واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > نوروزپور، محمدرضا - سخنرانی باراک اوباما که در آن اسرائیل را به بازگشت به مرزهای سال 67 توصیه کرده نشان می دهد که در موقعیت بسیار خوبی از لحاظ اعتماد به نفس قرار دارد. اینکه اوباما خوب حرف می زند امتیاز و ویژگی منحصر به فرد اوست. سیاه پوست ها همیشه انگلیسی را با لهجه دلچسبی صحبت می کنند که قابلیت دلبری آنها از مخاطب را بیشتر می کند، خصوصا اینکه او خوش سیما و قد بلند هم هست. سوای این ویژگی ها باید زیرکی اوباما را ستود. او دو سال گذشته دربرابر خیره سری های نتانیاهو که توصیه هایش درباره دست برداشتن از شهرک سازی را نادیده گرفته بود سکوت کرد چرا که تحت فشار مسائل داخلی بود و از همه بدتر رئیس جمهور سیاه پوستی بود که حتی آمریکایی بودنش زیر سوال رفته بود و عده ای او را ضد یهود و مسلمان معرفی می کرند. برای آمریکایی های احساساتی، کشتن بن لادن از اوباما شخصیت دیگری ساخت. موفقیت او در کشتن دشمن شماره یک آمریکا او را در موقعیتی قرار داد که امروز با ارامش و اعتماد به نفس کامل خواستار بازگشت اسرائیل به مرزهای 67 می شود اما از آن هجمه هایی که ممکن بود سال گذشته با گفتن این جمله با آن روبرو شود خبری نیست. اوباما حالا یک قهرمان است، چون توانسته انتقام امریکایی ها را از بن لادن بگیرد و آمریکایی ها از این موضوع خوشحالند و خوشحالی می تواند عامل خوبی برای فراموشی همه ناکامی ها و دلخوری های گذشته باشد. برای آمریکایی ها، اوبامای بعد از کشتن بن لادن درست جایگاه جان وین در سکانسی را دارد که توانسته با شش لولش نقش منفی بد ذات فیلم را از پای در آورد و بینندگان را وادارد تا برای او روی پا بلند شوندو کف و سوت بزنند. الان زمانی است که جان وین شش لولش را چرخانده و در غلاف گذاشته و فاتحانه می رود کارهای پیش پا افتاده باقی مانده را سروسامانی بدهد. اوباما اکنون درست به همین اندازه مهیج، قابل تحسین، قدرتمند و مسلط به اوضاع به نظر می رسد و شایستگی این را دارد که مردم آمریکا تامدتی برای او کف و سوت بزنند و برای هرچه می گوید سرتکان دهند. از این رو اوباما با علم به این موضوع، در بهترین موقعیت ممکن، بهترین حرف ها را زده است. رئیس جمهور آمریکا درباره قیام های منطقه به گونه ای حرف می زد که مخاطبان با تکیه بر موفقیت او در کشتن بن لادن گمان کنند که آن قهرمان نامرئی نابودکننده دیکتاتورهای منطقه نیز کسی جز او نبوده است. مردی که حالا جایگاه جان وین را برای آمریکایی ها بازی می کند، کسی است که توانست کار تمام نشده رئیس جمهوری را تمام کند که اتفاقا بیش از هرکس دیگری دوست داشت باشد. دابلیو بوش بارها از علاقه و عشقش به جان وین در محافل مختلف صحبت کرده بود. او خیلی دوست داشت کشتن بن لادن به نام او تمام شود تا مجموعه تقلیدهایش در راه رفتن، حرف زدن و حتی دست دادن با اشخاص از جان وین را تکمیل کند. اما سوال اینجاست که آیا اوباما همانگونه که در کشتن بن لادن موفق بود در کشاندن اسرائیل به مرزهای 67 نیز موفق خواهد بود؟ به عقیده من برای اوباما اکنون عملیاتی شدن این سخن اهمیت چندانی ندارد و یا دست کم در اولویت اول نیست. نکته کلیدی در سخنان اوباما این است که او نهایت استفاده از فرصت به دست آمده را کرده است چرا که می داند در موقعیتی قرار دارد که هرچه بگوید مردم آمریکا از او خواهند پذیرفت. در چنین شرایطی حتی لابی صهیونیست ها نیز در موقعیت ضعیفی قرار گرفته و کسی حاضر نیست در برهه کنونی به جنگ قهرمان شکار بن لادن برود چون تنها خواهد ماند. نتیجه اینکه در بدبینانه ترین حالت اوباما اولا به مردم کشورش که بیش از 70 درصد آنها دلخوشی از اسرائیل ندارند و ثانیا به جهان عرب و اسلام و ثالثا به جامعه جهانی اعلام کرده است که آمریکا موافق تشکیل کشور مستقل فلسطینی با مرزهای 1967 است و این موضوع را نیز صریح تر از این نمی توانسته بیان کند چه اینکه تقریبا هیچ رئیس جمهور دیگری در تاریخ آمریکا جرئت طرح چنین مسئله ای را به این صراحت نداشته است. این موضع گیری آمریکا چند نتیجه مشخص خواهد داشت: 1- کلیه تلاش ها برای تشکیل کشور فلسطین با مرزهای 67 در سراسر جهان مشروعیت پیدا می کند. 2- آمریکا در میان مردمی که علیه دیکتاتورهای فاسد خود که عمدتا با رژیم صهیونیستی همکاری می کردند و نسبت به احقاق حق مردم مظلوم فلسطین مماشات و اهمال می کردند محبوب جلوه می کند. 3- انگیزه های ضد آمریکایی برای بروز قیام های دیگر در منطقه به بهانه حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی مدیریت می شود. 4- اروپایی ها چراغ سبز لازم برای طرح موضوع اعلام موجودیت کشور مستقل فلسطینی در سازمان ملل را دریافت کردند. 5- کلیه گروه های فلسطینی، عربی، اسلامی و منطقه ای که همواره آمریکا را به کوتاهی در احقاق حق فلسطینی ها متهم می کردند خلع سلاح می شوند. 6- هرگونه کارشکنی در تحقق تشکیل کشور فلسطینی با مرزهای 1967 از این پس به گردن اسرائیل خواهد افتاد و این رژیم به شدت در جامعه جهانی منزوی خواهد شد. 7- پروژه به مرگ گرفتن و به تب راضی کردن فلسطینی ها به این معنی که آنها را به بقای رژیم صهیونیستی در ازای کشوری با مرزهای 67 رضایت بدهند رسما کلید خورد. پیشبینی ها درباره آینده کار بسیار سختی است اما قعطا اهداف بالا برای اوباما متصور بوده است. به نظر می رسد عملیاتی ترین بخش این اهداف فعال شدن کشورهای اروپایی برای طرح موضوع کشور فلسطینی در سازمان ملل باشد. موضوعی که به شدت اسرائیلی ها را نگران کرده و قطعا آنها را به کنش واخواهد داشت.4949
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 559]