واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: امان از اين تئاترهاي تلويزيوني
تلويزيون- رسول نجفيان:
سالها پيش با حسين پناهي عزيز تئاترهاي تلويزيوني را به راه انداختيم.
طوري كه هر دوشنبه تلويزيون يك تئاتر پخش ميكرد. اين تئاترهاي تلويزيوني بسيار با استقبال مواجه ميشد. علت آن هم به اين نكته باز ميگشت كه تلويزيون فقط 2 شبكه داشت.
در آن زمان بيشتر طنزهاي چخوف را كار كرديم و من شهرت خود را مديون همان تئاترهاي تلويزيوني ميدانم كه از اين ميان ميتوانم به كاري مانند آسانسوراشاره كنم كه همان موقع هم بازخوردهاي فراواني داشت.اين روند با تغيير مديريتها در تلويزيون پي گرفته نشد كه اگر ادامه پيدا ميكرد، امروز با چنين اتفاقي در تئاترهاي تلويزيوني روبهرو نبوديم. گفته ميشود كه تئاتر براي نخبگان است و روشنفكران آن را ميبينند و مردم آن را نميپسندند.
اين نكته در مورد تئاترهاي مردم گريز، صدق ميكند. من كه سالها تئاتر ملي كار كرده ام، تحمل تماشاي برخي كارها را ندارم چون ساخته هايشان از حال و هوايي تبعيت ميكند كه غيرقابل تحمل است؛ از شبكه 4 طنزهاي چخوف را ديدم و از ديدن آن شرمسار شدم.اين را به جرات عنوان ميكنم و حتي حاضرم در يك پخش زنده هم بگويم كه چه بلايي سر طنزهاي چخوف آوردند.
اين در حالي است كه سال قبل طرح اجراي طنزهاي چخوف را به تلويزيون بردم كه رد شد. اصلاً نيتم از بيان اين گفتهها رد كار ديگران و تائيد كار خودم نيست، بلكه ميخواهم عنوان كنم كه آنها چه فجايعي را به نام تئاتر تلويزيوني ساختهاند. از سوي ديگر فقط شبكه 4، تئاتر تلويزيوني پخش ميكند كه اين اشتباه بزرگي است؛ چون بيننده كمي دارد.
شايد مهمترين دليل اين كمتوجهي تماشاگر، سهل انگارشدن مردم با سريالهاي سخيف و بيمحتوا باشد. اين آثار باعث شدهاند كه مردم به اين سلايق عادت كنند و بنابراين ذائقه آنها عوض شده است. اين سهلانگاريهاي تلويزيون در طول سالهاي اخير درباره تئاتر و كارهاي فرهنگي باعث شده كه مخاطبان ما امروز بهخاطر اين فقر فرهنگي زماني كه به استاديومهاي فرهنگي ميروند آن واكنشهاي خشن را نشان ميدهند؛ اين را روان شناسي اجتماعي ميگويد.
پرخاشگري از آنجايي شروع ميشود كه ما در كشورمان چيزي به نام تئاتر نداريم و بهجاي آن چيزهايي به نام درام به خورد مردم داده ميشود؛ آنهايي هم كه داريم، آنقدر سنگين است كه خود بازيگر هم متوجه ديالوگهايي كه ميگويد نيست. در نتيجه مردم كانال را عوض ميكنند.وقتي من كه عاشق تئاتر هستم، هنگام پخش برخي تئاترهاي تلويزيوني كانال را تغيير ميدهم، ديگر تكليف مردم مشخص است. در نتيجه فرهنگ از دست ميرود و اين باعث رفتارهاي پرخاشجويانه ميشود.
بيائيم در اين ميان فرهنگ شاهنامه را درميان مردم گسترش دهيم. من چند كار از شاهنامه را به تلويزيون ارائه كردم اما شبكه 4 به آن بهايي نداد، اما رسانههاي تصويري آن را پذيرفت و با ثمن بخس، 5تئاتر شاهنامه را كاركردم. خواهيد ديد كه حتي يك واو شاهنامه هم در اين كار از قلم نيفتاده است. البته شايد روزي شبكه 4 اين كارها را از رسانههاي تصويري بگيرد و پخش كند. در سياستگذاري تلويزيوني، مديران با آدمها مشكل دارند و براي همين كساني كه ميتوانند فرهنگ درست را ترويج كنند از صحنه كنار ميروند.
من هم كه 10 سال از زندگيم را براي تئاتر گذاشتم و بسياري از كارهاي تلويزيوني را بهخاطر تئاترهاي تلويزيوني شاهنامهام رد كردم، همچنان بايد تاوان پس دهم. اگر به تئاتر بهايي داده نشود و اهميت آن گوشزد نشود، به اوضاع و احوالي كه امروز به آن گرفتار شدهايم دچار ميشويم.
برخي از تئاترهاي تهران وحتي شهرستانها بسيار جذاب هستند؛ چرا اين كارها نبايد وارد تلويزيون وشبكه 4 شود. چرا اين پولها نبايد به سوي تئاترهاي خوب سرازير شود؟ اين اتفاقها در عرصه تلويزيون و تئاتر باعث ميشود تا هنرمندان اصيل و واقعي ما نااميد شوند و مردم هم كه بايد مخاطبان اين آثار باشند رها ميشوند. جلوگيري از اعتياد فقط اقدامات نظامي نميطلبد بلكه بايد اقدامات پيشگيرانه انجام گيرد كه همان كار فرهنگي است كه از اين جمله كارهاي فرهنگي، ساخت تئاترهاي تلويزيوني است.
تاريخ درج: 17 تير 1387 ساعت 09:50 تاريخ تاييد: 17 تير 1387 ساعت 10:05 تاريخ به روز رساني: 17 تير 1387 ساعت 10:03
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]