتم: اگر فلسفه شما، منطق شما براى افزايش واردات و تسهيل وارداتِ ساخته‌هاى صنعتى اين است كه مي‌گوييد كيفيت مصنوعات داخلى بايد بالا برود، خب فشار را روى اين بخش بگذاريد. سياست‌هايى وجود دارد كه مي‌شود وادار كرد، مجبور كرد توليدكننده داخلى را به اين‌كه كيفيت را ارتقا بدهد. بدترين گزينه براى بالا بردن كيفيت داخلى اين است كه ما راه را براى مصنوعات خارجى باز كنيم؛ اين، بدترين گزينه است. گزينه‌هاى بهترى وجود دارد براى اين‌كه ما كيفيت را بالا ببريم.» متعاقب اين سخنان بود كه در تعامل دولت و مجلس محترم، از كاهش نرخ تعرفة واردات خودرو در سال جاري جلوگيري شد و در پي آن، برنامه‌هاي سختگيرانه‌تري براي ارتقاي كيفيت ساخت و توليد خودرو در داخل به صنعت خودروسازي ابلاغ گرديد. در همين هفته و طي فرازي ديگر، معظم له در ديدار با دانشجويان در خصوص اجراي اصل 44 قانون اساسي فرمودند: «يكى از آقايان راجع به مساله خصوصى ‌سازى فرهنگ و بهداشت نكته‌اى گفتند كه به نظر من آن نكته هم درست است. خصوصى‌سازى مربوط به شركت‌هاى ذيل اصل 44 است، كه خوب، يك تعريف مشخصى دارد. به نظر ما مسائل فرهنگى و بهداشتى و اينها، به آن شكل، مشمول اين اصل خصوصى‌سازى نميشود. از طرف مسوولان ذى‌ربط هم مواردى را به من گفته‌اند. به نظر ما اين اشكال، اشكال واردى است؛ بايستى مورد توجه قرار بگيرد.» ناگفته پيداست كه انتظار مي‌رود در كوتاهترين زمان، مجلس و دولت محترم در يك تعامل سازنده به رفع اين نقيصه، وفق نظر رهبري اقدام كنند. پيش از اين نيز ايشان طي ديدار با كارگزاران نظام در 27 مردادماه، در بخشي از بيانات خود مي‌فرمايند: «من نسبت به مساله مديريت واردات به دولتى‌ها سفارش كردم؛ الان هم تأكيد مي‌كنم. من نمي‌گويم واردات متوقف بشود؛ چون يك جاهايى لازم است كه واردات انجام بگيرد اما واردات، بايد مديريت بشود. يك جايى واردات مطلقاً نبايد بشود؛ يك جاهايى بايد انجام بگيرد. با مديريت، واردات انجام بگيرد. البته مسوولان محترم دولتى به من گفتند كه قوانينى كه مجلس تصويب كرده، به ما اجازه نمي‌دهد جلوى واردات را بگيريم؛ من خواهش مي‌كنم اين قضيه را حل كنند. اگر واقعا قانونى وجود دارد كه دولت را ممنوع مي‌كند از جلوگيرى از واردات، اين قانون را اصلاح كنند؛ جورى باشد كه مديريت بشود. بايد توليد ملى بالا برود.» نيك مي‌دانيم كه در چند روز گذشته، تلاش‌هاي شايسته‌اي هم در دولت و هم در مجلس شوراي اسلامي در حال شكل‌گيري بوده است تا اين مساله كه رهبر معظم انقلاب، نسبت به رفع آن امر فرمودند، هرچه زودتر به سمت صلاح و اصلاح رهنمون شود. در واقع اين يادداشت، چند نمونه از سخنان رهبر فرزانه انقلاب در موضوعاتي است كه به طور مستقيم، به اقتصاد ملي بازگشت مي‌كند. در اين ارتباط ذكر سه نكته ضروري است: اول؛ با مرور نسبت به آنچه نگاشته شد، اين سوال مطرح مي‌شود كه چرا رفع برخي نقايص بين و روشن اقتصادي مي‌بايست از جايگاه بيانات رهبري نظام كه مسووليت هدايت مسائل كلان كشور در سطح ملي، منطقه‌اي و جهاني را در كنار وظايف بي‌بديل ديگري كه به عهده دارند، طرح شود؟ به باور نگارنده، پاسخ صريح اين سوال را بايد در عدم ارائه تعريف صحيحي از جايگاه كارشناسي و نقش بدنه كارشناسي (بويژه نقش دانشگاه و دانشگاهي) در دولت و مجلس محترم جستجو كرد؛ در چنين شرايطي است كه مي‌بايست راه حل يا اصلاح و رفع نقايص موجود در چنين معضلات مهم و روشن اقتصادي را كه بر زمين مانده است، در بيانات رهبري جستجو كرد. دوم؛ در دو مورد از سه فصل از سخنان رهبري، پديدة واردات بعنوان يك دغدغه و معضل مطرح شده است. نگارنده خود را مكلف مي‌داند اين سوال را مطرح كند كه آيا به‌واقع، نرخ برابري ارز در كشور به گونه‌اي مديريت نمي‌شود كه براي واردات و واردكننده ناخواسته رانت‌هاي برجسته‌اي را اعطا مي‌كنيم؟ آيا قيمت محصولات خارجي، براستي و درستي چنين ارزان است كه بازارهاي كشور را يكي پس از ديگري در مي‌نوردد يا نرخ مبادله ريال با ساير ارزها بيش از حد ارزان است؟! سوم؛ با عنايتي كه رهبر معظم انقلاب نسبت به اجراي صحيح اصل 44 قانون اساسي دارند، اميد مي‌رود كه در پي ورود مديري جوان و پر تلاش در اين عرصه كه سكان سازمان خصوصي‌سازي را در دست گرفته است، علاوه بر دغدغه‌هاي رهبري در اين باره كه تاكنون رهبر امت در بياناتشان فرموده‌اند، نقش بدنه كارشناسي در فرآيند اجراي صحيح اصل 44 و خصوصي‌سازي، در نظر و عمل، بي‌هيچ كم و كاست به منصه ظهور برسد؛ به انتظار عملكرد مديريت جديد سازمان خصوصي‌سازي مي‌نشينيم. رسالت: کارآمدي و اقتدار نظام «کارآمدي و اقتدار نظام»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛امشب شبي است که حضرت علي(ع) در مسجد کوفه هدف يک ترور ناجوانمردانه و خائنانه قرار مي گيرد و فرق مبارک آن حضرت شکافته مي شود. چهل سال پس از هجرت حضرت رسول(ص) نزديک ترين يار او که وصي او و ولي امر مسلمين است پس از سه جنگ خونين «جمل»، «نهروان» و «صفين» مورد سوء قصد قرار مي گيرد و پس از سه روز به شهادت مي رسد. امروز روز شهادت شهيد باهنر و شهيد رجايي است. آن دو در يک ترور ناجوانمردانه که از سوي منافقين طراحي شده بود، به رفيع اعلي پيوستند.آن دو در آتش «حسد»، «کينه» و «لجاجت» کساني سوختند که در راه رسيدن به قدرت هيچ مرز اخلاقي و ديني را بر نمي تابيدند. تاريخ از قربانيان اين دو حادثه به نيکي ياد مي کند و آنها را مظهر عدالت، شرف، اخلاق، مردمداري و مردم دوستي، راستي و حقيقت مي شناسد و به وجود آورندگان چنين فاجعه اي را جزء روسياه ترين انسان هاي روي زمين ثبت کرده است. تقارن اين دو روز در سال89 از شگفتي هاي جالبي است که نگاه هاي ما را به دو مقطع تاريخ اسلام و تشيع مي برد و مشابهت ها آن را به خوبي نشان مي دهد. شهيدان رجايي و باهنر داراي يک سلوک روحي، اخلاقي، عرفاني و سياسي بودند و به تعبير حضرت امام(ره) اين سلوک را20 سال در کنار هم تمرين کرده بودند و خدا خواست آنها را با هم در يک زمان پيش خود ببرد. واکاوي انديشه سياسي رجايي و باهنر به ما نشان مي دهد آنها شيفته خدمت به مردم بودند و به قدرت از اين زاويه نگاه مي کردند. آنها در انديشه پيشرفت ايران و جبران عقب ماندگي هاي ملت بودند و در راه بسط عدالت علوي و نبوي در جامعه سر از پا نمي شناختند. تئوري گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت در حقيقت در زمان دولت رجايي و باهنر شکل گرفت. اگر جنگ تحميلي و ناگواري ها و ناملايمات سه دهه گذشته و نيز بي مهري برخي در داخل نبود، اکنون جمهوري اسلامي از لحاظ مرتبت قدرت، فراتر از آنچه که امروز قرار دارد، قرار مي گرفت. دولت هاي پس از دولت شهيد رجايي و باهنر هر کدام در وسع خود سعي کردند بر اين ممشا عمل کنند اما دولت نهم و دهم با اعلام گفتمان رجايي و باهنر در سر لوحه برنامه هاي خود رکورد قابل قبول تري را به جاي گذاشته است. دولت نهم و دهم از دل يک رقابت جدي و نفسگير که نوعي تحکيم جمهوريت بود پديد آمد. رئيس جمهور در هر دو انتخابات با آرايي چشمگير و قابل قبول انتخاب شد. اين در حالي بود که رئيس جمهور خود را پايبندترين فرد به اصول و به ارزش هاي انقلاب، امام و رهبري معرفي کرده بود. فاصله دولت و ملت در دولت هاي نهم و دهم به حداقل کاهش يافت لذا دولت توانست گام هاي بلندي در تثبيت اقتدار ملي بر دارد. دولت و ملت در سايه رهبري هوشمندانه انقلاب توانستند بزرگترين هجمه نرم دشمن را به شکست برسانند و در برابر زياده خواهي هاي آمريکا و اروپا که در برابر پيشرفت ايران صف کشيده بودند بايستند. ايران امروز با يک اقتدار ملي تثبيت شده وارد باشگاه هسته اي جهان شده است و بي اعتناء به تهديدها و تحريم ها هر روز از يک پيشرفت مهم در قلمرو هاي علمي و فناوريهاي نوين پرده برداري مي کند. ايران امروز اکنون در بسياري از رشته هاي علمي جزء10 کشور برتر جهان است و اين مهم غلبه گفتمان پيشرفت بر گفتمان عقب ماندگي و تحجر است که توسط منافقان و ليبرال ها همواره پس از انقلاب تبليغ و ترويج مي شده است. امروز طعم شيرين خدمات دولت در لايه هاي زيرين جامعه ما حس مي شود. دولت توانسته است با فرصت به دست آمده خدمات خود را در سفرهاي استاني و ديدارهاي چهره به چهره با مردم گسترده کند دولت توانسته است به مردم بگويد در جنگ فقر و غنا در کنار فقرا ايستاده است و از آن کوتاه نمي آيد. لذا در گونه شناسي آراي رئيس دولت در انتخابات دهم به يک شگفتي مي رسيم و آن اينکه هر چه از شهرهاي بزرگ به شهرهاي کوچک و محروم مي رويم راي رئيس دولت ملموستر و بيشتر است دولت نهم ودهم در پاسخ به اخم و تهديد آمريکا و قدرت هاي جهاني ذره اي کوتاه نيامد و ديپلماسي تهاجمي را در دستور کار خود قرار داد. رئيس دولت در مجامع جهاني با قدرت ظاهر شد و با طراحي ديپلماسي عمومي قدرت خارق العاده ملت ايران را به رخ جهانيان کشيد. توطئه اجماع جهاني و انزواي ايران را خنثي کرد. امروز رئيس دولت ايران يک چهره برجسته و مورد احترام در نگاه ملت هاي جهان است و هر جا که مي رود مورد استقبال قرار مي گيرد. او بحق شجاعت و جسارت ملت ايران را در مجامع جهاني نمايندگي کرد و ثمرات آن را امروز در عقب نشيني قدرت هاي جهاني در برابر انقلاب لمس مي کنيم. ذکر توفيقات دولت به معناي ناديده گرفتن کاستي ها و اشکالات و حتي قصورها و تقصيرها نيست. اما بزرگ نمايي کاستي ها - به گونه اي که ما موفقيت هاي دولت را نبينيم - نوعي جفا به دولت و ملت است. رمز موفقيت هاي دولت در اطاعت از فرامين رهبري معظم انقلاب است. دولت هر جا بر اساس رهنمودهاي رهبري عمل کرده رکوردي از کارآمدي نظام را به ثبت رسانده است. نظام و دولت هيچ گاه طي سه دهه گذشته به اين درجه از کارآمدي و اقتدار نبوده است بدخواهان با سياه نمايي مي خواهند کارآمدي نظام را ضعيف جلوه دهند. اما اين نيرنگ و فريب هيچ گاه نتوانسته است برحقيقت کارآمدي و اقتدار نظام، دولت و مردم سرپوش بگذارد. كيهان: وحدت به روايت علي(ع) «وحدت به روايت علي(ع)»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن مي‌خوانيد؛دوره كرده اند او را به طعن و تمسخر. يهودي اند. ماجراي سقيفه را مي دانند. مي دانند پيكر پيامبر(ص) هنوز در آغوش علي(ع) بود كه ديگران پي نزاع قدرت رفتند. مي دانند داغ علي(ع) تازه است. مي دانند اگر علي صبوري كرده، شكيبايي كسي بوده كه خار در چشم و استخوان در گلو و تلخ تر از حنظل بر جگر دارد. دوره كرده اند علي را يهوديان و يكي از آن ميان به تمسخر مي گويد «شما مسلمانان هنوز جنازه پيامبرتان را به خاك نسپرده بوديد كه درباره جانشينش اختلاف كرديد.» اينجا فقط صبر و بصيرتي به ژرفاي ايمان علي بن ابيطالب است كه مي تواند در برابر غريبه ها و نامحرمان خويشتنداري كند و بگويد «ما فقط در جانشين پيامبر و نه در پيامبري او دچار اختلاف شديم اما شما يهوديان هنوز پايتان از خيسي دريا خشك نشده بود كه به پيامبرتان گفتيد(1) اي موسي همان گونه كه براي آنان خداياني است براي ما نيز خدايي قرار ده. موسي گفت به راستي كه شما مردماني نادان هستيد».(2) اين كلمات را مردي گفت كه باور داشت «به خدا سوگند فلاني جامه خلافت را برتن كرد حال آن كه مي دانست جايگاه من به خلافت، جايگاه قطب به سنگ آسياب است. سيل از من جاري مي شود و پرنده نمي تواند به بلنداي من پرو بال گيرد. پس پرده اي ميان خود و خلافت آويختم و روي از آن برگرداندم» (3) و اين كلام عين كلام رسول خدا(ص) بود كه «علي مع الحق و الحق مع علي يدور حيث ما دار». حق با علي يكي است و گرد او هرجا كه بگردد، مي گردد. و علي فرمود؛ ديدم در برابر حادثه اي تيره و تار كه بزرگسال در آن فرتوت و خردسال در آن پير مي شود و انسان مؤمن آرزوي ديدار پروردگار مي كند، صبر خردمندانه تر است، پس صبوري كردم حال آن كه خار در چشم و استخوان در گلويم بود. ديدم كه ميراث من به يغما مي رود...».(4) قريش مي گفتند يا با غم و اندوه صبر كن يا از سر تأسف بمير! «پس خار در چشم خليده، چشم پوشيدم و استخوان در گلو جرعه جرعه نوشيدم و شكيبايي ورزيدم در خوردن خشمي كه از حنظل تلخ تر و زجرآورتر از زخم تيغ براي قلب بود.(5) 25سال از مشورت و معاضدت و همراهي خلفا دريغ نكرد چندان كه بارها از آنان شنيد «اگر تو نبودي، هلاك مي شديم.» براي اين بيعت و همراهي تنها يك ملاك داشت چندان كه هنگام بيعت با خليفه سوم فرمود: «همانا مي دانيد كه سزاوارتر از ديگران به خلافت منم. به خدا سوگند گردن مي نهم مادام كه مرزهاي مسلمين ايمن باشد و كسي را جز من ستمي نرسد. من خود اين ستم را پذيرفته، فضيلت اين گذشت را انتظار مي كشم و به زر و زيوري كه بر سر آن رقابت مي كنيد، ديده نمي گمارم».