تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830177370




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با بازيگران مرد آهني رابرت داوني جونيور:نقاب احمقانه‌تر از شهرت است


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: گفت‌وگو با بازيگران مرد آهني رابرت داوني جونيور:نقاب احمقانه‌تر از شهرت است
ترجمه: توحيد محرميشما آخرين بازيگري هستيد كه مي‌شد او را در نقش مرد آهني تصور كرد. البته غير از جان مالكوويچ...‏‎ ‎‎


جان مالكوويچ براي اين نقش عالي مي‌شد (خنده)! غافلگير كردن ديگران را دوست دارم، بودن در جايي كه هيچ كس ‏انتظارم را نمي‌كشد. من در اين مايه هستم كه مي‌توانم هر نقشي را ايفا كنم. هميشه دوست داشتم نقش هايم متنوع باشد ‏و از انتخاب شدن براي اين نقش خوشحال شدم. واقعا مي‌خواستم اين نقش را به دست بياورم. براي قانع كردن جان ‏فوريو باهاش تماس گرفتم و گفتم كه من تنها شخص مناسب براي اين نقش هستم. او به من گفت كه كس ديگري را در ‏نظر داشته است، اما به من پيشنهاد داد كه براي نقش تست بدهم و سر آخر من انتخاب شدم.
‎‎شما در بچگي‌تان از طرفداران سفت و سخت قصه هاي مارول بوديد؟‎
من خيلي گروهبان (فرانك) راك بودم (يكي از شخصيت‌هاي مشهور DC Comics). هميشه تاريخ را دوست داشتم ‏و مبهوت دنياي نظامي‌گري بودم، اما مثل همه آمريكايي‌ها در چشمه محصولات مارول غوطه خورده‌ام. تلويزيون ‏كارتون‌هاي سوپرمن، اسپايدرمن و مرد آهني را پخش مي‌كرد. خيلي زود شيفته مرد آهني شدم. هم ذات پنداري با او ‏خيلي راحت تر بود تا گروهبان راك. آنقدر تنومند نبودم كه خودم را به جاي اين شخصيت بگيرم (خنده).
‎‎از نظر روان‌شناسي مرد آهني را چگونه مي‌بينيد؟
فكر مي‌كردم كه او متوجه ابعاد كارهايي كه‌ آمريكايي‌ها براي نجات دموكراسي انجام مي‌دهند، نيست. مرد آهني يك ‏گريزگاه در عالم فن‌آوري يافته است. او واقعا توجهي به پيامدهاي رفتارش ندارد. پول و قدرت او را بي‌حس كرده ‏است. او مقابل مانيتور كامپيوترش مي‌نشيند تا محصولاتي را كه توليد كرده، بفروشد. تجارت مي‌كند، ‌اما اين در واقع ‏نابود كردن است. محصولات صنايع او سلاح هستند. تمامي اين‌ها برايش اهميتي ندارد تا زماني كه توسط تروريست‌ها ‏ربوده مي‌شود و او شروع به فكر كردن مي‌كند.‎
چرا هميشه ابر قهرمان‌ها، افرادي رنج كشيده هستند؟‎
چون توني استارك با رنج كشيدن تبديل به مرد آهني مي‌شود و گرنه آدم خسته‌كننده‌اي مي‌شد. چيزي كه برايم جالب ‏است آدم بدي است كه
هم چنان در وجود او ساكن است، حتي بعد از مرد آهني شدن. مانند افرادي كه سرطان‌شان علاج ‏يافته است. شايد آنها باهوش‌تر يا خوش‌شانس‌تر شده‌اند، ‌اما ته وجود شان هماني هستند كه بوده‌اند، ‌اما به اين ‏معني نيست كه بقيه زندگي شان ساده‌تر خواهد بود يا كسي زندگي را بر آن‌ها حرام نخواهد كرد. ‏‎
‎‎مي‌گويند آنچه كه شما را نكشد، شما را قوي‌تر خواهد كرد؟‎
فكر مي‌كنم تصميمي كه مي‌گيريد شما را قوي‌تر مي‌كند. آنچه كه بايد شما را بكشد، خواهد كشت.‏‎
‎‎بازي در يك زره شما را قوي‌تر كرد؟‎
بيشتر مرا كلاستروفوبيك (بيماري هراس از فضا‌هاي بسته و تنگ) كرد. در آن غرق مي‌شدم. در ضمن هيچ چيزي ‏نمي ديدم. فقط صداي ديگران را مي‌شنيدم كه: «صاف برو. به چپ. باز هم. وايستا» احساس مي‌كردم كه يك آدم آهني ‏شده‌ام. اگر مي‌خواهيد مرا واقعا در حالت عصبانيت ببينيد يك دوربين زير دماغم توي زره بگذاريد، وقتي كه به من مي‌‏گويند: «اينجا تو خوشحالي. آنجا تو هوا داري پرواز مي‌كني. مواظب باش داري مي‌افتي، اينجا داري مي‌جنگي. ‏پيروز مي‌شوي! شكست مي‌خوري! و همه اين‌ها بايد از پشت چشمي ديده شود. جان فكر مي‌كند كه براي زنده‌تر ‏كردن صحنه‌هاي بايد دوربين بيشتر به من نزديك شود يا از داخل كلاه خود فيلمبرداري شود.
زره و نقاب، خود شما كدام هستيد؟‎
نقاب عادي هنرپيشه‌هاي‌هاليوود. مردم مرا فردي رنج كشيده و با نيمه‌اي تاريك حس مي‌كنند و مرتب به من مي‌‏گويند كه استعداد دارم، تا مرا دلداري بدهند. نقاب احمقانه‌تر از شهرت است. اگر اين را پيدا نكنم. يكي ديگر را خواهم ‏يافت. هر جا باشيم هميشه نقابي به چهره داريم. از نقابي به نقاب ديگر و به آنها تنوع مي‌بخشيم، اما هميشه آنها را به ‏چهره داريم.‏‎
‎‎بايد براي شما غريب باشد كه در شروع فصل نمايش فيلم‌هاي پرهزينه و پرفروش در حال رقابت با فيلم‌هاي اينديانا جونز، بتمن و ‏Speed Racer‏ هستيد؟‎
اين آخري توسط شركت همسرم تهيه شده است و در حال حاضر وضعيت در خانه ابري است (خنده). وقتي چهره‌ام را ‏روي پوسترهاي مرد آهني ديدم به خودم گفتم اين اتفاقي است كه هر سال بايد بيفتد!
‎‎چرا اين قدر طول كشيد؟‎
آيا چنين فيلم‌هايي پانزده سال پيش- كه كارنامه هنريم در حال اوج گرفتن بود- ساخته مي‌شد ؟ نمي‌دانم... براي چنين ‏چيزهايي به سرنوشت اعتقاد دارم و با جان فوريو كارگردان و آدم‌هاي شركت مارول ملاقات كردم و همه چيز به نظرم ‏كاملا طبيعي آمد. مي‌دانم كه سر آخر كاري است مانند بقيه كارها. همان چيزي را حس كردم كه سر چاپلين آتن بارو در ‏سال 1992 حس كردم. در ظاهر يك نقش زندگي نامه‌اي را ايفا مي‌كردم، ‌اما ته دلم حس زندگي يك تجربه استثنايي و ‏ارتباط برقرار كردن با اين هنرمند بزرگ را داشتم. با توجه به اين كه تمايل دارم به آنچه كه زندگي مي‌كنم جنبه‌اي ‏حماسي ببخشم، به خودم مي‌گفتم كه اين رويداد از پيش مقدر شده است. در ضمن آن نقش كارنامه هنريم را دگرگون ‏كرد، از جمله يك نامزدي اسكار را برايم به ارمغان داشت.‎
به نظر مي‌آيد بازي در چاپلين موجب افسردگي‌تان شد؟‎
كاملا. افسرده و پريشان. وقتي همه به سر خانه و زندگي شان برگشتند من در سوئيس ماندم، جايي كه فيلمبرداري كرديم. ‏اغلب مست بودم. قادر نبودم از‌اندوه پايان يافتن فيلمبرداري خلاص شوم. به من مي‌گفتند: «چرا به خانه‌ات بر نمي‌‏گردي؟ حتي حسابدار هم برگشته سرزندگيش». كجا بايد مي‌رفتم؟ وقتي ‏هم نزديكانم از من مي‌پرسيدند كجا هستم، اتاقم را در هتل عوض مي‌كردم. مي‌شود گفت كه اين يك نوع افسردگي ‏است. ‏‎
‎‎از مرد آهني راضي هستيد؟‎
بله. براي اين مبارزه كردم. همگي عوامل تهيه را ديوانه كرده بودم. فيلمنامه در دست سرمي‌رسيدم كه نمي‌شود چنين ‏صحنه‌اي را گرفت و آنها جواب مي‌دادند البته كه مي‌شود رابرت! نوبت صحنه 22 است و‌امروز آن را مي‌گيريم. ‏من اين صحنه 22 را بارها از نو مي‌نوشتم تا سر آخر رضايت همه را جلب كند. آخر به جايي رسيديم كه عوامل فني ‏صبح‌ها غيبت مي‌كردند چرا كه مي‌دانستند كه قبل از ظهر شروع نخواهيم كرد(خنده)‏‎
 پنجشنبه 13 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1377]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن