واضح آرشیو وب فارسی:حيات: دانش - دردسرهاي مرد بودن
دانش - دردسرهاي مرد بودن
بهار خراساني:وقتي پاي سلامت در ميان است مردان از زنان عقب ميمانند. مردان در مقايسه با زنان در سنين پايينتري ميميرند، در طول عمرشان 10 سال زودتر از زنان در معرض شمار فراواني از حملات قلبي و سكته مغزي قرار ميگيرند. شمار خودكشيهاي منجر به مرگ در مردان چند برابر زنان است. تعداد بسيار بيشتري از مردان نسبت به زنان در حوادث رانندگي كشته ميشوند و... تفاوتهاي زيستشناختي ممكن است توضيحدهنده برخي از اين تفاوتها باشد. عقيده بر اين است كه مردان به اين خاطر در سنين پايينتري دچار بيماري قلبي ميشوند كه از اثر حفاظتي استروژن، هورمون جنسي زنانه، بهره نميبرند. بيمههاي بهداشتي و دسترسي به مراقبتهاي بهداشتي هم ممكن است در اين مورد نقشي داشته باشد: درصد بيشتري از مردان به بيمه بهداشتي دسترسي ندارند، اما نميشود يك شكاف عمده ميان جنسيتها را ناديده گرفت. بررسيها يكي پس از ديگري نشان دادهاند كه مردان با احتمال بيشتري از زنان به رفتارهايي دست ميزنند كه براي سلامتي آنها بد است؛ مردان بسيار بيشتري از زنان سيگار ميكشند. راننده يا مسافري كه كمربند ايمني را نميبندد با احتمال بيشتري مرد است، و مردان بسيار بيشتر از زنان از آزمايشهاي معمول بيماريابي ميگريزند. چرا مردان اينگونه رفتار ميكنند؟ تكامل و سازگاري ممكن است تا حدي توضيحدهنده باشد. برخي رفتارها ـ و تكانههاي زمينهساز آنهاـ در يك زمان و مكان مفيد هستند (براي مثال ناديده گرفتن در هنگام شكار براي دسترسي به غذا)، اما در زمان و مكان ديگر زيانبار هستند (ناديدهگرفتن درد و بنابراين نرفتن به نزد پزشك اما مكتبي فكري وجود دارد كه به نقشهاي جنسيتي و باورهاي فراگير درباره اينكه از مردان انتظار ميرود چگونه رفتار كنند، اشاره ميكند. تصور ميشود كه مردان بيپروا عمل ميكنند، نيازي به توصيه بهداشتي ندارند، و از دريافت مراقبتهاي پزشكي اكراه دارند، زيرا چنين رفتارهايي با ايدهآلهاي مردانه آنها سازگار است. البته چنين ايدهآلهايي بر سنگ حك نشدهاند. اما در آمريكا و انگليس و چند كشور ديگر پژوهشگران دريافتهاند كه هنجارهاي مردانه شامل مهار خود، اتكا به خود، خطرپذيري، رقابتجويي، و سلطهجويي است. پژوهشگران پرسشنامهاي ايجاد كردهاند تا دريابند مردان تا چه حدي چنين عقايدي را قبول دارند و تا چه حدي اين عقايدشان بر باورها و رفتارهاي بهداشتيشان اثر ميگذارد. براي مثال در سال 2007 پژوهشگران دانشگاه نوادا نتايج بررسي را گزارش كردند كه 172 مرد را بر اساس نمرهاي كه در يكي از پرسشنامههاي استاندارد باورهاي جنسيتي به دست آورده بودند، رتبهبندي ميكرد. آنهايي كه نمرههايي مردانگي بالايي آورده بودند، به پيامي بهداشتي در مورد سرطان پوست كه به كنترل ترسها گرايش داشت (براي مثال استفاده از كرم ضدآفتاب نگراني در مورد سرطان پوست را برطرف خواهد كرد) بيشتر پاسخدهي داشتند تا پيامي كه موضوع را به صورت برطرفشدن خطر بيان ميكرد (استفاده منظم از كرم ضدآفتاب قرارگيري در معرض پرتوهاي ماوراي بنفش را كاهش خواهد داد). جان ماليك، پژوهشگر روانشناسي در كالج بوستون، يك پرسشنامه طولانيتر تدوين كرده است كه از مردان در مورد نگرششان نسبت به زنان، و نيز درباره استقلال، جسارت و ساير عقايد سنتي درباره مردانگي سوال ميكند. ماليك و همكارانش در سال 2007 نتايج يك بررسي را منتشر كردند كه از گونه خلاصهشدهاي از اين پرسشنامه استفاده كرده بود و سوالاتي اضافي در مورد رفتارهاي مربوط به بهداشت ساير مردان و زنان را نيز در برداشت. نمرات بالاي معيار مردانگي با نمرات پايين در رفتارهاي بهداشتي همبستگي داشت كه البته جاي تعجب نداشت. و برداشتها در مورد آنچه مردان ديگر انجام ميدهند بر رفتار مردان مورد بررسي تاثير داشت. اما در كمال تعجب ماليك، برداشتها از رفتار زنان در اين مورد بيتاثير بود. ساير پژوهشها نشان دادهاند مردان در صورتي كه باور داشته باشند، رفتارهاي سلامتبخش براي زنان هنجار به حساب ميآيد، به خاطر ترس از زنانه به نظر رسيدن، از اين رفتارها پرهيز ميكنند. پژوهشهايي كه بر اساس پرسشنامه هستند، هميشه با اين انتقاد روبهرو هستند كه آيا افراد با صداقت پاسخ دادهاند يا نه؟ و البته يك عامل «بديهيانگاشتن» را هم بايد در نظر داشت: معلوم است كه مرداني كه اعتقاد دارند خطر كردن كاري مردانه است با سيگار كشيدن يا نبستن كمربند ايمني با احتمال بيشتري سلامت خود را به خطر مياندازند. اما هنوز آشكار است، همانطور كه ماليك و ديگران هم استدلال كردهاند، كه اگر پزشكان و مقامات بهداشتي با اين باورهاي مردانه بيشتر هماهنگ شوند، ممكن است امتيازاتي براي سلامت مردان بهدست آيد. مردان نيز با آگاهي يافتن بيشتر از اين وسواس مردانگي خود ميتوانند به خودشان كمك كنند.اگر مردي اعتقاد داشته باشد كه خوردن ميوه و سبزي، «غذاخوردني زنانه» است، ممكن است اين كار را انجام ندهد. اما اگر اين توصيه به اين ترتيب به او ارائه شود كه اين رفتار به موفقيت او در كارهايش كمك ميكند و به او انرژي بيشتري ميدهد، ممكن است او آن را قبول كند. برخي از مردان به خاطر عقايد مردانهشان درباره استقلال و تحمل درد از رفتن به نزد پزشك اكراه دارند. اما اگر رفتن به نزد پزشك به عنوان شيوهاي براي حفظ يا بازيابي جنبهاي ديگر از مردانگيشان ارائه شود- مثلا توانايي يافتن براي رقابت يا كار كردن دوباره- ممكن است زودتر خواستار كمك پزشكي شوند. در اينجا موضوع ايجاد حساسيت فرهنگي در بهداشت و مراقبتهاي پزشكي با تاكيدبر، مسئله فرهنگ مردان و نظراتشان درباره مردانگي مطرح است.
Harvard Health Letter, June 2008
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]