محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826056891
نویسنده داستانهای «هری پاتر» چگونه میلیاردر شد؟!!
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: mahdistar16-09-2009, 02:54 PMhttp://www.seemorgh.com/desktopmodules/icontent2/files/42009.jpg به سال 1990 بود که جی. کی. رولینگ سوار قطاری در مسیر منچستر به لندن نشسته بود و ناگهان فکر و ایده اصلی هری پاتر به ذهناش رسید. او در سایت تخصصیاش مینویسد... رولینگ میلیاردر میشود به سال 1990 بود که جی. کی. رولینگ سوار قطاری در مسیر منچستر به لندن نشسته بود و ناگهان فکر و ایده اصلی هری پاتر به ذهناش رسید. او در سایت تخصصیاش مینویسد: «تقریبا از 6 سالگی مینوشتم، مداوم و همیشه، ولی هیچ وقت هیچ فکری به اندازه هری پاتر جذبم نکرده بود. من 4 ساعت تمام در ایستگاه و در قطار نشستم و تمامی فکرهای مربوط به این پسربچه عینکی، جادوگری که نمیداند جادوگر است، یک به یک و تمام جزئیات به ذهنم رسید.» رولینگ در سال 1995، نوشتن نخستین رمان «هری پاتر و سنگ جادو» را به اتمام رساند و نسخه نهایی را برای چند آژانس فرستاد. کریستوفر لیتل از کارمندان دومین آژانس، متن را پسندید و آن را برای چندین انتشاراتی فرستاد. 8 ناشر انتشار این کتاب را رد کردند، ولی در نهایت نهمین ناشر، انتشارات بلومزبری انتشار این کتاب را به عهده گرفت و پیشنهاد پرداخت 2500 پوند به عنوان پیش پرداخت را طرح کرد. خود رولینگ میگوید که در ابتدای نوشتن به هیچ گروه خاصی از خوانندگان فکر نکرده بود، ولی انتشارت بلومزبری، تصمیم گرفت که رمان را برای کودکان 9 تا 11 ساله چاپ کند و در عین حال به رولینگ پیشنهاد کرد که نامی برای خود انتخاب کند که چندان زنانه نباشد، چون تجربه نشان داده بود که خوانندگان به نویسندگان مرد بیشتر اقبال نشان میدهند. پس «جون کاتلین رولینگ» به جی. کی. رولینگ تبدیل شد؛ شناخته شدهترین نویسنده حال حاضر جهان. بوی خوش موفقیت «هری پاتر و سنگ جادو» روز 30 ژوئن سال 1997 در 223 صفحه به چاپ رسید. انتشارات بلومزبری که در سال 1986 تشکیل شده بود، در سال 1998 یک سال پس از انتشار نخستین رمان هری پاتر 1/6 میلیون پوند هزینه کرد تا فعالیتش را گسترش دهد. این ناشر اینک 100 میلیون پوند سرمایه دارد. 14 ماه بعد انتشارات اسکولاستیک آمریکا در تاریخ اول سپتامبر سال 1998 نسخه آمریکایی این رمان را در 309 صفحه و با عنوان «هری پاتر و سنگ سقراط» به چاپ رساند. سهم رولینگ از فروش حق انتشار 105 هزار پوند بود. تا آن زمان چنین رقمی هرگز به یک نویسنده گمنام کودکان پرداخت نشده بود. اما هیچ کدام از دو ناشر از پرداخت این مبالغ پشیمان نشدند، نخستین جلد از مجموعه هری پاتر 120 میلیون نسخه در سطح جهان فروخت و به 67 زبان زنده جهان ترجمه شد. حالا چرا انتشارات بلومزبری رمان را به یونانی باستان و لاتین هم ترجمه کرده است، حتما به خاطر زیادی پول است. نقد روزنامه نیویورک تایمز بر این کتاب ستایشآمیز بود و در نقدهای منتشر شده در آمریکا، خانم رولینگ با رولد دال، نویسنده دانمارکی و افسانه ای کتب کودکان مقایسه شد. خلاقیتش را با جین آستین قیاس کردند و روایتش را حتی با هومر. پس بیهوده نبود که یک سال بعد انتشارات بلومزبری سرخوش از موفقیت و انتخاب هوشمندانهاش دومین قسمت از مجموعه هری پاتر- «هری پاتر و تالار اسرار»- را در تاریخ 2 ژوئیه سال 1998 منتشر کرد و دقیقا 11 ماه بعد انتشارات اسکولاستیک در 2 ژوئن 1999، نسخه آمریکایی آن را ترجمه کرد. فروش این جلد تاکنون به 77 میلیون نسخه رسیده است. از جزیره ساخالین تا سرزمین آتش تب هری پاتر خیلی زودتر و تندتر از آنچه تصور میشد، همه گیر شد. مجموعه هفت جلدی هری پاتر به 67 زیان زنده جهان ترجمه شده است و اینک میتوانید تقریبا به هر زبانی، نسخهای از هری پاتر را پیدا کنید. به این ترتیب رولینگ به یکی از پرخوانندهترین نویسندگان تاریخ ادبیات تبدیل شد. همچون کافکا، داستایوفسکی یا ویکتور هوگو. در میان ترجمههای رمان هری پاتر، میتوانید شاهد ترجمههای هندی، بنگالی، ولزی، لاتویایی، ویتنامی، اوکراینی و عمده زبانهای آفریقا باشید. هرچند عمده مترجمان هری پاتر بعد از ترجمه این کتاب به شهرت رسیدند، ولی «ویکتور لولیشف» مترجم روسی پنج کتاب اول مجموعه هری پاتر از مترجمان مشهور این کشور بود و «سوین اوکای» مترجم ترکی دو جلد از این مجموعه یکی از مترجمان و منتقدان ادبی معروف ترکیه است. با این حال حتی در بسیاری از کشورهای غیر انگلیسی زبان، نسخههای انگلیسی هری پاتر فروش حیرتانگیزی کرد، چنانچه پنجمین کتاب مجموعه هری پاتر، «هری پاتر و فرمان ققنوس» ذ نخستین کتاب انگلیسی زبانی تبدیل شد که در تاریخ، در صدر جدول پرفروشترین کتاب در فرانسه قرار گرفت. شور و سرمستی و پول «هری پاتر و زندانی آزکابان» را نشر بلومزبری در هشت ژوئیه 1999 عرضه کرد و انتشارات اسکولاستیک سه ماه بعد، در روز هشت سپتامبر همان سال، کتاب را در آمریکا منتشر کرد تا شاهد فروش 61 میلیون نسخه از کتاب باشند. به دنبال این جلد، چهارمین کتاب «هری پاتر و جام آتش» برای نخستین بار همزمان در دو کشور آمریکا و انگلستان در تاریخ هشت ژوئیه سال 2000 عرضه شد. نسخه انگلیسی 626 صفحه و نسخه آمریکایی 734 صفحه بود. این جلد 66 میلیون نسخه در سطح جهان فروش کرده است، «هری پاتر و محفل ققنوس» به عنوان پنجمین جلد مجموعه باز به طور همزمان در دو کشور آمریکا و انگلستان در روز 21 ژوئن سال 2003 عرضه شد تا 55 میلیون نسخه بفروشد. این قسمت پر حجمترین کتاب مجموعه است که در انگلستان در 766 صفحه و در آمریکا در 870 صفحه منتشر شده است. «هری پاتر و شاهزادههای دو رگه» باز روز 16 ژوئیه سال 2005 در دو کشور منتشر شد. این بار نسخه انگلیسی 607 صفحه و نسخه آمریکایی 652 صفحه بود و 65 میلیون نسخه هم فروش این قسمت بود. آخرین جلد مجموعه «هری پاتر و یادگاران مرگ» در روز 21 ژوئیه 2007 منتشر شد و 44 میلیون نسخه فروش کرد. مدیران بلومزبری شاید هرگز باور نمیکردند که در طول 10 سال مجبور شوند 468 میلیون نسخه از هری پاتر را چاپ کنند. موفقیت چه به سرعت آمده بود و چه ناگهان. 101 راه برای بیشتر پول در آوردن پنج قسمت از مجموعه فیلمهای هری پاتر تاکنون به نمایش در آمده اند تا پرسودترین مجموعه فیلمهای عرضه شده در تاریخ سینما باشند. پنج فیلم تاکنون 48/4 میلیارد دلار در سطح جهان فروختهاند. جی. کی. رولینگ در سال 1999 حقوق اقتباس از چهار کتاب اول هری پاتر را به مبلغ یک میلیون پوند (نزدیک به 2 میلیون دلار) به شرکت برادران وارنر فروخت. مهمترین شرط رولینگ هنگام عقد قرارداد استفاده از بازیگران انگلیسی برای فیلم بود. هرچند در فیلم «هری پاتر و جام آتش» به خاطر کثرت شخصیتهای اصلی تهیه کنندگان از بازیگران فرانسوی و اروپای شرقی نیز در فیلم استفاده کردند. رولینگ گفته بود که به این علت حقوق کتابها را فروخته است که به این ترتیب به برادران وارنر اجازه ندهد تا بر ادامه داستان کنترلی داشته باشند، چون برادران وارنر مایل به خرید حقوق شخصیتها نیز بودند که رولینگ امتیاز شخصیتها را واگذار نکرد. در ابتدا برادران وارنر با استیون اسپیلبرگ وارد مذاکره شد تا او کارگردانی نخستین قسمت را برعهده بگیرد، ولی اسپیلبرگ این پیشنهاد را نپذیرفت، چون اصرار داشت که به جای فیلم، انیمیشن بلند بسازد و برخلاف توافق برادران وارنر با رولینگ، هیلی جوئل ازمونت آمریکایی به جای هری پاتر صحبت کند. بعد از به بن بست رسیدن مذاکرات با اسپیلبرگ، برادران وارنر مذاکرات را با کارگردانان دیگری ادامه داد. این کارگردانان عبارت بودند از: کریس کلمبوس، تری گیلیام، جاناتان دمی، مایک نیوول، آلن پارکر، ولفگانگ پترسون، راب راینر، تیم رابینز، براد سیلبرینگ و پیتر ویر. در ابتدا پترسون و راب راینر کنار کشیدند. مذاکرات به سیلبرینگ، کلمبوس، پارکر و گیلیام محدود شد و در نهایت در 28 مارس 2000 کلمبوس قرارداد کارگردانی نخستین قسمت از مجموعه فیلمهای هری پاتر را با برادران وارنر امضا کرد. استیو کلووز به عنوان فیلمنامه نویس نخستین فیلم استخدام شد. دیوید هی من هم به عنوان تهیه کننده به کار گرفته شد. ولی رولینگ با حضور در مقام تهیه کننده اجرایی، حق نظارت فراوانی بر فیلم یافت که با مخالفت و اعتراض کلمبوس همراه شد. برادران وارنر در ابتدا قصد داشتند، فیلم را در تعطیلات روز استقلال آمریکا (4 ژوئیه) سال 2001 عرضه کنند که این یکی از دلایل کنار کشیدن بسیاری از کارگردانان از پروژه بود، در نهایت هم برادران وارنر مجبور شد، زمان نمایش فیلم را به 16 نوامبر موکول کند. کریس کلمبوس پس از پایان نخستین فیلم، کارگردانی دومین فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» را نیز پذیرفت. ولی کارگردانی سومین فیلم «هری پاتر و زندانی آزکابان» بر عهده آلفونسو کوارون، کارگردان ستایش شده مکزیکی گذاشته شد و مایک نیول برای کارگردانی چهارمین فیلم «هری پاتر و جام آتش» حضور یافت، پنجمین و ششمین فیلم «هری پاتر و فرمان ققنوس» و «هری پاتر و شاهزادههای دو رگه» هر دو توسط دیوید ییتس انجام شد. او قرار است کتاب هفتم را که در دو قسمت به فیلم تبدیل میشود نیز کارگردانی کند. با این وجود بارها گفته شده است که رولینگ، مایل بود گیلیام فیلم را کارگردانی کند. به غیر از سه بازیگر اصلی دانیل رادکلیف،اما واتسون و روبرت گرینت که هر سه در سال 2000 و پس از آزمون بازیگری از هزاران کودک انتخاب شدند. مگی اسمیت، رالف فاینس و گری الدمن از مهمترین بازیگران این مجموعه فیلم هستند. ریچارد هریس هم اگرچه در نخستین فیلم نقش آلوس دامبلدور، مدیر مدرسه هاگوارتس را بازی کرد، ولی بعد از مرگش، این مایگل گامبون بود که این نقش را بازی کرد. آخرین کتاب در دو قسمت تولید و عرضه میشود. گفته میشود که نخستین قسمت در نوامبر 2010 و قسمت دوم در ماه مه 2011 عرضه خواهد شد. نویسنده ای که میلیاردر شد محبوبیت ناگهانی هری پاتر، فروش کتابها، حق ترجمهها، فروش امتیاز کتب برای فیلم و بازیهای کامپیوتری باعث شد که هم ناشران و هم خود خانم رولینگ به ثروتی عظیم دست پیدا کنند، چنان چه خانم رولینگ به تنها نویسنده میلیاردر در حال حاضر جهان تبدیل شده است. تاکنون 400 میلیون نسخه از کتابهای هری پاتر به فروش رسیده است و چهار فیلم نخست هری پاتر در فهرست 20 فیلم پرفروش تاریخ سینما قرار گرفته است. تمام اینها باعث شد که در سال 2005 سرمایه خانم رولینگ 4 میلیارد دلار برآورد شود. چناچه او را در انگلستان ثروتمندتر از ملکه الیزابت دوم میدانند، با این وجود وکلای رولینگ این سرمایه را تکذیب کرده اند. موفقیت هری پاتر باعث شد که روزنامه نیویورک تایمز از سال 2000، فهرست جداگانه ای برای پرفروشترین کتابهای کودکان اضافه کند. از 24 ژوئن سال 2000 که کتاب «هری پاتر و جام آتش» عرضه شد، این کتاب برای 79 هفته متوالی در فهرست 10کتاب پرفروش هفته بود. در تاریخ 12 آوریل 2007 وب سایت بارنز و نوبلز اعلام کرد که هری پاتر و یادگاران مرگ رکورد پیش خرید یک کتاب را با 500 هزار سفارش پیش از انتشار کتاب شکسته است. برای تحویل کتابهای پیش خرید شده «جام آتش» شرکت پستی FedEx از 9 هزار کامیونش استفاده کرد که تنها وظیفهشان رساندن کتابها بود. در آمریکا این رمان به شمارگان 8/3 میلیون نسخه رسید. «فرمان ققنوس» با شمارگان 5/8 میلیون نسخه رکورد این کتاب را شکست، ولی رکورد توسط «شاهزاده دورگه» با 8/10 میلیون نسخه شکست. فقط 9/6 میلیون نسخه از این رمان در نخستین 24 ساعت پس از عرضه کتاب در آمریکا به فروش رفته بود. آخرین جلد مجموعه هری پاتر «یادگاران مرگ» در 12 میلیون نسخه از این کتاب پیش از انتشار در دو سایت آمازون و بارنز و نوبلز پیش فروش شده بود. شاید هنوز خیلی از ما به یاد داشته باشیم که شب 21 ژوئیه 2007 (2 سال پیش) چگونه در تهران، مردم مقابل کتابفروشی کتابسرای تندیس صف کشیدند تا همزمان با دیگر نقاط جهان از اولین خریداران هفتمین جلد از رمان هری پاتر باشند. شاید فرصتی بود برای اینکه خودمان را با جهان هم پا حس کردیم. به یاد داشته باشیم که کتابسرای تندیس ناشر رسمی مجموعه هری پاتر در ایران و خانم ویدا اسلامیه نیز به عنوان مترجم رسمی مجموعه هری پاتر از طرف خانم رولینگ در ایران شناخته میشود. منبع: ماهنامه نسیم هراز Gam3r16-09-2009, 03:10 PMنویسنده داستانهای «هری پاتر» چگونه میلیاردر شد؟!! خیلی ساده !! با نوشتن کتابش ! ostadonline16-09-2009, 06:17 PMخیلی ساده !! با نوشتن کتابش ! البته نه به همین سادگی. کتاباش هم با بقیه فرق داشت! Gam3r16-09-2009, 06:18 PMکتاب های بقیه هم با کتاب های این فرق داشت !! sahar_691116-09-2009, 07:57 PMآره منم موافقم . نثر کتاب هری پاتر با بقیه کتابا فرق می کرد. یعنی من تا قبل از این که بخونمش فکر میکردم از این کتابای بچه گانه تخیلیه اما با خوندنش فهمیدم که این جوری نیست . رولینگ واقعا ذهن خلاق و قوی داره که تونسته با کتابش همه رو در هر سنی به هری پاتر علاقمند کنه :20: mahdistar28-09-2009, 09:12 AMبار دیگر هدیهای که دوست میدارم هروقت از همه جا و همهکس خسته میشوم، هروقت از زمین و زمان دلم گرفته، هروقت حوصله خواندن ندارم اما دلم میخواهد بخوانم و هروقت که میخوام از آدمها و دنیای کسل کنندهشان فرار کنم؛ هری پاتر میخوانم. از همان جلد اول تا آخرین جلد را یک دور تمام دوره میکنم تا شخصیتها و داستان، مثل یک داروی شفابخش به سراغم بیایند و بتوانم دوباره به زندگی برگردم. این روزها را که میگذرانم، دوباره همان بیتابیهای گذشته به سراغم آمده اند و دوباره خسته و آشفته و پریشانم. احساس میکنم «دیوانه سازها» بیشتر از همیشه قدرت گرفتهاند و شادیهای اطرافم را بلعیدهاند و سردی و یخ زدگی را رواج داده اند، لرد ولدمورت قدرتمندتر شده و همراه «مرگ خوارانش» در حال شکنجه دادن مشنگها و کشتن کارآگاهها است، و من باز به همان دنیای جادویی برگشتهام، تا بتوانم با مرور وردهای شادیبخش و تمرین ضد طلسمها شوم در کنار هری، رون و هرمیون باشم. هر جلد از هفت جلد کتاب هری پاتر را بیش از 5 بار خوانده ام؛ شاید هم بیشتر، و هر بار انگار که اولین بار است. هیجانهایم مثل همان دفعه اول است که نمیتوانستم کتاب را زمین بگذارم. مثل اولین بار برای مرگ قهرمانان گریه میکنم و همراه با خوشحالیهایشان قهقهه میزنم؛ انگار که اولین بار است. تا دست به کتاب میشوم، با دنیای واقعی اطرافم خداحافظی میکنم و وارد دنیای جادو میشوم. شخصیتهای کتاب تمامی ذهنم را اشغال میکنند و من میشوم یکی از همانها، با همان ترسها، وردها و هیجانات. وقتی فیلمهای هری پاتر هم ساخته شد و شخصیتهای کتاب دارای صورت شدند، اوضاع بهتر هم شد. از دنیای تخیل صرف بیرون آمدند و واقعی شدند و بیشتر با آنها ارتباط برقرار کردم. هرچند که فیلمها هم این توانایی را دارند که مرا تا حد جنون عصبانی کنند. فکر هم نمیکنم در این عصبانیت تنها باشم. احتمالا همه هری پاتر خوانهای حرفهای با من هم عقیدهاند و در این راه حمایتم میکنند؛ حمایتشان را حس میکنم. حتی سر تکان دادنهایشان را که راست میگویی، راست میگویی. عصبانیت من، ما، وقتی به اوج میرسد که صحنه به صحنه فیلم را با کتاب مقایسه میکنیم و حسرت میخوریم که چه صحنههایی حذف شده و چه صحنههای بیجایی الکی اضافه شده است. از نظر یک پاترخوان حرفه ای، مطمئنا صحنههای تغییر یافته در فیلم نمیتواند خیلی قابل قبول باشد، تمام لحظههای جادویی که در کتاب وجود دارند، معنی و مفهوم خاصی دارد و حذف یا تغییرشان چندان قابل قبول نیست. حتی اگر جی. کی رولینگ رضایت داده باشد، ما کوتاه نمیآییم. مثلا در قسمت ششم کتاب، رون و هرمیون، ارشد دانش آموزان هاگوارتز میشوند، درحالیکه در فیلم اصلا خبری از این ماجرا نیست یا بخش مهمی از کتاب که بچهها برای عبادت پدر رون، آقای ویزلی، به بیمارستان سنت مانگو میروند و با نویل لانگ با تم مواجه میشوند که اتفاقا با مادربزرگش برای عبادت از پدر و مادرش آمده است. مادر و پدر نویل، دو کارآگاه بسیار باهوش بودند که با لرد ولدمورت مبارزه میکردند و بلاکتریس لستنجر آنقدر آنها را با طلسم «شکنجه گر» آزار میدهد که دچار بیماری روانی میشوند. این بخش کتاب خیلی مهم است چرا که پس از فرار بلاکتریس از زندان آزکابان نویل کاملا دگرگون میشود و بیشتر از قبل در ارتش دامبلدور فعال میشود و ضد طلسمها را یاد میگیرد. وقتی چنین بخشی از کتاب حذف میشود، بینندهای که کتاب را نخوانده بخش مهمی از داستان را از دست میدهد، حس ما دراین واقع اینست که انگار حقایق یک جامعه را سانسور کردهای. شما جای ما، عصبانی نمیشوید از دست کارگردان؟ البته نباید بیانصافی کرد که سه قسمت اول فیلم بیشتر از دو قسمت 4و 5 به کتاب شبیهند و سعی کردهاند تا واقعا آنچه را که هست، منعکس کنند و مهمتر اینکه باید از تمامی این فیلمها ممنون بود به خاطر به تصویر کشیدن دنیای هری پاتر، چرا که با وجود این فیلمهاست که به راحتی قوانین بازی کووییدیچ را میفهمیم و میفهمیم که هاگوارتز و جنگل ممنوعه چه شکلی هستند، هاگرید ساده دل و مهربان را که یک دورگه نیمه غول و نیمه انسان است را بهتر میشناسیم و دوقلوهای ویزلی، فرد و جرج را به خوبی میبینیم و سر از شیطنتهایشان در میآوریم. زمانی که کتاب را میخوانی به راحتی میفهمی که پرفسور مک گونگال که یک ساحر جدی و سخت گیر است، چگونه تبدیل به گربه میشود، سیریوس بلک پدرخوانده جذاب و خطرناک هری چگونه سر از آتش سال عموی گروه گریفندور بیرون میآورد تا هری را از خطرات آگاه سازد و پرفسور دامبلدور، مدیر دوست داشتنی و همه چیز تمام هاگوارتز، که هر وقت بخواهی، میتوانی به او تکیه کنی، چطور هری را به «قدح اندیشه» میبرد تا او را با واقعیتها و اتفاقهایی که در زمانه او اتفاق نیفتاده، آگاه سازد. خلاصه اینکه فیلم کمک خوبی برای تصویرسازی از تمامی اتفاقات دنیای جادو به آدم میدهد. فیلمها با تصویری که از هری، رون و هرمیون برای خودمان ساختهایم، کاملا مطابقت دارد؛ هری با آن عینک گرد، موهای سیاه و به هم ریخته و زخم معروف بر روی پیشانی اش که شبیه صاعقه است، رون با صورت کک و مکی و موهای نارنجی و خنگ بازیهایش و هرمیون با موهای فرفری قهوه ای و دستی که سر هر کلاسی بالا و پایین میرود تا به سوالها جواب بدهد؛ دقیقا همان اتفاقی که انتظارش را داشتی. هرچند که فیلم سازان در انتخاب دو نقش فلور دراکو دورگه که نیمه انسان و نیمه پری است و چوچانگ که یک دور هری را عاشق خودش کرده بود، بی سلیقگی نشان دادند و نتوانستند آن دو را به همان زیبایی که کتاب تشریح کرده بود، نشان دهند اما بقیه نقشها مثل جینی، دارکو مالفوی، دابی، نویل و... کاملا همانی بودند که انتظار داشتی. اما مهمترین و بهترین کاری که فیلم کرد و خواندن کتاب را هم لذتبخشتر کرد، به تصویر کشیدن اسناد منفور درس معجونسازی پرفسور اسنیپ بود. اسنیپ شخصیت محبوبی بین دانش آموزان هاگوارتز نیست، به خاطر همه اذیت و آزارهایی که به هری میرساند، اما آنقدر به ریزه کاریهای شخصیتش در کتاب پرداخته شده که با وجود تمام آزارهایی که به هری، رون و هرمیون میرساند، باز هم نمیتوانی از او متنفر باشی و حتی میخواهی دوستش هم داشته باشی. اسنیپ همیشه در مقابل هری با دو احساس متفاوت دست به گریبان است، از طرفی به خاطر عشقی که به مادر هری؛ لیلی داشته، هری را دوست دارد و از او محافظت میکند و از سوی دیگر به دلیل نفرتی که از پدر هری؛ جیمز؛ داشته از هری متنفر است و میخواهد به او آسیب برساند و این دوگانگی شخصیت اسنیپ او را جذابتر و دوست داشتنیتر میکند و این دقیقا همان چیزی است که انتظارش را داشتیم. همان قدر ظریف و با پیچیدگی و این، دقیقا هری پاتر است. اینکه انتظارش را داری، برای چندمین بار میخوانی، برای چندمین بار میبینی، اما باز هم برایت لذتبخش و دوست داشتنی است و نمیتوانی حتی برای لحظهای از یادش غافل شوی. الان هم که زمان انتظار است. انتظار تا فیل شاهزاده دورگه زودتر اکران شود و سی دیهایش به دست ما برسد، تا بتوانیم این قسمت از کتابی را هم که این روزها دارم برای دهمین بار میخوانم، تصویر سازی کنیم. فقط امیدوارم که کارگردان قسمت شاهزاده دورگه فراموش نکند که دامبلدور همیشه میگفت: «وفاداری و عشق دو راز مهم پیروزی هری و دوستانش در مقابل لرد ولدمورت و دنیای سیاهش هستند.» خدا کند که او هم در هنگام ساختن فیلم به کتاب وفادار مانده باشد و فیلم ششم را با عشق به ما تقدیم کند، همان طور که انتظارش را داریم. منبع: ماهنامه نسیم هراز/ شماره 41 سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 698]
-
گوناگون
پربازدیدترینها