واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *ضرورت ترويج فرهنگ تحمل* علي گرانمايهپور: در بحث انعكاس نقد نبايد سريعا به صداوسيما تهمت زد مجريان برنامههاي گفتوگو محور چالشي تجربهي زيادي ندارند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
يك استاد ارتباطات با بيان اينكه به دليل تنوع فرهنگي و خصوصي نبودن راديو و تلويزيون در ايران، برنامهسازي در كشور ما كار بسيار سختي است گفت: در صداوسيما يك خط قرمز كاذب (خودسانسوري) و يك خط قرمز حقيقي وجود دارد؛ به نظر ميرسد براي برنامهسازي ابتدا بايد خط قرمزهاي فرهنگ عمومي را با خط قرمزهاي سياستگذاري شده در رسانه نزديك كنيم يا يكي را انتخاب كنيم.
روشن شدن خط قرمزها
علي گرانمايهپور در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به توقف پخش برنامهي گفتوگو محور «مثلث شيشهيي» دربارهي ضرورت نهادينهكردن فرهنگ نقدپذيري و بالابردن آستانه تحمل خاطرنشان كرد: رسانهي ملي ما با ساير شبكههاي خارجي متفاوت است، ويژگي برخي برنامههاي "تاك شو" شبكههايي نظير CNN و BBC و غيره اين است كه از خط قرمزهاي معمول سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي رد شوند و مباحثي را بيپرده بيان ميكنند؛ نكته جالبي كه وجود دارد اين است كه در بعضي از اين برنامهها گاهي به سراغ رييسجمهور آمريكا، اعضاي كنگره و ساير مسوولان كشور ميروند و نقد صريح و مستقيمي در ارتباط مسايل اجتماعي دارند و حتي گاهي اوقات كار به تمسخر آنها ميرسد.
فضاي نقدپذيري بنابر فرهنگها و سياستها
وي با بيان اين كه نكته قابل توجه اين است كه فضاي نقدپذيري در جوامع مختلف بنابر فرهنگها و سياستهاي آن جامعه فرق ميكند. ابراز عقيده كرد: در كشور ما رسانهي ملي در كمند دو ديدگاه قرار دارد، يك ديدگاه حوزه سياسي كه خط قرمزهاي خودش را دارد و ديگري ديدگاه حوزه فرهنگ عمومي يا اجتماعي است، رسانه ما دايم در اين دو در تلاطم است؛ گاهي برنامهيي موضوعي را مطرح ميكند كه صنفي اعتراض ميكند اما دولت سكوت ميكند و گاهي يك صنف استقبال ميكند و دولت اعتراض ميكند.
فرهنگ انكار و پرده پوشي
وي با اشاره به اينكه در فرهنگ عمومي خود نكتهيي داريم كه در ساختارهاي سياسي، اجتماعي و اقتصاديمان نيز وجود دارد و آن «فرهنگ انكار و پرده پوشي» است، اظهار كرد: ما هميشه دوست داريم ظاهري خوب از يك فضاي اجتماعي ارايه دهيم هرچند كه باطن اين فضا داراي مشكل باشد، ما اين پردهپوشي را در رسانه هم ميبينيم.
اين استاد دانشگاه گفت: گاهي برخي برنامهها به عمق بعضي از مباحث ميروند و گاهي با بيپردهگي و صراحت سعي ميكند مردم را روشن كند، اما برخي از اين برنامهها به تشويش اذهان عمومي، اختلافات و بحثهاي قومي و چيزهاي از اين قبيل دامن ميزند و بايد تكليف خودمان را در اين زمينهها روشن كنيم.
وي با بيان اينكه طرف صحبت من با كساني است كه عقيده دارند اين برنامهها نبايد پخش شود، ادامه داد: ما اگر اجازه ندهيم كه رسانهي ملي فرصت نقد و صراحت داشتن در برخي از زمينهها را داشته باشد، بدانيد كه مخاطبان را كمي دستكم گرفتهايم، ما نبايد فكر كنيم كه مخاطبان ما هم سادهانگارند و هم دسترسي به ساير رسانهها را ندارند.
نبايد فكر كنيم كه مخاطبان ما هم سادهانگارند
وي در اين زمينه معتقد است كه يكي از دلايل مهم استقبال مخاطبان ما از بعضي از سايتهاي خبري كه فيلتر شده و برخي از شبكههاي اينترنتي كه فيلتر شده يا شبكههاي ماهوارهيي كه قابل دريافت نيست همين پردهپوشي و گاهي ايجاد خط قرمزهاي كاذب است.
گرانمايهپور ابراز عقيده كرد: ما يك خط قرمز كاذب يا خودسانسوري در رسانه داريم و يك خط قرمز حقيقي؛ نكته اساسي اين است كه ما بايد ابتدا خط قرمزهاي فرهنگ عمومي را با خط قرمزهاي سياستگذاري در رسانه يا نزديك كنيم و يا يكي را انتخاب كنيم، اگر قرار باشد رسانه فقط فيلم پخش كند، سريال پليسي و عاطفي و غيره و خبر برنامههاي سرگرمكننده پخش كند پس كجا دست به آگاهسازي بزند؟
گرانمايهپور تصريح كرد: يك واقعيتي در بحث آزادي رسانه وجود دارد مبني بر اينكه اگر رسانه به آگاهسازي افكار عمومي و ارتقاي سطح آگاهي افكار عمومي اقدام نكند به هيچ عنوان آن رسانه جايگاهي ندارند؛ بخشي از وظيفه رسانهي ملي آگاهكردن مردم و شفافسازي است، مگر شعار دولتهاي گذشته و حال ما پاسخگويي و شفافسازي نيست؟ اين شفافسازي چگونه انجام ميشود.
قبول داريم كه نقاط ضعفي در مجريان ما وجود دارد
وي ادامه داد: ما قبول داريم كه نقاط ضعفي در مجريان ما وجود دارد نقاط ضعفي در نحوهي طرح پرسشها وجود دارد، اما چند راه وجود دارد؛ يا مجريان را به كشورهاي خارجي بفرستند برنامههاي مشابه را آموزش ببينند و برگردند يا اينكه قبول كنيم كه اين سيكل آزمايش و خطا را طي كنيم تا بتوانيم به يك فرمتي برسيم.
الگوي واحدي براي طنز نداريم
اين استاد دانشگاه ابراز عقيده كرد: ما اكنون چند مشكل در رسانهي ملي داريم كه البته بهتر است بگويم برنامهسازان در رسانهي ملي چندين مشكل دارند، اينكه هنوز به الگوي واحدي براي طنز نرسيدند بنابراين مدام مورد خطاب گروههاي مختلف اجتماعي هستند؛ از سوي ديگر دربارهي نقد نيز به الگوي واحدي نرسيدند و تا قدري درباره مسألهي آگاهسازي ميكنند سريعا يك اتهام سياسي اجتماعي و غيره به آنها زده ميشود و برنامه متوقف ميشود، نكته سوم اين است كه برنامهسازان هنوز بسياري از خطقرمزهاي فرعي را در كار لحاظ ميكنند چنانچه دكتر ضرغامي نيز اشاره كردند بسياري از خطقرمزهايي كه ما در رسانه داريم فرضي است و واقعا وجود ندارند.
وي ادامه داد: بايد بين خطقرمز اصلي و فرضي تفاوتي قابل شويم، اگر قرار باشد تهيهكننده، ناظر برنامه يا هر كس ديگري سليقه خودش را به عنوان خط قرمز يا قانون اعمال كند، همين اتفاقات ميافتد.
به رسانه ي ملي تهمت نزنيم
گرانمايهپور گفت: نكته اساسي اين است ما نبايد در بحث نقدپذيري يا انعكاس انتقاد از طريق رسانه ملي سريعا به رسانه ملي تهمت بزنيم كه دارد خطقرمزها را ميشكند و حرمتها را از بين ميبرد، به عنوان مثال يك برنامه راديويي كه از يكي از شبكههاي صدا پخش ميشد و مورد توجه مردم قرار گرفته بود، چنان زيرسوال بردند كه قطع شد.
وي افزود: بايد بپذيريم در رويكرد جديد صداوسيما در سالهاي اخير خطاهاي زيادي هم وجود داشته است اما هيچ ديكته ننوشتهيي بدون غلط نيست، هيچ برنامهيي در شبكههاي تلويزيوني دنيا وجود ندارد كه خطا نداشته باشند؛ نكتهيي كه وجود دارد اين است كه ببينيم اثرگذاري برنامه چگونه بوده است، اگر انتقادهاي مردم را دستهبندي كنيد بعضي از نحوه گفتوگو برخي از صراحتگويي انتقاد ميكنند.
اين استاد دانشگاه گفت: بايد قبول كنيم كه بين عدد عمومي و عدد شخصي يك فاصلهايي وجود دارد، اگر مجري بد عمل ميكند و اگر يك فرد صاحب منصب معروف را مينشانند در مقابل يك مجري جوان خام بدون تجربه قرار ميدهند برميگردد به برنامهسازي، كه بايد اصلاح شود، از سوي ديگر تعداد زيادي مجري در صداوسيما داريم اما كداميك از اينها را آموزش داديم چه تعدادي را اجازه داديم در يك برنامه انتقادي يا نقد صريح ويژگيهاي خودشان را نشان دهند؟ تمام اينها با ساختار رسانه و ساختار اجتماعي برميگردد.
وي گفت: در 5، 6 سال گذشته فضاي جامعه ما سياسي است و حركتي رسانه يا هر نهاد ديگري انجام ميدهد برداشت سياسي از آن ميشود.
برنامه برشي از يك واقعيت اجتماعي
اين استاد دانشگاه دربارهي نقدهايي كه به پخش برنامهيي چون «چراغ خاموش» وارد ميشود مبني بر اينكه مطرح كردن برخي ناهنجاريها از رسانه ملي ميتواند باعث ترويج آن ناهنجاريها در جامعه شود گفت: ويژگي رسانه اين است كه به بعضي از اين مسايل و ناهنجاريها ميپردازد؛ يك برنامه برشي از يك واقعيت اجتماعي است، ما بايد در گزينش شبكهي پخش بعضي از برنامهها دقت كنيم كه كدام برنامه از شبكه پنج، دو، سه و يا يك پخش شود.
وي افزود: ما بايد ببينيم كه اگر برنامهيي شبيه «مثلث شيشهيي» داشتيم چهقدر نقد داشتيم، ما كارشناس زياد داريم و ما بايد نحوه ارايه سوالات و شيوههاي مصاحبههاي تلويزيوني كه در علوم ارتباطات وجود دارد را به خوبي بياموزيم، در اين شيوهها مرحله به مرحله شما طرف مخاطبتان خودتان را وارد بحث ميكنيد سعي ميكنيد به نحوي رفتار كنيد كه سايرين حس كنند كه شما داريد بيپرده صحبت ميكنيد. اما در عينحال رعايت برخي از مصالح عمومي يا اجتماعي و حريمهاي خصوصي را نيز در نظر ميگيريد.
مجريان برنامههاي گفتوگو محورچالشي تجربه زيادي ندارند
اين استاد دانشگاه ابراز عقيده كرد: نكتهيي كه وجود دارد اين است كه مجريان در اجراي برنامههاي گفتوگو محورچالشي تجربه زيادي ندارند، گاهي مجريان ما با دستانداختن طرف مقابل خود سعي ميكنند حرفي را از زير زبان او بيرون بكشند، اين نشاندهنده اين است كه نياز به مجريان قويتر داريم.
سواد رسانهيي ما در كشور داراي تنوع است
گرانمايهپور با تأكيد بر اينكه سواد رسانهيي ما در كشور داراي تنوع است گفت: منظور از سواد رسانهيي درك از پيامي است كه آن رسانه دارد ابلاغ ميكند؛ برنامهسازي در صداوسيما در كشور ما به جهت اينكه رسانه ما هنوز رسانه حكومتي است و به دليل تنوع فرهنگي فراوان و سياسيشدن نگرش افكار عمومي بسيارسخت است؛ در اين زمينه ، ارتقاي سطح آگاهيهاي مردم و ظرفيتسازي نيز زمان ميبرد.
وي پيشنهاد كرد: قبل از اينكه برنامهيي را تهيه كنيم بايد در ذهن مردم ظرفيتسازي كنيم، آنها را آماده كنيم و سپس مفهوم را به آنها تزريق كنيم تا با واكنش روبهرو نشويم.
انتهاي پيام
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]