جنايت هولناك در غرب استان تهران ساعت بي بند ، قاتل پزشك را رسوا كرد

واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: جنايت هولناك در غرب استان تهران ساعت بي بند ، قاتل پزشك را رسوا كرد

تهران - خبرگزاري ايسكانيوز: مرد جواني كه وسوسه دزديدن اموال يك پزشك غرب استان تهران به جانش افتاده بود با طرح دوستي ، او را كشت.

رييس پليس «نظر آباد» ساوجبلاغ ، روز چهارشنبه به خبرنگار ايسكانيوز اظهار داشت : روز چهارم تير 1387زني با مركز فوريت هاي پليسي 110 تماس گرفت و گفت شوهرش «علي – ص» كه پزشك است چهار روز پيش براي رفتن به مطب خود در خيابان اشرفي اصفهاني اين شهرستان از خانه خارج شد و ديگر برنگشت.
سرهنگ «بيرانوند» تصريح كرد : ماموران با حضور در مطب دكتر متوجه بوي تعفن شدند و به بازرسي پرداختند.سپس آنان داخل يكي از كمد ها با دو كيسه مشكي پلاستيك رو به رو شدند و وقتي آنها را باز كردند اندام بريده شده (يك پا ، شكم و سرسينه ) علي را ديدند.طبق اعلام كارشناسان پزشكي قانوني نزديك به 48 ساعت از قتل و مثله شدن جنازه گذشته بود .
اين مقام ناجا ، ادامه داد: به دنبال جست و جو در كنار وسايل به هم ريخته مطب ، يك ساعت مچي كه بندش كنده شده بود پيدا و مشخص شد كه مال سرايدار ساختمان است.بلافاصله با هماهنگي مرجع قضايي ، سرايدار به نام «اكبر – ع» كه چمدان خود را بسته بود تا فرار كند دستگير شد.
رييس پليس «نظر آباد» توضيح داد: اكبر ، ابتدا منكر كشتن دكتر شد و گفت «دو روز پيش وارد مطب دكتر شدم و جسدش را كه ديدم شوكه شدم.بعد براي اينكه قتل به گردن من نيفتد تصميم گرفتم آن را مثله و در چندين نوبت از ساختمان خارج كنم.
«بيرانوند» خاطر نشان ساخت ، سرايدار كه به خوبي مي دانست هيچ راهي براي گريز از قانون ندارد سرانجام لب به بيان حقيقت گشود و جريان جنايت را اين گونه تعريف كرد: يكم تير امسال به اتفاق دكتر سرگرم تماشاي فوتبال از تلويزيون بوديم كه پس از پايان بازي ، او براي استراحت به اتاق خودش رفت.من هم كه كليد تمامي اتاق هاي مطب را داشتم همان شب تصميم گرفتم در اولين فرصت پس از به خواب رفتن دكتر وسايل قيمتي داخل كشوها و كمد را بدزدم.بنابراين ساعت 6:30 دقيقه صبح وارد مطب شدم و زماني كه ديدم دكتر در همان اتاقي خوابيده كه من تصميم داشتم اموال قيمتي را بدزدم با يك چوب دستي بزرگ به سرش كوبيدم.پس از كشتن دكتر ، درهاي مطب را قفل كردم ، خارج شدم و تا دو روزبه آنجا نرفتم.روز سوم براي بررسي اوضاع به مطب رفتم كه متوجه بوي تعفن شدم و به خاطر ترس از لو رفتن ، تصميم گرفتم جنازه را در يك جاي مناسب خاك كنم يا آتش بزنم.خيلي ترسيده بودم و براي بيرون بردن جنازه ، چاره اي جز قطعه قطعه كردن آن نداشتم! من به خاطر وحشتي كه براي مثله كردن داشتم مواد مخدر استفاده كردم.
اكبر ، اضافه كرد: اندام دكتر را در پنج كيسه ريختم و وقتي آفتاب طلوع كرد سه كيسه اول را در سه نوبت با موتور به بيرون از شهر بردم. كيسه اول را داخل قنات آب ، كيسه دوم را در اطراف روستاي حسن اباد (بخش تنكمان ) و كيسه سوم را در جاده خاكي روستاي رضا آباد انداختم.چون اطراف ساختمان شلوغ بود و همچنان ترس لو رفتن را داشتم دو كيسه باقي مانده را شب به بيرون انتقال دادم و براي اين كه آثار جرم را از بين ببرم اواسط همان روز آلت قتل ، رخت خوابي كه دكتر روي آن خوابيده بود و لباس هاي خود را به بيابان هاي اطراف محله سيدجمال الدين و رسالت بردم و آتش زدم. سرانجام هنگامي كه تصميم داشتم دو كيسه باقي مانده را به بيرون از مطب ببرم دستگير شدم .
فرمانده پليس نظرآباد به ايسكانيوز گفت : ماموران با توجه به اظهارات متهم به مكان هاي مورد اشاره قاتل رفتند و سه كيسه حاوي اعضاي بدن دكتر نگون بخت را پيدا كردند.525/125
چهارشنبه 12 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]

[مشاهده در: www.iscanews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]