واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: عماد افروغ در گفتوگو با ايسنا: ـ نبايد به اسم وحدت تمايزها و تفاوتها را پاك كرد ـ در شيوه مخالفت با يكديگر، بايد اخلاقمداري را رعايت كرد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسييك نماينده دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي گفت: به هيچ وجه نبايد به اسم وحدت تمايزها و تفاوتها را پاك كرد؛ چراكه جامعه بدون اختلاف، جامعهاي همراه با نفاق و در معرض انفجار و فوران خواهد بود. افتراق و تمايزيافتگي در كنار فرآيند انسجام قابل دفاع است عماد افروغ در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) وجود هرگونه تفاوت، تمايز و حتي افتراق و اختلاف را در فضاي سياسي كشور بدون اشكال و لازمه يك زندگي با نشاط دانست و با بيان اينكه " در اين راستا آنچه با اهميت به نظر ميرسد واقعي و نه صوري بودن اين اختلافات است" ادامه داد: بهتر است اين اختلافات در بستري از گفتوگو و با عنايت به موازين و معيارهاي مشترك آشكار شود و افراد گروههاي مختلف اعم از درگير اين اختلافات و يا غير از آن به فكر چارهانديشي و راه حلهاي مشترك تا حد امكان باشند. اين استاد دانشگاه افزود: مهم اين است كه اختلاف از هم گسستن جامعه، تلاشي و فروپاشي يك نظام و عناصر و مولفههاي مشترك را به دنبال نداشته باشد و معتقدم اگر توجه نزديك و كافي به مولفههاي اختلاف نشود و وحدتها عمدتا صوري باشد ما شاهد نفاق و ريا خواهيم بود و احتمال زير سوال رفتن اصل جامعه و فروپاشي نظام در اين حال به مراتب بيشتر از زماني است كه ما به طور طبيعي به اين واگرايي و اختلافها توجه داريم. افروغ در ادامه افتراق و تمايزيافتگي را يكي از فرايندهاي جامعه سالم دانست و در عين حال تاكيد كرد: بايد توجه داشت اين فرايند در صورتي ميتواند موجه و قابل دفاع باشد كه در كنار فرايند ديگري به نام انسجام قرار گيرد؛ چراكه هركدام از اين دو منهاي ديگري نميتواند معنايي داشته باشد. وي با بيان اينكه " يك جامعه سالم، پايدار و همراه با نشاط ، جامعهاي خواهد بود كه در آن هم وحدت و هم كثرت موجود باشد" تصريح كرد: بايد دقت داشت كه ما در عالم ماده زندگي ميكنيم. پس نميتوان توقع عالم آخرت را از اين عالم داشت؛ چراكه عالم آخرت روز جمع و به تعبير امام(ره) و فلاسفه بزرگ جمع الجمع است. اما در دنيايي كه ما زندگي ميكنيم ميتوان به خاطر وجه جسماني و مادي خود شاهد اختلافها و تفاوتها بود. وي در عين حال يك جامعه سالم، متحول و رو به تكامل را جامعهاي دانست كه با شناخت تضادهاي خود و فرياد زدن آنها با صداي بلند به چارهانديشي براي حل آنها ميپردازد و تاكيد كرد: جامعهاي كه چنين ويژگيهايي را نداشته باشد نميتوان جامعهاي سالم و متحول دانست. در شيوه مخالفت با يكديگر، بايد اخلاقمداري را رعايت كرد اين استاد دانشگاه در ادامه با مورد توجه قرار دادن ضرورت شناخت ملاكهاي مشترك زندگي اجتماعي در جامعه امروز اظهار كرد: در هر جامعهاي سه عنصر وحدتزا ديده ميشود. يكي از آنها وحدت نمادين و فرهنگي است كه به ارزشها جهانبيني، الگوهاي رفتاري و نمادهاي مشترك برميگردد. وجه ديگري به ثبات سياسي كه دايرمدار دولتهاي ملي است و ديگري به هماهنگي ساختاري بين نهادها و سازمانهاي مختلف بازميگردد. وي با بيان اينكه " اختلافات در صورتي قابل پذيرش هستند كه در آن شاهد پيوستها و پيوندها باشيم" از اخلاقيات به عنوان يكي از اين پيوندها نام برد و افزود: گروههاي مختلف بايد ملتزم به اخلاقيات و ارزشهاي جامعه باشند. به اين معني كه بايد در شيوه مخالفتشان با يكديگر، اخلاقمداري را رعايت كنند و اگر گروهي بخواهد به هر قيمتي به قدرت برسد و يا چنين قدرتي را حفظ كند ولو به قيمت تخريب ديگري، ميتوان گفت كه مرتكب فعلي غيراخلاقي شده است. افروغ دوري كردن برخي گروهها از گفتوگو و تكيه آنها به ارعاب، زور، اغوا، القا و فريب تودهها، در راه ماندن بر سرير قدرت و يا دسترسي به آن را نزديك شدن اين گروهها به افعال غيراخلاقي دانست و اظهار كرد: تمام سخن من اين است كه ما نبايد فكر كنيم، ميتوان در اين دنيا بهشت برين ايجاد كرد؛ چراكه دنياي ما سرشار از اختلافات و تضادهاست و اگرچه برخي از اين اختلافات قابل حل هستند اما قرار نيست كه همه اين اختلافها را بتوان حل كرد، حل برخي از آنها اصلا باعث ميشود تا جامعه از حركت بازايستد و تضاد در برخي موارد منشا حركت است و اين طور نيست كه ما فكر كنيم اگر مطلق تضادها را از بين ببريم، جامعه ما به كمال و مطلوب آرماني خود خواهد رسيد. اگر جامعه يك دست باشد اخلاق معنايي ندارد وي با تاكيد بر " ضرورت با اهميت دانستن مشتركاتي چون اخلاق" اظهار كرد: حتما بايد بدانيم در جامعه اسلامي، فرهنگي و تاريخي ما در فعاليتهاي سياسي چه در سطح كلان، چه مياني و چه خرد لازم است كه عنصر اخلاق در راستاي جهتدهي به فعاليتهاي سياسي مورد دقت قرار گيرد. وي تصريح كرد: با توجه به اينكه نظام و دين ما حقيقتگراست، لازم است تا به اصول، ارزشها و حقايق چنين نظامي در فعاليتهاي مختلف سياسي و اقتصادي خود توجه داشته باشيم و بيش از آنكه به فعاليتهاي فرهنگي و اخلاقي خود جهت سياسي و اقتصادي دهيم، فعاليتهاي سياسي و اقتصاديمان را به سمت فرهنگ و اخلاق روانه سازيم. اين نماينده دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد: به هيچ وجه نبايد به اسم وحدت، اختلافات را پاك كرد؛ چراكه جامعه بدون اختلاف، جامعهاي همراه با نفاق خواهد بود و هر آن در معرض انفجار و فوران قرار خواهد گرفت. وي خاطرنشان كرد: اگر جامعه يك دست باشد اخلاق معنايي ندارد؛ چراكه اخلاق در شرايطي با معناست كه اختلافي موجود باشد. در مقابل كساني كه فكر ميكنند اگر جامعهاي اخلاقي شد، تمام اختلافات از بين خواهد رفت، بايد گفت كه چنين امري درست نيست؛ چراكه در اين حالت ممكن است برخي از اختلافات از بين برود اما برخي از آنها باقي خواهند ماند. اين استاد دانشگاه با اشاره به بحث اختلافات و تفاوتها در فرهنگ قرآني تصريح كرد: در اين فرهنگ اختلاف و تفاوت به يك معنا اساس هويت است. آنجايي كه خداوند ميفرمايد «ما شما را از زن و مرد آفريديم و به شعوب و قبايل تفكيك كرديم تا يكديگر را بشناسيد» و معناي اين شعوب و قبايل يا تفاوتها در جهت ايجاد هويت در جامعه و تمايزي است كه بايد در جامعه وجود داشته باشد. وي در ادامه تاكيد كرد: اخلاق بايد در راستاي درك افراد از منزلت و جايگاهشان مورد توجه قرار گيرد؛ اگرچه قرار نيست اين تفاوتها ابزار يا معيار تقرب و منزلت افراد باشد. ملاك منزلت افراد جاي ديگري تعين پيدا ميكند و شايد بتوان گفت هرچه پايبندي به اخلاق بيشتر باشد قرب و منزلت افراد بيشتر خواهد شد و ميتوان اينگونه قضاوت كرد كه ملاك تقرب و منزلت افراد ملاكهاي اخلاقي و فرهنگي باشد. رفتار اصحاب قدرت نشان خواهد داد كه ما به نقطه تعادل رسيدهايم يا نه اين نماينده دوره هفتم مجلس در ادامه گفتوگو با خبرنگار ايسنا درباره مضرات پيوند منافع حزبي گروهها و تشكلهاي سياسي با منافع ملي گفت: ما ضمن اينكه احزاب را ميپذيريم و گروهبنديها را برميتابيم اما در عين حال معتقد هستيم تفاوتهاي موجود در احزاب و تشكلها نبايد به قيمت از بين رفتن مرزهاي ملي و ثبات سياسي و اجتماعي تمام شود؛ چراكه هركدام از اين امور جايگاه ويژه خود را دارد. وي ادامه داد: اگر قرار است ميان منافع فردي و گروهي در جامعهاي تعارضي پيش بيايد، مسلم است كه بايد جانب منافع جامعه را گرفت. اگرچه بايد حتيالامكان سعي كنيم كه مرزي بين منافع جامعه و گروهي و فردي پيش نيايد؛ چراكه اگر ما جانب هركدام از اين موارد را به صورت افراطي بگيريم جامعهاي ناسالم را تعريف كردهايم. افروغ تصريح كرد: جامعهگرا بودن بيش از حد ما نشاندهنده نگاه سوسياليستي و فاشيستي ما به قضاياست و فردگرا بودن بيش از حد ما نيز نشاندهنده غافل بودن ما از حقوق جامعهاي مردم و روي آوردن ما به آنارشيسم و حكومتهاي فردگرايانه افراطي ليبراليستي است كه هيچيك از اين موارد از نظر ما مطلوب نيست و از آنجا كه ما يك فلسفه سياسي بينابين را دنبال ميكنيم، تا آنجا كه امكانپذير است بايد سعي كنيم تعارضي پيش نيايد. وي با تاكيد بر وجود تعادل بين حقوق فردي و اجتماعي، آزادي و عدالت و فرد و جامعه آن را از ضرورتهاي حيات انساني دانست و به نقش نخبگان، زعما و بزرگان جريانها در راه رسيدن به نقطه تعادل اشاره كرد و افزود: اگرچه ميتوان قانون اساسي را به خاطر دارا بودن نگاه جامع به حقوق شهروندي نقطه تعادل دانست اما رفتار دولتمردان و اصحاب قدرت نشان خواهد داد كه ما به نقطه تعادل و بهينه رسيدهايم يا نه. نخبگان تودهها را نسبت به حقوق و نيازهايشان آگاه كنند اين نماينده سابق مجلس نقش نخبگان فكري و روشنفكران را در ايجاد يك فضاي تعادل سياسي، برجسته و با اهميت دانست و اظهار كرد: نخبگان بايد هم به ايضاح مفهومي بپردازند و مفاهيم را شفاف كنند و هم براساس رسالت سنگيني كه بر دوش دارند ـ كه آن آگاهي بخشي به تودههاست ـ تودهها را نسبت به حقوق و نيازهايشان آگاه كنند؛ چراكه به نظر ميرسد بخشي از مشكلاتي كه گريبانگير ماست، به خاطر ناآگاهي مردم به وجود آمده است. اگر مردم آگاه باشند به اصحاب قدرت فشار لازم را وارد ميكنند و اصحاب قدرت نيز متوجه خواهند شد كه تحت هر شرايطي نميتوانند منويات خود را حتي به قيمت تلاشي نظام و ناديده انگاشتن يك تمدن و فرهنگ كهن و آموزههاي وحياني و عقلاني دنبال كنند. رسانهها همواره بايد ترجماني از نيازهاي واقعي مردم باشند افروغ نقش رسانهها را نيز در ايجاد يك فضاي متعادل سياسي مورد توجه دانست و اظهار كرد: با توجه به اينكه رسانهها از جنس فعاليتهاي روشنفكري هستند همواره بايد اصحاب قدرت را رصد كنند و مدافع حقوق جامع شهروندان باشند. وي افزود: رسانهاي كه با گروههاي قدرت همسو و ابزار هژموني قدرتهاي مختلف اعم از دولتي و غيردولتي ميشود و به گونهاي به اغواييتر شدن فضا كمك ميكند، در واقع رسانه نيست و رسالت رسانهاي خود را به درستي فهم نكرده است. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه " رسانهها همواره بايد ترجماني از نيازهاي واقعي مردم و نه سركوبكننده اين نيازها باشند" خاطرنشان كرد: رسانهها مرتبتي از روشنفكري هستند. اگر نظريهپردازان را به عنوان روشنفكران در مرتبت اول بدانيم رسانهها به عنوان مروجان و نشر دهندگان و توليد كننده انديشه در مرتبت دوم روشنفكري قرار دارند. بار مصداقي مقاله "اعتماد ملي" سنگين بود افروغ با اشاره به مقاله اخير منتشر شده از سوي روزنامه اعتماد ملي تاكيد كرد: چنين مقالهاي ميتوانست نرمتر و مفهوميتر مطرح شود؛ چراكه بار مصداقي اين مقاله سنگين بود و بهتر اين است كه اگر كسي ميخواهد چنين مصاديقي را مطرح كند، متوجه قلم خود باشد. وي اظهار كرد: يكي از شيوههاي نقد سياستها و رفتارها، نقد مفهومي است و چنين نقدي باعث ميشود، به كسي بيحرمتي نشده و رشد جامعه مطمع نظر قرار نگيرد. اين نماينده دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: اگرچه من، خود جزو اولين كساني بودم كه هم در نطقهاي پيش از دستور مجلس و هم در مصاحبههاي خود به نقد انتظارگرايي نامعقول، خرافهگرايي و تمثالگرايي پرداختم، اما معتقدم تنها بحثهاي مفهومي و تحليلي در اين راستا باعث خواهد شد كه رشد و آگاهي مردم در اين زمينه افزوده شود. انتهاي پيام
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]