تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830589142




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟

اما باید دید كه منظور از تورات چیست و قرآن كریم  از این اسم چه كتابى را در نظر دارد؟ آن كتابى كه در میقات در الواحى كه قرآن كریم در سوره اعراف داستانش را آورده و به موسى نازل كرد؟ و یا این اسفارى كه فعلا در دست یهود است، (به قول بعضى‏ها به مطاعن انبیا شبیه‏تر است تا به كتاب آسمانى"مترجم") قطعا منظور قرآن كریم از كلمه تورات این اسفار نیست، براى اینكه خود یهودیان هم اعتراف دارند بر اینكه سند این اسفار به زمان موسى (ع) منتهى نمى‏شود و سلسله سند در فترت و فاصله بین بخت نصر (یكى از پادشاهان بابل) و كورش (یكى از ملوك فارس) قطع شده، چیزى كه هست قرآن كریم تمامى مطالب تورات موجود در عصر رسول خدا (ص) (كه ما نمى‏دانیم تا این عصر چه مقدار دیگرش تحریف شده) را رد ننموده و آن را به طور كلى مخالف تورات اصلى ندانسته، هر چند كه به دلالت خود قرآن كریم از تحریف هم به دور نمانده، چون دلالت آیات  قرآن  بر اینكه تورات بازیچه دست تحریف شده، روشن است .از قرآن كریم چنین فهمیده مى‏شود كه انجیل (كه به معناى بشارت است) یك كتاب بوده و بر عیسى بن مریم (ع) نازل شده و وحیى بوده مختص به آن جناب، چون فرموده:"و انزل التوریة و الانجیل من قبل هدى للناس" (1) ، و نفرموده اناجیل اربعه، پس این انجیل‏هاى چهارگانه: "متى"، "مرقس"، "لوقا"، و"یوحنا "كتابهائى هستند كه بعد از جناب عیسى (ع) تالیف شده‏اند.و نیز آیات قرآن دلالت دارد بر اینكه احكام دینى هر چه هست در تورات بوده و انجیل تنها بعضى از احكام ناسخ را آورده، یكى از آن آیات، آیه 50 از آیات مورد بحث است كه مى‏فرماید : "مصدقا لما بین یدى من التوریة، و لاحل لكم بعض الذى حرم علیكم" (2) .و نیز آیه زیر است كه مى‏فرماید: "و آتیناه الانجیل فیه هدى و نور، و مصدقا لما بین یدیه من التوریة، و هدى و موعظة للمتقین، و لیحكم اهل الانجیل بما انزل الله فیه" (3) ، و بعید نیست كه از این آیه استفاده شود كه در انجیل غیر احكام ناسخ یعنى احكامى كه احكام تورات را نفى مى‏كند، احكام اثباتى هم بوده باشد.و باز آیات قرآنى دلالت دارد بر اینكه انجیل مشتمل بوده بر بشارت از آمدن خاتم الانبیاء  (ص)، همچنانكه تورات نیز مشتمل بر آن بوده، چون قرآن كریم مى‏فرماید: "الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذى یجدونه مكتوبا عندهم فى التوریة و الانجیل" (4) ."و رسولا الى بنى اسرائیل"ظاهر این عبارت این است كه عیسى (ع) تنها مبعوث بر بنى اسرائیل بوده است همچنانكه از آیات راجع به حضرت موسى (ع) هم بر مى‏آید كه آن جناب نیز تنها مبعوث بر بنى اسرائیل بوده و از سوى دیگر در بحثى كه در ذیل آیه: "كان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین" (5) داشتیم، اثبات كردیم كه عیسى هم مانند موسى از انبیاى اولوا العزم بوده كه بر تمامى اهل دنیا مبعوث شده‏اند.و لیكن این اشكال و ناسازگارى، به بیانى كه ما در ذیل آن آیه داشتیم حل مى‏شود، در آنجا گفتیم فرق است میان"رسول" و"نبى"، نبوت منصب بعثت و تبلیغ است و رسالت سفارت خاصه‏اى است كه دنبالش ضامن اجرائى هست و آن عبارت است از قضاى الهى و داورى خدائى بین مردم یا به بقا و نعمت و یا به هلاكت و زوال نعمت، همچنانكه آیه زیر آن را افاده نموده و مى‏فرماید: "و لكل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بینهم بالقسط" (6) .و به عبارتى دیگر نبى انسانى است كه از طرف خداى تعالى مبعوث مى‏شود براى اینكه احكام دین را براى مردم بیان كند و اما رسول عبارت است از انسانى كه مبعوث مى‏شود براى اداى بیانى خاص كه دنبالش یا هلاكت است اگر آن را رد كنند و یا بقا و سعادت است اگر آن را قبول كنند، همچنانكه این معنا از گفتگوئى كه قرآن كریم از رسولانى چون نوح و هود و صالح و شعیب و دیگر رسولان با قوم خود حكایت نمود كاملاً به دست مى‏آید.و وقتى مطلب از این قرار باشد لازم نیست كه رسالت یك رسول به سوى قومى معین بعثت به سوى همان قوم باشد و لاغیر، بلكه ممكن است رسالتش به سوى قومى خاص باشد، ولى بعثت و نبوتش به سوى تمامى بشر باشد، همچنانكه در موسى و عیسى(ع) چنین بود.

و شواهدى كه از قرآن كریم بر این معنا وجود دارد یكى دو تا نیست، از آن جمله در مورد رسالت موسى به سوى فرعون مى‏فرماید: "اذهب الى فرعون انه طغى" (7) ، و در عین حال مى‏بینیم ساحران فرعون به موسى ایمان آوردند و گفتند: "آمنا برب هرون و موسى" (8) و به طورى كه از ظواهر آیات بر مى‏آید ایمانشان هم قبول شده، با اینكه از بنى اسرائیل نبودند؛ و درباره دعوت قوم فرعون با اینكه از بنى اسرائیل نبودند فرموده: "و لقد فتنا قبلهم قوم فرعون، و جاءهم رسول كریم" (9) .و نظیر این آیات در دلالت بر عمومیت بعثت آن جناب ایمان آوردن امت‏هاى بسیارى از غیر بنى اسرائیل، قبل از بعثت رسول خدا (ص) به آن جناب است، مانند مردم روم و امت‏هاى بزرگى از غربى‏ها، از قبیل فرانسه و اطریش و بورسا و انگلستان و امت‏هائى از شرقیین، چون نجران به وى گرویده بودند با اینكه از بنى اسرائیل نبودند و قرآن كریم در هیچ آیه‏اى كه سخن از نصارا دارد دیده نمى‏شود كه روى سخن را متوجه خصوص نصاراى بنى اسرائیل كرده باشد، بلكه اگر مدح مى‏كند عموم نصارا را مدح مى‏كند و اگر مذمت هم مى‏كند عموم را مذمت مى‏كند."انى قد جئتكم بایة من ربكم، انى اخلق لكم من الطین...و احیى الموتى باذن الله"در این آیه نسبت خلقت را به عیسى (ع) داده، و این تعبیرى است سؤال‏انگیز كه مگر عیسى خالق است؟ در پاسخ باید دانست كه كلمه "خلقت" به معناى به وجود آوردن از عدم نیست بلكه به معناى جمع آوردن اجزاى چیزى است كه قرار است خلق شود و لذا در جاى دیگر فرموده: "فتبارك الله احسن الخالقین" (10) .و كلمه"اكمه"به معناى كسى است كه از شكم مادر بدون چشم متولد شده باشد، گاهى هم به كسى اطلاق مى‏شود كه چشم داشته و سپس نابینا شده است.راغب مى‏گوید: مى‏توان گفت: "فلانى دیدگانش اكمه شد به حدى كه چشم‏هایش سفید گردید (11) "و كلمه"ابرص"به معناى كسى است كه دچار برص شده و"پیسى" (كه یك بیمارى پوستى است) گرفته (12) .و از اینكه فرمود: "و احیى الموتى" (13) ، یا به طور صریح و یا به طور اشاره فهمیده مى‏شود كه عیسى (ع) یك بار و دو بار مرده زنده نكرده، بلكه متعدد این كار را كرده است.و همچنین سیاق جمله "باذن الله" مى‏فهماند كه صدور این آیات معجزه‏آسا از عیسى (ع) مستند به خداى تعالى و اذن او است.و خود آن جناب مستقل در آن و در مقدمات آن نبوده و این جمله را در آیه شریفه تكرار كرد تا اشاره كند به اینكه نسبت به تذكر آن اصرار دارد، چون جاى این توهم بوده كه مردم آن جناب را در زنده كردن مردگان مستقل بپندارند و در نتیجه به الوهیت آن جناب معتقد گشته و گمراه شوند و براى اعتقاد خود استدلال كنند به آیات معجزه آسائى كه از آن جناب صادر شده، و لذا عیسى(ع) بعد از هر معجزه‏اى كه از آن خبر مى‏دهد كلام خود را مقیّد مى‏كند به مشیت و اذن خداى تعالى، از خلقت خود خبر مى‏دهد خبر خود را مقید مى‏كند به اذن خدا، از مرده زنده كردنش خبر مى‏دهد مقیدش مى‏كند به اذن خدا .و در آخر، كلام خود را با این جمله ختم مى‏كند كه: "ان الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقیم".و ظاهر اینكه فرمود: "انى اخلق لكم..."این است كه این معجزات در خارج از آن جناب صادر مى‏شده، نه اینكه از باب صرف تحدى و احتجاج خواسته است بفرماید: من چنین و چنان مى‏كنم، چون اگر منظور صرف حرف بوده و خواسته عذر خصم را قطع و حجت را تمام كند، جا داشت كلام خود را به قیدى كه این معنا را افاده كند مقید سازد، مثلا بفرماید: اگر از من بخواهید مرده را زنده مى‏كنم و امثال این عبارات.

علاوه بر اینكه آیات زیر كه حكایت خطاب خداى تعالى به عیسى (ع) در روز قیامت است، به طور كامل دلالت مى‏كند بر اینكه این معجزات از آن جناب سرزده، مى‏فرماید:"اذ قال الله یا عیسى بن مریم، اذكر نعمتى علیك و على والدتك ـ تا آنجا كه مى‏فرماید ـ و اذ تخلق من الطین كهیئة الطیر باذنى، فتنفخ فیها فتكون طیرا باذنى و تبرى الاكمة و الابرص باذنى، و اذ تخرج الموتى..." (14) .این را گفتیم كه تا بطلان گفتار بعضى از مفسرین روشن شود كه گفته‏اند: نهایت چیزى كه از آیه شریفه استفاده مى‏شود این است كه خداى سبحان چنین سرى به عیسى بن مریم داده بود، و او هم در مقام احتجاج و به منظور اتمام حجت فرموده كه دلیل نبوت من این است كه اگر از من این معجزات را بخواهید انجام مى‏دهم و اما اینكه همه این معجزات و یا بعضى از آنها را انجام داده، آیه شریفه دلالتى بر آن ندارد."و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون فى بیوتكم..."این جمله اخبار به غیبى است كه مختص به خدا و رسولانى است كه خداى تعالى آگهى بدان را به وسیله وحى به آنان داده و این خود معجزه‏اى دیگر است و اخبار به غیبى است كه صریح در تحقق است، یعنى هر كس آن را بشنود شكى در معجزه بودنش نمى‏كند، براى اینكه هر كسى و هر انسانى عادتا مى‏داند چه خورده و در خانه خود چه چیزى را ذخیره كرده است.و اگر این یك معجزه را مقید به اذن خدا نكرد، با اینكه مى‏دانیم هیچ معجزه‏اى (بلكه هیچ عملى) بدون اذن خدا تحقق نمى‏یابد، همچنانكه فرمود: "و ما كان لرسول ان یاتى بایة الا باذن الله" (15) ، براى این بوده كه از این معجزه تعبیر كرده بود به خبر دادن. و خبر دادن، غیر از خلق نمودن و زنده كردن است كه حقیقتا فعل خدا است و اگر به عیسى منسوب شود با اذن او خواهد بود. و خبر دادن فعل خداى تعالى و لایق به ساحت قدس او نیست، بدین جهت فقط این معجزه را مقید به اذن خدا نكرد.علاوه بر اینكه مساله خلق و احیاء این تفاوت را هم با اخبار به غیب دارد كه در دو معجزه اولى خطر گمراه شدن مردم بیشتر است، مردم وقتى ببینند كسى مرده را زنده مى‏كند و بدون شكافتن قبر با بیل و كلنگ از قبر در مى‏آورد و یا از گل مرغى درست مى‏كند و آن را زنده مى‏كند و پرواز مى‏دهد، با مختصر وسوسه و مغلطه‏اى به ذهنشان مى‏رسد كه این شخص خدا است، به خلاف از غیب خبر دادن كه در نظر مردم ساده، امرى مبتذل و پیش پا افتاده است و آن را براى هر كسى كه ریاضت بكشد و براى هر كاهن و شعبده‏بازى ممكن مى‏داند، لذا لازم بود در آن دو معجزه اول اذن خدا را قید كند تا بیننده در مورد آن جناب، قائل به الوهیت نشود. و در سومى یعنى اخبار به غیب، لزومى نداشت و همچنین در شفا دادن اكمه و ابرص كه در این سه معجزه كافى بود كه تنها بفهماند این اعمال شعبده‏بازان نیست، بلكه آیتى است از ناحیه خداى تعالى، آن هم در برابر مردمى كه ادعاى ایمان مى‏كنند و به همین جهت در آخر كلامش فرمود: "ان فى ذلك لایة لكم ان كنتم مؤمنین"، یعنى اگر شما در ادعایتان (كه ایمان داریم) راست بگوئید این معجزات براى شما كافى است."و مصدقا لما بین یدى من التوریة و لا حل لكم بعض الذى حرم علیكم"این آیه شریفه عطف است به جمله: "و رسولا الى بنى اسرائیل"، خواهید پرسید: جمله معطوف علیه یعنى"رسولا..."در سیاقى قرار گرفته كه عیسى (ع) در آن غایب فرض شده و مى‏فرماید: "خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجیل آموخته در حالى كه او را به سوى بنى اسرائیل گسیل داشته"و جمله معطوف یعنى"و مصدقا..."در سیاقى است كه خود عیسى متكلم است، مى‏گوید : من چنین و چنانم با این حال چگونه ممكن است این دو سیاق به هم عطف شود؟ .در پاسخ مى‏گوئیم: این اختلاف سیاق، عیبى ندارد، براى اینكه قبل از آیه مورد بحث:یعنى (جمله معطوف)، سیاق قبلى با جمله: "انى قد جئتكم"تفسیر شده و وجهه كلام را از غیبت متكلم برگردانده بود، پس در حقیقت عطف آیه مورد بحث به جمله: "و رسولا"عطف سیاق متكلم است به سیاق متكلم.سؤال دیگرى كه ممكن است در اینجا به ذهن خواننده برسد این است كه آیه مورد بحث صریحا مى‏گوید: عیسى (ع) تورات را تصدیق داشته، معلوم مى‏شود تورات تا زمان آن جناب تحریف نشده بود، (با اینكه تقریبا شش قرن قبل از میلاد، بنى اسرائیل و توراتش به دست بخت النصر منقرض شد، و به گفته تاریخ خود یهود یك قرن قبل از میلاد نیز مورد حمله "طوطوز"وزیر اسپیانوس قرار گرفت و در این دو حادثه اثرى از تورات نماند و آنچه فعلا در دست است یادداشت‏هائى است كه افراد از تورات به خاطر داشته و نوشته‏اند"مترجم") .در پاسخ مى‏گوئیم: آیه مورد بحث آن توراتى را مى‏گوید كه در دو آیه قبل در خطاب به مریم مى‏فرمود: به عیسى تعلیم مى‏دهد، نه آن توراتى كه در عصر بعثت آن جناب در بین یهودیان بوده، پس آیه مورد بحث هیچ دلالتى ندارد بر اینكه عیسى (ع) تورات متداول در بین مردم آن روز را قبول داشته و تا آن روز تورات تحریف نشده، تا با جریان بخت النصر و طوطوز منافات داشته باشد، همچنانكه آیاتى كه مى‏گوید: پیامبر اسلام تورات و انجیل را قبول دارد، منظورش تورات و انجیل متداول در عصر نزول قرآن نیست، بلكه تورات و انجیلى است كه وحى به آن جناب تعلیم داده.پى‏نوشت‏ها:1) "سوره آل عمران، آیه 4".2) من آمده‏ام تا احكام كتاب آسمانى قبل از خودم یعنى تورات را تصدیق نموده و نیز بعضى از چیزهائى را كه در تورات بر شما حرام شده، حلال كنم."سوره آل عمران آیه 50".3) ما به او انجیل دادیم كه در آن هدایت و نور است، در حالى كه كتاب آسمانى قبل از خودش یعنى تورات را تصدیق دارد و هدایت و موعظت است براى مردم پرهیزكار، به او انجیل دادیم تا چنین و چنان شود و تا وى در بین اهل انجیل حكم كند بدانچه خدا در انجیل نازل كرده ."سوره مائده، آیه 47".4) "كسانى كه پیروى مى‏كنند رسول درس نخوانده‏اى را، كه نامش را در كتاب آسمانى خود تورات و انجیل مى‏خوانند و مى‏یابند"."سوره اعراف، آیه 157".5) مردم یك گروه بودند خدا رسولان را فرستاد."سوره بقره، آیه 213".6) براى هر امتى رسولى است همینكه رسولشان آمد در بینشان به قسط حكم مى‏شود."سوره یونس، آیه 47".7) به جانب فرعون روانه شو كه وى در كفر، سخت طغیان كرده است."سوره طه، آیه 24".8) ما به خداى موسى و هارون ایمان آوردیم."سوره طه، آیه 70".9) ما قبل از اینان قوم فرعون را آزمودیم و رسولى كریم ایشان را دعوت كرد."سوره دخان، آیه 17"10) آفرین بر الله كه بهترین خالقان است."سوره مؤمنون، آیه 14".11) مفردات راغب ص .44212) مفردات راغب ص .4313) مردگان را زنده مى‏كنم.14) یعنى روز قیامت آن زمان كه خداى تعالى به عیسى بن مریم مى‏فرماید: به یاد آر نعمتى را كه من بر تو و بر مادرت انعام كردم...و به اذن من از گل چیزى به شكل مرغ درست مى‏كردى و در آن مى‏دمیدى، پس به اذن من مرغى زنده مى‏شد و كور مادرزاد و بیمار برصى را به اذن من شفا مى‏دادى و مردگان را به اذن من از قبر در مى‏آوردى! "سوره مائده، آیه 110 ".15) هیچ رسولى نمى‏تواند معجزه‏اى بیاورد مگر به اذن خدا."سوره مؤمن، آیه 78". اوصاف حضرت مریم (ع) در قرآن مجید  حضرت عیسی (ع) در قرآن  چرا عیسی کلمه نامیده شد؟!  معجزه اعجاز ( قسمت اول )  معجزه اعجاز (قسمت 2) ترجمه المیزان، ج 3، ص 309نویسنده: علامه طباطبایى





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 673]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن