تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820036461




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌ه هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند که برخي از آنها در زير مي‌آيد. روزنامه جمهوري اسلامي: «احياء جبهه ضد صهيونيستي در مصر» احياء جبهه ضد صهيونيستي در مصر عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد: بسم الله الرحمن الرحيم التهابات سياسي مصر، اوضاع اجتماعي اين كشور را به اوج غليان و حتي عصيان سياسي - اجتماعي كشانده است. با آنكه رژيم كمپ ديويدي قاهره با توسل به انواع شيوه‌هاي سركوب سعي دارد فضاي بسته‌اي را ايجاد كند و از طريق اعمال خشونت، افكار عمومي را مرعوب ومنزوي سازد ولي خشم رژيم مبارك و حاميانش از اينست كه اين فشارها و امنيتي كردن فضاي جامعه، به نتايج معكوسي منجر شده است. با آنكه مقامات امنيتي رژيم قاهره در تماس دائم با مقامات سيا و موساد از رهنمودهاي جديد آنها در سركوب و مهار جوانان مصري سنگ تمام گذاشته‌اند ولي دور جديد تظاهرات و التهابات سياسي نشانگر آنست كه رژيم قاهره با توسل به عمليات سركوب، بيشترين نقش و تأثير در ايجاد التهابات كنوني را ايفا كرده است. اين پديده نشانگر احياي جبهه ضد صهيونيستي است و آنچه مي‌بينيم، طليعه حركت مردمي در همين مسير است. طيف قدرتمند مخالفان رژيم مبارك بهمراه احزاب سياسي ريشه‌دار از جمله «اخوان المسلمين» خواستار فعاليت جامعه مصر و دنياي عرب در جهت حمايت از آرمان فلسطين هستند و مشخصاً اين نكته را مطرح مي‌سازند كه در فضاي كنوني جهان كه فريادهاي اعتراض عليه جنايات اسرائيل و حاميانش به اوج خود رسيده، دنياي عرب و مشخصاً مصر نمي‌تواند شاهد ساكت اين صحنه‌ها باشد. وقتي دنياي معاصر با تلاش و تحركات عملي خود شهداي فراواني را براي شكستن محاصره غيرانساني غزه تقديم مي‌كند و افكار عمومي جهان را برروي اين مسئله متمركز مي‌‌نمايد، سئوال جدي اينست كه دنياي عرب در كجا ايستاده و چه نقشي در راه احقاق حق فلسطيني‌ها برعهده گرفته است؟ اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه سران ارتجاع عرب براي چندمين دهه عربده مي‌كشيدند كه ايران و ساير كشورهاي غير عرب حق دخالت در امور فلسطين را ندارند چرا كه فلسطين يك موضوع عربي است و نه اسلامي! طبعاً امروز اين سئوال قابل طرح است كه در شرايطي كه دنيا در تب و تاب كمك به مردم مظلوم غزه است ، چرا دنياي عرب و بويژه رژيم‌هاي ارتجاعي عرب ساكتند و حتي به كمك صهيونيستها شتافته‌اند و براي تقويت آثار محاصره بر مردم غزه، در جبهه صهيونيست‌ها قرار گرفته اند؟ در واقع فعالان سياسي، جنبش‌هاي دانشجوئي و بويژه انديشمندان مصري خواستار تقويت جبهه عربي در مقابل رژيم صهيونيستي هستند و مشخصاً به همدستي رژيم كمپ ديويدي قاره با صهيونيستها اعتراض دارند كه چرا قاهره دقيقاً در مقابل فلسطيني‌ها و آزادگان جهان قرار گرفته و در جهت خنثي سازي مبارزات ضد صهيونيستي وارد عمل شده و باعث رسوائي خود و همدستانش گرديده است؟ اخوان المسلمين و ساير فعالان سياسي خواستار فضاي سياسي مناسبي هستند كه در آن فضا مردم مصر بتوانند حرف دلشان را بيان كنند و با طرح سئوالات جدي، عملكرد رژيم قاهره را به زير سئوال ببرند و بپرسند چرا قاهره در خدمت صهيونيستها قرار دارد؟ مشكل كنوني اينست كه نه تنها احزاب سياسي بلكه حتي چهره‌هاي شناخته شده بين‌المللي از جمله «محمد البرادعي» نيز با حضور در جامعه مصر در معرض تهديد و ارعاب و محدوديت‌هاي فراوان قرار گرفته‌اند و حتي به آنها اخطار شده است كه مراقب جان خود باشند البته براي قاهره و حاميانش آدم كشي اهميتي ندارد و به راحتي براي حفظ موقعيت خود، دست به اسلحه مي‌برند. يورش نيروهاي امنيتي در قاهره، اسيوط، اسكندريه و چند شهر بزرگ ديگر به تجمعات دانشجوئي و مراكز دانشگاهي نشانگر خشم و نگراني رژيم قاهره است كه سعي دارد با توسل به قوه قهريه و سركوب فعالان سياسي - اجتماعي خواستار ايجاد فضاي رعب و وحشت است ولي هرچه بيشتر تلاش مي‌كند، كمتر نتيجه مي‌گيرد. طبعاً لازم است با حركت آزادي خواهانه‌اي كه ملت بزرگ مصر و احزاب و فعالان سياسي براي احيا و تقويت جبهه ضد صهيونيستي به راه انداخته اند، استقبال و به ملت بزرگ مصر گوشزد شود كه راهكار مسئولانه‌اي را در پيش گرفته‌اند و لازم است با استمرار اين حركت عظيم انساني - اسلامي نشان دهند كه راهكار آنها با عملكرد حقيرانه رژيم كمپ ديويدي قاهره در تضاد و تعارض است. اين براي ملت بزرگ و سلحشور مصر با آن سوابق درخشان تاريخي در راه مبارزه نفس گير عليه صهيونيستها ننگ بزرگي است كه رژيم قاهره جاده صاف كن رژيم صهيونيستي شود. زماني مصر قدرتمند، پيشاهنگ حركت ضد صهيونيستي محسوب مي‌شد و پرچمدار مبارزات حق طلبانه بود ولي امروزه نه تنها مانع حركت ديگران است كه حتي در خدمت ماشين جنگي صهيونيست‌ها قرار دارد. محاصره غزه هر لحظه با گشوده شدن گذرگاه رفح توسط مصر مي‌تواند به پايان برسد ولي نه تنها مبارك بر‌اي محاصره اصرار دارد كه حتي با ايجاد ديوار بتوني حايل در منطقه و احداث ديوار فولادي تا عمق 30 متري زير زمين در حول محور صلاح الدين به طول 11 كيلومتر، سعي كرده تا بلكه فشار بر فلسطيني‌ها در غزه را سنگين‌تر كند و اشغالگران بتوانند كاري از پيش ببرند. فشار و تلاش مشترك وفعالان سياسي مصر بصورت فردي و گروهي مي‌تواند جبهه عربي را احيا كند و به ملتها و دولت‌هاي عرب نشان دهد كه دنياي عرب نيز مسئوليت هاي تعطيل ناپذيري را برعهده دارد كه نمي‌تواند از انجام آن شانه خالي نمايد. اگر مسئله فلسطين، يك مسئله عربي است، پس امروزه لازم است فرياد اعراب از فرياد ساير ملتها و آزادگان جهان بلندتر باشد و همگي يكپارچه براي پايان دادن به ظلم و جوري كه رژيم قاهره از بنيانگذاران و حاميان آن است، وارد عمل شوند و براي پايان يافتن اين فاجعه، سر از پا نشناسند. خراسان:«واقعه گوهرشاد ؛ قيام براي حفظ عفاف و حجاب» واقعه گوهرشاد؛ قيام براي حفظ عفاف و حجاب عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم اسفندياري طبسي است كه در آن مي خوانيد: 21 تير سال 1314 مردم مشهد در اعتراض به سياست کشف حجاب و حبس آيت ا... قمي از سوي حکومت رضاخان در مسجد گوهرشاد مشهد مقدس دست به اعتراض زدند که توسط حکومت ديکتاتوري پهلوي به خاک و خون کشيده شدند. دي ماه 1307 طرحي تحت عنوان قانون لباس متحدالشکل به تصويب نمايندگان مجلس شوراي ملي کشور رسيد که به موجب ماده اول آن کليه کارکنان و کارمندان مرد موظف شدند از آغاز سال 1308طرح لباس ملي را اجرا کرده که در واقع اين لباس جانشين لباس‌هاي سنتي اقوام و اصناف مختلف شود. اين لباس به اصطلاح «ملي» که هيچ نشاني از مليت نداشت شامل کت، شلوار و کلاه پهلوي بود. پيرو همين سياست لباس متحدالشکل مدتي بعد طرح کشف حجاب بانوان در دستور کار حکومت پهلوي اول قرار گرفت که با مخالفت علما و روحانيون، سران قبائل و عموم مردم روبرو شد. آيت‌ا...العظمي حاج‌آقا حسين قمي از علماي بزرگ و مشهور آن زمان که به عنوان مرجع تقليد عام، رهبري فکري جامعه را برعهده داشت از مشهد به قصد مذاکره و گفت‌وگو با عوامل حکومت رضاخان راهي تهران شد. وي در شهر ري مستقر شد و گروه گروه مردم به زيارت و دست بوس او مي‌رفتند. اين خبر که به رضاخان رسيد وي دستور داد تا از هر گونه ورود و خروج مردم به محل استقرار ايشان جلوگيري شود و در نهايت آيت‌ا... قمي در بازداشت و حبس قرار داده شد. هنگامي که اين خبر به مردم مشهد رسيد جماعت گسترده‌اي از مردم و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع کردند . برخي از خطبا بر فراز منبر به تحليل موضوع پرداختند و در حالي که لحظه به لحظه به جمعيت معترض افزوده مي شد ، وعاظ و اهل منبر در يک برنامه تنظيم شده زواياي توطئه رضا خان را مورد بررسي و تحليل قرار مي‌دادند. خبر اين اعتراض و تحصن به رضا شاه رسيد. او هم بلافاصله دستور سرکوب مردم را صادر کرد و مردمي که بر اساس غيرت ديني‌ و مخالفت با کشف حجاب و بازداشت آيت‌ا... العظمي قمي در برابر عوامل حکومت مقاومت مي‌کردند، با تهاجم شديد نيروهاي رضا قلدر مواجه شدند. روز 21 تير ماه توپ‌هاي سنگين در خيابان روبروي مسجد گوهرشاد استقرار يافت و صداي غرش مسلسل‌ها در شهر پيچيد و حرم مطهر امام رضا (ع) مورد تعرض قرارگرفت. با يورش حکومت ، صداي «يا علي و يا حسين»ها خاموش شد و بين 2 هزار تا 5 هزار نفر از مردم متدين کشته و زخمي شدند . حدود 2 هزار نفر هم دستگير و بازداشت شدند. گزارش يک شاهد از واقعه گوهرشاد آيت ا... سبزواري، هم که خود در واقعه گوهرشاد حضور داشته گزارشي از اين واقعه ارائه کرده است. وي در اين گزارش با اشاره به قانون اتحاد شکل، مي نويسد: «در سال 1352 ه.ق حکم شد که بايد کلاه بين المللي پوشيده شود، که عبارت از کلاه دوره بود و مردم همگي اطاعت مي کردند مگر مشهد که قيام کرده و مخالفت.» وي سپس به گزارش مشاهدات خود از واقعه گوهرشاد مي پردازد و پس از اشاره به اجتماع مردم در مسجد گوهرشاد از نقش علامه بهلول در اين واقعه سخن مي گويد: به فاصله چند روزي او را به مشهد آورده و به منبر بالا بردند و تحريک آن نموده که ايها الناس مي خواهند حجاب را از زن ها بگيرند. خورده خورده هيجاني در مردم بيدار شد و کم کم مبلغين منبر رفته و تهييج مردم کرده تا بالاخره روز جمعه قشون اطراف صحن را گرفته و در دم بست پايين خيابان، قشون جلوگيري از مردم نموده و مردم مخالفت کرده و دو نفر از مردم کشته شده و اين قضيه بيشتر باعث تهييج مردم شد تا آن که به کلي دکاکين تعطيل و ادارات بسته و ازدحام زيادي در مسجد جامع شد. حقير و مرحوم آيت ا... آقاحاجي شيخ علي اکبر نهاوندي چون مي دانستيم که قضيه عادي نيست، لذا گاهي در منزلي از منازل دوستان پنهان بوديم، لکن چون عموم علما در مسجد بودند مثل حاجي مرتضي آشتياني، آقاشيخ حسن پايين خياباني، آقاسيديونس اردبيلي و تمامي ائمه جماعت قريب سي نفر جمع شده بودند، لذا ناچار با يکديگر رفتيم به مسجد. لکن آثار عذاب هويدا بود. غبار فلک را گرفته و هوا قرمز شده و مردم همه مضطرب و لاينقطع از دهات و اطراف جمعيت با چوب و چماق به طرف شهر آمده و شهرت دادند که علما حکم جهاد دادند تا آن که در مسجد ديگر جاي پا نبود.» او در ادامه از تلاش خود براي آرام کردن مردم مي نويسد و مي گويد: در زماني که به طرف منبر مي رفته تا مردم را امر به تفرق کند، يک نفر ناشناس بال قباي مرا کشيد و گفت: «به مردم بگو اگر مي خواهيد آسوده شويد، پناهنده به کنسول خانه روس شويد و من گوش به حرف او ندادم.» اين نکته مي تواند اشاره به سياست روس براي به دست گرفتن اعتراض مردم و استفاده از آن در راستاي اهداف شوم خود باشد، چنان که در زمان مشروطه، مشروطه خواهان به سفارت انگليس پناهنده شدند و زمينه انحراف آن را فراهم کردند. به هر حال، آيت ا... سيدحسين سبزواري ادامه مي دهد که: «کوشش کردم در تفرقه مردم و شايد 9 قسمت از 10 قسمت را متفرق کردم.» با تمام اين تلاش ها به دستور رضاخان حرکت مردم سرکوب مي شود و تعداد زيادي بر اثر تيراندازي ماموران در مسجد شهيد و مجروح مي شوند، بسياري از علما همچون حاجي سيدهاشم نجف آبادي، حاجي شيخ حبيب ملکي، آقاسيدزين الدين سيستاني، شيخ آقابزرگ شاهرودي، حاجي شيخ هاشم قزويني دستگير و به تهران برده و مدتي ، زنداني مي شوند. آيت ا... ميرزايونس اردبيلي هم که در نوقان مخفي شده بود پس از مدتي دستگير و به تهران منتقل و زنداني مي شود . بعد از بازرسي هاي زياد اسدي نيابت توليت هم محکوم به اعدام مي شود. قيام گوهرشاد پيش از قانوني شدن کشف حجاب از همان آغازين سال هاي حکومت رضاخان، مسئله کشف حجاب به ويژه از سوي برخي روشنفکران لائيکي که پشتوانه فکري حکومت او محسوب مي شدند، مطرح و رضاخان براي انجام آن تحت فشار قرار گرفت. موسي حقاني، مسئول موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، با اشاره به پيشينه مسئله کشف حجاب در عصر رضاخان، از تحقير و توهين زنان محجبه در نشريات آن زمان سخن گفت و اظهار داشت: در آن زمان در نشريه ايران جوان عکس زن هاي چادري را انداختند و زير آن نوشتند، کلاغ سياه. وي سياست کشف حجاب را از برنامه هاي اوليه رضاخان برشمرد و افزود: اجراي اين سياست چون تبعاتي براي حکومت داشت، آن را در مرحله آخر سياست تغيير لباس قرار داد. اين پژوهشگر تاريخ معاصر با اشاره به شواهد پي گيري اين سياست از سوي رضاخان اظهار داشت: در همان سال هاي اوليه حکومت براي رواج بي حجابي، رضاخان مقرر کرده بود تا زنان بي حجاب مورد حمايت قرار گيرند و اگر اعتراض به آنان شد از آن ها حمايت کنند. وي با بيان اين که رضاخان تلاش مي کرد به تدريج بي حجابي را در ايران رواج دهد، از برگزاري همايش هاي بي حجابي سخن گفت و افزود: از اين رو در سال 1306 ه.ش خانواده سلطنتي که به حرم حضرت معصومه (س) رفته بودند، کشف حجاب کردند. حقاني با اشاره به اين که حکومت پس از اقدامات بسياري به اين نتيجه مي رسد که کشف حجاب را به صورت يک قانون در آورد و آن را به مرحله اجرا بگذارد، گفت: به همين خاطر در 17 دي سال 1314 کشف حجاب را قانوني کرد. وي در پاسخ به اين سوال که چرا قيام گوهرشاد پيش از قانوني شدن کشف حجاب انجام شد، پاسخ داد: کشف حجاب از برنامه هاي اوليه رضاخان بود که تلاش مي کرد به تدريج آن را عملي کند و به همين دليل وقتي علما و مردم از اين سياست او آگاه شدند ، در مناطق مختلف ايران به مخالفت با آن برخاستند و هنگامي که مردم و علما ديدند حکومت در راه کشف حجاب جدي است، اعتراض و مخالفت خود را افزايش دادند که به واقعه گوهرشاد منجر شد. اين نويسنده با بيان اين که کليه سياست هاي فرهنگي و غرب مآبانه پهلوي اول مورد اعتراض مردم بود، اظهار داشت: در هر دوره اي مردم با مستمسک قرار دادن يک مسئله اي نارضايتي و اعتراض خود را نسبت به سياست هاي فرهنگي رضاخان ابراز مي کردند. در زمان واقعه گوهرشاد نيز، هم سياست تغيير لباس مردان که تحت عنوان «قانون لباس متحدالشکل» اجرا مي شد، مورد اعتراض بود و هم سياست هايي که هنوز اعلام نشده بود اما کم و بيش اجرا مي شد مانند کشف حجاب. تهران امروز: «بدرود با جام سياه و سفيد» بدرود با جام سياه و سفيد عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم آرش راهبر است كه در آن مي خوانيد: نوزدهمين جشنواره جهاني فوتبال پس از حدود يك ماه شور و حرارت پايان گرفت و فصل ديگري از عمر هواداران فوتبال ورق زده شد. برگزاري جام‌جهاني در هر چهار سال يك بار حالا به مقياسي براي گذر عمر بشر بدل شده و بسياري از مردم جهان حوادث زندگي خود را با اين معيار جهاني به ياد مي‌آورند. جام‌جهاني فوتبال نوزدهم حالا بخشي از خاطره ذهني طرفداران فوتبال در سراسر دنياست، چه براي آنهايي كه تيم‌ملي كشورشان را در اين رقابت‌ها ديدند و چه براي آنهايي كه ستاره‌هايشان را در آسمان ديگري جست‌وجو مي‌كنند. براي طرفداران فوتبال يادآوري اولين خاطرات از جام‌جهاني به معني عبور از دوران كودكي و رسيدن به عنفوان نوجواني است؛ روزهايي كه حافظه انسان در به‌خاطر سپردن چهره افراد فعال‌تر شده و حتي حركات خارق‌العاده ستاره‌ها را در زمين سبز به‌ياد مي‌سپارند. اينچنين است كه براي نسل‌هاي متفاوت نقاط عطفي چون ظهور ستاره‌هاي بزرگ و تيم‌هاي به يادماندني شكل مي‌گيرد. اگر پدر بزرگ‌هاي امروز با خاطرات پله به عرش مي‌روند در عوض بكن باوئر، كرويف و مارادونا چون ترانه‌هاي كودكي در ذهن ميانسالان ماندگار شده و حالا نوبت نسل ديگري است كه از بازي‌هاي درخشان داويد ويا، ديه‌گو فورلان، ژاوي و توماس مولر براي خود خاطره ذهني بسازند. فوتبال به‌عنوان پديده بي‌بديل انسان مدرن هر سال و هر دوره با نوبه‌نو شدن و ظهور نسل‌هاي تازه خود را احيا مي‌كند و به توسعه خود در جاي جاي جهان ادامه مي‌دهد. جام‌جهاني 2010 نيز بي‌شك يك نقطه عطف تاريخي براي قاره سياه باقي خواهد ماند. جام‌جهاني نوزدهم نيز به پايان رسيد و حالا آفريقايي‌هاي سياه و سفيد در ژوهانسبورگ، كيپ‌تاون و ديگر شهرهاي جنوبي‌ترين كشور اين قاره از اتمام اين شور و حال بي‌نظير احساس دلتنگي خواهند كرد. براي آنها كه يك ماه در جشن و سرور غوطه‌ور بودند و هر شب به اميد موفقيت تيم محبوب‌شان سر بر بالين گذاشته و روياهاي طلايي مي‌ديدند قطعا از امروز خلأ بزرگي به وجود خواهد آمد. با اين حال در تاريخ ثبت خواهد شد كه اولين جام‌جهاني در قاره سياه به نحو شايسته‌اي برگزار شد و فرجام خوشي داشت. براي آفريقاي جنوبي كه سال‌ها زير شلاق استعمار و آپارتايد خم شده بود و با رهبري ماندلا به سال‌هاي سياهي پايان داده بود، برگزاري اين دوره از جام‌جهاني يك اتفاق تاريخي بود. كيست كه اين روزها از تبعات و اثرات مثبت مالي، اقتصادي و مديريتي برگزاري جام‌جهاني اظهار بي‌اطلاعي كند. آفريقاي جنوبي كه خود در زمره كشورهاي برتر قاره آفريقا محسوب مي‌شود با برگزاري جام‌جهاني يك گام به مدل برتر توسعه و پيشرفت نزديك‌تر شد. چه آنها به خوبي توانستند شهرهاي شلوغ و پرازدحام خود را طي يك ماهه اخير در صلح و صفا اداره كنند و پاداش آن را نيز خواهند گرفت. برگزاري جام‌جهاني موجب رونق اقتصادي در اين كشور شده و در فاصله چند ساعت پس از پايان مسابقات، آمارها از درآمدها و سود هنگفت براي سياهان پابرهنه خبر مي‌دهند. اهالي آفريقاي جنوبي حتي بخشي از فرهنگ خود را نيز به‌وسيله بوق‌هاي پرسروصدا يا همان وو وو زلاي معروف به كالبد جام‌جهاني دميدند و نقش تازه‌اي بر صورت آن زدند. اگر فوتبال آفريقا هنوز سرآمد تكنيك و تاكتيك و مسائل فني فوتبال در دنيا نيست اما حداقل در دميدن احساس توانست از اروپايي‌ها سبقت بگيرد. بوق‌هاي آفريقايي حالا نماد فوتبالي قاره سياه هستند، ساده، ارزان و پرهيجان. بي‌دليل نبود كه فيفا نيز هرگز زيربار خاموش كردن نفير وو وو زلا نرفت و به سياهان اجازه داد تا آنجا كه نفس دارند بر بوق‌هاي خود بدمند. جام‌جهاني 2010 البته ثمرات ديگري نيز براي ساير كشورها داشت. اروگوئه‌اي‌ها به ياد هم آوردند كه چطور در دو دوره جام‌جهاني قهرمان شده‌اند، به ايتاليايي‌ها ثابت شد كه فوتبال بدون شور جواني به بن‌بست مي‌رسد و براي انگليس هم چاره‌اي جز اين باقي نماند كه روي نسل تازه‌اي از بازيكنان بي‌ادعا سرمايه‌گذاري كند. براي آفريقايي‌ها نيز برگزاري آبرومند مسابقات چيزي كمتر از مدال طلا نبود هر چند كه هيچ يك از تيم‌هاي قاره سياه به جمع چهار تيم پاياني نرسيدند. جام‌جهاني يك معامله دو سر برد است چه براي ميزبان و چه براي شركت‌كنندگان و رقابت براي حضور در جام‌جهاني 2014 از همين حالا شروع شده است. آرمان:«قانون ؛ سنگ روي سنگ» قانون ؛ سنگ روي سنگ سرمقاله روزنامه آرمان به قلم حميد رضا فولادگر نماينده مردم اصفهان در مجلس است كه در آن مي خوانيد: درهمه دولتها تمايل به قانون گريزي و دوري ازنظارت وجود داشته است. درتصويب هر قانوني بايد به اسناد بالا دستي توجه داشت و مسائل بخش ها و مناطق را براساس آن اولويت بندي کرد.درباره نحوه تعامل با دولت هم اين آفت وجود دارد که برخي سوال ها و امضاي استيضاح ها پس گرفته مي شود و اين سبب مي شود که استيضاح ها و تحقيق و تفحص ها که به عنوان ابزار هاي نظارتي مجلس است، بلا اثر شود. بخشي از اين موضوع به اين برمي گردد که مردم در زمان انتخاب نماينده خود به افراد کلان نگر تر راي بدهند و يک بخش آن هم به اصلاح قانون انتخابات باز مي گردد. راهکار سوم در اين زمينه آن است که به سمتي پيش برويم که اختيارات اجرايي حوزه‌هاي انتخابيه به نهاد ديگري واگذار شود و نماينده مجبور نشود براي انجام کارهاي حوزه انتخابيه به روش‌هاي نظارتي روي بياورد يا در قانون گذاري بخشي نگري و منطقه اي نگري کند. موضوع قانون گريزي و نظارت‌پذير نبودن عموما در دولت هاي گذشته هم بوده و آنها به دنبال آن بودند که نظارت بر آنها کمتر باشد. اگر لايحه دولت در مجلس تغييراتي کرده راهکارش اجرا نکردن نيست ، قانون اساسي در اين زمينه راهکاردارد.کافي است لايحه‌اي با فوريتي به مجلس تقديم کنند و با ارائه دلايل قانون را اصلاح کند. چون اگر هر قانوني را به فرض اينکه اجرايي نيست اجرا نشود. ديگر سنگ روي سنگ بند نمي شود. دنياي اقتصاد: «درباره چالش مالياتي اصناف» درباره چالش مالياتي اصناف عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن مي خوانيد: چالش مالياتي اصناف با دولت در اين روزها يكي از موضوعات مطرح در حوزه اقتصاد است. از يک سو ترديدي نيست که اساس اداره دولت مدرن براساس اخذ ماليات است. تعبير رايجي که در کشورهاي غربي وجود دارد، اين است که تا وقتي پرداخت ماليات در کار نباشد، مشارکت سياسي واقعي ممکن نيست (no taxation, no participation). پرداخت ماليات از حيث اقتصاد سياسي نيز اهميت بسزايي دارد. امروزه تحقيقات چندي وجود دارد که نشان مي‌دهد هرجا پرداخت ماليات صورت مي‌گيرد، احتمال تحقق دموکراسي بيشتر مي‌شود. البته اين سخنان اصولا در کشورهاي غيرنفتي صادق است که دولت در آنها منبع درآمد ديگري غير از ماليات ندارد؛ اما در کشورهاي نفتي قضيه تا حد زيادي متفاوت است. وقتي دولت در کشورهاي نفتي به منابع نفتي آسان دسترسي دارد، توجه کمي به گسترش نظام مالياتي نشان مي‌دهد و تکيه عمده خود را بر افزايش درآمد حاصل از فروش نفت قرار مي‌دهد. ايران نمونه روشني از اين مساله است. در اين وضعيت دو ايده مطرح است؛ يک ايده اين است که درآمد حاصل از نفت يا بايد به مردم پرداخت شود يا صرف سرمايه‌گذاري‌هاي عمراني گردد و در واقع نفت از يک منبع زيرزميني به يک منبع روزميني تبديل شود. پيامد منطقي اين ديدگاه اين است که دولت هزينه‌هاي جاري خود را از محل ماليات تامين کند. اين ديدگاهي است که در برنامه سوم و چهارم مطرح شد و به تصويب رسيد. يک ديدگاه ديگر اين است که دولت باتوجه به منابع درآمد نفت، به کلي از دريافت ماليات صرف‌نظر کند. اين ديدگاه گرچه طرفداراني در ميان توده مردم و حتي دانشگاهيان دارد، اما در اقليت است و حداقل مي‌توان گفت که به لحاظ قانوني به تصويب نرسيده است. حا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن