خرازي در گفت‌وگو با ايسنا: اختلاف نظر احزاب‌وگروه‌ها درحوزه سياست خارجي تنها در روش‌هاست مقام معظم رهبري فصل‌الخطاب تصميم‌گيري‌ها در زمينه سياست خارجي هستند

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: خرازي در گفت‌وگو با ايسنا: *اختلاف نظر احزاب‌وگروه‌ها درحوزه سياست خارجي تنها در روش‌هاست *مقام معظم رهبري فصل‌الخطاب تصميم‌گيري‌ها در زمينه سياست خارجي هستند

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي

يك كارشناس مسايل بين‌الملل تصريح كرد:« در برابر تصميمات متخذه زير نظر مقام معظم رهبري در عرصه‌ي سياست خارجي همه بايد مطيع باشند.»

صادق خرازي، معاون وزير خارجه سابق و سفير سابق ايران در فرانسه،در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به نقش مقام معظم رهبري در تعيين سياست كلان ديپلماسي كشوراظهارداشت:« طبق قانون اساسي رهبري بايد معيارها و اصول سياست خارجي را تاييد كنند؛ رهبري در اين 30 سال گذشته شناخت و تجربه‌اي داشته‌اند كه شامل زمان رهبري و زمان رياست جمهوري‌شان مي‌شود.»

وي تصريح كرد:« ايشان برجسته‌ترين شخصيت سياسي ايران در تعيين راهبردها و محورهاي سياست خارجي هستند؛ و به دليل تجربه‌اي كه دارند تعيين سياست‌هاي كلان سياست خارجي و امنيت ملي با ايشان است و شوراي عالي امنيت ملي هر مصوبه‌اي كه داشته باشد بايد به تاييد ايشان برسد تا ابلاغ شود و در تمام دوره‌ها ازجمله سازندگي و اصلاحات، تمام سياست‌ها به تاييد مقام معظم رهبري مي‌رسيد اگرچه شايد در روش‌ها و ديدگاه‌ها تفاوت وجود داشت.»

وي ادامه داد:« در رابطه با مساله هسته‌يي هم چه در زمان دولت گذشته و چه در زمان دولت فعلي، معيار و مدار سياست‌ها و استراتژي كلي نظام را ايشان تعيين مي‌كنند و نكته‌اي كه دكتر ولايتي گفته‌ مبني بر اينكه رهبري فصل‌الخطاب تصميم‌گيري سياست كلان جمهوري اسلامي در زمينه‌ي سياست خارجي است، نكته‌ي درستي است.»

خرازي با رد ادعاهاي غرب مبني بر وجود پديده چندقدرتي در ايران گفت:« در ايران چندقدرتي نداريم و يك قدرت حاكم وجود دارد و تنها ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود دارد؛ در بحث‌هاي منافع و امنيت ملي در كلان سياست خارجي نيز يك استراتژي كلي وجود دارد تا توسط آن بتوان منافع ملي را كسب كرد.»

وي يادآور شد:« تصور نمي‌شود كه كسي در برابر استراتژي كلي نظام مخالفت كند، شايد در مورد شيوه‌ها، ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود داشته باشد، از جمله اين‌كه ايران در چند جبهه درگير شود يا نه؟ و يا اولويت‌ها در دسترسي به هدف چگونه باشد؟»

اين كارشناس مسايل بين‌الملل در ادامه در مورد لزوم توجه احزاب به نقش وحدت‌بخش رهبري خاطرنشان كرد:« جناح‌ها و احزاب، اختلاف تشخيص در منافع مربوط به امنيت ملي ندارند بلكه روش‌ها را متفاوت مي‌بينند اما برخي رسانه‌ها و دولت‌هاي خارجي سعي كرده‌اند از اين تكثير ديدگاه‌ها بهره‌برداري خاص خود را بكنند.»

به گفته‌ وي، شايد در اقوال متفاوت ديدگاه‌هاي مختلفي باشد اما همه دور تصميم‌گيري يك فرماندهي به نام رهبري است و اگر تصميمي گرفته مي‌شود زير نظر ايشان همه بايد مطيع باشند و اطاعت كنند.

خرازي در بخش پاياني گفت‌وگو با اشاره به پي‌گيري تعامل با جامعه‌ي جهاني به عنوان يكي از اصول سياست خارجي ايران طبق ديدگاه رهبري توسط دولت‌هاي پس از انقلاب تصريح كرد:« پس از جنگ سه سياست خارجي را شاهد بوده‌ايم كه اولي سياست خارجي هاشمي است كه مبتني بر كار با دنيا و سازندگي و ديگري سياست خارجي دوره‌ي خاتمي مبتني بر تنش‌زدايي و اعتمادسازي بود و نهايتا سياست خارجي دولت نهم كه بر مبناي بازدارندگي است.»

خرازي معتقد است:« سياست خارجي رابطه مستقيم با اقتصاد كلان ملي ، تحولات توسعه‌ي كشور و نقش تاثيرگذاري ايران دارد و تفكر ‌ما اين بوده كه سياست خارجي دوره‌ي اعتمادزدايي و تنش‌زدايي توانست منافع ملي ايران را مستدل كند.»

وي تاكيد كرد:« در هر سه دوره رهبري نقش تعيين‌كننده داشته‌اند و رهبري خودشان از افرادي بوده‌اند كه تاكيد داشته‌اند بايد به عنوان بازيگر مهم نقش جدي در روابط بين‌الملل داشته باشيم.»

خرازي تاكيداتي كه رهبري بر توسعه‌ي روابط با چين و روسيه و توسعه كار با اروپا داشته‌اند را از جمله دلايلي عنوان كرد كه رهبري شخصا مايل به اين هستند كه با دنيا كار و از ادبيات مثبت و ايجابي استفاده شود.

وي گفت:« تعامل با دنياي امروز و در عين حال اقتدار توام با متانت از ويژگي‌هاي شخص رهبري و راهبردهاي سياست خارجي‌شان بوده و رهبري به توسعه‌ي روابط با همه‌ي دنيا به‌جز ورود به خط قرمزها معتقدند.»

خرازي ادامه داد:« رهبري در قبال آمريكا هم شرايطي دارند و تصورم بر اين است كه تا زماني كه منافع ملت ايران تامين نشده و آمريكا دست از سياست‌هاي خصمانه‌ي خودش دست برنداشته، نمي‌توان اعتماد كرد و به گونه‌اي نبايد عمل كرد كه يك قدم ما به جلو بگذاريم و آنها دو قدم عقب بروند. نقدهاي ايشان نسبت به عملكرد آمريكا هم در دو، سه سال اخير هم كم نيست.تا زماني كه نظام، نظام سلطه است و رفتار آمريكا بر اساس اقتدار نظام سلطه باشد، طبيعي است كه بر اساس نظرات ايشان نمي‌توان به آمريكا نزديك شد و به سمت اعتمادسازي پيش رفت.»

انتهاي پيام
يکشنبه 16 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]