(6) او از اختلاف- به هر قيمت- گريزان بود ولو بر سر حق مسلم خود. علي عين عدالت و پرچمدار حق بود. علي استوار و خشن بود در اقامه امر خدا. اما هيچ كدام از اين بهانه هاي مشروع نتوانست او را حتي به مرز اختلاف سوق دهد چه رسد به اينكه وارد تيرگي هاي فتنه اندود آن شود. كه اگر ريسك و معامله اي هم بايد، با خدا بايد. او توانسته بود قاطعيت و عزم و حركت و صلابت را با بصيرت و صبر و سكوت در نقطه «وحدت» به هم بياميزد تا آن هنگام كه جماعت امت با اشتياق تمام- چونان اشتياق ماده شتر به طفل خود- گرد او آيند و مطالبه عدالت كنند. قمار و معامله اي كه علي مي فهميد چنين مختصاتي داشت: «انسان مسلمان مادام كه به پستي آشكار تن ندهد- آن پستي كه اگر سخن از آن به ميان آيد، احساس ذلت و خواري كند و مردم فرومايه به وسيله آن فريب خورند و گمراه شوند- مانند آن قمار زننده برنده اي است كه در انتظار نخستين برد از تير و ابزار خويش است و همين، سود را براي او قطعي كند و زيان و غرامت را از او بردارد. و چنين است كه انسان مسلمان از خيانت مبرّاست... از خداوند جايگاه شهدا و همزيستي با اهل سعادت و همراهي با پيامبران را مسئلت مي كنيم.(7) در نقطه مقابل جريان هايي به ظاهر گوناگون ايستاده بودند كه يك ويژگي مشترك داشتند. آغوش آن جريان ها، كانون جوجه كشي و پرورش شياطين بود. «شيطان را براي كار خود ملاك و تكيه گاه گرفتند و او هم آنها را دام ها و شريكان خود قرار داد. پس در سينه آنها تخم گذاشت و جوجه درآورد و در درونشان لانه كرد و بر دامنشان پرورش يافت. پس آنگاه از چشم آنها نگريست و از زبان آنها سخن گفت و آنها را سوار و مرتكب لغزش ها كرد و فساد و انحراف را براي آنان زينت داد، رفتار كساني كه شيطان آنها را شريك قدرت خود كرد و از زبان آنان به باطل سخن گفت».(8) تضاد ميان رويكرد دو جبهه چنان بود كه نمي توانستند با هم كنار بيايند. «استقمنا و فتنتم». امام در پاسخ معاويه كه مدعي الفت و وحدت جماعت شده بود نوشت «اما بعد، به يقين ما و شما بر الفت و جماعت بوديم همان گونه كه يادآور شدي. اما ديروز ميان ما و شما جدايي انداخت اينكه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد، و امروز جدايي انداخت اينكه ما بر حق استقامت ورزيديم و شما ]منافقين مسلمان نما[ به كجي فتنه و گمراهي مايل شديد».(9) و چنين بود كه جاذبه و دافعه علي عليه السلام، جامع الاضداد شد. مي ديد و چشم مي پوشيد- ولو خار در چشم- تا آنجا كه حجتي از جانب مردم براي قيام نداشت و امر خدا كمابيش اقامه مي شد و اتحاد امت محفوظ بود. اما از آن هنگام كه مردم بر در خانه او هجوم آوردند و حجت تمام كردند، از آن روز كه تشنگان عدالت، التماس او را كردند و از آن زمان كه «انقلابيون پيمان شكن»، «ستمگران» و «از دين بيرون شدگان» هر يك سر به شورش گذاشتند تا به گونه اي «حاكميت اسلامي» را دوگانه و تجزيه كنند، روزگار پس از 52 سال، دوباره برق ذوالفقار درخشان در بدر و احد و خندق و خيبر را ديد. علي در 36 سالگي همان «لافتي»يي بود كه در 5-42 سالگي در بدر و احد. در بحبوحه همين آشوب ها بود كه فرمود «پهلوي باطل را چنان بشكافم كه حق از آن خارج شود.» هنگامي كه گفتند طلحه و زبير را تعقيب نكن، فرمود «چون كفتار نباشم كه با آهنگ ملايم خوابش كنند تا صياد بر او دست يابد و كمين كننده فريبش دهد و شكار كند» (01) و بعداز سركوب شورش جمل فرمود «همواره منتظر خيانت شما بودم و آثار فريفتگي را در سيماي شما مي ديدم. لباس دين شما را از من مي پوشاند و صدق باطنم مرا بر شما بصير و بينا مي ساخت... امروز بر سر دو راهي حق و باطل ايستاده ايم. و هركس كه به آب اطمينان كند، هرگز تشنه نخواهد ماند».(11) تا گفت «بيت المال را باز مي گردانم حتي اگر با آن، زناني به عقد درآمده و كنيزاني خريداري شده باشند، كه در عدل گشايش و وسعتي است و هركس كه عدالت بر او تنگ آيد، تنگناي جور و ستم بر او بيشتر است».(21)، شماري از صحابه با سردمداران اشرافيت و تبعيض به هم پيوستند و بيعت شكستند و سر بر شورش گذاشتند، حال آن كه پيشاپيش با آنها شرط كرده و فرموده بود: «مرا واگذاريد و ديگري را بخواهيد كه به استقبال امري گونه گون و رنگارنگ مي رويم، امري كه قلب ها در آن برجاي نماند و عقل ها ثبات و قرار نگيرد. و كران تا كران افق را ابر فتنه پوشانده و راه راست ناشناس گرديده است. و بدانيد اگر دعوت شما را براي خلافت اجابت كنم با شما چنان كنم كه خود مي دانم و به ملامت سرزنش كننده گوش ندهم...».(31) پرچم عدالت پس از 52 سال غربت، هنوز بر فراز نيامده بود كه كجروي و خودسري و آسايش طلبي و خيانت ياران آغاز شد. خيانت شماري، بي طاقتي و سست عنصري شماري ديگر و سردرگمي و حيرت دسته سوم، دست به دست هم داد تا صاحب ذوالفقار درماند. بارها فرمود مي خواهم خود را با شما درمان كنم و زخم و درد من شماييد، مانند كسي كه بخواهد خار را با خار از تن بيرون كشد و آن خار بشكند و بيشتر در تن او فرو رود. بارها فرمود: «به جانم سوگند جماعت دشمن بر شما پيروز مي شوند نه بدان خاطر كه آنها به حق سزاوارترند بلكه به خاطر شتابشان به سوي باطل امير خود و كندي شما در حق خويش. و امت ها از ستم حاكمان خود مي ترسند و من از ستم رعيت خويش مي ترسم... اي كساني كه بدن هاشان حاضر است و خردهايشان غايب، هواهايشان پراكنده و مختلف، و اميرانشان مبتلا به آنان! امير شما خدا را اطاعت مي كند و شما نافرماني او مي كنيد. و امير مردم شام نافرماني خدا مي كند و آنها اطاعت او را مي كنند. به خدا سوگند دوست داشتم معاويه مانند سوداي دينار با درهم، با من معامله مي كرد و 01 تن از شما مي گرفت و مردي از آنها به من مي داد». (41) فرمود جنگاوران بدي هستيد «براي شما نقشه مي كشند و شما كيد نمي كنيد. از نيرو و قلمروتان كاسته مي شود اما آزرده و خشمگين نمي شويد. دشمن شما از كمين شما نخوابيده و شما در غفلت غوطه وريد. به خدا سوگند تن به پستي سپردگان مغلوب شدند».(51) «آنها چيره مي شوند بر شما به خاطر اجتماعشان بر باطل و تفرقه و نافرماني شما از امام خود در مسير حق» (61) «با هيچ قومي در خانه اش نجنگيدند مگر اينكه خوارشان ساختند».(71) تا روز آخر به وحدت فراخواند اما نه اينكه فريب منافقين را بخورد. به خوارج مقدس نما فرمود «شما مردماني هستيد كه شيطان تيرهايش را به واسطه آنها مي اندازد و با آنان به هدف مي زند... بهترين مردم كسي است كه در حب و بغض نسبت به من ميانه روي كند. همراهي كنيد ميانه روي را و همراهي كنيد سياهي جمعيت امت را كه دست خدا همراه جماعت است. بر شما باد پرهيز از جدايي و تفرقه كه جدا شده از مردم، سهم شيطان است همچنان كه جدا مانده از گله، سهم گرگ».(81) اما خط مقدم حرمت امام را پيشاپيش ياران پيمان شكن شكسته بودند و پس از آن شاميان توانسته بودند ميان «قرآن ناطق»- امام- و «پوستين قرآن» كه وارونه هم شده بود فاصله بيندازند. و ديگر اين دو برهم منطبق نشدند و شيطان، امام قاسطين و مارقين شد. كجايي عمار؟ كجاييد ابن تيهان و ذوالشهادتين؟ كجايند مانندهاي آنها از برادرانشان كه با يكديگر پيمان مرگ بستند و سرهاي آنها را نزد قاجران هديه بردند.(91) گريه كن مرد خلوت ها! در جلوت گريه كن! مرد گريه مي كند. اما گريه تو در جلوت، آيت عذاب امت است. نزديك است شقي ترين مردم، زخمي زهرآلود بر پيشاني علي زند كه عقده ديرين دل پراندوه او را بگشايد. آنك وصال دوباره فاطمه و علي است. آنك شب قدر است و هنگام وصال اميرمؤمنان به حقيقت شب قدر، فاطمه زهرا سلام الله عليها. به نام خدا، با خدا و بر دين رسول خدا... به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم... نه دروغ گفتم و نه به دروغ گفته شد، به خدا سوگند اين همان شبي است كه رسول خدا وعده داد... «به خدا سوگند با مرگ چيزي كه از آن كراهت داشته باشم سراغ من نيامد. من نبودم مگر مانند تشنه اي كه در ظلمت شب ناگهان به آب رسد و جوينده اي كه مطلوب خود را بيابد. و آنچه نزد خداوند است براي ابرار و نيكان بهتر است».(02) الله الله في الايتام! بدرود اي يتيمان و خاك نشينان! دل بوتراب هنوز پيش شما و نگران شماست. بپاييد آنها را! بدرود اي كوخ نشينان و ضعيفان و مستضعفان! بدرود اي همه آنها كه تا نهايت تاريخ، عدالت برايشان عقده و غصه گلوگير خواهد شد!... و درود بر هر آن كس كه در هجوم طوفان بي عدالتي براي حق برمي خيزد. شما مانند علي نمي توانيد زهد و پارسايي و ساده زيستي پيشه كنيد اما «فاعينوني بورع و اجتهاد و عفه و سداد. مرا ياري كنيد با اجتناب از محارم، و مجاهدت و سخت كوشي، و دامن چيدن از همه شهوات، و درستكاري و محكم كاري.(12) بدانيد هركس - تا نهايت تاريخ- دل و اراده و سودايش با ماست با ما در جنگ جمل بوده است.(22) علي، مشتاق و خريدار چنين دل ها و اراده هايي است. و چه سوداي پرسودي! ما پيروان علي، با عدالت، با وحدت، بامجاهدت، و با صبر و مصلحت و بصيرت و همت، چگونه معامله كرده ايم؟ آن قدر جانمان صيقل و تراش خورده كه اميرمؤمنان در حق ما نيز «اين عمار» و «اين ذوالشه� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن