محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830589142
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟
اما باید دید كه منظور از تورات چیست و قرآن كریم از این اسم چه كتابى را در نظر دارد؟ آن كتابى كه در میقات در الواحى كه قرآن كریم در سوره اعراف داستانش را آورده و به موسى نازل كرد؟ و یا این اسفارى كه فعلا در دست یهود است، (به قول بعضىها به مطاعن انبیا شبیهتر است تا به كتاب آسمانى"مترجم") قطعا منظور قرآن كریم از كلمه تورات این اسفار نیست، براى اینكه خود یهودیان هم اعتراف دارند بر اینكه سند این اسفار به زمان موسى (ع) منتهى نمىشود و سلسله سند در فترت و فاصله بین بخت نصر (یكى از پادشاهان بابل) و كورش (یكى از ملوك فارس) قطع شده، چیزى كه هست قرآن كریم تمامى مطالب تورات موجود در عصر رسول خدا (ص) (كه ما نمىدانیم تا این عصر چه مقدار دیگرش تحریف شده) را رد ننموده و آن را به طور كلى مخالف تورات اصلى ندانسته، هر چند كه به دلالت خود قرآن كریم از تحریف هم به دور نمانده، چون دلالت آیات قرآن بر اینكه تورات بازیچه دست تحریف شده، روشن است .از قرآن كریم چنین فهمیده مىشود كه انجیل (كه به معناى بشارت است) یك كتاب بوده و بر عیسى بن مریم (ع) نازل شده و وحیى بوده مختص به آن جناب، چون فرموده:"و انزل التوریة و الانجیل من قبل هدى للناس" (1) ، و نفرموده اناجیل اربعه، پس این انجیلهاى چهارگانه: "متى"، "مرقس"، "لوقا"، و"یوحنا "كتابهائى هستند كه بعد از جناب عیسى (ع) تالیف شدهاند.و نیز آیات قرآن دلالت دارد بر اینكه احكام دینى هر چه هست در تورات بوده و انجیل تنها بعضى از احكام ناسخ را آورده، یكى از آن آیات، آیه 50 از آیات مورد بحث است كه مىفرماید : "مصدقا لما بین یدى من التوریة، و لاحل لكم بعض الذى حرم علیكم" (2) .و نیز آیه زیر است كه مىفرماید: "و آتیناه الانجیل فیه هدى و نور، و مصدقا لما بین یدیه من التوریة، و هدى و موعظة للمتقین، و لیحكم اهل الانجیل بما انزل الله فیه" (3) ، و بعید نیست كه از این آیه استفاده شود كه در انجیل غیر احكام ناسخ یعنى احكامى كه احكام تورات را نفى مىكند، احكام اثباتى هم بوده باشد.و باز آیات قرآنى دلالت دارد بر اینكه انجیل مشتمل بوده بر بشارت از آمدن خاتم الانبیاء (ص)، همچنانكه تورات نیز مشتمل بر آن بوده، چون قرآن كریم مىفرماید: "الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذى یجدونه مكتوبا عندهم فى التوریة و الانجیل" (4) ."و رسولا الى بنى اسرائیل"ظاهر این عبارت این است كه عیسى (ع) تنها مبعوث بر بنى اسرائیل بوده است همچنانكه از آیات راجع به حضرت موسى (ع) هم بر مىآید كه آن جناب نیز تنها مبعوث بر بنى اسرائیل بوده و از سوى دیگر در بحثى كه در ذیل آیه: "كان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین" (5) داشتیم، اثبات كردیم كه عیسى هم مانند موسى از انبیاى اولوا العزم بوده كه بر تمامى اهل دنیا مبعوث شدهاند.و لیكن این اشكال و ناسازگارى، به بیانى كه ما در ذیل آن آیه داشتیم حل مىشود، در آنجا گفتیم فرق است میان"رسول" و"نبى"، نبوت منصب بعثت و تبلیغ است و رسالت سفارت خاصهاى است كه دنبالش ضامن اجرائى هست و آن عبارت است از قضاى الهى و داورى خدائى بین مردم یا به بقا و نعمت و یا به هلاكت و زوال نعمت، همچنانكه آیه زیر آن را افاده نموده و مىفرماید: "و لكل امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بینهم بالقسط" (6) .و به عبارتى دیگر نبى انسانى است كه از طرف خداى تعالى مبعوث مىشود براى اینكه احكام دین را براى مردم بیان كند و اما رسول عبارت است از انسانى كه مبعوث مىشود براى اداى بیانى خاص كه دنبالش یا هلاكت است اگر آن را رد كنند و یا بقا و سعادت است اگر آن را قبول كنند، همچنانكه این معنا از گفتگوئى كه قرآن كریم از رسولانى چون نوح و هود و صالح و شعیب و دیگر رسولان با قوم خود حكایت نمود كاملاً به دست مىآید.و وقتى مطلب از این قرار باشد لازم نیست كه رسالت یك رسول به سوى قومى معین بعثت به سوى همان قوم باشد و لاغیر، بلكه ممكن است رسالتش به سوى قومى خاص باشد، ولى بعثت و نبوتش به سوى تمامى بشر باشد، همچنانكه در موسى و عیسى(ع) چنین بود.
و شواهدى كه از قرآن كریم بر این معنا وجود دارد یكى دو تا نیست، از آن جمله در مورد رسالت موسى به سوى فرعون مىفرماید: "اذهب الى فرعون انه طغى" (7) ، و در عین حال مىبینیم ساحران فرعون به موسى ایمان آوردند و گفتند: "آمنا برب هرون و موسى" (8) و به طورى كه از ظواهر آیات بر مىآید ایمانشان هم قبول شده، با اینكه از بنى اسرائیل نبودند؛ و درباره دعوت قوم فرعون با اینكه از بنى اسرائیل نبودند فرموده: "و لقد فتنا قبلهم قوم فرعون، و جاءهم رسول كریم" (9) .و نظیر این آیات در دلالت بر عمومیت بعثت آن جناب ایمان آوردن امتهاى بسیارى از غیر بنى اسرائیل، قبل از بعثت رسول خدا (ص) به آن جناب است، مانند مردم روم و امتهاى بزرگى از غربىها، از قبیل فرانسه و اطریش و بورسا و انگلستان و امتهائى از شرقیین، چون نجران به وى گرویده بودند با اینكه از بنى اسرائیل نبودند و قرآن كریم در هیچ آیهاى كه سخن از نصارا دارد دیده نمىشود كه روى سخن را متوجه خصوص نصاراى بنى اسرائیل كرده باشد، بلكه اگر مدح مىكند عموم نصارا را مدح مىكند و اگر مذمت هم مىكند عموم را مذمت مىكند."انى قد جئتكم بایة من ربكم، انى اخلق لكم من الطین...و احیى الموتى باذن الله"در این آیه نسبت خلقت را به عیسى (ع) داده، و این تعبیرى است سؤالانگیز كه مگر عیسى خالق است؟ در پاسخ باید دانست كه كلمه "خلقت" به معناى به وجود آوردن از عدم نیست بلكه به معناى جمع آوردن اجزاى چیزى است كه قرار است خلق شود و لذا در جاى دیگر فرموده: "فتبارك الله احسن الخالقین" (10) .و كلمه"اكمه"به معناى كسى است كه از شكم مادر بدون چشم متولد شده باشد، گاهى هم به كسى اطلاق مىشود كه چشم داشته و سپس نابینا شده است.راغب مىگوید: مىتوان گفت: "فلانى دیدگانش اكمه شد به حدى كه چشمهایش سفید گردید (11) "و كلمه"ابرص"به معناى كسى است كه دچار برص شده و"پیسى" (كه یك بیمارى پوستى است) گرفته (12) .و از اینكه فرمود: "و احیى الموتى" (13) ، یا به طور صریح و یا به طور اشاره فهمیده مىشود كه عیسى (ع) یك بار و دو بار مرده زنده نكرده، بلكه متعدد این كار را كرده است.و همچنین سیاق جمله "باذن الله" مىفهماند كه صدور این آیات معجزهآسا از عیسى (ع) مستند به خداى تعالى و اذن او است.و خود آن جناب مستقل در آن و در مقدمات آن نبوده و این جمله را در آیه شریفه تكرار كرد تا اشاره كند به اینكه نسبت به تذكر آن اصرار دارد، چون جاى این توهم بوده كه مردم آن جناب را در زنده كردن مردگان مستقل بپندارند و در نتیجه به الوهیت آن جناب معتقد گشته و گمراه شوند و براى اعتقاد خود استدلال كنند به آیات معجزه آسائى كه از آن جناب صادر شده، و لذا عیسى(ع) بعد از هر معجزهاى كه از آن خبر مىدهد كلام خود را مقیّد مىكند به مشیت و اذن خداى تعالى، از خلقت خود خبر مىدهد خبر خود را مقید مىكند به اذن خدا، از مرده زنده كردنش خبر مىدهد مقیدش مىكند به اذن خدا .و در آخر، كلام خود را با این جمله ختم مىكند كه: "ان الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقیم".و ظاهر اینكه فرمود: "انى اخلق لكم..."این است كه این معجزات در خارج از آن جناب صادر مىشده، نه اینكه از باب صرف تحدى و احتجاج خواسته است بفرماید: من چنین و چنان مىكنم، چون اگر منظور صرف حرف بوده و خواسته عذر خصم را قطع و حجت را تمام كند، جا داشت كلام خود را به قیدى كه این معنا را افاده كند مقید سازد، مثلا بفرماید: اگر از من بخواهید مرده را زنده مىكنم و امثال این عبارات.
علاوه بر اینكه آیات زیر كه حكایت خطاب خداى تعالى به عیسى (ع) در روز قیامت است، به طور كامل دلالت مىكند بر اینكه این معجزات از آن جناب سرزده، مىفرماید:"اذ قال الله یا عیسى بن مریم، اذكر نعمتى علیك و على والدتك ـ تا آنجا كه مىفرماید ـ و اذ تخلق من الطین كهیئة الطیر باذنى، فتنفخ فیها فتكون طیرا باذنى و تبرى الاكمة و الابرص باذنى، و اذ تخرج الموتى..." (14) .این را گفتیم كه تا بطلان گفتار بعضى از مفسرین روشن شود كه گفتهاند: نهایت چیزى كه از آیه شریفه استفاده مىشود این است كه خداى سبحان چنین سرى به عیسى بن مریم داده بود، و او هم در مقام احتجاج و به منظور اتمام حجت فرموده كه دلیل نبوت من این است كه اگر از من این معجزات را بخواهید انجام مىدهم و اما اینكه همه این معجزات و یا بعضى از آنها را انجام داده، آیه شریفه دلالتى بر آن ندارد."و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون فى بیوتكم..."این جمله اخبار به غیبى است كه مختص به خدا و رسولانى است كه خداى تعالى آگهى بدان را به وسیله وحى به آنان داده و این خود معجزهاى دیگر است و اخبار به غیبى است كه صریح در تحقق است، یعنى هر كس آن را بشنود شكى در معجزه بودنش نمىكند، براى اینكه هر كسى و هر انسانى عادتا مىداند چه خورده و در خانه خود چه چیزى را ذخیره كرده است.و اگر این یك معجزه را مقید به اذن خدا نكرد، با اینكه مىدانیم هیچ معجزهاى (بلكه هیچ عملى) بدون اذن خدا تحقق نمىیابد، همچنانكه فرمود: "و ما كان لرسول ان یاتى بایة الا باذن الله" (15) ، براى این بوده كه از این معجزه تعبیر كرده بود به خبر دادن. و خبر دادن، غیر از خلق نمودن و زنده كردن است كه حقیقتا فعل خدا است و اگر به عیسى منسوب شود با اذن او خواهد بود. و خبر دادن فعل خداى تعالى و لایق به ساحت قدس او نیست، بدین جهت فقط این معجزه را مقید به اذن خدا نكرد.علاوه بر اینكه مساله خلق و احیاء این تفاوت را هم با اخبار به غیب دارد كه در دو معجزه اولى خطر گمراه شدن مردم بیشتر است، مردم وقتى ببینند كسى مرده را زنده مىكند و بدون شكافتن قبر با بیل و كلنگ از قبر در مىآورد و یا از گل مرغى درست مىكند و آن را زنده مىكند و پرواز مىدهد، با مختصر وسوسه و مغلطهاى به ذهنشان مىرسد كه این شخص خدا است، به خلاف از غیب خبر دادن كه در نظر مردم ساده، امرى مبتذل و پیش پا افتاده است و آن را براى هر كسى كه ریاضت بكشد و براى هر كاهن و شعبدهبازى ممكن مىداند، لذا لازم بود در آن دو معجزه اول اذن خدا را قید كند تا بیننده در مورد آن جناب، قائل به الوهیت نشود. و در سومى یعنى اخبار به غیب، لزومى نداشت و همچنین در شفا دادن اكمه و ابرص كه در این سه معجزه كافى بود كه تنها بفهماند این اعمال شعبدهبازان نیست، بلكه آیتى است از ناحیه خداى تعالى، آن هم در برابر مردمى كه ادعاى ایمان مىكنند و به همین جهت در آخر كلامش فرمود: "ان فى ذلك لایة لكم ان كنتم مؤمنین"، یعنى اگر شما در ادعایتان (كه ایمان داریم) راست بگوئید این معجزات براى شما كافى است."و مصدقا لما بین یدى من التوریة و لا حل لكم بعض الذى حرم علیكم"این آیه شریفه عطف است به جمله: "و رسولا الى بنى اسرائیل"، خواهید پرسید: جمله معطوف علیه یعنى"رسولا..."در سیاقى قرار گرفته كه عیسى (ع) در آن غایب فرض شده و مىفرماید: "خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجیل آموخته در حالى كه او را به سوى بنى اسرائیل گسیل داشته"و جمله معطوف یعنى"و مصدقا..."در سیاقى است كه خود عیسى متكلم است، مىگوید : من چنین و چنانم با این حال چگونه ممكن است این دو سیاق به هم عطف شود؟ .در پاسخ مىگوئیم: این اختلاف سیاق، عیبى ندارد، براى اینكه قبل از آیه مورد بحث:یعنى (جمله معطوف)، سیاق قبلى با جمله: "انى قد جئتكم"تفسیر شده و وجهه كلام را از غیبت متكلم برگردانده بود، پس در حقیقت عطف آیه مورد بحث به جمله: "و رسولا"عطف سیاق متكلم است به سیاق متكلم.سؤال دیگرى كه ممكن است در اینجا به ذهن خواننده برسد این است كه آیه مورد بحث صریحا مىگوید: عیسى (ع) تورات را تصدیق داشته، معلوم مىشود تورات تا زمان آن جناب تحریف نشده بود، (با اینكه تقریبا شش قرن قبل از میلاد، بنى اسرائیل و توراتش به دست بخت النصر منقرض شد، و به گفته تاریخ خود یهود یك قرن قبل از میلاد نیز مورد حمله "طوطوز"وزیر اسپیانوس قرار گرفت و در این دو حادثه اثرى از تورات نماند و آنچه فعلا در دست است یادداشتهائى است كه افراد از تورات به خاطر داشته و نوشتهاند"مترجم") .در پاسخ مىگوئیم: آیه مورد بحث آن توراتى را مىگوید كه در دو آیه قبل در خطاب به مریم مىفرمود: به عیسى تعلیم مىدهد، نه آن توراتى كه در عصر بعثت آن جناب در بین یهودیان بوده، پس آیه مورد بحث هیچ دلالتى ندارد بر اینكه عیسى (ع) تورات متداول در بین مردم آن روز را قبول داشته و تا آن روز تورات تحریف نشده، تا با جریان بخت النصر و طوطوز منافات داشته باشد، همچنانكه آیاتى كه مىگوید: پیامبر اسلام تورات و انجیل را قبول دارد، منظورش تورات و انجیل متداول در عصر نزول قرآن نیست، بلكه تورات و انجیلى است كه وحى به آن جناب تعلیم داده.پىنوشتها:1) "سوره آل عمران، آیه 4".2) من آمدهام تا احكام كتاب آسمانى قبل از خودم یعنى تورات را تصدیق نموده و نیز بعضى از چیزهائى را كه در تورات بر شما حرام شده، حلال كنم."سوره آل عمران آیه 50".3) ما به او انجیل دادیم كه در آن هدایت و نور است، در حالى كه كتاب آسمانى قبل از خودش یعنى تورات را تصدیق دارد و هدایت و موعظت است براى مردم پرهیزكار، به او انجیل دادیم تا چنین و چنان شود و تا وى در بین اهل انجیل حكم كند بدانچه خدا در انجیل نازل كرده ."سوره مائده، آیه 47".4) "كسانى كه پیروى مىكنند رسول درس نخواندهاى را، كه نامش را در كتاب آسمانى خود تورات و انجیل مىخوانند و مىیابند"."سوره اعراف، آیه 157".5) مردم یك گروه بودند خدا رسولان را فرستاد."سوره بقره، آیه 213".6) براى هر امتى رسولى است همینكه رسولشان آمد در بینشان به قسط حكم مىشود."سوره یونس، آیه 47".7) به جانب فرعون روانه شو كه وى در كفر، سخت طغیان كرده است."سوره طه، آیه 24".8) ما به خداى موسى و هارون ایمان آوردیم."سوره طه، آیه 70".9) ما قبل از اینان قوم فرعون را آزمودیم و رسولى كریم ایشان را دعوت كرد."سوره دخان، آیه 17"10) آفرین بر الله كه بهترین خالقان است."سوره مؤمنون، آیه 14".11) مفردات راغب ص .44212) مفردات راغب ص .4313) مردگان را زنده مىكنم.14) یعنى روز قیامت آن زمان كه خداى تعالى به عیسى بن مریم مىفرماید: به یاد آر نعمتى را كه من بر تو و بر مادرت انعام كردم...و به اذن من از گل چیزى به شكل مرغ درست مىكردى و در آن مىدمیدى، پس به اذن من مرغى زنده مىشد و كور مادرزاد و بیمار برصى را به اذن من شفا مىدادى و مردگان را به اذن من از قبر در مىآوردى! "سوره مائده، آیه 110 ".15) هیچ رسولى نمىتواند معجزهاى بیاورد مگر به اذن خدا."سوره مؤمن، آیه 78". اوصاف حضرت مریم (ع) در قرآن مجید حضرت عیسی (ع) در قرآن چرا عیسی کلمه نامیده شد؟! معجزه اعجاز ( قسمت اول ) معجزه اعجاز (قسمت 2) ترجمه المیزان، ج 3، ص 309نویسنده: علامه طباطبایى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 673]
صفحات پیشنهادی
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ اما باید دید كه منظور از تورات چیست و قرآن كریم از این اسم چه كتابى را در نظر ...
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ اما باید دید كه منظور از تورات چیست و قرآن كریم از این اسم چه كتابى را در نظر ...
اِنجیل یا اناجیل
(بحار: 14 و 77 و 98)لینکهای مربوط منظور قرآن از تورات و انجیل کدام است؟ اوصاف حضرت مریم (ع) در قرآن مجید حضرت عیسی (ع) در قرآن چرا عیسی کلمه نامیده شد؟ ...
(بحار: 14 و 77 و 98)لینکهای مربوط منظور قرآن از تورات و انجیل کدام است؟ اوصاف حضرت مریم (ع) در قرآن مجید حضرت عیسی (ع) در قرآن چرا عیسی کلمه نامیده شد؟ ...
شگفتىهاى هنر مصر باستان (گزارش تصويرى)
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ ... نوجوان و حيات عاطفي شک نيست تخيلات موجب تقويت نيروي ذهن و انديشه و موجد خلاقيتهاي هنري، فکري، . ...
منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ ... نوجوان و حيات عاطفي شک نيست تخيلات موجب تقويت نيروي ذهن و انديشه و موجد خلاقيتهاي هنري، فکري، . ...
رييس سازمان بازرسي كل كشور عزادار شد
رييس سازمان بازرسي كل كشور عزادار شد · تحريم هاي استكبار، توسعه و پيشرفت روز افزون كشور ما را به دنبال داشت · منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ ...
رييس سازمان بازرسي كل كشور عزادار شد · تحريم هاي استكبار، توسعه و پيشرفت روز افزون كشور ما را به دنبال داشت · منظور قرآن از تورات و انجیل كدام است؟ ...
قرآن و دفاع از خود(4)
همچنانكه تورات، انجيل و زبور يكجا نازل شده است. ... جمع آن شياطين است كه منظور اشرار جن ميباشند.[15] بهتر از قرآن و تورات كافران از معجزه حاضر ... سحرند كه پشت به پشت هم دادهاند (تا ما را گمراه كنند) و ما نسبت به هر كدام از آنها كافريم. ...
همچنانكه تورات، انجيل و زبور يكجا نازل شده است. ... جمع آن شياطين است كه منظور اشرار جن ميباشند.[15] بهتر از قرآن و تورات كافران از معجزه حاضر ... سحرند كه پشت به پشت هم دادهاند (تا ما را گمراه كنند) و ما نسبت به هر كدام از آنها كافريم. ...
خداشناسى يهود در قرآن (1)
البته در يك مورد لازم است كه براي ادعاي قرآن منبع ارائه شود و آن جايى است كه قرآن مجيد از تورات و انجيل زمان خود، كه همان تورات و انجيل فعلى است،[11] مطلبى ...
البته در يك مورد لازم است كه براي ادعاي قرآن منبع ارائه شود و آن جايى است كه قرآن مجيد از تورات و انجيل زمان خود، كه همان تورات و انجيل فعلى است،[11] مطلبى ...
آئين و ملّت ابراهيم (علیه السلام) در قرآن مجيد
احتجاج جاهلانه و استدلال غير منطقيمناظره جاهلانه هر كدام از آنها اين بود كه .... گرچه آن حضرت با خطوط كلّي تورات و انجيل نيز موافق است، ولي چون آن دو كتاب .... از قرائن بدست ميآيد صحيح همان اعلمهم ميباشد؛ زيرا منظور از علم، در بيان آن ...
احتجاج جاهلانه و استدلال غير منطقيمناظره جاهلانه هر كدام از آنها اين بود كه .... گرچه آن حضرت با خطوط كلّي تورات و انجيل نيز موافق است، ولي چون آن دو كتاب .... از قرائن بدست ميآيد صحيح همان اعلمهم ميباشد؛ زيرا منظور از علم، در بيان آن ...
قرآن و فرهنگ زمانه
منظور مار بد چهرهای است كه به نام «شیطان» خوانده میشود و میوه و شكوفه زقوم ... هر آیه كه این تعبیر در آن به كار رفته توجه كنیم كه كدام معنا و مصداق مراد است. ..... پینوشتها 1- در مورد تورات و انجیل و تاثیر فرهنگ و خرافات زمانه در ...
منظور مار بد چهرهای است كه به نام «شیطان» خوانده میشود و میوه و شكوفه زقوم ... هر آیه كه این تعبیر در آن به كار رفته توجه كنیم كه كدام معنا و مصداق مراد است. ..... پینوشتها 1- در مورد تورات و انجیل و تاثیر فرهنگ و خرافات زمانه در ...
قرآن، عقلانيت و پرسش گري (4)
چنانچه اين تفاوت بين تورات و انجيل نيز بايد وجود داشته باشد. 16. همه ي آن چه گفته آمد، در حوزه جغرافيايي است كه قرآن از آن سخن گرفته است و مقايسه هم بايد در ...
چنانچه اين تفاوت بين تورات و انجيل نيز بايد وجود داشته باشد. 16. همه ي آن چه گفته آمد، در حوزه جغرافيايي است كه قرآن از آن سخن گرفته است و مقايسه هم بايد در ...
نمی از یم المیزان
نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر، كه سراسر آن فاسد است، قابل اصلاح است تا ... نیست تنها گفتگو در این است كه منظور این آیات تمام قرآن است یا بعضى از آن ؟ ... تورات و انجیل و زبور نیز اطلاق مى گردد، و این خود اصطلاحى است از قرآن كریم. ...
نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر، كه سراسر آن فاسد است، قابل اصلاح است تا ... نیست تنها گفتگو در این است كه منظور این آیات تمام قرآن است یا بعضى از آن ؟ ... تورات و انجیل و زبور نیز اطلاق مى گردد، و این خود اصطلاحى است از قرآن كریم. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها