واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: فاجعه يا جاذبه؟!
در كنار هلند و تا حدودى روسيه، اسپانيا جذابترين تيم جام بود. تيم جذابى كه به فينال هم رسيد. اين اتفاق براى همه ما خوش يمن بود. تصور فينالى در حضور اسپانيا، با آن ظرافت هاى تكنيكى در مقابل فوتبال ماشينى آلمان جالب توجه است. اسپانيا به فينال آمد اما اين حضور براى آنها، با زحمت چندانى همراه نبود. بريزوفسكى مدافع ميانى روس ها به تنهايى بار همه اين زحمت را كشيده بود. ايتاليا در يكى از حساس ترين بازى هاى عمرش، فرانسه را حذف كرد. دونادونى بى جواب مقابل فرانسه جواب گرفت. تاكتيك هايش كارساز شد. نه؟! پيش از آن آبيدال با حركتى بچگانه و بى تجربگى محض، زحمت اصلى را كشيده بود. پنالتى تقديمى كار خودش را كرد. آبيدال در جايگيرى يك قدم عقب ماند تا تن به آن خطاى مضحك بدهد. گالاس هم كه مطابق انتظار تماشاگر بود و تورام نيز نمى توانست پشت سر هم در ۲ بازى سنگين حاضر شود. فرانسه به خانه رفت، همان طور كه روسيه بايد مى رفت. براى هلند نيز راه خروج زودتر از حد انتظار و تصور باز شد. كاملاً مشخص بود آنها با ماتسين به جايى نخواهد رسيد «مائوبا» نيز همين شرايط را داشت زوج خط دفاعى هلند كامل بود. جام ملت ها با ثبت آمارى حيرت انگيز به كار خود خاتمه خواهد داد. روييدن بيش از ۵/۲ گل در هر مسابقه، بيشتر به فاجعه مى ماند تا جاذبه! نيمه نهايى جام ملت ها پيش از اين هرگز شرايط فوق را تجربه نكرده بود. حاصل تلاش آلمان و تركيه ۵ گل بود و اسپانيا با ۳ گل روسيه را مى برد. ۸ گل در ۲ بازى از جام ملت ها در مرحله نيمه نهايى رد و بدل شده بود نه اين نشانه پيشرفت فوتبال نيست. مدافعين در اين جام چكاره اند؟ بخصوص مدافعين ميانى؟ در غياب چنين مصدوم تكيه بر زوج زان و امره براى فاتح تريم به خودكشى مى ماند اما او بايد به اين انتحار دست بزند، براى او جانشينى بر روى نيمكت باقى نمانده است. جام ملت ها پر گل، جذاب و تماشاگرپسند به پيش مى رود اما در پشت صحنه، فوتبال صلابتش را از دست مى دهد. مدافعين ميانى كه پيش از اين در تاريخ فوتبال معرف صلابت و اقتدار يك تيم بودند، اكنون كجا هستند؟! آيا فوتبال دنيا جانشينانى براى بكن بائر افسانه اى، باره سى اسطوره به ياد ماندنى، مارسل دسايى، لورن بلانت و يا حتى دانيل پاسارلا، لوتارماتيوس و گوراديولا خواهد يافت. در اين جام چه بر سر كارواليو، دفاع آهنين چلسى آمده بود. آيا رقابت هاى ملى براى او و يا په په معنايش را از دست داده است. به لحاظ فنى چه اشكالاتى بوجود آمده است. شايد به جهاتى متهم نمودن صرف اين عناصر زحمتكش و معمولاً گمنام در فوتبال اشتباه باشد. آنها به لحاظ دستمزد صاحب كمترين درآمد، نسبت به بقيه بازيكنان مى باشند اما واقعاً چه بر سر آنها آمده است. شايد غيبت انگليس با زوج فوق استثنايى فرديناند و جان ترى، عيار مدافعين ميانى جام را پايين آورده است اما نه، اين همه برداشت ما از جام ملت ها نبايد باشد. در ميان ضعف مفرط مدافعين ميانى جام، مدافعين كنارى براى خود اعتبارى تازه به هم زده اند. آنها قيمت هاى خود را بالا بردند و به لحاظ فنى تأثير فوق العاده اى در روند هجومى تيم هاى متبوعشان داشتند لام، راموس، بولهروز، ژيركوف، گروسو، فردريش و حتى صبرى در حد ستاره هاى اين رقابت ها درخشيدند. در واقع مى شود گفت كه مسأله اصلى اينجاست. مدافعين ميانى به نوعى چوب نفوذهاى بى امان و مدافعين كنارى را خوردند. حركات رو به جلو و تمام نشدنى اين مدافعين كه در سيستم دفاع خطى، چاره اى جز اجراى اين دستور باقى نمى ماند، معمولاً برترى عددى را بخصوص در ضد حملات به حريفان مى داد. در يورو ۲۰۰۸ شاهد صحنه هاى بسيار زيادى بوديم كه طى آن معمولاً مهاجمين با مدافعين ۴ به ۲ و حتى ۵ به ۲ مى شدند. مسأله ديگر ضعف هافبك هاى ميانى، بخصوص از نوع تدافعى آن بود. نبود هافبك هاى تدافعى صرف، مدافعين ميانى را به چالش بيشترى فرا مى خواند. وقتى درگيرى هاى اوليه در ميانه ميدان توسط آنها شكل نمى گرفت. يكى از زوج هاى خط دفاعى مجبور به آغاز اين درگيرى مى شد. تنهايى زوج ديگر حاصلش روييدن گل بود و افسوسى كه باقى مى ماند. حتى ضعف دروازه بان نيز در عمل به ضرر اين گروه از بازيكنان تمام شد. ضعف عمومى دروازه بانان جام به هنگام خروج كه به معضل اساسى تبديل شده بود، چالشى ديگر براى مدافعين به حساب مى آمد. آلمان و اسپانيا براى حضور در اين مرحله از رقابت ها -مرحله پايانى- به حق صاحب مدافعين مركزى موفق تر، با تجربه تر و يا متعصب ترى مانند پويول بودند.در كنار آن حضور هافبك هاى دفاعى مقتدرى به نام سرنا و فيدينك كمك قابل توجهى براى درخشش مدافعين ميانى اين تيم ها و در نتيجه حضور آنها در فينال بود. براى كرواسى نيز دانيل پرانچ يك مدافع ايده آل، قوى و تنومند مى نمود، مدافعى كه تيمش را تا يك چهارم نهايى جام بالا آورد. بدون شك بازار مكاره جام ملت ها بر روى مدافعين تخته خواهد شد. جايى كه شاهد حضور و ظهور هيچ مدافع مقتدرى نبود. در واقع به همان اندازه كه هافبك هاى خلاق و ريزنقش و دريبل زن و يا مهاجمين گلزن بر قيمت خود افزودند از قيمت اين مدافعين كم شد. بدون شك فوتبال دنيا براى حفظ اقتدارش احتياج به ظهور و ساخت مدافعين كارآمدترى دارد. اتفاقى كه بايد شاهد آن باشيم.
دوشنبه 10 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]